پرش به محتوا

حکمت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فراگیری' به 'فراگیری'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +))
جز (جایگزینی متن - 'فراگیری' به 'فراگیری')
خط ۳۷: خط ۳۷:
براساس روایات حکمت، [[علوم]] صحیح [[نافع]] و عمل به مقتضای آنهاست و گاهی نیز بر علومی اطلاق می‌شود که از خداوند بر [[بندگان]] پس از عمل به آنچه می‌دانند، [[افاضه]] می‌شود<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱۷، ص۲۶۸.</ref>. روایات زیادی مؤید این مطلب هستند؛ از جمله [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] کریمه {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«به هر که خواهد فرزانگی  می‌بخشد و هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان داده‌اند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref>، فرموده است: «[[حکمت]]، [[شناخت امام]] و [[پرهیز]] از [[گناهان کبیره]] است که [[خداوند]] در [[کیفر]] آنها [[آتش]] را مقرر کرده است»<ref>{{متن حدیث|مَعْرِفَةُ اَلْإِمَامِ وَ اِجْتِنَابُ اَلْکَبَائِرِ اَلَّتِی أَوْجَبَ اَللَّهُ عَلَیْهَا اَلنَّارَ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۲۴، ص۸۶؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۵۱.</ref>. و [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر]] آیۀ مورد نظر فرمودند: «حکمت، شناخت امام و پرهیز از گناهان کبیره است»<ref>{{متن حدیث|مَعْرِفَةَ اَلْإِمَامِ وَ اِجْتِنَابَ اَلْکَبَائِرِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۸۴.</ref>. آن [[حضرت]] طبق [[روایت]] دیگری فرمودند: «حکمت، [[اطاعت خدا]] و شناخت امام است»<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲۴، ص۸۶؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۵۱.</ref> و طبق روایت دیگری فرمودند: «حکمت، عبارت است از [[شناخت]] و کسب [[آگاهی]] از [[دین]]، هر یکی از شما [[آگاه]] شود، حیکم است»<ref>{{متن حدیث|اَلْحِکْمَةُ اَلْمَعْرِفَةُ وَ اَلتَّفَقُّهُ فِی اَلدِّینِ فَمَنْ فَقُهَ مِنْکُمْ فَهُوَ حَکِیمٌ}}؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۵۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۴، ص۸۶.</ref>.<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱،ص۲۸۴-۲۸۶.</ref>
براساس روایات حکمت، [[علوم]] صحیح [[نافع]] و عمل به مقتضای آنهاست و گاهی نیز بر علومی اطلاق می‌شود که از خداوند بر [[بندگان]] پس از عمل به آنچه می‌دانند، [[افاضه]] می‌شود<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱۷، ص۲۶۸.</ref>. روایات زیادی مؤید این مطلب هستند؛ از جمله [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] کریمه {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«به هر که خواهد فرزانگی  می‌بخشد و هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان داده‌اند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref>، فرموده است: «[[حکمت]]، [[شناخت امام]] و [[پرهیز]] از [[گناهان کبیره]] است که [[خداوند]] در [[کیفر]] آنها [[آتش]] را مقرر کرده است»<ref>{{متن حدیث|مَعْرِفَةُ اَلْإِمَامِ وَ اِجْتِنَابُ اَلْکَبَائِرِ اَلَّتِی أَوْجَبَ اَللَّهُ عَلَیْهَا اَلنَّارَ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۲۴، ص۸۶؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۵۱.</ref>. و [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر]] آیۀ مورد نظر فرمودند: «حکمت، شناخت امام و پرهیز از گناهان کبیره است»<ref>{{متن حدیث|مَعْرِفَةَ اَلْإِمَامِ وَ اِجْتِنَابَ اَلْکَبَائِرِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۸۴.</ref>. آن [[حضرت]] طبق [[روایت]] دیگری فرمودند: «حکمت، [[اطاعت خدا]] و شناخت امام است»<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲۴، ص۸۶؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۵۱.</ref> و طبق روایت دیگری فرمودند: «حکمت، عبارت است از [[شناخت]] و کسب [[آگاهی]] از [[دین]]، هر یکی از شما [[آگاه]] شود، حیکم است»<ref>{{متن حدیث|اَلْحِکْمَةُ اَلْمَعْرِفَةُ وَ اَلتَّفَقُّهُ فِی اَلدِّینِ فَمَنْ فَقُهَ مِنْکُمْ فَهُوَ حَکِیمٌ}}؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۵۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۴، ص۸۶.</ref>.<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱،ص۲۸۴-۲۸۶.</ref>


[[روایات]] متعددی به بیان‌های مختلف بر [[نیاز انسان]] به حکمت تصریح و تأکید می‌کنند. در روایتی از جناب [[لقمان]] آمده است: «پسرم حکمت بیاموز تا [[برتری]] یابی، زیرا حکمت نشانه دین است، [[بنده]] را بر [[آزاده]] برتری می‌دهد، [[مسکین]] را از ثروتمند [[برتر]] می‌برد، کوچک را از بزرگ پیش می‌اندازد، مسکین را در جای شاهان می‌نشاند، بر [[شرافت]] [[شریف]]، [[سروری]] [[سرور]] و بر [[عظمت]] ثروتمند می‌افزاید؛ آدمی‌زاده چگونه [[فکر]] می‌کند که کار دین و دنیایش بدون حکمت فراهم شود، در حالی که [[خداوند متعال]] کار [[دنیا]] و [[آخرت]] را جز با حکمت فراهم نمی‌کند»<ref>{{متن حدیث|یَا بُنَیَّ تَعَلَّمِ الْحِکْمَةَ تَشَرَّفْ فَإِنَّ الْحِکْمَةَ تَدُلُّ عَلَی الدِّینِ وَ تُشَرِّفُ الْعَبْدَ عَلَی الْحُرِّ وَ تَرْفَعُ الْمِسْکِینَ عَلَی الْغَنِیِّ وَ تُقَدِّمُ الصَّغِیرَ عَلَی الْکَبِیرِ وَ تُجْلِسُ الْمِسْکِینَ مَجَالِسَ الْمُلُوکِ وَ تَزِیدُ الشَّرِیفَ شَرَفاً وَ السَّیِّدَ سُودَداً وَ الْغَنِیَّ مَجْداً وَ کَیْفَ یَظُنُّ ابْنُ آدَمَ أَنْ یَتَهَیَّأَ لَهُ أَمْرُ دِینِهِ وَ مَعِیشَتِهِ بِغَیْرِ حِکْمَةٍ وَ لَنْ یُهَیِّئَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَمْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا بِالْحِکْمَةِ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۱۹.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: «[[انسان]] اگر یک کلمه از [[حکمت]] بیاموزد برای او از [[دنیا]] و هر چه در آن است بهتر است»<ref>{{متن حدیث|کلمة من الحکمة یتعلمها الرجل خیر له من الدنیا وما فیها}}؛ نمازی شاهرودی، مستدرک سفینة البحار، ج۲، ص۳۵۵؛ محمودی، نهج السعادة، ج۷، ص۳۴۳.</ref>، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} درباره [[فراگیری]] حکمت می‌فرماید: «حکمت را بگیرید اگر چه از [[مشرکان]] باشد»<ref>{{متن حدیث|خُذُوا اَلْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲، ص۹۷.</ref> و [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[نعمت]] حکمت می‌فرماید: «[[خداوند]] به هیچ یک از بندگانش نعمتی سرتر، بزرگ‌تر، بالاتر، سترگ‌تر و زیباتر از حکمت نداده است»<ref>{{متن حدیث|مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَی عَبْدٍ مِنْ عِبَادِهِ نِعْمَةً أَنْعَمَ وَ أَعْظَمَ وَ أَرْفَعَ وَ أَجْزَلَ وَ أَبْهَی مِنَ اَلْحِکْمَةِ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۱۶.</ref>.<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱،ص۲۸۶-۲۸۸.</ref>  
[[روایات]] متعددی به بیان‌های مختلف بر [[نیاز انسان]] به حکمت تصریح و تأکید می‌کنند. در روایتی از جناب [[لقمان]] آمده است: «پسرم حکمت بیاموز تا [[برتری]] یابی، زیرا حکمت نشانه دین است، [[بنده]] را بر [[آزاده]] برتری می‌دهد، [[مسکین]] را از ثروتمند [[برتر]] می‌برد، کوچک را از بزرگ پیش می‌اندازد، مسکین را در جای شاهان می‌نشاند، بر [[شرافت]] [[شریف]]، [[سروری]] [[سرور]] و بر [[عظمت]] ثروتمند می‌افزاید؛ آدمی‌زاده چگونه [[فکر]] می‌کند که کار دین و دنیایش بدون حکمت فراهم شود، در حالی که [[خداوند متعال]] کار [[دنیا]] و [[آخرت]] را جز با حکمت فراهم نمی‌کند»<ref>{{متن حدیث|یَا بُنَیَّ تَعَلَّمِ الْحِکْمَةَ تَشَرَّفْ فَإِنَّ الْحِکْمَةَ تَدُلُّ عَلَی الدِّینِ وَ تُشَرِّفُ الْعَبْدَ عَلَی الْحُرِّ وَ تَرْفَعُ الْمِسْکِینَ عَلَی الْغَنِیِّ وَ تُقَدِّمُ الصَّغِیرَ عَلَی الْکَبِیرِ وَ تُجْلِسُ الْمِسْکِینَ مَجَالِسَ الْمُلُوکِ وَ تَزِیدُ الشَّرِیفَ شَرَفاً وَ السَّیِّدَ سُودَداً وَ الْغَنِیَّ مَجْداً وَ کَیْفَ یَظُنُّ ابْنُ آدَمَ أَنْ یَتَهَیَّأَ لَهُ أَمْرُ دِینِهِ وَ مَعِیشَتِهِ بِغَیْرِ حِکْمَةٍ وَ لَنْ یُهَیِّئَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَمْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا بِالْحِکْمَةِ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۱۹.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: «[[انسان]] اگر یک کلمه از [[حکمت]] بیاموزد برای او از [[دنیا]] و هر چه در آن است بهتر است»<ref>{{متن حدیث|کلمة من الحکمة یتعلمها الرجل خیر له من الدنیا وما فیها}}؛ نمازی شاهرودی، مستدرک سفینة البحار، ج۲، ص۳۵۵؛ محمودی، نهج السعادة، ج۷، ص۳۴۳.</ref>، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} درباره فراگیری حکمت می‌فرماید: «حکمت را بگیرید اگر چه از [[مشرکان]] باشد»<ref>{{متن حدیث|خُذُوا اَلْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲، ص۹۷.</ref> و [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[نعمت]] حکمت می‌فرماید: «[[خداوند]] به هیچ یک از بندگانش نعمتی سرتر، بزرگ‌تر، بالاتر، سترگ‌تر و زیباتر از حکمت نداده است»<ref>{{متن حدیث|مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَی عَبْدٍ مِنْ عِبَادِهِ نِعْمَةً أَنْعَمَ وَ أَعْظَمَ وَ أَرْفَعَ وَ أَجْزَلَ وَ أَبْهَی مِنَ اَلْحِکْمَةِ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۱۶.</ref>.<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱،ص۲۸۶-۲۸۸.</ref>  


[[ارزش]] حکمت در نگاه [[امام علی]]{{ع}} تا آنجاست که حکمت را گم شده [[مؤمن]] می‌دانند و سفارش می‌کند آن را در هر جا، حتی اگر از [[منافق]] باشد باید فراگیرد، چرا که [[قلب]] مؤمن [[جایگاه]] [[شایسته]] حکمت است<ref>{{متن حدیث|خُذِ الْحِکْمَةَ أَنَّی کَانَتْ، فَإِنَّ الْحِکْمَةَ تَکُونُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ، فَتَلَجْلَجُ فِی صَدْرِهِ حَتَّی تَخْرُجَ فَتَسْکُنَ إِلَی صَوَاحِبِهَا فِی صَدْرِ الْمُؤْمِنِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۷۷</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۰۰- ۳۰۱.</ref> اگر حکمت در [[زندگی]] افراد جاری نشود، گویی افراد در [[دوران جاهلیّت]] به‌سر می‌برند. آنها زندگی همراه با [[خشونت]] دارند و هرگز [[لطافت]] و [[رحمت]] در زندگی‌شان راهی نخواهد داشت<ref>{{متن حدیث|لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِأَضْوَاءِ الْحِکْمَةِ وَ لَمْ یَقْدَحُوا بِزِنَادِ الْعُلُومِ الثَّاقِبَةِ فَهُمْ فِی ذَلِکَ کَالْأَنْعَامِ السَّائِمَةِ وَ الصُّخُورِ الْقَاسِیَةِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۷.</ref>. [[انسانی]] که [[نور]] حکمت دلش را روشن نکرده، همچون چارپایانی ماند که امیدی به خیرشان نیست، بلکه از [[شر]] آنها نیز [[ایمنی]] نخواهد بود<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۰۱.</ref>.
[[ارزش]] حکمت در نگاه [[امام علی]]{{ع}} تا آنجاست که حکمت را گم شده [[مؤمن]] می‌دانند و سفارش می‌کند آن را در هر جا، حتی اگر از [[منافق]] باشد باید فراگیرد، چرا که [[قلب]] مؤمن [[جایگاه]] [[شایسته]] حکمت است<ref>{{متن حدیث|خُذِ الْحِکْمَةَ أَنَّی کَانَتْ، فَإِنَّ الْحِکْمَةَ تَکُونُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ، فَتَلَجْلَجُ فِی صَدْرِهِ حَتَّی تَخْرُجَ فَتَسْکُنَ إِلَی صَوَاحِبِهَا فِی صَدْرِ الْمُؤْمِنِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۷۷</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۰۰- ۳۰۱.</ref> اگر حکمت در [[زندگی]] افراد جاری نشود، گویی افراد در [[دوران جاهلیّت]] به‌سر می‌برند. آنها زندگی همراه با [[خشونت]] دارند و هرگز [[لطافت]] و [[رحمت]] در زندگی‌شان راهی نخواهد داشت<ref>{{متن حدیث|لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِأَضْوَاءِ الْحِکْمَةِ وَ لَمْ یَقْدَحُوا بِزِنَادِ الْعُلُومِ الثَّاقِبَةِ فَهُمْ فِی ذَلِکَ کَالْأَنْعَامِ السَّائِمَةِ وَ الصُّخُورِ الْقَاسِیَةِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۷.</ref>. [[انسانی]] که [[نور]] حکمت دلش را روشن نکرده، همچون چارپایانی ماند که امیدی به خیرشان نیست، بلکه از [[شر]] آنها نیز [[ایمنی]] نخواهد بود<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۰۱.</ref>.
خط ۴۳: خط ۴۳:
==اقسام [[حکمت]]==
==اقسام [[حکمت]]==
حکمت بر دو قسم است: نظری و عملی.  
حکمت بر دو قسم است: نظری و عملی.  
# '''حکمت در بُعد نظری''' شامل هست‌ها و نیست‌ها و [[شناخت]] اشیاست همانطور که هستند و در نهایت به حصول [[ایمان]] می‌انجامد<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۰۱.</ref>. در واقع حکمت [[جهان‌بینی]] نیست؛ چرا که جهان‌بینی [[تفسیر]] کلی [[نظام آفرینش]]، یا شناخت اجمالی است که [[انبیا]] در اولین [[اقدام]] خود {{متن قرآن|يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ}}<ref>«آیات وی را بر آنان می‌خواند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>، به [[انسان]] می‌آموزند؛ ولی [[آموزش]] حکمت، آخرین مرحله [[هدایت]] است که انبیا پس از همه مراحل آن را به [[پیروان]] خود آموزش می‌دهند<ref>بهایی، مفتاح الفلاح، ص۲۸۹؛ محمد صالح مازندرانی، شرح أصول کافی، ج۳، ص۸۳.</ref>. همچنین نگاه سطحی به همه پدیده‌ها نیست که در این صورت برای [[فراگیری]] آن به [[پیامبران]] نیاز نیست، حکمت، جهان‌یابی و پی بردن به [[حقیقت]] عالم وجود است. خردمندانی که از حکمت برخوردارند، در ورای تمامی مظاهر و [[نشانه‌ها]]، وجود [[مقدس]] [[حق]] را می‌بیند. حکمت، شناخت تفصیلی از حقیقت موجودات است<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱،ص۲۸۸-۲۹۱.</ref>.
# '''حکمت در بُعد نظری''' شامل هست‌ها و نیست‌ها و [[شناخت]] اشیاست همانطور که هستند و در نهایت به حصول [[ایمان]] می‌انجامد<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۰۱.</ref>. در واقع حکمت [[جهان‌بینی]] نیست؛ چرا که جهان‌بینی [[تفسیر]] کلی [[نظام آفرینش]]، یا شناخت اجمالی است که [[انبیا]] در اولین [[اقدام]] خود {{متن قرآن|يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ}}<ref>«آیات وی را بر آنان می‌خواند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>، به [[انسان]] می‌آموزند؛ ولی [[آموزش]] حکمت، آخرین مرحله [[هدایت]] است که انبیا پس از همه مراحل آن را به [[پیروان]] خود آموزش می‌دهند<ref>بهایی، مفتاح الفلاح، ص۲۸۹؛ محمد صالح مازندرانی، شرح أصول کافی، ج۳، ص۸۳.</ref>. همچنین نگاه سطحی به همه پدیده‌ها نیست که در این صورت برای فراگیری آن به [[پیامبران]] نیاز نیست، حکمت، جهان‌یابی و پی بردن به [[حقیقت]] عالم وجود است. خردمندانی که از حکمت برخوردارند، در ورای تمامی مظاهر و [[نشانه‌ها]]، وجود [[مقدس]] [[حق]] را می‌بیند. حکمت، شناخت تفصیلی از حقیقت موجودات است<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱،ص۲۸۸-۲۹۱.</ref>.
# '''حکمت در بُعد عملی''' شامل شناخت بایدها و نبایدها و [[آگاهی]] از این است که [[اعمال آدمی]] در چه شرایطی [[نیک]] یا شر است و در نهایت باعث بروز [[عمل صالح]] و [[زندگی پاک]] می‌شود<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۰۱.</ref>. به عبارت دیگر حکمت در بُعد عملی عمل کردن به مقتضای چنین [[معرفتی]] است<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱،ص۲۸۸-۲۹۱.</ref>.
# '''حکمت در بُعد عملی''' شامل شناخت بایدها و نبایدها و [[آگاهی]] از این است که [[اعمال آدمی]] در چه شرایطی [[نیک]] یا شر است و در نهایت باعث بروز [[عمل صالح]] و [[زندگی پاک]] می‌شود<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۰۱.</ref>. به عبارت دیگر حکمت در بُعد عملی عمل کردن به مقتضای چنین [[معرفتی]] است<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱،ص۲۸۸-۲۹۱.</ref>.


==شرایط فراگیری حکمت==
==شرایط فراگیری حکمت==
برای فراگیری حکمت، دو شرط اساسی وجود دارد: نخست آنکه حکمت تنها از کسانی فراگرفتنی است که خود، این [[راه]] را طی کرده و از زلال حکمت الاهی نوشیده باشند. از آنجا که حکمت، عطیۀ الاهی است، تنها [[بندگان]] [[برگزیده]] از آن بهره‌مند شده‌اند، پیامبران در صدر مردان برگزیده جای دارند؛ بنابراین انبیای الاهی بزرگ‌ترین حکمای [[حقیقی]] و [[برترین]] معلمان حکمت الاهی بوده<ref>سوره آل عمران، آیه۴۸؛ سوره نساء، آیه۱۱۳؛ سوره مائده، آیه۱۱۰؛ سوره اسراء، آیه ۳۹.</ref> و [[انسان]] در هر دوره، برای برخورداری از این چشمه جوشان [[فیض]] الاهی چاره‌ای جز [[پیروی]] از ایشان ندارد. شرط دیگر [[فراگیری]] [[حکمت]]، [[آمادگی]] زمینه است. [[رذیلت‌های اخلاقی]] که انسان بر اثر وسوسۀ مدام [[شیاطین]] به آنها دچار می‌شود، از [[سپاهیان]] [[جهل]] و [[فضیلت‌های اخلاقی]] از سپاهیان عقل‌اند<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. بنابراین برای [[تهذیب]] باید سپاهیان [[عقل]] و سپاهیان جهل را [[شناخت]]. از دیدگاه [[قرآن]]، [[تزکیه اخلاق]] زیربنا و اصل است؛ کسانی که خود را [[تزکیه]] نکنند به شناخت [[حقیقی]] [[دست]] نمی‌یابند. از این رو [[قرآن کریم]] در طرح [[هدایتی]] [[پیامبران]]، [[تعلیم]] حکمت را پس از تزکیه قرار داده است؛ {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>.
برای فراگیری حکمت، دو شرط اساسی وجود دارد: نخست آنکه حکمت تنها از کسانی فراگرفتنی است که خود، این [[راه]] را طی کرده و از زلال حکمت الاهی نوشیده باشند. از آنجا که حکمت، عطیۀ الاهی است، تنها [[بندگان]] [[برگزیده]] از آن بهره‌مند شده‌اند، پیامبران در صدر مردان برگزیده جای دارند؛ بنابراین انبیای الاهی بزرگ‌ترین حکمای [[حقیقی]] و [[برترین]] معلمان حکمت الاهی بوده<ref>سوره آل عمران، آیه۴۸؛ سوره نساء، آیه۱۱۳؛ سوره مائده، آیه۱۱۰؛ سوره اسراء، آیه ۳۹.</ref> و [[انسان]] در هر دوره، برای برخورداری از این چشمه جوشان [[فیض]] الاهی چاره‌ای جز [[پیروی]] از ایشان ندارد. شرط دیگر فراگیری [[حکمت]]، [[آمادگی]] زمینه است. [[رذیلت‌های اخلاقی]] که انسان بر اثر وسوسۀ مدام [[شیاطین]] به آنها دچار می‌شود، از [[سپاهیان]] [[جهل]] و [[فضیلت‌های اخلاقی]] از سپاهیان عقل‌اند<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. بنابراین برای [[تهذیب]] باید سپاهیان [[عقل]] و سپاهیان جهل را [[شناخت]]. از دیدگاه [[قرآن]]، [[تزکیه اخلاق]] زیربنا و اصل است؛ کسانی که خود را [[تزکیه]] نکنند به شناخت [[حقیقی]] [[دست]] نمی‌یابند. از این رو [[قرآن کریم]] در طرح [[هدایتی]] [[پیامبران]]، [[تعلیم]] حکمت را پس از تزکیه قرار داده است؛ {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>.


برخی از [[روایات]] به مقدمه فراگیری حکمت اشاره دارند، مانند: [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: «کشت در [[زمین]] نرم می‌روید نه در زمین سخت، همچنین است حکمت در [[قلب]] [[متواضع]] ساکن می‌شوند نه در قلب [[متکبر]] [[سرکش]]»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَلزَّرْعَ یَنْبُتُ فِی اَلسَّهْلِ وَ لاَ یَنْبُتُ فِی اَلصَّفَا فَکَذَلِکَ اَلْحِکْمَةُ تَعْمَرُ فِی قَلْبِ اَلْمُتَوَاضِعِ وَ لاَ تَعْمَرُ فِی قَلْبِ اَلْمُتَکَبِّرِ اَلْجَبَّارِ}}؛ حسن بن علی ابن شعبه بحرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۹۶.</ref> و [[امام هادی]]{{ع}} می‌فرماید: «حکمت، در نفس انسان‌های [[فاسد]] اثر نمی‌کند»<ref>{{متن حدیث|اَلْحِکْمَةُ لاَ تَنْجَعُ فِی اَلطِّبَاعِ اَلْفَاسِدَةِ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۵، ص۳۷۰.</ref>.
برخی از [[روایات]] به مقدمه فراگیری حکمت اشاره دارند، مانند: [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: «کشت در [[زمین]] نرم می‌روید نه در زمین سخت، همچنین است حکمت در [[قلب]] [[متواضع]] ساکن می‌شوند نه در قلب [[متکبر]] [[سرکش]]»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَلزَّرْعَ یَنْبُتُ فِی اَلسَّهْلِ وَ لاَ یَنْبُتُ فِی اَلصَّفَا فَکَذَلِکَ اَلْحِکْمَةُ تَعْمَرُ فِی قَلْبِ اَلْمُتَوَاضِعِ وَ لاَ تَعْمَرُ فِی قَلْبِ اَلْمُتَکَبِّرِ اَلْجَبَّارِ}}؛ حسن بن علی ابن شعبه بحرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۹۶.</ref> و [[امام هادی]]{{ع}} می‌فرماید: «حکمت، در نفس انسان‌های [[فاسد]] اثر نمی‌کند»<ref>{{متن حدیث|اَلْحِکْمَةُ لاَ تَنْجَعُ فِی اَلطِّبَاعِ اَلْفَاسِدَةِ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۵، ص۳۷۰.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش