حضرت سلیمان در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
حضرت سلیمان {{ع}} [[فرزند]] و [[جانشین]] [[حضرت داوود]] {{ع}} و از [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] در میان [[قوم]] [[بنیاسرائیل]] بود. وی همانند پدرش، علاوه بر [[مقام نبوت]]، [[حکومت]] و [[سلطنت]] نیز داشت. [[خداوند]] در رؤیای شبانه به وی فرمود: "ای [[سلیمان]]! هرچه میخواهی بخواه که به تو عطا میشود." آن [[حضرت]] [[حکمت]] را طلبید. [[خدای تعالی]] [[دولت]] و [[احترام]] را نیز بر آن افزود. [[حکمت]] او چنان در [[مشرق]] [[زمین]] معروف شد که مهتران از جمله ملکه سبأ را به پایتخت او کشاند. | حضرت سلیمان {{ع}} [[فرزند]] و [[جانشین]] [[حضرت داوود]] {{ع}} و از [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] در میان [[قوم]] [[بنیاسرائیل]] بود. وی همانند پدرش، علاوه بر [[مقام نبوت]]، [[حکومت]] و [[سلطنت]] نیز داشت. [[خداوند]] در رؤیای شبانه به وی فرمود: "ای [[سلیمان]]! هرچه میخواهی بخواه که به تو عطا میشود." آن [[حضرت]] [[حکمت]] را طلبید. [[خدای تعالی]] [[دولت]] و [[احترام]] را نیز بر آن افزود. [[حکمت]] او چنان در [[مشرق]] [[زمین]] معروف شد که مهتران از جمله ملکه سبأ را به پایتخت او کشاند. | ||
[[حضرت داوود]] {{ع}} با کشتن جالوت، [[طاغوت]] زمان خویش، [[حکومت]] را به دست گرفت و حضرت سلیمان {{ع}} را برای [[نبوت]] و [[خلافت]] بعد از خود به [[مردم]] معرفی کرد، ولی آنها به بهانه [[جوان بودن]] [[حضرت سلیمان]] {{ع}} از [[اطاعت]] او سر باز زدند. [[حضرت | [[حضرت داوود]] {{ع}} با کشتن جالوت، [[طاغوت]] زمان خویش، [[حکومت]] را به دست گرفت و حضرت سلیمان {{ع}} را برای [[نبوت]] و [[خلافت]] بعد از خود به [[مردم]] معرفی کرد، ولی آنها به بهانه [[جوان بودن]] [[حضرت سلیمان]] {{ع}} از [[اطاعت]] او سر باز زدند. [[حضرت سلیمان]] {{ع}} مخفیانه به [[تبلیغ دین]] پرداخت و پس از مدتی با [[امداد غیبی]] به [[قدرت]] عظیمی دست یافت که همه موجودات در [[خدمت]] او قرار گرفتند. حضرت سلیمان یکی از [[پیامبران الهی]] است که از طرف [[پروردگار]] در این [[دنیا]] دارای [[حکومت]] و [[سلطنت]] بسیار وسیع و با عظمتی بود تا آنجا که چنین سلطنتی برای هیچکس بعد از او پیدا نشد. [[سلیمان]] با قدرتی [[الهی]] [[حکومت]] را در دست گرفت و این سندی شد تا [[مردم]] بدانند که [[خداوند]] میتواند [[اولیا]] و [[پیامبران]] خود را با [[قدرت]] خودش به [[حکومت]] برساند، ولی آن را به [[اختیار]] و [[انتخاب مردم]] واگذارده است، تا آنها را در [[دنیا]] [[آزمایش]] کند. بخشهایی از زندگانی این [[پیامبر بزرگ الهی]] در [[قرآن کریم]] و [[اخبار]] و [[روایات اسلامی]] بازگو شده است. | ||
در [[قرآن کریم]]، هفده بار از [[سلیمان]] نام برده شده و آمده است که [[سلیمان]] نام برده شده و آمده است که [[سلیمان]] [[پیامبر]] [[علم]] و [[حکمت]] بود و [[جن]] و انس و پرندگان و حیوانات و باد و حتی شیاطین مسخر و تحت [[فرمان]] او بودند. [[خداوند]] به او منطقالطیر و زبان [[فهم]] حیوانات را ارزانی فرمود و او با هدهد و مورچه سخن میگفت. داستان هدهد و [[سلیمان]] و [[سلیمان]] و مور در [[قرآن]] ذکر شده است. همچنین از [[قضاوت]] خردمندانه او درباره از بین رفتن علفهای تاکستان مردی از [[بنیاسرائیل]] بهوسیله گوسفندان مردی دیگر سخن به میان آمده است. میگویند وی انگشتری داشت که [[اسم اعظم]] بر آن نقش بسته بود و بسیاری از کارها را با آن سامان میبخشید. در [[تاریخ]] و [[ادبیات]] از [[انگشتر سلیمان]] سخنهای زیادی گفته شده است. از دیگر حوادث [[زندگی]] این [[پیامبر]] بزرگ ماجرای او با ملکه سبأ و نیز بنای ساختمان [[بیت المقدس]] است. | در [[قرآن کریم]]، هفده بار از [[سلیمان]] نام برده شده و آمده است که [[سلیمان]] نام برده شده و آمده است که [[سلیمان]] [[پیامبر]] [[علم]] و [[حکمت]] بود و [[جن]] و انس و پرندگان و حیوانات و باد و حتی شیاطین مسخر و تحت [[فرمان]] او بودند. [[خداوند]] به او منطقالطیر و زبان [[فهم]] حیوانات را ارزانی فرمود و او با هدهد و مورچه سخن میگفت. داستان هدهد و [[سلیمان]] و [[سلیمان]] و مور در [[قرآن]] ذکر شده است. همچنین از [[قضاوت]] خردمندانه او درباره از بین رفتن علفهای تاکستان مردی از [[بنیاسرائیل]] بهوسیله گوسفندان مردی دیگر سخن به میان آمده است. میگویند وی انگشتری داشت که [[اسم اعظم]] بر آن نقش بسته بود و بسیاری از کارها را با آن سامان میبخشید. در [[تاریخ]] و [[ادبیات]] از [[انگشتر سلیمان]] سخنهای زیادی گفته شده است. از دیگر حوادث [[زندگی]] این [[پیامبر]] بزرگ ماجرای او با ملکه سبأ و نیز بنای ساختمان [[بیت المقدس]] است. |