بحث:دلیل عقلی علم تام امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←تام بودن علم امامان{{ع}}
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
[[علامه مجلسی]] در شرح [[حدیثی]] تحت عنوان "ائمۀ [[هدی]]{{ع}}" از [[مرگ]] خود [[خبر]] دارند، مینویسد: "کسانی که از تقدیرات و [[آینده]] خبر ندارند مکلفاند از بلیات و آفات و محذورات و [[مهالک]] فرار کنند و خود را به [[مهلکه]] نیندازند، اما افرادی که از جمیع حوادث [[روزگار]] و سرنوشتِ [[اشرار]] و [[ابرار]] آگاهند، چنین تکلیفی ندارند. اگر [[پیامبران]] و [[ائمه]]{{ع}}، [[مکلف]] به فرار از حوادث باشند، نتیجه این میشود که هیچ گاه به [[گرفتاری]]، [[مرض]] و غیره روبرو نشوند و تقدیرات بر آنها واقع نگردد: اما جهت اینکه آنها در مواردی گرفتار میشدند، این بود که در بسیاری از موارد مکلف نبودند بر طبق علم باطنی [[نبوت]] و [[امامت]] خود عمل کنند<ref>مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، ج ۳، ص ۱۲۴. </ref>. البته دانشهایی که لازمۀ [[مقام]] [[خداوند]] بوده و جز او کسی به آنها [[آگاه]] نیست از فرض این بحث خارج است<ref>ر.ک. موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۸۴؛ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷.</ref>. | [[علامه مجلسی]] در شرح [[حدیثی]] تحت عنوان "ائمۀ [[هدی]]{{ع}}" از [[مرگ]] خود [[خبر]] دارند، مینویسد: "کسانی که از تقدیرات و [[آینده]] خبر ندارند مکلفاند از بلیات و آفات و محذورات و [[مهالک]] فرار کنند و خود را به [[مهلکه]] نیندازند، اما افرادی که از جمیع حوادث [[روزگار]] و سرنوشتِ [[اشرار]] و [[ابرار]] آگاهند، چنین تکلیفی ندارند. اگر [[پیامبران]] و [[ائمه]]{{ع}}، [[مکلف]] به فرار از حوادث باشند، نتیجه این میشود که هیچ گاه به [[گرفتاری]]، [[مرض]] و غیره روبرو نشوند و تقدیرات بر آنها واقع نگردد: اما جهت اینکه آنها در مواردی گرفتار میشدند، این بود که در بسیاری از موارد مکلف نبودند بر طبق علم باطنی [[نبوت]] و [[امامت]] خود عمل کنند<ref>مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، ج ۳، ص ۱۲۴. </ref>. البته دانشهایی که لازمۀ [[مقام]] [[خداوند]] بوده و جز او کسی به آنها [[آگاه]] نیست از فرض این بحث خارج است<ref>ر.ک. موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۸۴؛ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷.</ref>. | ||
===قائلان به دیدگاه [[تام بودن علم امام]]=== | |||
برخی از بزرگان شیعه قائل به تام بودن [[علم امامان]] بودهاند: | برخی از بزرگان شیعه قائل به تام بودن [[علم امامان]] بودهاند: | ||
# [[شیخ محمد حسین مظفر]] از جمله کسانی است که قائل به [[عمومیت علم امام]] است، وی میگوید: "[[امام]] [[علم حضوری]] به همه جزئیات حوادث ـ حتی به وقت [[قیامت]] ـ دارد، امام همانطور که در [[خانه]] خود نشسته است به علم حضوری میداند فلان شخص مشغول دزدی (...) و فلان شخص مشغول [[خواندن قرآن]] است؛ امام حتی وقت قیامت و تعداد قطرات [[باران]] و [[زمان]] و مکان باریدن آن و اوصاف بچههایی که در شکمهای مادرانشان هستند را به علم حضوری میداند؛ (...) خلاصه اینکه امام به همۀ حوادث گذشته و [[آینده]] و به همۀ موضوعات [[خارجی]] علم حضوری دارد"<ref>ر.ک. مظفر، محمدحسین، علم امام. </ref>. | # [[شیخ محمد حسین مظفر]] از جمله کسانی است که قائل به [[عمومیت علم امام]] است، وی میگوید: "[[امام]] [[علم حضوری]] به همه جزئیات حوادث ـ حتی به وقت [[قیامت]] ـ دارد، امام همانطور که در [[خانه]] خود نشسته است به علم حضوری میداند فلان شخص مشغول دزدی (...) و فلان شخص مشغول [[خواندن قرآن]] است؛ امام حتی وقت قیامت و تعداد قطرات [[باران]] و [[زمان]] و مکان باریدن آن و اوصاف بچههایی که در شکمهای مادرانشان هستند را به علم حضوری میداند؛ (...) خلاصه اینکه امام به همۀ حوادث گذشته و [[آینده]] و به همۀ موضوعات [[خارجی]] علم حضوری دارد"<ref>ر.ک. مظفر، محمدحسین، علم امام. </ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
البته این نوع علم از ابزارهای [[امامت]] بود و برای امامان ایجاد [[تکلیف]] نمیکرد، بلکه امام موظف بود طبق [[ظواهر]] [[امر]] و مجاری طبیعی و عادی عمل کند. ایشان در [[مقام]] [[آگاهی]] [[باطنی]]، بر اساس [[علمی]] که خداوند در جهت انجام [[رسالت]] و امامت در [[اختیار]] آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات [[روزگار]] و از جمله [[سرنوشت]] خویش، باخبر هستند<ref>ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا{{ع}}؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین{{ع}} به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص ۹۷ ـ ۱۰۱.</ref>. | البته این نوع علم از ابزارهای [[امامت]] بود و برای امامان ایجاد [[تکلیف]] نمیکرد، بلکه امام موظف بود طبق [[ظواهر]] [[امر]] و مجاری طبیعی و عادی عمل کند. ایشان در [[مقام]] [[آگاهی]] [[باطنی]]، بر اساس [[علمی]] که خداوند در جهت انجام [[رسالت]] و امامت در [[اختیار]] آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات [[روزگار]] و از جمله [[سرنوشت]] خویش، باخبر هستند<ref>ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا{{ع}}؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین{{ع}} به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص ۹۷ ـ ۱۰۱.</ref>. | ||
===[[ادله عقلی]] تام بودن [[علم امامان]]{{ع}}=== | |||
برخی از دلایلی که برای تام بودن [[علوم]] [[معصومین]]{{ع}} بیان شده است عبارتاند از: | برخی از دلایلی که برای تام بودن [[علوم]] [[معصومین]]{{ع}} بیان شده است عبارتاند از: | ||
# '''[[علم فراوان]] و اتصال به منبع نامحدود''': صاحب [[مقام امامت]] و [[ولایت]] باید دارای علم سرشار و جوشیده از چشمۀ [[علم الهی]] باشد و اگر در میان [[امت]]، امامی این چنین نباشد [[حجت]] بودن آنان تمام نخواهد بود، چرا که [[جاهلان]] نمیتوانند [[حجت الهی]] باشند. لذا اگر [[ائمه]]{{ع}}، امامان بر [[حق]] و [[جانشینان راستین]] هستند، باید [[علم حضوری]] به آنچه بوده و هست و خواهد آمد داشته و از هر فن و [[حکم]] و امری [[آگاه]] باشند و صحیح نیست از امام سؤالی بشود و امام [[پاسخ]] آن را نداند و یا حادثهای رخ دهد و بیاطلاع باشد، برای اینکه باید بتواند همچون صاحب [[رسالت]]، [[حجت کامل]] [[خداوند]] بر بندگانش باشد و اگر [[اهل بیت]] و [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} نبودند، [[رسالت]] تضغیف و از بین میرفت<ref>ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، آموزش دین، ص146؛ پارسانسب، گلافشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ ـ ۴۶.</ref>. | # '''[[علم فراوان]] و اتصال به منبع نامحدود''': صاحب [[مقام امامت]] و [[ولایت]] باید دارای علم سرشار و جوشیده از چشمۀ [[علم الهی]] باشد و اگر در میان [[امت]]، امامی این چنین نباشد [[حجت]] بودن آنان تمام نخواهد بود، چرا که [[جاهلان]] نمیتوانند [[حجت الهی]] باشند. لذا اگر [[ائمه]]{{ع}}، امامان بر [[حق]] و [[جانشینان راستین]] هستند، باید [[علم حضوری]] به آنچه بوده و هست و خواهد آمد داشته و از هر فن و [[حکم]] و امری [[آگاه]] باشند و صحیح نیست از امام سؤالی بشود و امام [[پاسخ]] آن را نداند و یا حادثهای رخ دهد و بیاطلاع باشد، برای اینکه باید بتواند همچون صاحب [[رسالت]]، [[حجت کامل]] [[خداوند]] بر بندگانش باشد و اگر [[اهل بیت]] و [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} نبودند، [[رسالت]] تضغیف و از بین میرفت<ref>ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، آموزش دین، ص146؛ پارسانسب، گلافشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ ـ ۴۶.</ref>. |