آیا امام علی علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←پاسخهای دیگر
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
::::::«بنابر ادله نقلی و عقلی که در جای خود اثبات شده است از آنجا که [[امام علی|امام علی بن ابی طالب]] جانشین تعیین شده پس از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] است، پس خداوند سبحان به امام نیز [[علم غیب]] بخشیده است، همانگونه که به پیامبر عطا فرمود تا توانایی ایفای مسئولیتهای رسالت خود را داشته باشد. در این راستا، برخی از آیات و روایات که [[علم غیب]] امام را تأیید میکند میآوریم: | ::::::«بنابر ادله نقلی و عقلی که در جای خود اثبات شده است از آنجا که [[امام علی|امام علی بن ابی طالب]] جانشین تعیین شده پس از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] است، پس خداوند سبحان به امام نیز [[علم غیب]] بخشیده است، همانگونه که به پیامبر عطا فرمود تا توانایی ایفای مسئولیتهای رسالت خود را داشته باشد. در این راستا، برخی از آیات و روایات که [[علم غیب]] امام را تأیید میکند میآوریم: | ||
::::::۱. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|}}﴾}}؛<ref> | ::::::۱. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}}؛<ref>« و کسی که دانش کتاب نزد اوست»؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> که همه (شیعه و سنی) گفتهاند منظور [[علی بن ابی طالب]] است.<ref>'''شواهد التتریل:''' ج ۱، ص ۳۰۷؛ '''حاکم حسکانى:''' توضیح الدلائل، ص ۱۶۳ ، علامه [[شهابالدین شیرازی]]؛ '''النور المشتعل:''' ص ۱۲۵، [[حافظ ابى نعیم احمد بن عبدالله شافعی]]؛ '''تتریل الایات:''' ص ۱۵، حافظ حسین حبرى، نسخه خطی؛ '''ینابیع المودة:''' ص ۱۰۳، علامه قندوزى حنفى، چاپ استانبول؛ '''ارجح المطالب:''' ص ۸۶ و ۱۱۱، چاپ لاهور، علامه شیخ عبیدالله حنفی؛ '''الجامع لاحکام القرآن:''' ج ۹، ص ۳۳۶، علامه ابىعبدالله محمد بن احمد انصاری؛ '''الاتقان:''' ج ۱، ص ۱۳ ، سیوطى.</ref> | ||
::::::۲. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|}}﴾}}؛<ref> | ::::::۲. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}﴾}}؛<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم»؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> | ||
و در روایات آمده است که منظور علی است<ref>مراجعه شود به شواهد التتریل؛ ج ۱، ص ۱۰۳. و ینابیع المودة؛ ص ۱۰۳، چاپ استانبول.</ref> که از روشنترین مصادیق بندگان برگزیده خداوند است. | و در روایات آمده است که منظور علی است<ref>مراجعه شود به شواهد التتریل؛ ج ۱، ص ۱۰۳. و ینابیع المودة؛ ص ۱۰۳، چاپ استانبول.</ref> که از روشنترین مصادیق بندگان برگزیده خداوند است. | ||
::::::۳. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|}}﴾}}؛<ref> | ::::::۳. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}﴾}}؛<ref>« و گوشهای شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره حاقه، آیه ۱۲.</ref>همه شیعه و سنی گفتهاند که این آیه نیز درباره حضرت علی<ref>'''التفسیر الکبیر:''' ج ۳۰، ص ۱۰۷؛ '''تفسیر طبرى:''' ج ۲۹، ص ۳۱؛ '''اسباب الترول:''' ص ۲۴۹؛ تفسیر ابن کثیر: ج ۴، ص ۴۱۳؛ '''الدر المنثور:''' ج ۶، ص ۲۶۰؛ '''روح المعانى:''' ج ۲۹، ص ۴۳؛ '''ینابیع المودة:''' ص ۱۲۰؛ '''نور الابصار:''' ص ۱۰۵؛ '''کنزالعمال:''' ج ۶، ص ۴۰۸.</ref> نازل شده است و همچنین روایت کردهاند که حضرت علی فرمود: "هیچ یک از سخنانی که از پیامبر شنیدم فراموش نکردهام"<ref>مجمع البیان: طبرسى، ج ۱۰ ، ص ۳۴۵، که آن را از شیعه و سنى نقل کرده است.</ref> آن کسی که علم کتاب دارد و جزء برگزیدگانی است که کتاب را به ارث بردهاند، درب علم پیامبر است و این علم، علوم غیبی و غیر آن را در بر دارد و بر طبق این آیات و روایات به امام علی داده شده است. | ||
::::::۴. حضرت علی درباره حوادث غیبی فرموده است: "سوگند به خدا اگر بخواهم میتوانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش، و از تمام شئون زندگی، آگاه سازم، اما از آن میترسم که با این گونه خبرها نسبت به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] کافر شوید، آگاه باشید که من این اسرار گرانبها را به یاران رازدار و مورد اطمینان خود میسپارم. سوگند به خدایی که محمد را به حق برانگیخت، و او را برگزید، جز به راستی سخن نگویم. پیامبر اسلام همه اطلاعات را به من سپرده است، و از محل هلاکت آن کس که هلاک میشود و جای نجات کسی که نجات مییابد و پایان این حکومت، همه را به من خبر داده و مرا آگاهانده است، هیچ حادثهای بر من نگذشت جز (آن که در گوشم نجوا کرد و مرا از آن مطلع ساخت)<ref>نهج البلاغه: خطبه ۱۷۵</ref> | ::::::۴. حضرت علی درباره حوادث غیبی فرموده است: "سوگند به خدا اگر بخواهم میتوانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش، و از تمام شئون زندگی، آگاه سازم، اما از آن میترسم که با این گونه خبرها نسبت به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] کافر شوید، آگاه باشید که من این اسرار گرانبها را به یاران رازدار و مورد اطمینان خود میسپارم. سوگند به خدایی که محمد را به حق برانگیخت، و او را برگزید، جز به راستی سخن نگویم. پیامبر اسلام همه اطلاعات را به من سپرده است، و از محل هلاکت آن کس که هلاک میشود و جای نجات کسی که نجات مییابد و پایان این حکومت، همه را به من خبر داده و مرا آگاهانده است، هیچ حادثهای بر من نگذشت جز (آن که در گوشم نجوا کرد و مرا از آن مطلع ساخت)<ref>نهج البلاغه: خطبه ۱۷۵</ref> | ||
::::::۵. هم چنین از کارهایی که قرامطه<ref>فرقهاى از شیعیان تندرو (غلاة)</ref> مرتکب شدند خبر داد و فرمود: "آنها در ظاهر و به دروغ به ما عشق میورزند در حالی که کینه و دشمنی ما را در دل دارند و نشانهاش این است که وارثان ما را میکشند و از کودکان ما روی میگردانند". ابن ابی الحدید میگوید: "پیشگویی آن حضرت درست بود زیرا قرامطه افراد بسیاری از خاندان ابیطالب را کشتند"<ref>شرح نهج البلاغه: ج ۱۰، ص ۱۴.</ref> | ::::::۵. هم چنین از کارهایی که قرامطه<ref>فرقهاى از شیعیان تندرو (غلاة)</ref> مرتکب شدند خبر داد و فرمود: "آنها در ظاهر و به دروغ به ما عشق میورزند در حالی که کینه و دشمنی ما را در دل دارند و نشانهاش این است که وارثان ما را میکشند و از کودکان ما روی میگردانند". ابن ابی الحدید میگوید: "پیشگویی آن حضرت درست بود زیرا قرامطه افراد بسیاری از خاندان ابیطالب را کشتند"<ref>شرح نهج البلاغه: ج ۱۰، ص ۱۴.</ref> | ||
::::::۶. در یکی از خطبههای امیرالمؤمنین علی آمده است: "از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید، به خدا سوگند نمیپرسید از گروهی که صد نفر را گمراه یا هدایت میسازد جز آنکه شما را آگاه میسازم از آن کسی که مردم را بدان میخواند و آنها که از آنان پیروی میکنند تا روز قیامت" در این هنگام مردی برخاست و گفت چند تار مو در سر و صورت من وجود دارد؟ حضرت فرمود: "به خدا سوگند رسول خدا از آنچه پرسیدی با من سخن گفته بود (بدان که) بر هر تار مویی از سر تو فرشتهای است که تو را لعن میکند و بر هر تار مویی از ریش تو شیطانی است که تو را تحریک میکند و در خانه تو کودکی است که پسر رسول خدا را خواهد کشت، اگر اثبات جواب سؤال تو (تعداد موها) دشوار نبود تو را از آن آگاه میکردم اما نشانه آن (علم غیب دانستن من) لعن شدن تو و پسر ملعون توست که از آن خبر دادم". در آن هنگام پسر او کوچک بود و همو بعدها کشتن امام حسین را به عهده گرفت.<ref>'''شرح نهج البلاغه:''' ج ۲، ص ۴۴۸ ، و ج ۱، ص ۲۰۸، که این روایت را از کتاب «الغارات» از ابن هلال ثقفى روایت کرده است. و سنان بن انس نخعى (که همان کودک | ::::::۶. در یکی از خطبههای امیرالمؤمنین علی آمده است: "از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید، به خدا سوگند نمیپرسید از گروهی که صد نفر را گمراه یا هدایت میسازد جز آنکه شما را آگاه میسازم از آن کسی که مردم را بدان میخواند و آنها که از آنان پیروی میکنند تا روز قیامت" در این هنگام مردی برخاست و گفت چند تار مو در سر و صورت من وجود دارد؟ حضرت فرمود: "به خدا سوگند رسول خدا از آنچه پرسیدی با من سخن گفته بود (بدان که) بر هر تار مویی از سر تو فرشتهای است که تو را لعن میکند و بر هر تار مویی از ریش تو شیطانی است که تو را تحریک میکند و در خانه تو کودکی است که پسر رسول خدا را خواهد کشت، اگر اثبات جواب سؤال تو (تعداد موها) دشوار نبود تو را از آن آگاه میکردم اما نشانه آن (علم غیب دانستن من) لعن شدن تو و پسر ملعون توست که از آن خبر دادم". در آن هنگام پسر او کوچک بود و همو بعدها کشتن امام حسین را به عهده گرفت.<ref>'''شرح نهج البلاغه:''' ج ۲، ص ۴۴۸ ، و ج ۱، ص ۲۰۸، که این روایت را از کتاب «الغارات» از ابن هلال ثقفى روایت کرده است. و سنان بن انس نخعى (که همان کودک | ||
مذکور در روایت است) از کسانى بود که در قتل امام حسین {{ع}} شرکت کرد. مراجعه شود به '''تهذیب التهذیب:''' ج ۷، ص ۳۳۷؛ '''کنزالعمال:''' ج ۱، ص ۲۲۸؛ '''ینابیع الموده:''' ص ۷۳.</ref> | مذکور در روایت است) از کسانى بود که در قتل امام حسین {{ع}} شرکت کرد. مراجعه شود به '''تهذیب التهذیب:''' ج ۷، ص ۳۳۷؛ '''کنزالعمال:''' ج ۱، ص ۲۲۸؛ '''ینابیع الموده:''' ص ۷۳.</ref> | ||
::::::۷. امام امیرالمؤمنین علی حکمهای شگفتانگیزی صادر کرده که بیش از حد شمارش است و به نوبه خود نشانه علم خدادای امام است. زیرا ایشان احکام الهی را که دیگران از پاسخ به آن عاجز میماندند بیان فرموده است، مانند ماجرای دعوای دو زن بر سر یک کودک که حضرت دستور داد کودک را با شمشیر دو نیمه کنند و مادر واقعی برای نجات جان کودک خود از ادعایش دست برداشت و بدین ترتیب حق روشن گردید.<ref>'''کنزالعمال:''' ج ۳، ص ۱۷۹.</ref> یا مانند تقسیم درهمها بین صاحبان نان<ref>'''ذخائر العقبى:''' ص ۸۴؛ '''الصواعق المحرقة:''' ص ۷۷.</ref> و بیان حکم خنثی< | ::::::۷. امام امیرالمؤمنین علی حکمهای شگفتانگیزی صادر کرده که بیش از حد شمارش است و به نوبه خود نشانه علم خدادای امام است. زیرا ایشان احکام الهی را که دیگران از پاسخ به آن عاجز میماندند بیان فرموده است، مانند ماجرای دعوای دو زن بر سر یک کودک که حضرت دستور داد کودک را با شمشیر دو نیمه کنند و مادر واقعی برای نجات جان کودک خود از ادعایش دست برداشت و بدین ترتیب حق روشن گردید.<ref>'''کنزالعمال:''' ج ۳، ص ۱۷۹.</ref> یا مانند تقسیم درهمها بین صاحبان نان<ref>'''ذخائر العقبى:''' ص ۸۴؛ '''الصواعق المحرقة:''' ص ۷۷.</ref> و بیان حکم خنثی<ref>'''نور الابصار:''' ص ۷۱؛ مناقب احمد الخوارزمى: ص ۶۰؛ '''مطالب السؤول:''' ص ۱۳.</ref> و احکام اهل بغی (مفسدین فی الارض) به طوری که شافعی گفته است حکم اهل بغی را از علی آموختیم.<ref>'''کتاب الام:''' ج ۴، ص ۲۳۳، فى باب الخلاف، فى قتال اهل البغى.</ref> | ||
::::::۸. در کتاب "اسد الغابة" در معرفی "غرفة الازدی" آمده است: او از یاران پیامبر و از اصحاب صفه که پیامبر برای او دعا کرد تا معامله و خرید و فروش او برکت پیدا کند. وی میگوید: در مورد علی دچار شک شده بودم، روزی در ساحل فرات همراه آن حضرت میرفتیم، حضرت راه خود را کج کرد و در نقطهای ایستاد و ما نیز اطراف آن حضرت ایستادیم. ایشان با دستش اشاره کرد و فرمود: "اینجا سرزمین رحلتشان و منزلگاه سوارکارانشان و محل | ::::::۸. در کتاب "اسد الغابة" در معرفی "غرفة الازدی" آمده است: او از یاران پیامبر و از اصحاب صفه که پیامبر برای او دعا کرد تا معامله و خرید و فروش او برکت پیدا کند. وی میگوید: در مورد علی دچار شک شده بودم، روزی در ساحل فرات همراه آن حضرت میرفتیم، حضرت راه خود را کج کرد و در نقطهای ایستاد و ما نیز اطراف آن حضرت ایستادیم. ایشان با دستش اشاره کرد و فرمود: "اینجا سرزمین رحلتشان و منزلگاه سوارکارانشان و محل ریختن خونهایشان است، پدرم به فدای کسی که در زمین و آسمان یاوری جز خدا ندارد". هنگامی که (امام) حسین به شهادت رسید، به محل شهادت او آمدم همانگونه بود که علی گفته بود بدون هیچ اشتباهی پس از خدا به خاطر شک درباره علی طلب بخشش کردم و دریافتم که علی به سبب ویژگیها و صفاتی که در او هست، از دیگران برتر و بر آنها مقدم است.<ref>مراجعه شود به اسد الغابه: ج ۴، ص ۱۶۹.</ref> | ||
ریختن خونهایشان است، پدرم به فدای کسی که در زمین و آسمان یاوری جز خدا ندارد". هنگامی که (امام) حسین به شهادت رسید، به محل شهادت او آمدم همانگونه بود که علی گفته بود بدون هیچ اشتباهی پس از خدا به خاطر شک درباره علی طلب بخشش کردم و دریافتم که علی به سبب ویژگیها و صفاتی که در او هست، از دیگران برتر و بر آنها مقدم است.<ref>مراجعه شود به اسد الغابه: ج ۴، ص ۱۶۹.</ref> | |||
::::::۹. امام علی بن ابی طالب از کشته شدن "ذی الثدیة" که از خوارج بود خبر داد و وقتی شایعه عبور خوارج از نهر به امام رسید، فرمود: "نه، آنها از رود عبور نکردهاند".<ref>'''مروج الذهب:''' ج ۲، ص ۴۰۵؛ '''الکامل لابن الاثیر:''' ج ۳،ص ۱۷۴ و ۱۷۵.</ref> | ::::::۹. امام علی بن ابی طالب از کشته شدن "ذی الثدیة" که از خوارج بود خبر داد و وقتی شایعه عبور خوارج از نهر به امام رسید، فرمود: "نه، آنها از رود عبور نکردهاند".<ref>'''مروج الذهب:''' ج ۲، ص ۴۰۵؛ '''الکامل لابن الاثیر:''' ج ۳،ص ۱۷۴ و ۱۷۵.</ref> | ||
::::::۱۰. امام از شهادت خویش خبر داده است.<ref>'''لسان المیزان:''' ج ۳، ص ۴۳۹؛ '''اسد الغابه:''' ج ۴، ص ۳۵؛ '''منتخب کنز العمال:''' ج ۵، ص ۵۹؛ '''مسند احمد:''' ج ۱، ص ۱۵۶.</ref> | ::::::۱۰. امام از شهادت خویش خبر داده است.<ref>'''لسان المیزان:''' ج ۳، ص ۴۳۹؛ '''اسد الغابه:''' ج ۴، ص ۳۵؛ '''منتخب کنز العمال:''' ج ۵، ص ۵۹؛ '''مسند احمد:''' ج ۱، ص ۱۵۶.</ref> | ||
::::::۱۱. امام پیش بینی کرد که مغولان حکومت را از بنی عباس خواهند گرفت. <ref>'''شرح نهج البلاغه:''' ج ۲، ص ۱۲۵ و ۲۴۱؛ تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۵۸.</ref> | ::::::۱۱. امام پیش بینی کرد که مغولان حکومت را از بنی عباس خواهند گرفت. <ref>'''شرح نهج البلاغه:''' ج ۲، ص ۱۲۵ و ۲۴۱؛ تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۵۸.</ref> | ||
::::::۱۲. همچنین از به صلیب کشیدن میثم تمار و اینکه دهمین نفر نیزه در بدن او فرو میکند خبر داد و نخلی را که بعدها میثم را بر ساقه آن دار زدند به او نشان داد. این جنایت را عبیدالله بن زیاد (لعنت خدا بر هر دوی آنها مرتکب شد).<ref>'''شرح نهج البلاغه:''' ج ۱، ص ۲۱۰؛ '''مناقب المرتضوى:''' ص ۲۷۸.»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص ۴۵ و ۴۶.</ref>. | ::::::۱۲. همچنین از به صلیب کشیدن میثم تمار و اینکه دهمین نفر نیزه در بدن او فرو میکند خبر داد و نخلی را که بعدها میثم را بر ساقه آن دار زدند به او نشان داد. این جنایت را عبیدالله بن زیاد (لعنت خدا بر هر دوی آنها مرتکب شد).<ref>'''شرح نهج البلاغه:''' ج ۱، ص ۲۱۰؛ '''مناقب المرتضوى:''' ص ۲۷۸.</ref>»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص ۴۵ و ۴۶.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||