تشبه به خدا در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'امکان پذیر' به 'امکانپذیر'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس== {{یادآوری پانویس}}' به '==پانویس== ') |
جز (جایگزینی متن - 'امکان پذیر' به 'امکانپذیر') |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = تشبه به خدا | |||
| عنوان مدخل = [[تشبه به خدا]] | |||
| مداخل مرتبط = [[تشبه به خدا در حدیث]] - [[تشبه به خدا در اخلاق اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = تشبه به خدا (پرسش) | |||
}} | |||
{{ | == مقدمه == | ||
< | * ناگفته پیداست که [[خداوند متعال]] در ذات، هیچ شبیهی ندارد. [[قرآن کریم]] بارها بر این نکته تأكید و [[ساحت]] [[مقدس]] او را از مشابهت با مخلوقات [[تنزیه]] کرده است؛ {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref> «پدیدآورنده آسمانها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفتهایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون میگرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>. بنابراین منظور از [[تشبه به خدا]]، تشبه محور صفتهاست. در این زمینه نیز توجه به این نکته ضروری است که صفتهای [[حضرت حق]] عين ذات او و بینهایت است. | ||
* بنابراین، برای موجود ممکنی مثل [[انسان]]، رسیدن به کنه صفتهای الاهی امکانپذیر نیست. [[انسان]] میتواند با [[تهذیب]] و [[تزکیه]]، صفتهای خود را به صفتهای [[حضرت حق]] نزدیک کند. در محور [[اخلاق]] منظور از تشبه این است که [[انسان]]، به [[نیکیها]] آراسته شود و [[اعمال نیک]] را به [[دلیل]] [[نیکی]] و [[شایستگی]] انجام دهد. * توضیح مطلب اینکه، [[انسان]] [[خالق]] [[اعمال]] خویش است و [[خداوند]] [[خالق]] کائنات. [[آفرینش]] [[خداوند متعال]] بر مبنای جلب [[منفعت]] و دفع ضرر صورت نمیگیرد. [[خداوند]] [[کار نیک]] انجام میدهد؛ چون [[کار نیک]] است. او نه محتاج منفعتی است که با آفریدن موجودات به آن دست یابد، نه در معرض زیانی که بخواهد آن را از خود دور کند. [[آفرینش]] [[خدای تعالی]] حتی برای سود رساندن به مخلوقات هم نیست. | |||
< | * بنابراین اگر [[انسان]] بخواهد به خالقش شبیه باشد، باید هر [[کار]] [[نیکی]] را به [[دلیل]] [[نیکی]] و پسندیدگی انجام دهد، نه برای جلب [[منفعت]] یا دفع ضرر؛ مثلا در [[عبادت]] به جایی برسد که جز [[رضای خدا]] را نخواهد. کسی که برای [[بهشت]] [[عبادت]] میکند به دنبال جلب [[منفعت]] است، کسی که از [[ترس]] [[جهنم]] [[عبادت]] میکند، درصدد دفع ضرر است. | ||
: | * [[امام حسین]] {{ع}} میفرماید: "گروهی [[خدا]] را با [[طمع]] میپرستند، این، [[عبادت]] تاجران است، گروهی از [[ترس]] [[عبادت]] میکنند، این، [[عبادت]] بردگان است، گروهی هم برای [[شکر]] [[عبادت]] میکنند، این، [[عبادت]] آزادگان و [[برترین]] [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلتُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْأَحْرَارِ وَ هِيَ أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ }}؛ حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۶؛ موسوعة کلمات الامام الحسین {{ع}}، ص۱۸۹۳.</ref> | ||
* این [[سخن]] از [[حضرت امیرالمؤمنين]] {{ع}} نیز [[نقل]] شده است.<ref>على بن محمد لیثی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۵۸؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸.</ref> [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[مقام]] [[مناجات]] با [[خدا]] عرض میکند: "معبودا من تو را از [[ترس]] [[عقاب]] و به [[شوق]] پاداشت [[عبادت]] نمیکنم، بلکه چون دیدم تو [[شایسته]] پرستشی تو را [[عبادت]] کردم"<ref>{{متن حدیث|إِلَهِي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِكَ وَ لاَ طَمَعاً فِي ثَوَابِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص۱۴ و ج۷، ص۱۸۶.</ref> | |||
: < | * [[ابن میثم بحرانی]] در ذیل این [[کلام]] [[شریف]] نوشته است: این [[سخن]] نشان میدهد کرده که آن [[حضرت]] هرچه را غیر خداست، از [[درجه]] اعتبار ساقط کرده و در کنار [[خدا]] چیزی را در نظر نگرفته است و این همان وصول کامل است<ref>ابنمیثم بحرانی، شرح مأة کلمه لامیر المؤمنین، ص۲۱۹.</ref>. | ||
* در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: [[مردم]] به سه صورت [[خدا]] را [[عبادت]] میکنند: گروهی به [[شوق]] [[ثواب]]، این [[عبادت]] [[مردم]] حریص و آزمند است. گروهی از روی [[ترس]] از [[آتش]]، این، [[عبادت]] بردگان است. ولی من [[خدا]] را میپرستم چون دوستش دارم و این [[عبادت]] بزرگان است این [[عبادت]] [[مقام]] [[امن]] است، چون [[خداوند عزوجل]] فرموده است: {{متن قرآن|وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ}}<ref>«و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند» سوره نمل، آیه ۸۹.</ref> و فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref> هرکس [[خدا]] را [[دوست]] بدارد، [[خدا]] دوستش دارد و هرکس [[خدا]] دوستش بدارد، در [[امان]] خواهد بود"<ref>علی بن حسین صدوق، امالی، ص۹۲.</ref>. | |||
== | == مقدمات [[تشبه به خالق]] == | ||
* | * [[تشبه به خالق]]، [[کمال نهایی]] [[انسان]] و ثمره اصلی [[تهذیب نفس]] است؛ بنابراین ناگفته پیداست، [[تهذیب نفس]] مقدمه رسیدن به تشبه است، با این حال به دلیل اهمیت این بحث، درباره مقدمات تشبه درنگ بیشتری میکنیم. | ||
* [[تشبه به خالق]]، عالیترین مقامی است که [[انسان]] میتواند به آن دست یابد. سایر [[کمالات]]، هریک به نوعی مقدمه رسیدن به این [[مقام]] بلند است به همین [[دلیل]] هر عاقلی که آن را [[تصور]] کند، آن را برای خود [[آرزو]] میکند. | |||
* از طرفی دیگر کسانی که به نوعی در این راه قدم گذاشته و خود را به آن [[مقام]] شامخ نزدیک کردهاند، مورد [[احترام]] و [[غبطه]] همه مردماناند،؛ بنابراین، در هر زمانی کسانی پیدا میشوند که ادعای وصول میکنند؛ ولی باید توجه داشت که اولاً هر ادعایی [[مطابق واقع]] نیست. بسا مدعیانی که نه تنها در راه رسیدن به [[مقام]] تشبه نیستند، بلکه در راستای [[مخالف]]، با سرعت بهسوی درکات حیوانیت میتازند. | |||
* و اگر بگوییم ادعای وصول در زمینه [[معرفت]]، [[بهترین]] [[دلیل]] بر بیمعرفتی است، [[سخن]] گزافی نگفتهایم! | |||
* ثانياً، کسی با آرزوی تنها به مرتبه رفيع خداگونگی نمیرسد. اکثر [[مردم]] با آنکه میخواهند خداگونه باشند، در مرز [[آرزو]] توقیف کردهاند؛ چرا که رسیدن به این [[مقام]] بلند بدون طی مقدمات ممکن نیست، پاکسازی درون از صفتهایی [[ناپسند]] و کثافات [[مادیت]] و آلودگیهای حیوانی، یکی از مقدمات این [[مقام]] است، [[تعذیب]] سر و [[تطهیر]] درون است، آن هم نه بهصورت مقطعی و موقت و نه به رسم [[گزینش]] و [[تبعیض]] صفتها، بلکه باید بهطور مطلق و به شیوه عموم، همه [[بدیها]] را از [[نفس]] خود براند و پیوسته مراقب باشد که نقطه سیاهی بر صفحه [[قلب]] ننشیند. | |||
* | * مقدمه دیگر، تحصیل صفتهای [[پسندیده]] است. راندن [[بدیها]] از [[ملک]] [[نفس]] [[کافی]] نیست. بهجای هر صفت بد باید یک صفت [[پسندیده]] بنشیند. هر [[خوی]] حیوانی که از [[خانه]] [[دل]] [[پاک]] میشود، باید یک [[خلق]] [[انسانی]] جای آن را پر کند و سوم اینکه رشته تعلیق به [[دنیا]] را پاره کند، نه به این معنی که از مواهب [[دنیوی]] استفاده نکند؛ چون [[محرومیت]] از [[دنیا]] نع ممکن است نه مطلوب [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref>. | ||
* | * [[دنیا]] به خودی خود مهد [[تربیت نفوس]] قدسی، برای کسب [[مقامات]] عالی و مزرعه [[آخرت]] است و هم از این رو در نزد ارباب [[معرفت]] و رهروان راه [[آخرت]]، از [[بهترین]] جلوهگاههای وجود و [[بهترین]] [[عوالم]] است <ref>سید روحالله الموسوی خمینی، چهل حدیث، ص۱۰۲.</ref> بدون [[دنیا]] و بهرهمندی از مواهب آن [[اطاعت از خدا]] و رسیدن به سرای [[آخرت]] ممکن نیست. [[پیامبر گرامی اسلام]] میفرماید: "برای رسیدن به [[آخرت]]، [[دنیا]] خوب [[یاوری]] است"<ref>{{متن حدیث|نِعْمَ اَلْعَوْنُ عَلَى اَلْآخِرَةِ اَلدُّنْيَا}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۳۶؛ حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۹۶.</ref> | ||
* و میفرماید: "در راه [[فرمانبرداری از خدا]]، [[مال]] خوب [[یاوری]] است"<ref>{{متن حدیث|نعم العون علی طاعه الله المال}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۵، ص۷۹؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۶.</ref> | |||
* بنابراین منظور از [[تعلق به دنیا]]، این است که [[دنیا]] [[هدف]] [[انسان]] باشد، به طوری که تمام همش مصروف بهرهوری از مواهب زودگذر و ناپایدار این جهانی گردد و چنان به این بهرهها وابسته شود که به هنگام [[انتخاب]]، نتواند [[رضای خدا]] را بر بهرههای [[دنیوی]] ترجیح دهد؛ هر چند که خود جز اندکی از [[دنیا]] بهرهمند نباشد. [[تعلق به دنیا]] به این معنی ریشه همه [[گناهان]] است و هم از این رو [[پیامبر گرامی اسلام]] میفرماید: "[[دنیادوستی]]، ریشه هرگناه است"<ref>{{متن حدیث|حُبُّ اَلدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۳۱؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۰۸.</ref> | |||
* و میفرماید: "[[دنیا]] و آنچه در آن است از [[رحمت خدا]] دور است"<ref>{{متن حدیث|اَلدُّنْيَا مَلْعُونَةٌ مَلْعُونٌ مَا فِيهَا}}؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۴، ص۱۰۵؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۳، ص۱۵۸.</ref> | |||
* کسی که به این صورت وابسته به [[دنیا]] باشد، نمیتواند از [[تشبه به خدا]] [[سخن]] بگوید وگرنه خود را [[استهزا]] کرده است. برای خداگونه شدن باید این [[وابستگی]] را حذف کرد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص ۸۸-۹۵.</ref>. | |||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
* [[پرونده:1100246.jpg|22px]] [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|'''اخلاق الاهی ج۱''']] | * [[پرونده:1100246.jpg|22px]] [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|'''اخلاق الاهی ج۱''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:تشبه به خدا]] | [[رده:تشبه به خدا]] |