منشأ انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'بهره' به 'بهره'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
جز (جایگزینی متن - 'بهره' به 'بهره') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
:::::#انفجار نیروهاست. شبیه حالتی که اوایل [[بلوغ]] برای [[جوان]] روی میدهد؛ که مشت بر دیوار میکوبد و با هر چیزی درگیر میشود و چه بسا که نمیداند چه اتفاق افتاده ولی رویش [[جدید]] و تپش جدیدی را زیر پوست و همراه هر ذره ذره وجودش احساس میکند. | :::::#انفجار نیروهاست. شبیه حالتی که اوایل [[بلوغ]] برای [[جوان]] روی میدهد؛ که مشت بر دیوار میکوبد و با هر چیزی درگیر میشود و چه بسا که نمیداند چه اتفاق افتاده ولی رویش [[جدید]] و تپش جدیدی را زیر پوست و همراه هر ذره ذره وجودش احساس میکند. | ||
::::::این تلقی از [[انسان]]، او را به [[غیب]]، به روز دیگر، به [[الله]] و به [[وحی]] و به [[حجت]] گره میزند و [[انتظار]] را [[تفسیر]] [[جدید]] و عمیقی میکند، که حتی در متن [[رفاه]] و [[عدل]] و در متن سامان و فراغت، [[آدمی]] را بیقرار و [[منتظر]] میسازد و در متن [[نظام]] نوین جهانی و با دستیابی هر فردی به سیستمهای پیشرفته، باز او را به [[غربت]]، به دیوار و حتی به التهاب و [[دلهره]] گره میزند. چون میداند که از این همه [[رفاه]] و عیش و راحت باید جدا شود، که تحول [[نعمتها]] و تحول حالتها را میشناسد و محول الحول و الاحوال<ref>مفاتیح الجنان، دعای تحویل سال.</ref> را میبیند. و همین معنا، اساس گرایش [[انسان]] [[مقتدر]] و دانشمند و مسلط را به [[مذهب]] توضیح میدهد. چون بر فرض حیرتزدایی [[علم]] و اشتغال [[قدرت]] و [[صنعت]]، [[آدمی]] با این امکانات زودتر به محدودهها میرسد و دیوارها را تجربه میکند و احساس [[غربت]] و تنهایی فریادش را بلند مینماید. | ::::::این تلقی از [[انسان]]، او را به [[غیب]]، به روز دیگر، به [[الله]] و به [[وحی]] و به [[حجت]] گره میزند و [[انتظار]] را [[تفسیر]] [[جدید]] و عمیقی میکند، که حتی در متن [[رفاه]] و [[عدل]] و در متن سامان و فراغت، [[آدمی]] را بیقرار و [[منتظر]] میسازد و در متن [[نظام]] نوین جهانی و با دستیابی هر فردی به سیستمهای پیشرفته، باز او را به [[غربت]]، به دیوار و حتی به التهاب و [[دلهره]] گره میزند. چون میداند که از این همه [[رفاه]] و عیش و راحت باید جدا شود، که تحول [[نعمتها]] و تحول حالتها را میشناسد و محول الحول و الاحوال<ref>مفاتیح الجنان، دعای تحویل سال.</ref> را میبیند. و همین معنا، اساس گرایش [[انسان]] [[مقتدر]] و دانشمند و مسلط را به [[مذهب]] توضیح میدهد. چون بر فرض حیرتزدایی [[علم]] و اشتغال [[قدرت]] و [[صنعت]]، [[آدمی]] با این امکانات زودتر به محدودهها میرسد و دیوارها را تجربه میکند و احساس [[غربت]] و تنهایی فریادش را بلند مینماید. | ||
::::::ریشه سوم [[انتظار]] در دعوتها و هدایتهایی است که مستمر و در قطعه قطعه زمان و فصل فصل [[تاریخ]]، آدمهایی را بیدار میکند و صدا میزند و به [[دیدار]] میرساند و از جام [[ملاقات]] سرشار میسازد. این [[سنت]] خداست که در متن [[غفلت]]، [[صیحه]] [[بیداری]] و فریاد [[دعوت]] بلند شود. شما میبینید که در متن گرایشهای [[الحادی]] و مادی، کششهای جدیدی شکل گرفته و [[آدمی]] با طرحهایی از قدرتهای [[روح]] و روان و یا گوشههایی از روابط مجهول و تسخیرهای [[غیر طبیعی]] و نمودهایی از [[توانمندی]] [[انسان]] آشنا میشود که هنوز بودش را نمیشناسد ولی از نمودش و از آثارش میتواند | ::::::ریشه سوم [[انتظار]] در دعوتها و هدایتهایی است که مستمر و در قطعه قطعه زمان و فصل فصل [[تاریخ]]، آدمهایی را بیدار میکند و صدا میزند و به [[دیدار]] میرساند و از جام [[ملاقات]] سرشار میسازد. این [[سنت]] خداست که در متن [[غفلت]]، [[صیحه]] [[بیداری]] و فریاد [[دعوت]] بلند شود. شما میبینید که در متن گرایشهای [[الحادی]] و مادی، کششهای جدیدی شکل گرفته و [[آدمی]] با طرحهایی از قدرتهای [[روح]] و روان و یا گوشههایی از روابط مجهول و تسخیرهای [[غیر طبیعی]] و نمودهایی از [[توانمندی]] [[انسان]] آشنا میشود که هنوز بودش را نمیشناسد ولی از نمودش و از آثارش میتواند بهره بگیرد و استفاده ببرد. | ||
::::::در [[تاریخ]]، در متن [[انکار]] [[معاد]] و [[رستاخیز]]، بازگشت [[اصحاب کهف]] مطرح میشود و امروز هم به [[شهادت]] دایرة المعارف<ref>فرهنگ کتاب دنیا، سال انتشار ۱۹۶۷، ذیل لغت بانوی ما فاطیما.</ref>، در پرتقال [[شهر]] فاطیما شکل میگیرد، که هفتاد سال پیش و در هنگامه مارکسیسم و [[الحاد]]<ref>سال ۱۹۱۷، سال انقلاب اکتبر.</ref>، شبحی سفید پوش چوپانهایی را به ساختن معبدی شفا دهنده [[دستور]] میدهد و با پشتگوش اندازی واتیکان [[عاقبت]] با هفده سال تأخیر بنای معبدی گذاشته میشود که بزرگترین اجتماعات و همایش کاتولیکها در آنجا برگزار میشود و هر سال از سیزدهم [[ماه]] می تا سه روز، کیلومترها راه را با زانو طی میکنند تا به معبد [[فاطمه]] دختر [[محمد]] برسند و شفا بگیرند. این رگههای [[دعوت]] در متن [[غفلت]] و این جلوههای [[هدایت]] در [[دل]] دیجور شبهای ضلال و ظلمات، ریشه [[انتظار]] را آبیاری مینماید و بارور میسازد. | ::::::در [[تاریخ]]، در متن [[انکار]] [[معاد]] و [[رستاخیز]]، بازگشت [[اصحاب کهف]] مطرح میشود و امروز هم به [[شهادت]] دایرة المعارف<ref>فرهنگ کتاب دنیا، سال انتشار ۱۹۶۷، ذیل لغت بانوی ما فاطیما.</ref>، در پرتقال [[شهر]] فاطیما شکل میگیرد، که هفتاد سال پیش و در هنگامه مارکسیسم و [[الحاد]]<ref>سال ۱۹۱۷، سال انقلاب اکتبر.</ref>، شبحی سفید پوش چوپانهایی را به ساختن معبدی شفا دهنده [[دستور]] میدهد و با پشتگوش اندازی واتیکان [[عاقبت]] با هفده سال تأخیر بنای معبدی گذاشته میشود که بزرگترین اجتماعات و همایش کاتولیکها در آنجا برگزار میشود و هر سال از سیزدهم [[ماه]] می تا سه روز، کیلومترها راه را با زانو طی میکنند تا به معبد [[فاطمه]] دختر [[محمد]] برسند و شفا بگیرند. این رگههای [[دعوت]] در متن [[غفلت]] و این جلوههای [[هدایت]] در [[دل]] دیجور شبهای ضلال و ظلمات، ریشه [[انتظار]] را آبیاری مینماید و بارور میسازد. | ||
::::::این همه کتابها و داستانهای [[ملاقات]] با مردی که خصوصیت مهدیِ [[فاطمه]] را دارد و یا مردانی که با او هستند و از او | ::::::این همه کتابها و داستانهای [[ملاقات]] با مردی که خصوصیت مهدیِ [[فاطمه]] را دارد و یا مردانی که با او هستند و از او بهره میگیرند، از این [[هدایت]] و [[دعوت]] حکایت مینماید»<ref>[[علی صفائی حائری|صفائی حائری؛ علی]]، [[تو میآیی (کتاب)|تو میآیی]]، ص 14 -18.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛}} | {{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛}} |