ضرورت خلافت الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تجلی' به 'تجلی'
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف')
جز (جایگزینی متن - 'تجلی' به 'تجلی')
خط ۳۴: خط ۳۴:
*پس [[انسان]] نسخه جامعی از [[اسرار]] [[حقیقت]] هستی است و از این‌روست که [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>.
*پس [[انسان]] نسخه جامعی از [[اسرار]] [[حقیقت]] هستی است و از این‌روست که [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>.
*به همین جهت مبدأ [[متعال]] با [[خلق]] و ایجاد [[آدم]]{{ع}} که [[حقیقت]] [[آدم]] و [[مقام]] [[روحی]] او را جلوه جامع و تام از مثل اعلی و [[روح]] خود قرار داد و همه [[اسماء حسنی]] و صفات علیای خود را در آن ظاهر گردانید و [[آدم]] را با [[مقام]] و [[منزلت]] خاص که خبر از همه اسماء [[الهی]] می‌داد و حکایت جامع از [[جمال]] و جلال او می‌کرد، به وجود آورد.
*به همین جهت مبدأ [[متعال]] با [[خلق]] و ایجاد [[آدم]]{{ع}} که [[حقیقت]] [[آدم]] و [[مقام]] [[روحی]] او را جلوه جامع و تام از مثل اعلی و [[روح]] خود قرار داد و همه [[اسماء حسنی]] و صفات علیای خود را در آن ظاهر گردانید و [[آدم]] را با [[مقام]] و [[منزلت]] خاص که خبر از همه اسماء [[الهی]] می‌داد و حکایت جامع از [[جمال]] و جلال او می‌کرد، به وجود آورد.
*اما انسان‌های بعدی که ترکیب بدنی آنها در شرایط خاص و احوال دیگری شکل می‌گرفت، استعداد و [[آمادگی]] برای [[تجلی]] [[روح خدا]] را در حد پایین‌ترو نازل‌تری داشتند.
*اما انسان‌های بعدی که ترکیب بدنی آنها در شرایط خاص و احوال دیگری شکل می‌گرفت، استعداد و [[آمادگی]] برای تجلی [[روح خدا]] را در حد پایین‌ترو نازل‌تری داشتند.
*بنابراین هر [[انسانی]] استعداد و [[آمادگی]] [[خلافت]] الهی را دارد و [[خلیفه]] بالقوه است و با [[انتخاب]] مسیر تکاملی مخصوص [[انسان‌ها]] به اندازه‌ای که در مسیر [[انسانی]] خود موفق باشد، از مراتب فعلیت [[خلافت]] الهی، برخوردار می‌شود.
*بنابراین هر [[انسانی]] استعداد و [[آمادگی]] [[خلافت]] الهی را دارد و [[خلیفه]] بالقوه است و با [[انتخاب]] مسیر تکاملی مخصوص [[انسان‌ها]] به اندازه‌ای که در مسیر [[انسانی]] خود موفق باشد، از مراتب فعلیت [[خلافت]] الهی، برخوردار می‌شود.
*اما این [[تصرف]] بر اساس اقتضای [[عنایت الهی]] [[معیشت]] ذات [[ازلی]] صورت می‌گیرد و استعدادی که به شکل عین ثابت [[عبد]]، در او قرار دارد؛ بنابراین هر [[عینی]] از اعیان ثابته، ظرفیت و استعداد ویژه‌ای است که تنها در مسیر استعداد و قابلیت خویش پذیرای [[فیض]] [[حق]] خواهد بود، پس [[فیض]] [[حق]] واحد است و تفاوت در استعدادهاست و کسی که این چنین [[مقام]] و [[مرتبت]] را داشته باشد، از جانب مبدأ [[حق]] به [[امامت]] و [[حجیت]] [[منصوب]] می‌گردد و [[امامت]] به او اعطا می‌شود<ref>محمد شجاعی، انسان و خلافت الهی، ص۹۲.</ref><ref>[[فاطمه زیوری کبیرنیا|زیوری کبیرنیا، فاطمه]]، [[بررسی ابعاد خلیفة اللهی انسان (کتاب)|بررسی ابعاد خلیفة اللهی انسان]]، ص:۸۶-۹۳.</ref>
*اما این [[تصرف]] بر اساس اقتضای [[عنایت الهی]] [[معیشت]] ذات [[ازلی]] صورت می‌گیرد و استعدادی که به شکل عین ثابت [[عبد]]، در او قرار دارد؛ بنابراین هر [[عینی]] از اعیان ثابته، ظرفیت و استعداد ویژه‌ای است که تنها در مسیر استعداد و قابلیت خویش پذیرای [[فیض]] [[حق]] خواهد بود، پس [[فیض]] [[حق]] واحد است و تفاوت در استعدادهاست و کسی که این چنین [[مقام]] و [[مرتبت]] را داشته باشد، از جانب مبدأ [[حق]] به [[امامت]] و [[حجیت]] [[منصوب]] می‌گردد و [[امامت]] به او اعطا می‌شود<ref>محمد شجاعی، انسان و خلافت الهی، ص۹۲.</ref><ref>[[فاطمه زیوری کبیرنیا|زیوری کبیرنیا، فاطمه]]، [[بررسی ابعاد خلیفة اللهی انسان (کتاب)|بررسی ابعاد خلیفة اللهی انسان]]، ص:۸۶-۹۳.</ref>
۲۱۸٬۸۵۷

ویرایش