اطاعت اولی الامر: تفاوت میان نسخهها
←ادله عقلی وجوب اطاعت اولو الامر
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
*'''دلیل اول''': تحقق [[نظم]] و [[امنیّت]] در [[جامعه]]، برای [[اصلاح امور مردم]] و تأمین [[حقوق]] آنان، بستگی تامّ به "اطاعت [[مردم]] از [[حاکم]] و قوانین" دارد و بدون [[التزام]] عمومی به این مهم و احیانا [[سرکشی]] و [[نافرمانی]] در برابر [[حاکم]] و زیر پا نهادن [[قوانین]]، [[جامعه]]، دچار [[هرجومرج]] شده و هر گونه [[رشد]] و تعالی [[شهروندان]]، متوقّف خواهد شد. [[امام علی]]{{ع}} در این زمینه فرمودهاند: در پرتو [[حکومت الهی]]، امور شما [[حفظ]] میشود. بنابراین، بدون آنکه [[نفاق]] ورزید یا [[کراهت]] داشته باشید، از او [[اطاعت]] کنید. به [[خدا]] [[سوگند]]! یا باید از [[حاکم]] الهی، خالصانه [[ پیروی]] کنید یا [[خداوند]]، حتما [[حاکم اسلامی]] را از شما خواهد گرفت و هرگز، آن را به سوی شما باز نمیگرداند تا به غیر شما برسد!<ref>{{متن حدیث|إِنَّ فِي سُلْطَانِ اللَّهِ عِصْمَةً لِأَمْرِكُمْ فَأَعْطُوهُ طَاعَتَكُمْ غَيْرَ مُلَوَّمَةٍ وَ لَا مُسْتَكْرَهٍ بِهَا وَ اللَّهِ لَتَفْعَلُنَّ أَوْ لَيَنْقُلَنَّ اللَّهُ عَنْكُمْ سُلْطَانَ الْإِسْلَامِ ثُمَّ لَا يَنْقُلُهُ إِلَيْكُمْ أَبَداً حَتَّى يَأْرِزَ الْأَمْرُ إِلَى غَيْرِكُم!}} نهج البلاغه، خطبه ۱۶۹.</ref> [[لزوم اطاعت]] از [[حاکم]] اختصاصی به [[جامعه اسلامی]] ندارد، و در هر جامعهای اطاعت از [[حاکم]] موجب تحقق نظم و امنیت است، هرچند [[سرپیچی]] از [[حاکم اسلامی]]، [[مردم]] را از این [[نعمت الهی]] [[محروم]] میکند. | *'''دلیل اول''': تحقق [[نظم]] و [[امنیّت]] در [[جامعه]]، برای [[اصلاح امور مردم]] و تأمین [[حقوق]] آنان، بستگی تامّ به "اطاعت [[مردم]] از [[حاکم]] و قوانین" دارد و بدون [[التزام]] عمومی به این مهم و احیانا [[سرکشی]] و [[نافرمانی]] در برابر [[حاکم]] و زیر پا نهادن [[قوانین]]، [[جامعه]]، دچار [[هرجومرج]] شده و هر گونه [[رشد]] و تعالی [[شهروندان]]، متوقّف خواهد شد. [[امام علی]]{{ع}} در این زمینه فرمودهاند: در پرتو [[حکومت الهی]]، امور شما [[حفظ]] میشود. بنابراین، بدون آنکه [[نفاق]] ورزید یا [[کراهت]] داشته باشید، از او [[اطاعت]] کنید. به [[خدا]] [[سوگند]]! یا باید از [[حاکم]] الهی، خالصانه [[ پیروی]] کنید یا [[خداوند]]، حتما [[حاکم اسلامی]] را از شما خواهد گرفت و هرگز، آن را به سوی شما باز نمیگرداند تا به غیر شما برسد!<ref>{{متن حدیث|إِنَّ فِي سُلْطَانِ اللَّهِ عِصْمَةً لِأَمْرِكُمْ فَأَعْطُوهُ طَاعَتَكُمْ غَيْرَ مُلَوَّمَةٍ وَ لَا مُسْتَكْرَهٍ بِهَا وَ اللَّهِ لَتَفْعَلُنَّ أَوْ لَيَنْقُلَنَّ اللَّهُ عَنْكُمْ سُلْطَانَ الْإِسْلَامِ ثُمَّ لَا يَنْقُلُهُ إِلَيْكُمْ أَبَداً حَتَّى يَأْرِزَ الْأَمْرُ إِلَى غَيْرِكُم!}} نهج البلاغه، خطبه ۱۶۹.</ref> [[لزوم اطاعت]] از [[حاکم]] اختصاصی به [[جامعه اسلامی]] ندارد، و در هر جامعهای اطاعت از [[حاکم]] موجب تحقق نظم و امنیت است، هرچند [[سرپیچی]] از [[حاکم اسلامی]]، [[مردم]] را از این [[نعمت الهی]] [[محروم]] میکند. | ||
*'''دلیل دوم''': در [[بینش الهی]]، همه [[مردم]]، [[بندگان خدا]] و تحت ولایت او هستند. خداوند میتواند بنابر [[مصالح]] [[انسانها]]، برخی را بر بعضی دیگر [[ولایت]] بخشد و بعضی از [[مردم]]، به [[اذن خداوند]]، دارای [[حقّ]] [[امر و نهی]] باشند و در نتیجه، دیگران موظّف به [[اطاعت]] از آنان شوند. [[پیامبران]] که [[مبلغان]] [[ پیام]] الهیاند، دارای چنین حقّی هستند. به [[جانشینان]] ایشان نیز چنین حقّی واگذار شده است و هر کسیکه مستقیم یا غیرمستقیم، دارای [[حقّ]] [[امر و نهی]] از جانب [[خداوند]] باشد، اطاعتش بر دیگران [[واجب]] خواهد بود؛ چرا که،[[ اطاعت]] از ایشان، در [[حقیقت]]،[[ اطاعت]] از [[اوامر الهی]] است. | *'''دلیل دوم''': در [[بینش الهی]]، همه [[مردم]]، [[بندگان خدا]] و تحت ولایت او هستند. خداوند میتواند بنابر [[مصالح]] [[انسانها]]، برخی را بر بعضی دیگر [[ولایت]] بخشد و بعضی از [[مردم]]، به [[اذن خداوند]]، دارای [[حقّ]] [[امر و نهی]] باشند و در نتیجه، دیگران موظّف به [[اطاعت]] از آنان شوند. [[پیامبران]] که [[مبلغان]] [[ پیام]] الهیاند، دارای چنین حقّی هستند. به [[جانشینان]] ایشان نیز چنین حقّی واگذار شده است و هر کسیکه مستقیم یا غیرمستقیم، دارای [[حقّ]] [[امر و نهی]] از جانب [[خداوند]] باشد، اطاعتش بر دیگران [[واجب]] خواهد بود؛ چرا که،[[ اطاعت]] از ایشان، در [[حقیقت]]،[[ اطاعت]] از [[اوامر الهی]] است. | ||
*'''دلیل سوم''': [[متکلّمان]] و [[فقیهان]] معتقدند "شکر منعم" به [[حکم]] مستقل [[عقل]]، [[واجب]] است<ref>شیخ مرتضی انصاری، المکاسب، ص۱۵۳.</ref> بنابر مبنای [[الهی]]، [[حکومت]] که [[حاکم]]، [[حقّ حاکمیّت]] را از جانب [[خداوند]] دریافت کرده، [[نصب]] او از جانب خداوند، در [[حقیقت]]، انعامی از [[ناحیه]] او در [[حقّ]] [[مردم]] است. [[شکر منعم]]، در این عرصه،[[ اطاعت]] از حاکمی است که از سوی [[خداوند]]، اجازه [[حکومت]] دارد. | *'''دلیل سوم''': [[متکلّمان]] و [[فقیهان]] معتقدند "شکر منعم" به [[حکم]] مستقل [[عقل]]، [[واجب]] است<ref>شیخ مرتضی انصاری، المکاسب، ص۱۵۳.</ref> بنابر مبنای [[الهی]]، [[حکومت]] که [[حاکم]]، [[حقّ حاکمیّت]] را از جانب [[خداوند]] دریافت کرده، [[نصب]] او از جانب خداوند، در [[حقیقت]]، انعامی از [[ناحیه]] او در [[حقّ]] [[مردم]] است. [[شکر منعم]]، در این عرصه،[[ اطاعت]] از حاکمی است که از سوی [[خداوند]]، اجازه [[حکومت]] دارد.<ref>حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۳۰.</ref>. | ||
حتّی در یک [[جامعه]] غیرالهی که [[حاکم]]، از سوی [[مردم]] [[انتخاب]] میشود؛ چنانکه از معنای [[حقیقی]] "انعام" تنزل کنیم و [[پذیرفتن]] [[حکومت]] و [[اداره جامعه]] و [[فداکاری]] در جهت [[اصلاح امور جامعه]] و تأمین [[حقوق مردم]]، از سوی فردی را "انعامی از سوی او نسبت به مردم" بشماریم، باز هم به [[حکم عقل]]، تشکّر و [[سپاسگزاری]] از [[حاکم]]، لازم است<ref>[[احسان پورحسین|پورحسین، احسان]]، [[علوم سیاسی (نشریه)|فصلنامه علوم سیاسی]]، [[مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه (مقاله)|مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه]]، ص118.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |