بردگی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←اسباب بردگی
(←مقدمه) |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
#[[تسلط]] [[پدر]] بر [[فرزندان]] و [[همسر]] خود؛ اینگونه بردگی ریشه در [[پدرسالاری]] و مردسالاری مرسوم در [[جوامع]] قدیمی داشت. در این جوامع[[زن]] و فرزندان به منزله کالایی در [[اختیار]] مرد قرار میگرفت و مرد [[حق]] هر گونه [[تصرف]] در مورد آنان را مجاز میشمرد<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، ج۶ ص۳۴۱-۳۴۳؛ علی ربانی گلپایگانی، آزادی و دمکراسی از دیدگاه اسلام و لیبرالیسم، ص۱۵۶.</ref>. | #[[تسلط]] [[پدر]] بر [[فرزندان]] و [[همسر]] خود؛ اینگونه بردگی ریشه در [[پدرسالاری]] و مردسالاری مرسوم در [[جوامع]] قدیمی داشت. در این جوامع[[زن]] و فرزندان به منزله کالایی در [[اختیار]] مرد قرار میگرفت و مرد [[حق]] هر گونه [[تصرف]] در مورد آنان را مجاز میشمرد<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، ج۶ ص۳۴۱-۳۴۳؛ علی ربانی گلپایگانی، آزادی و دمکراسی از دیدگاه اسلام و لیبرالیسم، ص۱۵۶.</ref>. | ||
منتسکیو نظر علمای [[حقوق]] را درباره منشأ [[بردگی]] سه چیز معرفی میکند: | منتسکیو نظر علمای [[حقوق]] را درباره منشأ [[بردگی]] سه چیز معرفی میکند: | ||
#[[حقوق]] بینالمللی ایجاب | #[[حقوق]] بینالمللی ایجاب میکرده [[اسیران]] [[جنگی]] در [[حکم]] [[غلام]] باشند تا کشته نشوند؛ | ||
#[[قانون]] [[مدنی]] [[روم]]، به بدهکارانی که مورد [[آزار]] و [[اذیت]] بستانکاران واقع میشدند اجازه میداد که خود را به آنها بفروشند؛ | |||
#قانون [[طبیعت]]، [[اولاد]] پدری که غلام است را غلام میدانست. وی ضمن [[نقد]] نظر علمای حقوق، [[تحقیر]] یک [[ملت]]، [[مذهب]]، رنگ و نژاد را منشأ دیگری برای بردگی در [[تاریخ]] میداند<ref>منتسکیو، روح القوانین، ترجمه: علیاکبر مهتدی، ص۴۰۹-۴۱۴.</ref>. | |||
[[یونانیان]] از طریق اسیران جنگی، [[کودکان]] سر راهی، ولگرد و [[مجرمان]] را به بردگی گرفته و آنها را [[خرید و فروش]] میکردند. [[رومیان]] نیز اسیران جنگی، [[فرزندان]] بردگان، دزدان دریایی و [[راهزنان]]، اطفال سر راهی، اطفالی که به وسیله [[پدر]] و مادرشان فروخته میشدند و محکومان به [[اعمال]] شاقه را به عنوان برده میگرفتند<ref>یدالله نیازمند، تاریخ بردگی، ص۳۹؛ اسلام و مسأله آزادی، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref>. | |||
اما [[ایرانیان]]، بیشتر اسیران جنگی را به بردگی میگرفتند<ref>مصطفی حسینی، بردگی از دیدگاه اسلام، ص۷.</ref>؛ هرچند از بردگی رعایا و کشاورزان به دست مالکان در برخی از دورهها نیز گزارشهایی نقل شده است<ref>یدالله نیازمند، تاریخ بردگی، ص۶۴.</ref>. | |||
در میان [[عرب جاهلی]] اسیران جنگی<ref>جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه: علی جواهرکلام، ص۶۶۱.</ref> و وامدارانی که نمیتوانستند وام خود را بپردازند به بردگی گرفته میشدند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۵۶۷؛ مصطفی حسینی، بردگی از دیدگاه اسلام، ص۱۴.</ref> و گاهی اشخاص [[آزاد]]، در قمار، خود را باخته به دام بردگی میافتادند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۵۶۷.</ref>.<ref>[[رضا باقیزاده|باقیزاده]] و [[حسن مجتبیزاده|مجتبیزاده]]، [[بردگی - باقیزاده و مجتبیزاده (مقاله)|مقاله «بردگی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:85.</ref> | |||
==[[رفتار]] با بردگان== | ==[[رفتار]] با بردگان== | ||
بردگان نوعاً در [[جوامع]] مختلف از سوی صاحبان خویش با [[قساوت]] و بیرحمی مضاعفی مواجه بودند؛ چنانکه گفته شده اگر بندهای در انجام خدمات، اندک قصوری میورزید به مجازاتهای [[سختی]] از قبیل: شلاق خوردن، به زنجیر کشیدن، به آسیاب بستن، حفر [[معادن]]، [[حبس]] در زیرزمینها و سیاهچالهای هولناک محکوم میشد؛ و اگر گناهش بزرگتر بود به دارش میآویختند<ref>تاریخ البر ماله، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. و نیز [[غلامان]] محکوم را در قفس درندگان میانداختند و اگر [[جان]] سالم به در میبردند درنده دیگری را وارد قفس او میکردند<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۷.</ref>. گوستاولوبون به داستان [[بردگی]] آمریکاییان اشاره دارد که آنان [[بردهها]] را در محبسها به زنجیر بسته، با تازیانه و شلاق [[شکنجه]] کرده و قوت لایموتی به آنها میدادند<ref>گوستاولوبون، تاریخ تمدن اسلام و عرب، ترجمه: سید محمدتقی فخر داعی گیلانی، ص۴۹۳.</ref>. [[رومیان]] گاهی به قصد [[تفریح]]، بردگان را زیر ضربههای شدید تازیانه مجروح کرده و گاهی جانوران درنده و گرسنه نظیر شیر و پلنگ را به جانشان میانداختند و یا مجبور میکردند دست برهنه خود را داخل استوانههای پر از عقرب و زنبور فرو برده و وقتی از شدت درد و تشنج اعصاب فریاد میکشیدند اربابانشان [[شادی]] سر میدادند و گاهی دو گروه از بردگان را به جان هم انداخته و از این که آنان یکدیگر را مجروح کرده و یا میکشتند، [[لذت]] میبردند<ref>محمد قطب، شبهات حول الاسلام، ص۳۵-۳۶.</ref>. | بردگان نوعاً در [[جوامع]] مختلف از سوی صاحبان خویش با [[قساوت]] و بیرحمی مضاعفی مواجه بودند؛ چنانکه گفته شده اگر بندهای در انجام خدمات، اندک قصوری میورزید به مجازاتهای [[سختی]] از قبیل: شلاق خوردن، به زنجیر کشیدن، به آسیاب بستن، حفر [[معادن]]، [[حبس]] در زیرزمینها و سیاهچالهای هولناک محکوم میشد؛ و اگر گناهش بزرگتر بود به دارش میآویختند<ref>تاریخ البر ماله، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. و نیز [[غلامان]] محکوم را در قفس درندگان میانداختند و اگر [[جان]] سالم به در میبردند درنده دیگری را وارد قفس او میکردند<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۷.</ref>. گوستاولوبون به داستان [[بردگی]] آمریکاییان اشاره دارد که آنان [[بردهها]] را در محبسها به زنجیر بسته، با تازیانه و شلاق [[شکنجه]] کرده و قوت لایموتی به آنها میدادند<ref>گوستاولوبون، تاریخ تمدن اسلام و عرب، ترجمه: سید محمدتقی فخر داعی گیلانی، ص۴۹۳.</ref>. [[رومیان]] گاهی به قصد [[تفریح]]، بردگان را زیر ضربههای شدید تازیانه مجروح کرده و گاهی جانوران درنده و گرسنه نظیر شیر و پلنگ را به جانشان میانداختند و یا مجبور میکردند دست برهنه خود را داخل استوانههای پر از عقرب و زنبور فرو برده و وقتی از شدت درد و تشنج اعصاب فریاد میکشیدند اربابانشان [[شادی]] سر میدادند و گاهی دو گروه از بردگان را به جان هم انداخته و از این که آنان یکدیگر را مجروح کرده و یا میکشتند، [[لذت]] میبردند<ref>محمد قطب، شبهات حول الاسلام، ص۳۵-۳۶.</ref>. |