پرش به محتوا

بحث:دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۵: خط ۱۵:
# '''[[دلیل]] [[اعجاز]]''': اگر [[اثبات]] [[رسالت پیامبر]]{{صل}} [[نیازمند]] این باشد که وی از باب اعجاز [[علم غیب]] بداند و از [[غیب]] [[خبر]] دهد، باید مسلّح به آن بوده و [[توانایی]] آن را داشته باشد. از طرفی چون [[امامت]]، [[خلافت]] از [[رسول]] است، بنابراین لازمۀ [[اثبات امامت]] آنان نیز داشتن علم غیب خواهد بود. البته این در رسول به عنوان [[معجزه]] و در غیر او به عنوان [[کرامت]] است. آنچه در [[تاریخ]] و [[سیره]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} [[ثابت]] و [[مسلم]] است وجود اخبارات [[غیبی]] آنان است که به عنوان معجزه و کرامت قابل تبیین است<ref>ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۸۲ـ۸۷.</ref>.
# '''[[دلیل]] [[اعجاز]]''': اگر [[اثبات]] [[رسالت پیامبر]]{{صل}} [[نیازمند]] این باشد که وی از باب اعجاز [[علم غیب]] بداند و از [[غیب]] [[خبر]] دهد، باید مسلّح به آن بوده و [[توانایی]] آن را داشته باشد. از طرفی چون [[امامت]]، [[خلافت]] از [[رسول]] است، بنابراین لازمۀ [[اثبات امامت]] آنان نیز داشتن علم غیب خواهد بود. البته این در رسول به عنوان [[معجزه]] و در غیر او به عنوان [[کرامت]] است. آنچه در [[تاریخ]] و [[سیره]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} [[ثابت]] و [[مسلم]] است وجود اخبارات [[غیبی]] آنان است که به عنوان معجزه و کرامت قابل تبیین است<ref>ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۸۲ـ۸۷.</ref>.
#'''لازمۀ [[عصمت]]''': از باورهای‌ [[شیعیان‌]] دربارۀ [[ائمه]]{{ع}}،‌ عصمت و محفوظ‌ بودن‌ از گناه‌، اشتباه‌، [[سهو]]، نسیان‌ و غفلت‌ است‌ که‌ در تمام‌ مدت‌ [[عمر]] خودشان [[خطا]]، اشتباه‌ و گناه‌ از آنان سر نمی‌زند. معصوم‌ بودن‌ از گناه‌ و خطا، در تمام‌ لحظه‌های‌ عمر و برخوردهای‌ زندگانی‌، زمانی ‌تحقق‌ می‌‌یابد که‌ دانش‌ و آگاهی‌ فراگیر شود و به‌ هر چیزی‌ در هر حال‌ علم‌ داشته‌ باشند و اگر یک‌ مورد را ندانند به مقام‌ عصمت‌ نمی‌رسند، زیرا آنچه‌ با عصمت‌ سازگار نیست ‌گناه‌ و اشتباه‌ از روی نادانی‌ و جهل‌ است‌ و کسی‌ که‌ از مصالح‌ و [[مفاسد]] واقعی‌ باخبر است‌، گناه‌ و اشتباه‌ نمی‌کند. پس‌ [[معصوم‌ بودن]] [[امامان]]{{ع}}، دانش‌ و آگاهی‌ او را به‌ تمام‌ مصالح‌ و مفاسد و حقایق‌ اشیاء در هر حالی‌ نیاز دارد<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت.</ref> و...<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت؛ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ش ۶۳، ص ۱۶ ـ ۱۷؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۴.</ref>.
#'''لازمۀ [[عصمت]]''': از باورهای‌ [[شیعیان‌]] دربارۀ [[ائمه]]{{ع}}،‌ عصمت و محفوظ‌ بودن‌ از گناه‌، اشتباه‌، [[سهو]]، نسیان‌ و غفلت‌ است‌ که‌ در تمام‌ مدت‌ [[عمر]] خودشان [[خطا]]، اشتباه‌ و گناه‌ از آنان سر نمی‌زند. معصوم‌ بودن‌ از گناه‌ و خطا، در تمام‌ لحظه‌های‌ عمر و برخوردهای‌ زندگانی‌، زمانی ‌تحقق‌ می‌‌یابد که‌ دانش‌ و آگاهی‌ فراگیر شود و به‌ هر چیزی‌ در هر حال‌ علم‌ داشته‌ باشند و اگر یک‌ مورد را ندانند به مقام‌ عصمت‌ نمی‌رسند، زیرا آنچه‌ با عصمت‌ سازگار نیست ‌گناه‌ و اشتباه‌ از روی نادانی‌ و جهل‌ است‌ و کسی‌ که‌ از مصالح‌ و [[مفاسد]] واقعی‌ باخبر است‌، گناه‌ و اشتباه‌ نمی‌کند. پس‌ [[معصوم‌ بودن]] [[امامان]]{{ع}}، دانش‌ و آگاهی‌ او را به‌ تمام‌ مصالح‌ و مفاسد و حقایق‌ اشیاء در هر حالی‌ نیاز دارد<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت.</ref> و...<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت؛ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ش ۶۳، ص ۱۶ ـ ۱۷؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۴.</ref>.
==پاسخ تفصیلی==
===[[جانشینی پیامبر]] خاتم{{صل}} و برخورداری از [[علم غیب]]===
[[غیب]] هر آن چیزی است که در دایرۀ [[محسوسات]] نباشد<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ ‌راغب اصفهانی، ‌المفردات فی غریب القرآن، ص ‌۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ‌ج۴، ص ۴۵۴؛ ‌ابن‌منظور، لسان العرب، ‌ج۱، ص ۶۵۴ و طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۲۱. </ref>. بر اساس [[حکم عقل]] و [[منطق]]، فردی که برای مأموریتی از جانب [[خداوند]] منصبی را پذیرفته است، باید ملزومات آن [[منصب]] را در [[اختیار]] داشته باشد<ref>ر.ک. معارف، مجید، دیگر نویسندگان، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن، ص۴۱.</ref>.
[[عصر]] زندگانی [[رسول اکرم]]{{صل}} به‌گونه‌ای بود که همه موقعیت‏‌ها به طور کلی فراهم نگشت تا [[شریعت اسلامی]] را به طور کامل تبیین نماید؛ از طرفی عُمر [[حضرت]] محدود بود و از طرفی دیگر مصالحی وجود داشت که با [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} در معرض [[تهدید]] و از بین رفتن قرار می‌گرفت، لذا باید برای بعد از خود [[خلیفه]] و جانشینانی قرار می‏‌داد تا ادامه ‌دهنده [[راه]] ایشان باشند<ref>ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۲، ص۲۴۳ـ ۳۳۹؛ رضوانی، علی اصغر، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۴۵.</ref>.
[[جانشین]] آن حضرت که در اصطلاح [[شیعی]] [[امام]] نامیده می‌شود، براساس فرمایش [[امام رضا]]{{ع}} <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، ج۱، ص۲۰۰.</ref>، [[مسئول]] [[نگهداری دین]] و [[حفظ نظام]] [[مسلمانان]] است. [[وظیفه امام]] نه تنها [[تبیین دین]] و [[تفسیر قرآن]]، بلکه [[تدبیر امور]] [[امت]] و رفع [[مشکلات]] ایشان به مقتضای [[زمان]] و ارائۀ الگوی [[حیات طیبه]] است. با این اوصاف، [[ائمه]]{{ع}} دایرۀ مأموریتشان محدود به مکان و زمان خاصی نبوده، بلکه کارشان جهانی و [[جاودانی]] است و در مدت [[حیات]] خود باید آنچنان [[احکام الهی]] را بیان و [[اجرا]] کنند که جواب گوی نیازمندی‌های همه [[انسان‌ها]] در هر زمان و مکان باشند و این ممکن نیست مگر اینکه بخشی از [[اسرار غیب]] را بدانند. لذا به همان [[دلیل]] که [[پیامبر]]{{صل}} احتیاج به [[علم غیب]] دارد، [[امام]] و [[جانشین]] او نیز باید از این [[علم خدادادی]] بهره‌‏مند گردد تا بتواند حقایق [[دین]] را با [[تمام]] ابعادش بیان نماید<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏۲۵، ص۱۵۲؛ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۲، ص۲۴۳ـ ۳۳۹؛ معارف، مجید، دیگر نویسندگان، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن، ص۴۱؛ رضوانی، علی اصغر، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۴۵.</ref>.
نهایت درجۀ [[امامت]] این است که صاحب آن به همۀ حقایق اشیا، بالفعل [[علم]] داشته باشد، به نحوی که گویا آنها را [[مشاهده]] می‌کند و هیچ یک از آنها از [[ذهن]] او زایل نشود. همچنین [[وظیفه]] [[جانشین پیامبر]] رساندن [[هدف]] و [[پیام]] [[رسول خدا]] (صلی [[اله]] علیه و آله) به [[مردم]] است. از این ‌رو اگر امام [[اعلم]] از همۀ مردم نباشد، تضمینی وجود ندارد تا [[احکام]] و [[حدود الهی]] را صحیح و کامل به مردم برساند و آنها را دگرگون نماید<ref>ر.ک. سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۴۱؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی ص ۲۷۸.</ref>.
===[[ادلۀ عقلی]] علم غیب [[امامان]]{{ع}}===
ادلۀ عقلی علم غیب وسیع امامان{{ع}} چنین است:
# '''[[علم فراوان]] و اتصال به منبع [[غیبی]]''': صاحب [[مقام امامت]] و [[ولایت]] باید دارای علم سرشار و جوشیده از چشمۀ [[علم الهی]] باشد و اگر در میان [[امت]]، امامی این چنین نباشد [[حجت]] بودن آنان تمام نخواهد بود، چرا که [[جاهلان]] نمی‌توانند [[حجت الهی]] باشند. لذا اگر [[ائمه]]{{ع}}، امامان بر [[حق]] و [[جانشینان راستین]] هستند، باید [[علم حضوری]] به آنچه بوده و هست و خواهد آمد داشته و از هر فن و [[حکم]] و امری [[آگاه]] باشند و صحیح نیست از امام سؤالی بشود و امام [[پاسخ]] آن را نداند و یا حادثه‌ای رخ دهد و بی‌اطلاع باشد، برای اینکه باید بتواند همچون صاحب [[رسالت]]، [[حجت کامل]] [[خداوند]] بر بندگانش باشد و اگر [[اهل بیت]] و [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} نبودند، [[رسالت]] تضغیف و از بین می‌رفت<ref>ر.ک. پارسانسب، گل‌افشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ ـ ۴۶.</ref>.
#'''قلمرو وسیع [[مأموریت]] [[ائمه]]{{ع}}''': دامنه مأموریت ائمه{{ع}} بسیار گسترده است، آنان باید [[علم]] و [[آگاهی]] کامل از اصول و [[فروع دین]]، اسباب [[سعادت]] و [[شقاوت]] و [[هدایت]] و [[حکومت]] بر [[انسان]] داشته باشند و قلمرو مأموریت آنها شامل [[ظاهر]] و [[باطن]]، گذشته، [[آینده]]، [[جسم]] و [[جان]] و [[آخرت]] تا [[قیامت]] می‌شود. مأموریت وسیع [[نیازمند]] ابزار وسیع است تا بتواند ایفای [[وظیفه]] نمایند و گرنه [[نقض غرض]] بوده و [[هدف]] [[خداوند]] برآورده نمی‌شود. [[دانش]] آنان باید از [[خطا]] مصون بوده و الا از ایشان سلب [[اعتماد]] خواهد شد. مأموریت ایشان مقتضای آگاهی [[غیبی]] است و از جهات گوناگون باید [[علم غیب]] داشته باشند و محتوای رسالتشان، چه از قبیل [[معارف]] [[اعتقادی]]، شرائع [[دینی]]، [[قصص]]، [[حکمت]] و [[مواعظ]] دینی باشد یا معجزاتی که [[صداقت]] آنان را در ادعا [[ثابت]] کند مانند [[اخبار غیبی]]، در هر موردی محقق شدن مأموریت آنها منوط به داشتن علم غیب است<ref>ر.ک. نقوی، سید نسیم عباس، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص۱۸ ـ ۲۱؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۳۶ ـ ۴۰.</ref>.
# '''[[خلافت]] و [[جانشینی]] [[امامان]]{{ع}}''': ائمه{{ع}}، خلیفۀ مطلق ‌و [[جانشین]] ‌خداوند در [[زمین]] هستند، علمی‌ را که‌ خداوند به‌ [[پیامبران]]{{ع}}‌ داده، افراد عادی‌ به ‌آن ‌دسترسی ‌ندارند. چراکه آنان [[مظهر]] صفات‌ خداوند هستند‌ لذا باید در دانش‌ و آگاهی‌ وسیع‌ نیز مظهر خداوند باشند. [[خلیفه]] مطلق نیز باید [[تمام]] [[شئون]] و اموری را که خلافت در آنها دخالت دارد، دارا باشد تا [[شایستگی]] خلافت را احراز کند. یکی از شئون جانشینی خداوند، داشتن علم [[شهودی]] و فراگیر است که خلیفه آن را بی‌واسطه از خداوند دریافت می‌کند. تا با این آگاهی و دانش بتواند [[اهداف پیامبر]]{{صل}} را به سرانجام برساند؛ لذا باید مانند خداوند، علم وسیع داشته باشد؛ زیرا [[خداوند حکیم]] ‌تر، [[عادل]] ‌تر و مقامش بالاتر از آن است که کسی را [[خلیفه]] و [[حجت]] خود بر [[انسان‌ها]] قرار دهد، ولی امور آنها را از وی پنهان کند<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت؛ واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب سنت و عقل، ص۲۰۲؛ سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۴۱.</ref>.
#'''محال نبودن [[علم غیب]] برای [[امامان]]{{ع}}''': [[عقل]]،‌ [[علم]] غیب‌ را محال‌ نمی‌داند و مانعی‌ را در دارا بودن‌ آن‌ [[تصوّر]] نمی‌کند، بلکه بالعکس اگر این‌ علم،‌ گسترده‌ و فراگیر نبود، ادعای‌ رهبری‌ امّت‌ اثر نداشت‌ و چگونه‌ کسی‌ که‌ آگاهی‌ به‌ حال‌ مردم‌ ندارد، می‌تواند سعادت‌ [[دنیا]] و آخرت‌ آنان‌ را تأمین‌ و تضمین‌ نماید<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت.</ref>.
# '''[[دلیل]] [[اعجاز]]''': اگر [[اثبات]] [[رسالت پیامبر]]{{صل}} [[نیازمند]] این باشد که وی از باب اعجاز علم غیب بداند و از [[غیب]] [[خبر]] دهد، باید مسلّح به آن بوده و [[توانایی]] آن را داشته باشد. از طرفی چون [[امامت]]، [[خلافت]] از [[رسول]] است، بنابراین لازمۀ [[اثبات امامت]] آنان نیز داشتن علم غیب خواهد بود. البته این در رسول به عنوان [[معجزه]] و در غیر او به عنوان [[کرامت]] است. آنچه در [[تاریخ]] و [[سیره]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} [[ثابت]] و [[مسلم]] است وجود اخبارات [[غیبی]] آنان است که به عنوان معجزه و کرامت قابل تبیین است<ref>ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۸۲ـ۸۷.</ref>.
#'''لازمۀ [[عصمت]]''': از باورهای‌ [[شیعیان‌]] دربارۀ [[ائمه]]{{ع}}،‌ عصمت و محفوظ‌ بودن‌ از گناه‌، اشتباه‌، [[سهو]]، نسیان‌ و غفلت‌ است‌ که‌ در تمام‌ مدت‌ [[عمر]] خودشان [[خطا]]، اشتباه‌ و گناه‌ از آنان سر نمی‌زند. معصوم‌ بودن‌ از گناه‌ و خطا، در تمام‌ لحظه‌های‌ عمر و برخوردهای‌ زندگانی‌، زمانی ‌تحقق‌ می‌‌یابد که‌ دانش‌ و آگاهی‌ فراگیر شود و به‌ هر چیزی‌ در هر حال‌ علم‌ داشته‌ باشند و اگر یک‌ مورد را ندانند به مقام‌ عصمت‌ نمی‌رسند، زیرا آنچه‌ با عصمت‌ سازگار نیست ‌گناه‌ و اشتباه‌ از روی نادانی‌ و جهل‌ است‌ و کسی‌ که‌ از مصالح‌ و [[مفاسد]] واقعی‌ باخبر است‌، گناه‌ و اشتباه‌ نمی‌کند. پس‌ [[معصوم‌ بودن]] [[امامان]]{{ع}}، دانش‌ و آگاهی‌ او را به‌ تمام‌ مصالح‌ و مفاسد و حقایق‌ اشیاء در هر حالی‌ نیاز دار<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت.</ref> و...<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت؛ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ش ۶۳، ص ۱۶ ـ ۱۷؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۴.</ref>.
#لازمه [[برتری]] [[فاضل]] بر [[مفضول]]: لازم است [[خداوند]] برای [[هدایت مردم]] حجتی میان خود و بندگانش قرار دهد تا [[احکام]] را به [[مردم]] برسانند و آن [[حجت]] باید دارای [[تمام]] اوصاف [[کمال]] و مبرّا از خصلت‌های موجب نقصان باشد و نباید به گونه‌ای باشد که در معرض توهین و [[انتقاد]] و خرده‌گیری قرار گیرد، بلکه باید از همۀ نقص‌ها به دور باشد تا صلاحیت حجت بودن را داشته باشد و کسی [[توانایی]] [[احتجاج]] بر و برتری در [[فضل]] و [[علم]] نسبت به او نداشته باشد<ref>مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص ۱۱۴.</ref> و الا لازم می‌آید، مفضول [[جاهل]] بر فاضل [[عالم]] مقدم شود که عقلاً [[باطل]] است، لذا [[شایسته]] نیست جاهل [[غافل]] و لو در بعضی از موضوعات و احکام از جانب خداوند [[منصوب]] بر [[ارشاد]] مردم باشد<ref>ر.ک. موسوی، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۷۸.</ref>.
#محفوظ بودن امامان{{ع}} از [[فریب خوردن]]: اگر درون مردم برای [[امام]]{{ع}} آشکار نباشد و پنهانی‌ها را نداند ممکن است [[مؤمن]] را از [[منافق]] و [[سالم]] را از [[بیمار]] تمیز ندهد، چرا که همه ظاهری آراسته داشته و از خود [[شوق]] و رغبت به انجام کارهای بزرگی نشان می‌دهند. در چنین حالی چه چیز مانع از آن می‌شود که [[امام]] [[فریب]] آن [[حُسن]] ظاهری را نخورد و به خاطر [[اعتماد]] بر آن [[زیبایی]] [[فریبنده]] خود را در خطر و دیگران را در [[مهلکه]] نیندازد<ref>ر.ک. فائز باقری، سید محمد، بررسی علم اولیای الهی، ص ۶۳؛ نقوی، علم غیب ائمه معصومین{{ع}}، ص۳۱؛ پارسانسب، گل‌افشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ ـ ۴۶.</ref>.
# [[ضرورت امامت]]: [[وجود امام]] ضروری است و [[عقل]] [[ضرورت]] آن را [[درک]] می‌کند و از [[دلیل]] [[ضرورت امام]]، [[علم خدادادی]] [[غیب]] [[ثابت]] می‌‌شود؛ زیرا امام [[تمام]] [[مقامات]] [[پیامبر]]{{صل}} به جز [[وحی]] را دارد و لوازم آن [[مقام]] مانند [[علم غیب]] را نیز باید داشته باشد<ref>ر.ک. نقوی، علم غیب ائمه معصومین{{ع}}، ص۳۱؛ نقوی، سید نسیم عباس، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص۱۸ ـ ۲۱؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۳۶ ـ ۴۰.</ref>.
# [[قاعده لطف]]: امام [[کامل‌ترین]] ذات را دارد و هر کس که کامل‌ترین ذات را دارد، [[واجب]] است کامل ترین صفات را هم دارا باشد و آن هم در اینجا [[علم بالفعل]] به همه چیز است. لذا [[امامان]] علم بالفعل به همه چیز دارند و الا [[نقض غرض]] خواهد شد که صدورش از [[حکیم]] [[علی الاطلاق]] ممتنع است. همچنین اگر امام بالفعل عالِم به همه حرکات و سکنات و نیات [[مردم]] باشد آنان را به [[اطاعت خداوند]] نزدیک‌تر و از [[معاصی]] دورتر خواهد کرد و وقتی چنین [[علمی]] چنان اثری دارد طبق قاعده لطف بر [[خداوند]] واجب است آن را به امامان{{ع}} اعطا نماید<ref>ر.ک. نجفی لاری، سید عبدالحسین، آگاهی‌های آسمانی، ص ۱۳۷.</ref>.
#تحقق [[علم]] در ممکنات مجرد، [[نیازمند]] دو چیز است: فاعل و قابل. اگر فاعل تام بوده و قابلیت قابل، به [[حد]] تام برسد تحقق علمی برای قابل نیازمند چیز دیگری نخواهد بود و نیز فاعل علم؛ یعنی آنکه [[علم]] را اضافه می‌کند، موجودی است که خود از مجردات تام بوده و مخزن [[تمام]] [[علوم]] است بنابراین از طرف فاعل هیچ گونه منعی وجود ندارد و از طرف قابل نیز [[انسان]] [[استعداد]] و [[توانایی]] آن را دارد که در [[سیر]] تکاملی خویش آن [[قدر]] بالا برود که از حصارهای ماده و [[زمان]] و مکان بالاتر رفته و به تجرد تام دست یابد. به این معنا که علاوه بر تجرد از حیث ذات، که از اول واجد آن بود؛ به مرتبۀ تجرد از حیث فعل هم نائل شود و دیگر برای انجام افعالش، نیازی به آلات و ادوات مادی و فراهم آمدن شرایط خاص و وضع ویژه و... نداشته باشد، بلکه بنا به گفته بزرگان [[اهل معرفت]] مصداق: «یفعل بالهمّة و یحفظ [[بلا]] همّة» شود. در این حال وی مستعد دریافت علوم و [[معارف]] و حقایق موجود در معطی علم شده و به مقدار سعه وجودی خویش از آنها بهره‌مند می‌شود. لذا برای [[اثبات]] [[علم غیب]] [[امامان]]{{ع}} [[کافی]] است [[ثابت]] کنیم، آن بزرگوران به مرتبۀ تجرد تام رسیده‌اند. و این مطلب ثابت شده است<ref>ر.ک. بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص ۸۵.</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۱۲٬۳۴۹

ویرایش