ویژگی‌های خلیفة الله در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اسم اعظم الهی' به 'اسم اعظم الهی'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[))
جز (جایگزینی متن - 'اسم اعظم الهی' به 'اسم اعظم الهی')
خط ۱۹: خط ۱۹:
===[[ولایت تکوینی]]===
===[[ولایت تکوینی]]===
بر اساس روایاتی که پیش‌تر [[نقل]] شد، [[خلافت الهی]] که از [[حضرت آدم]]{{ع}} آغاز شده، به [[امامان]]{{عم}} رسیده است؛ از این‌رو، می‌توان تمام آنچه برای [[خلفای الهی]]، در مباحث [[قرآنی]]، ثابت شد، برای ایشان نیز ثابت شده دانست. اگر به [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[توانایی]] [[تصرف]] در کائنات، حتی زنده کردن [[مردگان]]، داده شد، از باب [[مقام]] خلیفة اللهی اوست. [[امام]] [[خلیفة الله]] است و بر اساس [[روایات معتبر]]، [[خداوند متعال]] حتی [[قدرت]] زنده کردن [[مردگان]] را نیز به او می‌دهد؛ چنان‌که به [[خلیفه]] خود، [[حضرت عیسی]]{{ع}} داده بود<ref>ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، {{عربی|باب في أن الأئمة{{عم}} أحيوا الموتى بإذن الله تعالى‏}}، ص۲۷۲-۲۷۴؛ محمد بن یعقوب کلینی، ‌الکافی، ج۳، ص۴۷۹؛ محمد بن جریر طبری (شیعی)، دلائل الامامة، ص۱۳۲؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۹۷؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۰۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۷، ص۷۹.</ref>.
بر اساس روایاتی که پیش‌تر [[نقل]] شد، [[خلافت الهی]] که از [[حضرت آدم]]{{ع}} آغاز شده، به [[امامان]]{{عم}} رسیده است؛ از این‌رو، می‌توان تمام آنچه برای [[خلفای الهی]]، در مباحث [[قرآنی]]، ثابت شد، برای ایشان نیز ثابت شده دانست. اگر به [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[توانایی]] [[تصرف]] در کائنات، حتی زنده کردن [[مردگان]]، داده شد، از باب [[مقام]] خلیفة اللهی اوست. [[امام]] [[خلیفة الله]] است و بر اساس [[روایات معتبر]]، [[خداوند متعال]] حتی [[قدرت]] زنده کردن [[مردگان]] را نیز به او می‌دهد؛ چنان‌که به [[خلیفه]] خود، [[حضرت عیسی]]{{ع}} داده بود<ref>ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، {{عربی|باب في أن الأئمة{{عم}} أحيوا الموتى بإذن الله تعالى‏}}، ص۲۷۲-۲۷۴؛ محمد بن یعقوب کلینی، ‌الکافی، ج۳، ص۴۷۹؛ محمد بن جریر طبری (شیعی)، دلائل الامامة، ص۱۳۲؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۹۷؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۰۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۷، ص۷۹.</ref>.
از سوی دیگر، [[خلیفة الله]] [[علم به اسماء]] را از [[خداوند]] فرا می‌گیرد؛ همان اسمایی که برخورداری از آنها [[توانایی]] [[تصرف]] در کائنات را در [[اختیار]] می‌نهد. [[امامان]] [[پاک]]{{عم}} نیز در بیاناتشان از بهره‌مندی خود از [[اسم اعظم]] [[الهی]] سخن به میان آورده‌اند؛ چنان‌که [[امام باقر]]{{ع}} به [[جابر]] فرمود: "به [[راستی]] [[اسم اعظم]] [[خدا]] ۷۳ حرف است و همانا یک حرف از آن را [[آصف]] داشت و آن را به زبان آورد و [[زمین]] میان او و میان [[تخت بلقیس]] به هم درنوردید تا آن تخت به دستش رسید و سپس [[زمین]] به حال خود برگشت؛ این کار در کمتر از چشم بر هم زدن انجام شد؛ در حالی که ۷۲ حرف از [[اسم اعظم]] نزد ماست و یک حرف از آن مخصوص خداست که برای خویش درعلم [[غیب]] [[برگزیده]] است"<ref>{{متن حدیث|عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} قَالَ: إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلَى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً- وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ حَتَّى تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ وَ نَحْنُ عِنْدَنَا مِنَ الِاسْمِ الْأَعْظَمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۰. گفتنی است، اگرچه این روایت به خودی خود به دلیل وجود شریس الوابشی که مجهول الحال است، معتبر نیست، به همین مضمون، روایات متعدد و مستفیض وجود دارد که از طریق تراکم ظنون، موجب اطمینان نسبی نسبت به صدور این محتوا از ائمه{{عم}} می‌شود. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۰۸-۲۱۷؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰.</ref>.
از سوی دیگر، [[خلیفة الله]] [[علم به اسماء]] را از [[خداوند]] فرا می‌گیرد؛ همان اسمایی که برخورداری از آنها [[توانایی]] [[تصرف]] در کائنات را در [[اختیار]] می‌نهد. [[امامان]] [[پاک]]{{عم}} نیز در بیاناتشان از بهره‌مندی خود از [[اسم اعظم الهی]] سخن به میان آورده‌اند؛ چنان‌که [[امام باقر]]{{ع}} به [[جابر]] فرمود: "به [[راستی]] [[اسم اعظم]] [[خدا]] ۷۳ حرف است و همانا یک حرف از آن را [[آصف]] داشت و آن را به زبان آورد و [[زمین]] میان او و میان [[تخت بلقیس]] به هم درنوردید تا آن تخت به دستش رسید و سپس [[زمین]] به حال خود برگشت؛ این کار در کمتر از چشم بر هم زدن انجام شد؛ در حالی که ۷۲ حرف از [[اسم اعظم]] نزد ماست و یک حرف از آن مخصوص خداست که برای خویش درعلم [[غیب]] [[برگزیده]] است"<ref>{{متن حدیث|عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} قَالَ: إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلَى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً- وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ حَتَّى تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ وَ نَحْنُ عِنْدَنَا مِنَ الِاسْمِ الْأَعْظَمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۰. گفتنی است، اگرچه این روایت به خودی خود به دلیل وجود شریس الوابشی که مجهول الحال است، معتبر نیست، به همین مضمون، روایات متعدد و مستفیض وجود دارد که از طریق تراکم ظنون، موجب اطمینان نسبی نسبت به صدور این محتوا از ائمه{{عم}} می‌شود. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۰۸-۲۱۷؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰.</ref>.
با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان برخورداری از [[ولایت تکوینی]] را یکی دیگر از مؤلفه‌های معنایی [[خلیفة الله]] دانست<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۸۹.</ref>.
با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان برخورداری از [[ولایت تکوینی]] را یکی دیگر از مؤلفه‌های معنایی [[خلیفة الله]] دانست<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۸۹.</ref>.
===[[برخورداری از علم ویژه]]===
===[[برخورداری از علم ویژه]]===
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش