جهانبینی عرفانی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تجلی' به 'تجلی'
برچسب: واگردانی |
جز (جایگزینی متن - 'تجلی' به 'تجلی') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*[[جهانبینی]] [[عرفانی]]، بر چند محور و اصل مبتنی است: | *[[جهانبینی]] [[عرفانی]]، بر چند محور و اصل مبتنی است: | ||
*محور و اساس [[جهانبینی]] [[عرفانی]]، "[[وحدت]] وجود" است. | *محور و اساس [[جهانبینی]] [[عرفانی]]، "[[وحدت]] وجود" است. | ||
*مسئله دیگر، "[[وحدت]] | *مسئله دیگر، "[[وحدت]] تجلی" است، یعنی اینکه [[جهان]] با یک تجلی [[حق]] به وجود آمده است. | ||
*مسئله دیگر در [[جهانبینی]] [[عرفانی]]، [[راز]] [[خلقت]] [[جهان]] است. اصولاً عرفا، تعبیر "[[خلقت]]" ندارند، بلکه به جای آن تعبیر " | *مسئله دیگر در [[جهانبینی]] [[عرفانی]]، [[راز]] [[خلقت]] [[جهان]] است. اصولاً عرفا، تعبیر "[[خلقت]]" ندارند، بلکه به جای آن تعبیر "تجلی" میکنند. تجلی همان "[[عشق]]" است. [[جهان]] از [[عشق]] به وجود آمده است و با نیروی [[عشق]] به مبدأ خود باز میگردد. معتقدان به [[جهانبینی]] [[عرفانی]] بر این [[حدیث قدسی]] تکیه میکنند: {{متن حدیث|كنت كنزا مخفيا فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لكي أعرف}}<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۸۴، ص۱۹۸.</ref> و این نکته از [[حدیث]] را پایه حرفهای خود قرار میدهند: {{متن حدیث|فأحببت أن أعرف}}، یعنی اصلاً میخواستم خلق کنم، چون میخواستم که [[معروف]] باشم. در صورتی که در بیان [[فلاسفه]]، حتی [[فلاسفه]] [[الهی]]، [[علم]] و [[عقل]] نقش مهم را برعهده دارد. | ||
*مسئله دیگر در [[جهانبینی]] [[عرفانی]]، حیات و [[تسبیح]] عمومی موجودات و به تعبیر آنها سریان [[عشق]] است. ذرهای در [[جهان]] نیست که از آنچه آنها آن را "[[عشق]] به [[حق]]" مینامند، خالی باشد. | *مسئله دیگر در [[جهانبینی]] [[عرفانی]]، حیات و [[تسبیح]] عمومی موجودات و به تعبیر آنها سریان [[عشق]] است. ذرهای در [[جهان]] نیست که از آنچه آنها آن را "[[عشق]] به [[حق]]" مینامند، خالی باشد. | ||
*مسئله دیگر در [[جهانبینی]] [[عرفانی]]، [[عدل]] و [[زیبایی]] و توازن کامل در عالم و [[جهان]] است. البته از آنجا که از منظر [[پیروان]] این [[جهانبینی]]، این عالم با ذات [[حق]] مغایر نیست؛ جز [[جمال]] و [[زیبایی]] در [[جهان]] چیز دیگری حکمفرما نیست، یعنی عالم، [[مظهر]] [[جمال]] و جلال [[حق]] است و هیچ [[نقص]] و [[کاستی]] و نبایستی در کار [[جهان]] وجود ندارد. | *مسئله دیگر در [[جهانبینی]] [[عرفانی]]، [[عدل]] و [[زیبایی]] و توازن کامل در عالم و [[جهان]] است. البته از آنجا که از منظر [[پیروان]] این [[جهانبینی]]، این عالم با ذات [[حق]] مغایر نیست؛ جز [[جمال]] و [[زیبایی]] در [[جهان]] چیز دیگری حکمفرما نیست، یعنی عالم، [[مظهر]] [[جمال]] و جلال [[حق]] است و هیچ [[نقص]] و [[کاستی]] و نبایستی در کار [[جهان]] وجود ندارد. |