عایشه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'محل' به 'محل'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'محل' به 'محل') |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
معروفترین [[شاگردان]] عایشه نیز عبارتند از: [[عمره بنت عبدالرحمن]]، [[حفصه بنت سیرین]] و [[عایشه بنت طلحه]]<ref>البدایة والنهایه، ابن کثیر، ج۸، ص۹۲.</ref>. اما [[واقعیت]] این است که بعضی دیگر از بزرگان اهل سنت سخنانی [[مخالف]] با آن چه گفته شد، میگویند؛ مثلا نقل شده، هر روایتی که در آن لفظ حمیراء باشد، قابل استناد نیست و [[ضعیف]] است و تنها [[حدیثی]] که در آن لفظ حمیراء آمده است و قابل قبول است، حدیثی است که [[کلامی]] از رسول خدا{{صل}} فرمود: ای حمیراء! مواظب باش تو جزء گروهی نباشی که بر ضد [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} [[خروج]] میکند<ref>سنن ابن ماجه، ابن ماجه، ج۲، ص۸۷.</ref>. | معروفترین [[شاگردان]] عایشه نیز عبارتند از: [[عمره بنت عبدالرحمن]]، [[حفصه بنت سیرین]] و [[عایشه بنت طلحه]]<ref>البدایة والنهایه، ابن کثیر، ج۸، ص۹۲.</ref>. اما [[واقعیت]] این است که بعضی دیگر از بزرگان اهل سنت سخنانی [[مخالف]] با آن چه گفته شد، میگویند؛ مثلا نقل شده، هر روایتی که در آن لفظ حمیراء باشد، قابل استناد نیست و [[ضعیف]] است و تنها [[حدیثی]] که در آن لفظ حمیراء آمده است و قابل قبول است، حدیثی است که [[کلامی]] از رسول خدا{{صل}} فرمود: ای حمیراء! مواظب باش تو جزء گروهی نباشی که بر ضد [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} [[خروج]] میکند<ref>سنن ابن ماجه، ابن ماجه، ج۲، ص۸۷.</ref>. | ||
[[ابن حجر عسقلانی]] نیز میگوید: در احادیث [[فضیلت]] هیچ حدیثی دیده نمیشود که با لفظ "حمیراء" آمده باشد مگر این حدیث که [[نسائی]] نقل کرده است: {{عربی|دخل الحبشه يلعبون فقال لي النبي يا حميراء اتحبين أن تنظري اليهم فقلت نعم}}<ref>فتح الباری، ابن حجر، ج۲، ص۳۷۰؛ عمدة القاری، عینی، ج۶، ص۲۷۰.</ref>؛ لذا روایاتی که بر [[علم]] زیاد [[عایشه]] دلالت دارد، | [[ابن حجر عسقلانی]] نیز میگوید: در احادیث [[فضیلت]] هیچ حدیثی دیده نمیشود که با لفظ "حمیراء" آمده باشد مگر این حدیث که [[نسائی]] نقل کرده است: {{عربی|دخل الحبشه يلعبون فقال لي النبي يا حميراء اتحبين أن تنظري اليهم فقلت نعم}}<ref>فتح الباری، ابن حجر، ج۲، ص۳۷۰؛ عمدة القاری، عینی، ج۶، ص۲۷۰.</ref>؛ لذا روایاتی که بر [[علم]] زیاد [[عایشه]] دلالت دارد، محل [[تأمل]] خواهد بود<ref>تحفة الأحوذی، مبارک فوری، ج۱۰، ص۲۵۹؛ کشف الخفاء، عجلونی، ج۱، ص۳۷۴.</ref>. همچنین در بعضی از کتب آمده است که عایشه هنگام [[مرگ]] [[سعد بن ابی وقاص]] [[فتوا]] داد که جنازه را داخل [[مسجد]] بیاورند اما [[مردم]] به فتوای وی عمل نکردند<ref>وضوء النبی، شهرستانی، ج۱، ص۲۲۱.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[عایشه (مقاله)|مقاله «عایشه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۵۹۳-۵۹۴.</ref> | ||
==عایشه در [[کلام]] [[رسول خدا]]{{صل}}== | ==عایشه در [[کلام]] [[رسول خدا]]{{صل}}== | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
در بعضی از متون نقل شده که عایشه بارها به رسول خدا{{صل}} توهین کرده و آن [[حضرت]] را با عبارات [[ناپسند]] خطاب قرار داده است؛ مثلا روزی به رسول خدا{{صل}} گفت: تو کسی هستی که ادعا میکنی رسول خدا{{صل}} هستی<ref>احیاء علوم الدین، غزالی، ج۴، ص۱۳۶.</ref>. و در نقل دیگری آمده است که روزی بین [[رسول خدا]]{{صل}} و [[عایشه]] [[مشاجره]] پیش آمد تا این که [[ابوبکر]] مجبور به مداخله شد. عایشه خطاب به رسول خدا{{صل}} میگفت: آری، اگر میخواهی سخن بگوئی باید [[حق]] را بگویی. در این حال، ابوبکر وی را کتک زد به طوری که [[خون]] از دهانش جاری شد <ref>احیاء علوم الدین، غزالی، ج۴، ص۱۳۶.</ref>. در بعضی از [[روایات]] نیز [[نقل]] شده که عایشه رسول خدا{{صل}} را به رعایت [[عدالت]] و حق [[دعوت]] میکند<ref>{{عربی|قالت عائشة: الست تزعم انک رسول الله فلما عدلت}}. (مجمع الزوائد، هیثی، ج۴، ص۳۲۲؛ مسند ابویعلی موصلی، ج۸، ص۳۰؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۹، ص۷۱).</ref>. | در بعضی از متون نقل شده که عایشه بارها به رسول خدا{{صل}} توهین کرده و آن [[حضرت]] را با عبارات [[ناپسند]] خطاب قرار داده است؛ مثلا روزی به رسول خدا{{صل}} گفت: تو کسی هستی که ادعا میکنی رسول خدا{{صل}} هستی<ref>احیاء علوم الدین، غزالی، ج۴، ص۱۳۶.</ref>. و در نقل دیگری آمده است که روزی بین [[رسول خدا]]{{صل}} و [[عایشه]] [[مشاجره]] پیش آمد تا این که [[ابوبکر]] مجبور به مداخله شد. عایشه خطاب به رسول خدا{{صل}} میگفت: آری، اگر میخواهی سخن بگوئی باید [[حق]] را بگویی. در این حال، ابوبکر وی را کتک زد به طوری که [[خون]] از دهانش جاری شد <ref>احیاء علوم الدین، غزالی، ج۴، ص۱۳۶.</ref>. در بعضی از [[روایات]] نیز [[نقل]] شده که عایشه رسول خدا{{صل}} را به رعایت [[عدالت]] و حق [[دعوت]] میکند<ref>{{عربی|قالت عائشة: الست تزعم انک رسول الله فلما عدلت}}. (مجمع الزوائد، هیثی، ج۴، ص۳۲۲؛ مسند ابویعلی موصلی، ج۸، ص۳۰؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۹، ص۷۱).</ref>. | ||
عایشه خود میگوید: "روزی در حالی که رسول خدا{{صل}} از [[خانه]] من خارج میشد، من یاد [[خدیجه]]{{ع}} افتادم و به او توهین کردم. پس رسول خدا{{صل}} غضبناک شد و فرمود:" هیچ خیری در [[ازدواج]] با تو نیست" <ref>الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۱۰۳؛ الوافی بالوفیات، صفدی، ج۱۳، ص۱۸۲؛ ینابیع الموده، قندوزی، ج۲، ص۵۱.</ref> داستان ریختن دارو در دهان رسول خدا{{صل}} در هنگام [[بیماری]] آن [[حضرت]] نیز | عایشه خود میگوید: "روزی در حالی که رسول خدا{{صل}} از [[خانه]] من خارج میشد، من یاد [[خدیجه]]{{ع}} افتادم و به او توهین کردم. پس رسول خدا{{صل}} غضبناک شد و فرمود:" هیچ خیری در [[ازدواج]] با تو نیست" <ref>الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۱۰۳؛ الوافی بالوفیات، صفدی، ج۱۳، ص۱۸۲؛ ینابیع الموده، قندوزی، ج۲، ص۵۱.</ref> داستان ریختن دارو در دهان رسول خدا{{صل}} در هنگام [[بیماری]] آن [[حضرت]] نیز محل دقت و [[تأمل]] است که چرا وی قصد داشت مخفیانه در دهان رسول خدا{{صل}} دارو بریزد<ref>تفلیق التعلیق، ابن حجر، ج۴، ص۱۶۴؛ جواهر التاریخ، کورانی، ج۳، ص۲۱۷.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[عایشه (مقاله)|مقاله «عایشه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۵۹۵.</ref> | ||
==عایشه در [[روایات شیعه]]== | ==عایشه در [[روایات شیعه]]== |