پرش به محتوا

عزت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۵۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ مهٔ ۲۰۲۱
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
خط ۲۷: خط ۲۷:
# [[خدا]] چنین مقرّر داشته که من و رسولانم [[پیروز]] می‌شویم {{متن قرآن|كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي}} و هیچ [[شک]] و تردیدی در آن نیست. چرا چنین نباشد، در حالی که [[خداوند]] [[قوی]] - [[عزیز]] - و شکست‌ناپذیر است {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}؛
# [[خدا]] چنین مقرّر داشته که من و رسولانم [[پیروز]] می‌شویم {{متن قرآن|كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي}} و هیچ [[شک]] و تردیدی در آن نیست. چرا چنین نباشد، در حالی که [[خداوند]] [[قوی]] - [[عزیز]] - و شکست‌ناپذیر است {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}؛
#توهم [[منافقان]]، مبنی بر [[عزیز]] شمردن خود، در مقایسه با [[پیامبر]] و تعلّق [[اراده الهی]]، بر عزّتمندی [[پیامبر اکرم]]{{صل}}. {{متن قرآن|يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۳۴.</ref>.
#توهم [[منافقان]]، مبنی بر [[عزیز]] شمردن خود، در مقایسه با [[پیامبر]] و تعلّق [[اراده الهی]]، بر عزّتمندی [[پیامبر اکرم]]{{صل}}. {{متن قرآن|يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۳۴.</ref>.
==آیه عزت در دانشنامه معاصر قرآن کریم==
بنابر نقل [[سیوطی]] از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} [[آیه]] {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ می‌دار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref> "آیه عزت" یا  [[آیه عز]] نام گرفته است<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۳۵۲؛ مسند الامام احمد، ص۴۳۹، ۴۴۰؛ تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۳۴۵.</ref>.
سیوطی گزارش کرده که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "بر شما باد توجه به آیه عز یا آیه عزت]]"<ref>{{متن حدیث|عليكم بآية العز}}</ref>، پرسیدند آیه عز کدام است؟ فرمود: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ می‌دار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref>.<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۳۵۲.</ref>.
از آنجا که این آیه [[ناتوانی]] و [[ذلت]] را - که از [[صفات]] [[مخلوقات]] است - از [[ساحت]] [[مقدس]] [[خداوند]] [[نفی]] کرده و او را صاحب عزت و [[قدرت]] مطلق و [[بی‌نیاز]] از حامی و [[شریک]] معرفی می‌کند، آن را آیه عزت / عز نام نهاده‌اند. {{متن قرآن|الذُّلِّ}} به کسر ذال و جمع آن أذِلّه و صفت مشبهه آن "ذَلُول" به معنی نرم، رام و [[مطیع]] و "الذُّل" [[مخالف]] و متضاد "عز" و در لغت به معنی [[پستی]]، [[حقارت]] و [[خواری]] است و صفت مشبه آن "[[ذلیل]]" و جمع أن أذِلّاء می‌باشد<ref>الفروق اللغویه، بند ۹۵۳.</ref>. [[عزیز]] از ریشه "ع ز ز" صفت مشبهه بر وزن فعیل و به معنی قدرتمندی است که بر دیگری [[غلبه]] می‌کند و مغلوب نمی‌شود. سُفلی، مؤنث أسفَل، [[ضد]] عُلیا و به معنی [[پست‌ترین]] است<ref>مفردات، ص۶۳، ص۴۱۳.</ref>.
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} علاوه بر افراد کوچک و بزرگ [[خانواده]] خویش، هنگامی که [[کودکان]] و [[فرزندان]] [[خاندان]] [[عبدالمطلب]] زبانشان به [[سخن گفتن]] روان می‌شد، این آیه را به آنان نیز می‌آموخت. همچنین در خبر است که اگر [[بنده]] [به استناد عبارات آخر این [[آیه]]] بگوید {{متن قرآن|اللَّهُ أَكْبَرُ}}، [[ثواب]] آن از [[دنیا]] و آنچه در آن است، بیشتر است<ref>جامع البیان، ج۱۵، ص۱۸۹؛ الکشاف، ج۱، ص۷۲۱؛ تفسیر ابوالسعود، ج۵، ص۲۰۱؛ مجمع البیان، ج۶، ص۴۴۶؛ روض الجنان، ج۶، ص۳۶۹.</ref>. و نیز هرگاه بار [[سفر]] می‌بستند این آیه را می‌خواند<ref>مسند الامام احمد، ج۳، ص۴۳۹.</ref>. همچنین نقل است که آیه عز همان گونه که خاتمه [[سوره اسراء]] است، خاتمه [[تورات]] نیز بوده است<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۳۴۵.</ref>.
این همه به لحاظ آن است که این آیه، ادعای [[یهود]] و [[نصارا]] و [[مشرکین]] [[عرب]] و [[صابئین]] و [[مجوس]] را نسبت به [[خداوند]]، مبنی بر داشتن فرزند، [[شریک]] در امور [[خلقت]] و [[یاور]] و همکار برای تکمیل [[قدرت]] به [[صراحت]] رد می‌کند<ref>جامع البیان، ج۱۵، ص۱۸۹؛ مجمع البیان، ج۶، ص۴۴۶.</ref>. بر این مبنا می‌توان گفت که [[آیه عزت]] شامل سه بخش مهم و اساسی است:
#'''[[نفی]] فرزند از خداوند:''' {{متن قرآن|الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا}}؛ چرا که داشتن فرزند دلیل بر نیاز، [[جسمانی]] بودن، شبیه و نظیر داشتن است و خداوند [[رب]] الارباب از همه این صفات منزه است.
#'''نفی شریک:''' {{متن قرآن|وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ}}؛ چرا که وجود شریک دلیل بر [[محدودیت]] قدرت و [[حکومت]] و یا عجز و [[ناتوانی]] و نیاز به [[یاری]] کننده است و خداوند، منزّه از همه این صفات و [[پاک]] بوده و قدرتش همچون حکومتش نامحدود است، زیرا در غیر این صورت نمی‌توانست [[اله]] و [[معبود]] باشد.
#'''نفی ولی و حامی:''' {{متن قرآن|وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ}}؛ زیرا ولی و حامی در برابر [[مشکلات]] و شکست‌هاست که لازم می‌آید و نفی این مورد نیز از بدیهیات است زیرا فرموده: {{متن قرآن|إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا}}<ref>«بی‌گمان عزّت همه از آن خداوند است» سوره نساء، آیه ۱۳۹؛ سوره یونس، آیه ۶۵ و سوره فاطر، آیه ۱۰.</ref>. [[عزت]] صفتی است که مانع از [[شکست]] می‌گردد و [[عزیز]] کسی است که شکست می‌دهد و [[شکست]] نمی‌خورد<ref>مفردات، ص۵۶۳.</ref>.
[[مجاهد]] گفته است: هم‌پیمانی ندارد و از کسی کمک نمی‌خواهد و [[ذلیل]] و [[ناتوان]] نشده که در نتیجه محتاج کسی باشد که به او [[قدرت]] ببخشد<ref>جامع البیان، ج۱۵، ص۱۸۹؛ مجمع البیان، ج۶، ص۴۴۶؛ تفسیر القمی، ص۳۹۱.</ref>.
[[علامه طباطبایی]]: می‌گوید هیچ چیز همجنس او نیست که [[خداوند]] به لحاظ تجانس با او، صاحب فرزند شود، یا شریکی هم مرتبه با ولیّی داشته باشد که در [[مُلک]] و [[حکومت]] بر او فائق آید. پس این [[آیه]] در [[حقیقت]]، ثناگوی [[خدای متعال]] [[مالک]] مطلق است و به این لحاظ به پیامبرش به جای [[فرمان]] [[تسبیح]]، فرمان [[تحمید]] و [[ستایش]] می‌دهد با آن‌که [[نفی]] فرزند و [[شریک]] و [[ولیّ]] از جمله صفات سلبی و مناسب تسبیح است! در پایان آیه هم بعد از توصیف و [[تنزیه]] در ساختاری اطلاقی فرموده: {{متن قرآن|وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}} یعنی او را از هرگونه وصفی [[برتر]] بدان و لذا عبارت {{متن قرآن|اللَّهُ أَكْبَرُ}} بر اساس روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} این گونه [[تفسیر]] می‌گردد که: خداوند، بزرگ‌تر از آن است که [[وصف]] شود؛ زیرا اگر معنای آن این باشد که او بزرگ‌تر از هر چیز است، بازهم خالی از شریک داشتن نیست. نکته لطیف در [[سوره]] و آیه فوق، این است که خود سوره با تسبیح آغاز گردیده {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ}}<ref>«پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی برد» سوره اسراء، آیه ۱.</ref> و با [[تکبیر]] در آیه‌ای پایان یافته که ابتدای آن آیه تحمید: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ}} است<ref>المیزان، ج۱۵، ص۲۴۲.</ref>. نکته لطیف دیگری که می‌توان افزود این است که در آیه دیگری از [[قرآن]] موضوع [[عزت]] و [[بی‌نیازی]] خداوند با ذکر تسبیح و تنزیه وی همراه گشته: {{متن قرآن|سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«پاکا که پروردگار توست آن پروردگار پیروزمند، از آنچه وصف می‌کنند» سوره صافات، آیه ۱۸۰.</ref>.
[[طبرسی]] در اینجا، سؤالی را مطرح کرده می‌گوید: برخی پرسیده‌اند [[خداوند سبحان]] در این [[آیه]] چگونه مورد [[حمد]] واقع شده با آن‌که عملی انجام نداده و فقط گفته است فرزند و [[شریک]] و حامی ندارد، زیرا حمد، سزاوار کاری است که دارای صفت [[تفضل]] و [[برتری]] باشد؟ پاسخ آن است که حمد در این آیه برای آن نیست که وی کاری انجام نداده، بلکه برای [[افعال]] [[پسندیده]] اوست، یعنی حمد متوجه خداوندی است که دارای این صفات است<ref> مجمع البیان، ج۶، ص۴۰۷.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه عزت / عز (مقاله)|مقاله «آیه عزت / عز»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
*[[آیه عزت]]


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۱۷۷

ویرایش