عدل: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'فراگیری' به 'فراگیری'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'فراگیری' به 'فراگیری') |
||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
*[[عدالت]] بر چهار پایه [[استوار]] است: [[فطرت]]، [[عقل]]، [[دین]] و [[ایمان]]. | *[[عدالت]] بر چهار پایه [[استوار]] است: [[فطرت]]، [[عقل]]، [[دین]] و [[ایمان]]. | ||
#'''[[فطرت]]''': [[انسان]] به گونهای [[آفریده]] شده که اگر به حال خود رها شود، به جانب [[خوبیها]] و [[فضایل]] میرود. [[عدالت]] چه به معنی عام و چه به معنی خاص، از زیباترین پدیدههای [[جهان]] است؛ بنابراین طبیعی است که [[انسان]] به طور [[فطری]] و ذاتی به [[عدالت]] [[گرایش]] داشته باشد. علاوه بر این [[گرایشهای فطری]] [[انسان]] دارای ویژگیهایی است که همه آن ویژگیها را میتوانیم در میل به [[عدالت]] ببینیم. ویژگیهای [[تمایلات فطری]] عبارتاند از: | #'''[[فطرت]]''': [[انسان]] به گونهای [[آفریده]] شده که اگر به حال خود رها شود، به جانب [[خوبیها]] و [[فضایل]] میرود. [[عدالت]] چه به معنی عام و چه به معنی خاص، از زیباترین پدیدههای [[جهان]] است؛ بنابراین طبیعی است که [[انسان]] به طور [[فطری]] و ذاتی به [[عدالت]] [[گرایش]] داشته باشد. علاوه بر این [[گرایشهای فطری]] [[انسان]] دارای ویژگیهایی است که همه آن ویژگیها را میتوانیم در میل به [[عدالت]] ببینیم. ویژگیهای [[تمایلات فطری]] عبارتاند از: | ||
##''' | ##'''فراگیری''': [[گرایشهای فطری]] [[انسان]] فراگیر است، به زمان یا مکان خاصی اختصاص ندارد، در مرزهای جغرافیایی محدود نمیشود، [[ملیت]]، نژاد، رنگ، [[دین]] و... هیچیک در اصل آن اثرگذار نیستند. [[گرایش]] به [[عدالت]] نیز همگانی است. | ||
## '''خودجوشی''': [[گرایشهای فطری]] از [[درون انسان]] سرچشمه میگیرد؛ بنابراین هر [[انسانی]] آنها را [[احساس]] میکند و برای [[شناخت]] آنها نیاز به [[آموزش]] ندارد. [[ادیان آسمانی]] هم که همسو با [[فطرت انسانی]] حکمی صادر میکنند، تنها برای [[ارشاد]] [[انسان]] به همان [[حکم]] [[فطری]] است. چنین احکامی را نمیتوان [[حکم]] [[مولوی]] تلقی کرد. [[گرایش]] به [[عدالت]] نیز ریشه در درون [[آدمی]] دارد و اگر مانعی بر سر [[راه]] آن نباشد، [[انسان]] را به سوی [[عدالت]] میبرد. | ## '''خودجوشی''': [[گرایشهای فطری]] از [[درون انسان]] سرچشمه میگیرد؛ بنابراین هر [[انسانی]] آنها را [[احساس]] میکند و برای [[شناخت]] آنها نیاز به [[آموزش]] ندارد. [[ادیان آسمانی]] هم که همسو با [[فطرت انسانی]] حکمی صادر میکنند، تنها برای [[ارشاد]] [[انسان]] به همان [[حکم]] [[فطری]] است. چنین احکامی را نمیتوان [[حکم]] [[مولوی]] تلقی کرد. [[گرایش]] به [[عدالت]] نیز ریشه در درون [[آدمی]] دارد و اگر مانعی بر سر [[راه]] آن نباشد، [[انسان]] را به سوی [[عدالت]] میبرد. | ||
##'''دیرپایی''': از ویژگیهای [[گرایش فطری]] این است که در شرایط بازدارنده، ریشهکن نمیشود و برای همیشه از وجود [[انسان]] رخت برنمیبندد، اگر چه ممکن است بهسان شرایط تشویقکننده از [[شکوفایی]] برخوردار نباشد و حتی از نظر مصداقی دچار [[انحراف]] شود؛ برای نمونه، [[نیاز انسان]] به [[پرستش]] یک نیاز [[فطری]] است، به همین [[دلیل]] در هیچ زمان و مکانی، [[قوم]]، [[قبیله]] یا ملتی یافت نشده که هیچگونه آیینی برای [[پرستش]] نداشته باشند. هر [[انسانی]] بدون نیاز به [[آموزش]] [[احساس]] میکند که باید به مبدئی متعالی روی آورد، او را بستاید و در برابرش [[کرنش]] کند. به همین [[دلیل]] بهرغم همه سختگیریها و شرایط بازدارنده این [[گرایش فطری]] از وجود [[انسانها]] ریشهکن نشده است، اگرچه در بیشتر موارد به [[علل]] مختلف، [[انسانها]] از تشخیص [[معبود]] [[حقیقی]] باز مانده و معبودهای دروغین را پرستیدهاند. نکته چشمگیر در این [[مقام]] این است که وجود نمونه دروغین و بدلی از هر چیز نشانه میل [[فطری]] [[انسان]] به نمونه اصیل و [[راستین]] آن است. بدلسازی و [[تحریف]]، نشانه عجز از ریشهکنی است. اگر دینستیزان در طول [[تاریخ]] [[انسان]] میتوانستند [[گرایش]] [[خداپرستی]] [[انسان]] را ریشهکن کنند، نیاز به ساختن این همه [[دین]] [[باطل]] و دروغین نداشتند. [[گرایش]] به [[عدالت]] نیز یک میل [[فطری]] است؛ چراکه در همه زمانها و مکانها [[انسانها]] به [[عدالت]] [[گرایش]] داشته و هیچ عاملی نتوانسته است این میل را از وجود ایشان ریشهکن کند. حتی کسانی که در عمل، با [[عدالت]] میجنگند در ذات خویش [[عدالت]] را [[دوست]] دارند. ادعای دروغین [[عدالتگستری]] از جانب [[حکومتهای ستمگر]]، نشانه [[فطری]] بودن [[عدالتخواهی]] است؛ بنابراین یکی از مبانی [[عدالت]]، [[فطرت انسان]] است. | ##'''دیرپایی''': از ویژگیهای [[گرایش فطری]] این است که در شرایط بازدارنده، ریشهکن نمیشود و برای همیشه از وجود [[انسان]] رخت برنمیبندد، اگر چه ممکن است بهسان شرایط تشویقکننده از [[شکوفایی]] برخوردار نباشد و حتی از نظر مصداقی دچار [[انحراف]] شود؛ برای نمونه، [[نیاز انسان]] به [[پرستش]] یک نیاز [[فطری]] است، به همین [[دلیل]] در هیچ زمان و مکانی، [[قوم]]، [[قبیله]] یا ملتی یافت نشده که هیچگونه آیینی برای [[پرستش]] نداشته باشند. هر [[انسانی]] بدون نیاز به [[آموزش]] [[احساس]] میکند که باید به مبدئی متعالی روی آورد، او را بستاید و در برابرش [[کرنش]] کند. به همین [[دلیل]] بهرغم همه سختگیریها و شرایط بازدارنده این [[گرایش فطری]] از وجود [[انسانها]] ریشهکن نشده است، اگرچه در بیشتر موارد به [[علل]] مختلف، [[انسانها]] از تشخیص [[معبود]] [[حقیقی]] باز مانده و معبودهای دروغین را پرستیدهاند. نکته چشمگیر در این [[مقام]] این است که وجود نمونه دروغین و بدلی از هر چیز نشانه میل [[فطری]] [[انسان]] به نمونه اصیل و [[راستین]] آن است. بدلسازی و [[تحریف]]، نشانه عجز از ریشهکنی است. اگر دینستیزان در طول [[تاریخ]] [[انسان]] میتوانستند [[گرایش]] [[خداپرستی]] [[انسان]] را ریشهکن کنند، نیاز به ساختن این همه [[دین]] [[باطل]] و دروغین نداشتند. [[گرایش]] به [[عدالت]] نیز یک میل [[فطری]] است؛ چراکه در همه زمانها و مکانها [[انسانها]] به [[عدالت]] [[گرایش]] داشته و هیچ عاملی نتوانسته است این میل را از وجود ایشان ریشهکن کند. حتی کسانی که در عمل، با [[عدالت]] میجنگند در ذات خویش [[عدالت]] را [[دوست]] دارند. ادعای دروغین [[عدالتگستری]] از جانب [[حکومتهای ستمگر]]، نشانه [[فطری]] بودن [[عدالتخواهی]] است؛ بنابراین یکی از مبانی [[عدالت]]، [[فطرت انسان]] است. |