تقیه در سیره معصوم: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'پنهانی' به 'پنهانی'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +)) |
جز (جایگزینی متن - 'پنهانی' به 'پنهانی') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==تقیه در [[برخورد با حاکمان جور]]== | ==تقیه در [[برخورد با حاکمان جور]]== | ||
[[ائمه]]{{عم}} گاهی برای [[حفظ جان]] خود و یارانشان در برابر [[ستم]] [[حاکمان جور]] [[تقیه]] میکردند. ایشان به گونهای وانمود میکردند که گویا هیچگونه [[اختلاف]] و ناسازگاری با [[سلاطین]] ندارند و در پی براندازی و [[اقدام]] علیه [[حاکمیت]] آنان نیستند. البته روشن است که [[تقیه]] به معنای تعطیلی فعالیت علیه [[نظام جور]] نیست، بلکه به معنای حرکت سرّی علیه [[حاکمیت ظالم]] است. در واقع، [[تقیه]] تنها [[تغییر]] تاکتیک و [[راهبرد]] است، نه [[سازش]] با [[مخالف]] و [[تسلیم شدن]] در برابر او. البته [[تقیه]] خود انواع و اقسامی چون [[تقيه خوفیه|خوفیه]]، [[تقيه مداراتیه|مداراتیه]] و [[کتمانیه خوفیه|کتمانیه]] دارد که بحث ما بیشتر ناظر به نوع اخیر آن است<ref>برای مطالعه بیشتر در این باره، ر.ک: [[علی تهرانی|تهرانی، علی]]، تقیه در اسلام.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیثی]] به این مطلب اشاره کردهاند: “مؤمن در هر حال [[مجاهد]] است؛ زیرا او در [[دولت]] [[باطل]] به وسیله [[تقیه]] با [[دشمنان خدا]] میجنگد و در [[دولت حق]] با شمشیر”<ref>{{متن حدیث|وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ يُجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللَّهِ تَعَالَى فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِيَّةِ وَ فِي دَوْلَةِ الْحَقِ بِالسَّيْفِ}} (محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، علل الشرائع، ج۲، ص۴۶۷؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۰۹).</ref>. در واقع، این [[حدیث شریف]] آشکارا دلالت میکند که [[تقیه]] نه تنها به معنای [[سکوت]]، رکود، [[چاپلوسی]] و [[مداحی]] [[ظالمان]] و فرصتطلبی نیست، بلکه خود نوعی [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] | [[ائمه]]{{عم}} گاهی برای [[حفظ جان]] خود و یارانشان در برابر [[ستم]] [[حاکمان جور]] [[تقیه]] میکردند. ایشان به گونهای وانمود میکردند که گویا هیچگونه [[اختلاف]] و ناسازگاری با [[سلاطین]] ندارند و در پی براندازی و [[اقدام]] علیه [[حاکمیت]] آنان نیستند. البته روشن است که [[تقیه]] به معنای تعطیلی فعالیت علیه [[نظام جور]] نیست، بلکه به معنای حرکت سرّی علیه [[حاکمیت ظالم]] است. در واقع، [[تقیه]] تنها [[تغییر]] تاکتیک و [[راهبرد]] است، نه [[سازش]] با [[مخالف]] و [[تسلیم شدن]] در برابر او. البته [[تقیه]] خود انواع و اقسامی چون [[تقيه خوفیه|خوفیه]]، [[تقيه مداراتیه|مداراتیه]] و [[کتمانیه خوفیه|کتمانیه]] دارد که بحث ما بیشتر ناظر به نوع اخیر آن است<ref>برای مطالعه بیشتر در این باره، ر.ک: [[علی تهرانی|تهرانی، علی]]، تقیه در اسلام.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیثی]] به این مطلب اشاره کردهاند: “مؤمن در هر حال [[مجاهد]] است؛ زیرا او در [[دولت]] [[باطل]] به وسیله [[تقیه]] با [[دشمنان خدا]] میجنگد و در [[دولت حق]] با شمشیر”<ref>{{متن حدیث|وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ يُجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللَّهِ تَعَالَى فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِيَّةِ وَ فِي دَوْلَةِ الْحَقِ بِالسَّيْفِ}} (محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، علل الشرائع، ج۲، ص۴۶۷؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۰۹).</ref>. در واقع، این [[حدیث شریف]] آشکارا دلالت میکند که [[تقیه]] نه تنها به معنای [[سکوت]]، رکود، [[چاپلوسی]] و [[مداحی]] [[ظالمان]] و فرصتطلبی نیست، بلکه خود نوعی [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] پنهانی است. در [[حقیقت]]، [[مؤمن]] با این [[اقدام]] زمینه پیدایش [[دولت حق]] را فراهم میکند که سرانجام در سایه آن، [[جهاد]] با [[کفار]] و [[دشمنان اسلام]] علنی خواهد شد<ref>ر.ک: سیداحمد طیبی شبستری، تقیه، امر به معروف و نهی از منکر در اسلام، ص۱۲-۱۳؛ به نقل از: محمدرضا خاتمی، نظریه انقلاب در اسلام، ص۷۲.</ref>. | ||
به هر حال، [[تقیه]] یکی از شیوههای [[ائمه]]{{عم}} در برابر [[حکومت]] [[حاکمان جور]] بوده است. [[امام صادق]]{{ع}} دراین باره میفرماید: “تقیه شیوه من و شیوه نیاکان من است و کسی که [[تقیه]] نمیکند [[ایمان]] ندارد”<ref>{{متن حدیث|التَّقِيَّةُ دِينِي وَ دِينُ آبَائِي وَ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ}} (تاجالدین شعیری، جامع الأخبار، ص۹۵؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۵۵؛ علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج۳، ص۷۱).</ref>. [[اهل بیت]]{{عم}} افزون بر اینکه خود [[تقیه]] میکردند به پیروانشان نیز [[تقیه]] را سفارش میکردند. از [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: “فرمانبرداریِ [[سلطان]] از سَرِ [[تقیه]] [[واجب]] است”<ref>{{متن حدیث|أَنَّ طَاعَةَ السُّلْطَانِ لِلتَّقِيَّةِ وَاجِبَةٌ}} (محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۷۶؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۲۱).</ref>. [[ائمه]] هنگام وجود خطر [[مالی]] و جانی، افزون بر [[امور سیاسی]] در [[امور عبادی]] نیز به [[تقیه]] توصیه میکردند. | به هر حال، [[تقیه]] یکی از شیوههای [[ائمه]]{{عم}} در برابر [[حکومت]] [[حاکمان جور]] بوده است. [[امام صادق]]{{ع}} دراین باره میفرماید: “تقیه شیوه من و شیوه نیاکان من است و کسی که [[تقیه]] نمیکند [[ایمان]] ندارد”<ref>{{متن حدیث|التَّقِيَّةُ دِينِي وَ دِينُ آبَائِي وَ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ}} (تاجالدین شعیری، جامع الأخبار، ص۹۵؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۵۵؛ علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج۳، ص۷۱).</ref>. [[اهل بیت]]{{عم}} افزون بر اینکه خود [[تقیه]] میکردند به پیروانشان نیز [[تقیه]] را سفارش میکردند. از [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: “فرمانبرداریِ [[سلطان]] از سَرِ [[تقیه]] [[واجب]] است”<ref>{{متن حدیث|أَنَّ طَاعَةَ السُّلْطَانِ لِلتَّقِيَّةِ وَاجِبَةٌ}} (محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۷۶؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۲۱).</ref>. [[ائمه]] هنگام وجود خطر [[مالی]] و جانی، افزون بر [[امور سیاسی]] در [[امور عبادی]] نیز به [[تقیه]] توصیه میکردند. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
بسیاری از [[روایات]] نیز از سر [[تقیه]] صادر شده است. [[ائمه]]{{عم}} گاهی بنا به مصالحی، از جمله [[مصلحت]] [[حفظ جان]] [[شیعیان]] میکوشیدند [[حکم واقعی]] را آشکارا اظهار نکنند. بنابراین [[احکام]] را به گونهای بیان میفرمودند که مخاطب میپنداشت [[حکم واقعی]] است. البته این نوع [[تقیه]] [[علل]] و عوامل متعددی داشته است که ما در این مجال خواهان بررسی آن نیستیم<ref>برای مطالعه بیشتر دراین باره، ر.ک: محمدحسین واثقی راد، مبانی و جایگاه تقیه در استدلالهای فقهی و گذری بر شرائط فقهی- سیاسی عصر امامان فقه، قم، ۱۳۷۸.</ref>. | بسیاری از [[روایات]] نیز از سر [[تقیه]] صادر شده است. [[ائمه]]{{عم}} گاهی بنا به مصالحی، از جمله [[مصلحت]] [[حفظ جان]] [[شیعیان]] میکوشیدند [[حکم واقعی]] را آشکارا اظهار نکنند. بنابراین [[احکام]] را به گونهای بیان میفرمودند که مخاطب میپنداشت [[حکم واقعی]] است. البته این نوع [[تقیه]] [[علل]] و عوامل متعددی داشته است که ما در این مجال خواهان بررسی آن نیستیم<ref>برای مطالعه بیشتر دراین باره، ر.ک: محمدحسین واثقی راد، مبانی و جایگاه تقیه در استدلالهای فقهی و گذری بر شرائط فقهی- سیاسی عصر امامان فقه، قم، ۱۳۷۸.</ref>. | ||
آنچه بیان شد درباره [[تقیه]] کتمانیه بود؛ یعنی [[ائمه]]{{عم}} در واقع علیه [[حکام جائر]]، نه آشکارا، بلکه | آنچه بیان شد درباره [[تقیه]] کتمانیه بود؛ یعنی [[ائمه]]{{عم}} در واقع علیه [[حکام جائر]]، نه آشکارا، بلکه پنهانی فعالیت میکردند. اما گاهی [[ائمه]]{{عم}} بنا به [[مصالح]] و مقتضیات زمانی و مکانی خاصی، [[تقیه]] مداراتی پیشه میکردند. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با آنکه [[مشروعیت]] خلفای زمان خود را مخدوش میدانست و [[معتقد]] بود [[خلافت]] از آن اوست و دیگران این [[حق]] را از وی سلب کردهاند، [[بردباری]] پیشه ساخت. ایشان در [[خطبه]] سوم [[نهجالبلاغه]] [[دلیل]] آن را اینگونه بیان میکند: “به [[خدا]] [[سوگند]]، فلان ([[ابوبکر]]) [[جامه]] [[خلافت]] را پوشید و میدانست [[خلافت]] جز مرا نشاید... چون چنین دیدم دامن از [[خلافت]] در چیدم... ژرف بیندیشیدم که چه باید، و از این دو کدام شاید؟ با [[دست]] تنها بستیزم یا [[صبر]] پیش گیرم و از [[ستیز]] بپرهیزم؟... چون [[نیک]] سنجیدم، [[شکیبایی]] را خردمندانهتر دیدم و به صبرگراییدم”<ref>نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ص۹-۱۰.</ref>. البته اینگونه نبود که [[امام علی]]{{ع}} در طول مدت ۲۵ سال [[کنارهگیری]] از [[قدرت]] در همه امور با خلفای وقت [[همکاری]] کند. ایشان در [[رفتار]] با [[خلفا]] سیاستهای مختلفی را پیش گرفت؛ برای مثال از منتقدان [[سیاسی]] [[حمایت]] میکرد. خود نیز از عملکرد [[خلفا]] [[انتقاد]] میکرد. حتی از [[بیعت]] داوطلبانه خودداری ورزید، اما از [[مبارزه]] مستقیم با [[خلفا]] منصرف شد. به طور کلی [[ائمه]]{{عم}} در [[رفتار]] [[سیاسی]] خود از شیوه [[تقیه]] بنا به مصالحی استفاده کردهاند<ref>[[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۱۲۷.</ref>. | ||
==تقیه در سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور== | ==تقیه در سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور== |