ارتباط با شیعیان در سیره اهل بیت: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'قطع' به 'قطع'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
جز (جایگزینی متن - 'قطع' به 'قطع') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
===[[حمایت]] و [[پشتیبانی مالی از شیعیان]] و [[مستضعفان]]=== | ===[[حمایت]] و [[پشتیبانی مالی از شیعیان]] و [[مستضعفان]]=== | ||
یکی از مهمترین مسائل مورد توجه [[پیشوایان معصوم]]، توجه به وضع [[محرومان]] و مستضعفان در [[جامعه اسلامی]] بوده است و البته این امر به طور کلی از مهمترین [[اهداف پیامبران]] [[الهی]] و [[پیروان]] راه [[حق]] نیز به شمار میآید. [[کتب حدیثی]] و [[تاریخی]] موارد فراوانی از اهتمام [[انبیای گذشته]] به وضع محرومان و مستضعفان بیان کردهاند<ref>در روایات آمده است وقتی سلیمان بن داود به مستمندان میرسید، با آنان مینشست و خود را از آنان میخواند و یا در روایتی از امام صادق{{ع}} میخوانیم چون حضرت عیسی میخواست با یارانش وداع کند، به آنان درباره توجه به وضع مردم ناتوان و محروم، سفارش و از همنشینی و همراهی با ظالمان و ستمگران پرهیز میداد (ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۸۳ و ج۹۶، ص۲۱۴؛ مسعود بن عیسی ورام، تنبیه الخواطر، ج۱، ص۱۰۴).</ref> اما درباره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} نمونههای بیشتری در این زمینه در [[اختیار]] داریم. [[خداوند متعال]] نیز به [[رسول]] خود در رسیدگی به امور و [[مشکلات]] محرومان و مستضعفان سفارش ویژهای داشته است<ref>خداوند در شب معراج به پیامبر{{صل}} فرمود: ای احمد! دوست داشتن خدا، دوست داشتن فقیران و نزدیک شدن به ایشان است. پیامبر پرسید: آنان چه کسانی هستند؟ خداوند پاسخ داد: کسانی که به اندک خشنودند و بر گرسنگی شکیبا هستند. از گرسنگی شکایت نمیکنند، دروغ نمیگویند و بر پروردگارشان خشم نمیگیرند، از آنچه از دست میدهند، افسرده نبوده و به آنچه به دست میآورند شادمان نیستند. ای احمد! دوست داشتن من، دوست داشتن فقیران است به آنان نزدیک شو، تا تو را به خود نزدیک کنم. فقیران دوستان من هستند. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۷ ص۲۳؛ ابو محمد حسین بن محمد دیلمی، ارشادالقلوب، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۱.</ref>. بر همین اساس [[ائمه اطهار]]{{عم}} نیز بر طبق [[سنت رسول خدا]]{{صل}} در این زمینه عمل میکردند؛ به ویژه آنکه در عصر [[حاکمیت]] [[حاکمان جور]]، [[شیعیان]] به عنوان مجموعه [[مخالف]] با [[حاکمان]] [[طاغوت]] شناخته شده و از سوی آنان تنگناهای شدید [[مالی]] و [[سیاسی]] قرار میگرفتند. عدهای در [[زندان]]، تعدادی در [[تبعید]] و گروهی فراری بودند و جیره و [[حقوق]] ماهیانه آنها از [[بیتالمال]] [[مسلمانان]] | یکی از مهمترین مسائل مورد توجه [[پیشوایان معصوم]]، توجه به وضع [[محرومان]] و مستضعفان در [[جامعه اسلامی]] بوده است و البته این امر به طور کلی از مهمترین [[اهداف پیامبران]] [[الهی]] و [[پیروان]] راه [[حق]] نیز به شمار میآید. [[کتب حدیثی]] و [[تاریخی]] موارد فراوانی از اهتمام [[انبیای گذشته]] به وضع محرومان و مستضعفان بیان کردهاند<ref>در روایات آمده است وقتی سلیمان بن داود به مستمندان میرسید، با آنان مینشست و خود را از آنان میخواند و یا در روایتی از امام صادق{{ع}} میخوانیم چون حضرت عیسی میخواست با یارانش وداع کند، به آنان درباره توجه به وضع مردم ناتوان و محروم، سفارش و از همنشینی و همراهی با ظالمان و ستمگران پرهیز میداد (ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۸۳ و ج۹۶، ص۲۱۴؛ مسعود بن عیسی ورام، تنبیه الخواطر، ج۱، ص۱۰۴).</ref> اما درباره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} نمونههای بیشتری در این زمینه در [[اختیار]] داریم. [[خداوند متعال]] نیز به [[رسول]] خود در رسیدگی به امور و [[مشکلات]] محرومان و مستضعفان سفارش ویژهای داشته است<ref>خداوند در شب معراج به پیامبر{{صل}} فرمود: ای احمد! دوست داشتن خدا، دوست داشتن فقیران و نزدیک شدن به ایشان است. پیامبر پرسید: آنان چه کسانی هستند؟ خداوند پاسخ داد: کسانی که به اندک خشنودند و بر گرسنگی شکیبا هستند. از گرسنگی شکایت نمیکنند، دروغ نمیگویند و بر پروردگارشان خشم نمیگیرند، از آنچه از دست میدهند، افسرده نبوده و به آنچه به دست میآورند شادمان نیستند. ای احمد! دوست داشتن من، دوست داشتن فقیران است به آنان نزدیک شو، تا تو را به خود نزدیک کنم. فقیران دوستان من هستند. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۷ ص۲۳؛ ابو محمد حسین بن محمد دیلمی، ارشادالقلوب، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۱.</ref>. بر همین اساس [[ائمه اطهار]]{{عم}} نیز بر طبق [[سنت رسول خدا]]{{صل}} در این زمینه عمل میکردند؛ به ویژه آنکه در عصر [[حاکمیت]] [[حاکمان جور]]، [[شیعیان]] به عنوان مجموعه [[مخالف]] با [[حاکمان]] [[طاغوت]] شناخته شده و از سوی آنان تنگناهای شدید [[مالی]] و [[سیاسی]] قرار میگرفتند. عدهای در [[زندان]]، تعدادی در [[تبعید]] و گروهی فراری بودند و جیره و [[حقوق]] ماهیانه آنها از [[بیتالمال]] [[مسلمانان]] قطع میشد. از اینرو ائمه اطهار{{عم}} با اهتمام بیشتری در این موارد عمل میکردند و برخلاف [[خفقان]]، تنگناها و محدودیتهای موجود، برای [[حفظ]] [[شیعه]]، تا حد امکان [[مشکلات]] مالی و [[اقتصادی]] ایشان را برطرف میکردند تا شیعه و [[مذهب تشیع]] از خطر [[سقوط]] و نابودی محفوظ بماند؛ البته این کار را با حفظ تمام جوانب [[احتیاط]] و لطمه نخوردن به [[آبرو]] و حیثیت شیعیان و [[مستمندان]] انجام میدادند. چنان که در مورد [[امام حسین]]، [[امام سجاد]]، [[امام صادق]]{{عم}} و دیگر [[امامان معصوم]]{{عم}}<ref>ر.ک: محسن الامین عاملی، اعیانالشیعه، ج۱، ص۵۸۰، ۶۶۳-۶۶۸.</ref> [[نقل]] میکنند هنگامی که شب فرا میرسید و هوا تاریک میشود، به طور ناشناس انبانی حاوی [[غذا]] و [[پول]] بر دوش خود حمل کرده و به درب [[خانه]] مستمندان میآمدند و این آذوقهها را میان آنان تقسیم میکردند. گاهی مستمندان ایشان را نمیشناختند و بعد از [[رحلت]] آن [[امام]]، متوجه این موضوع میشدند<ref>شبی فقیری به نام حارث به محضر علی{{ع}} آمد و در میان گفتوگو، ابراز نیاز کرد اما پیش از آنکه نیاز خود را بازگوید، حضرت برخاست و چراغ را خاموش کرد سپس با مهربانی به حارث فرمود: چراغ را خاموش کردم تا بدون ملاحظه و اظهار شرمندگی هر چه در دل داری بگویی و من خواری احتیاج را در چهره تو نبینم. اکنون نیازت را بگو (ر.ک: ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۵۹).</ref>. چنان که پس از [[شهادت امام سجاد]]{{ع}} معلوم شد که صد خانوار در [[شهر مدینه]] از [[انفاق]] و کمکهای آن [[حضرت]] [[زندگی]] میکردند<ref>ابن عایشه میگوید: از مردم مدینه شنیدم که میگفتند ما صدقه پنهانی را هنگامی از دست دادیم که علی بن الحسین{{ع}} درگذشت (ر.ک: علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ص۲۶۹؛ ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۳، ص۱۳۶؛ ابوجعفر محمد بن علی ابنشهر آشوب مازندرانی، مناقب آلابیطالب{{عم}}، ص۱۵۳).</ref>. ایشان شبهنگام انبانهای [[غذا]] را بر پشت خود بر میداشت و به [[خانه]] [[مستمندان]] میرفت و میان آنان توزیع میکرد. به نوشته منابع مختلف [[شیعی]] و [[سنی]] آنقدر انبانهای غذا را بر پشت [[مبارک]] خود حمل میکرد که پس از [[شهادت]] و در هنگام [[غسل]] [[بدن]] [[مطهر]] آن بزرگوار، آثار کبودی بر پشت ایشان نمایان بود<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ص۱۳۶؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ص۲۶۹.</ref>. | ||
همانگونه که اشاره شد این کمکها و حمایتهای [[مالی]] [[ائمه]]{{عم}} از بینوایان و به طور خاص [[حمایت]] مالی از مستمندان [[شیعه]]، افزون بر نیکبودن ذات این عمل برای [[حفظ]] [[شیعیان]]، مانع از [[فروپاشی]] [[تشیع]] بود، زیرا این [[اقدام]] ائمه{{عم}} مانع از آن میشد که آنان زیر بار فشار مالی، جذب دستگاه [[بنیامیه]] یا [[بنیعباس]] شوند. چنانکه در منابع آمده است، در [[زمان]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} [[ابوطاهر بن بلال]] یک سال به [[حج]] مشرف شد و در [[مراسم حج]] [[مشاهده]] کرد [[علی بن جعفر]]<ref>علی بن جعفر از دوستداران صمیمی و یاران خاص و مورد اعتماد امام هادی و امام عسکری{{عم}}، و از کارگزاران آن دو بزرگوار بوده است. وی به جرم نمایندگی از طرف امام هادی، توسط متوکل عباسی مدتی به زندان افتاد و پس از آزادی، به امر امام به مکه رفت و در آنجا مقیم شد و از همانجا دستورات امام را اجرا میکرد (ر.ک: ابیجعفر محمد بن الحسن طوسی، الغیبة، ص۲۱۲؛ اسدالله مامقانی، تنقیح المقال فی احوال الرجال، ج۲، ص۲۷۱ و ۲۷۲؛ ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، ص۵۲۳ و ۶۰۷).</ref> مبالغ هنگفتی [[انفاق]] میکند. وقتی از [[حج]] بازگشت، آنچه دیده بود به [[امام]] گزارش کرد. [[امام حسن عسکری]]{{ع}} در پاسخ او فرمود: ما خود [[دستور]] داده بودیم صدهزار [[دینار]] به وی بدهند تا انفاق کند، پس از این جریان [[علی بن جعفر]] دوباره به [[حضور امام]] شرفیاب شد و سی هزار دینار دیگر به دستور [[حضرت]] به وی پرداخت شد<ref>ابیجعفر محمد بن الحسن طوسی، الغیبه، ص۲۱۲.</ref>. | همانگونه که اشاره شد این کمکها و حمایتهای [[مالی]] [[ائمه]]{{عم}} از بینوایان و به طور خاص [[حمایت]] مالی از مستمندان [[شیعه]]، افزون بر نیکبودن ذات این عمل برای [[حفظ]] [[شیعیان]]، مانع از [[فروپاشی]] [[تشیع]] بود، زیرا این [[اقدام]] ائمه{{عم}} مانع از آن میشد که آنان زیر بار فشار مالی، جذب دستگاه [[بنیامیه]] یا [[بنیعباس]] شوند. چنانکه در منابع آمده است، در [[زمان]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} [[ابوطاهر بن بلال]] یک سال به [[حج]] مشرف شد و در [[مراسم حج]] [[مشاهده]] کرد [[علی بن جعفر]]<ref>علی بن جعفر از دوستداران صمیمی و یاران خاص و مورد اعتماد امام هادی و امام عسکری{{عم}}، و از کارگزاران آن دو بزرگوار بوده است. وی به جرم نمایندگی از طرف امام هادی، توسط متوکل عباسی مدتی به زندان افتاد و پس از آزادی، به امر امام به مکه رفت و در آنجا مقیم شد و از همانجا دستورات امام را اجرا میکرد (ر.ک: ابیجعفر محمد بن الحسن طوسی، الغیبة، ص۲۱۲؛ اسدالله مامقانی، تنقیح المقال فی احوال الرجال، ج۲، ص۲۷۱ و ۲۷۲؛ ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، ص۵۲۳ و ۶۰۷).</ref> مبالغ هنگفتی [[انفاق]] میکند. وقتی از [[حج]] بازگشت، آنچه دیده بود به [[امام]] گزارش کرد. [[امام حسن عسکری]]{{ع}} در پاسخ او فرمود: ما خود [[دستور]] داده بودیم صدهزار [[دینار]] به وی بدهند تا انفاق کند، پس از این جریان [[علی بن جعفر]] دوباره به [[حضور امام]] شرفیاب شد و سی هزار دینار دیگر به دستور [[حضرت]] به وی پرداخت شد<ref>ابیجعفر محمد بن الحسن طوسی، الغیبه، ص۲۱۲.</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
برخی [[شامیان]] از او پرسیدند: این شخص کیست که اینگونه مورد احترام مردم است. او با [[عصبانیت]] گفت که او را نمیشناسد (در حالی که [[امام]] را میشناخت) در این لحظه فرزدق شاعر که پیوند دوستانه و تنگاتنگی با [[خاندان رسالت]] داشت، حاضر بود و اشعاری در توصیف و معرفی امام سجاد{{ع}} سرود با این مضمون که: | برخی [[شامیان]] از او پرسیدند: این شخص کیست که اینگونه مورد احترام مردم است. او با [[عصبانیت]] گفت که او را نمیشناسد (در حالی که [[امام]] را میشناخت) در این لحظه فرزدق شاعر که پیوند دوستانه و تنگاتنگی با [[خاندان رسالت]] داشت، حاضر بود و اشعاری در توصیف و معرفی امام سجاد{{ع}} سرود با این مضمون که: | ||
این مرد، کسی است که سنگریزههای [[مکه]] جای پای او را میشناسند، [[خانه کعبه]] او را میشناسد، بیابانهای [[حجاز]] او را میشناسند و...<ref>این قصیده زیبا بیش از چهل بیت است که در منابع مختلف آمده است: علی بن عیسی اربلی، کشفالغمة، ج۲، ص۲۶۸؛ عباس قمی، منتهی الآمال، ج۲، ص۲۲.</ref>. | این مرد، کسی است که سنگریزههای [[مکه]] جای پای او را میشناسند، [[خانه کعبه]] او را میشناسد، بیابانهای [[حجاز]] او را میشناسند و...<ref>این قصیده زیبا بیش از چهل بیت است که در منابع مختلف آمده است: علی بن عیسی اربلی، کشفالغمة، ج۲، ص۲۶۸؛ عباس قمی، منتهی الآمال، ج۲، ص۲۲.</ref>. | ||
هشام از این اشعار آنچنان عصبانی شد که [[دستور]] داد [[مستمری]] [[فرزدق]] را از [[بیتالمال]] | هشام از این اشعار آنچنان عصبانی شد که [[دستور]] داد [[مستمری]] [[فرزدق]] را از [[بیتالمال]] قطع کرده و او را دستگیر و [[تبعید]] کنند. پس از این جریان [[امام سجاد]]{{ع}} به [[دلجویی]] از او پرداخت و مبلغ ۱۲۰۰۰ [[درهم]] نیز برای او فرستاد<ref>علی بن عیسی اربلی، کشفالغمة، ج۲، ص۲۶۹؛ عباس قمی، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۲۶.</ref>.<ref>[[محمد ملکزاده|ملکزاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]، ص ۱۳۳.</ref> | ||
===[[اعلام برائت ظاهری از دوستان]] برای [[حفظ جان]] ایشان=== | ===[[اعلام برائت ظاهری از دوستان]] برای [[حفظ جان]] ایشان=== |