|
|
خط ۴۹: |
خط ۴۹: |
|
| |
|
| جریان حرکت هر مجموعه، در جهت وصول به هدف اصلی و واحد آن، سامان و [[وحدت]] مییابد؛ اما رسیدن به آن، با تحقق اهداف جزئی ممکن میگردد؛ بنابراین پس از بیان هدف اصلی نظام سیاسی اسلام که مقصود و منظور نهایی حرکت را بیان میکند، میتوان به طرح اهداف فرعی پرداخت که زمینهساز تحقق هدف اصلی هستند. | | جریان حرکت هر مجموعه، در جهت وصول به هدف اصلی و واحد آن، سامان و [[وحدت]] مییابد؛ اما رسیدن به آن، با تحقق اهداف جزئی ممکن میگردد؛ بنابراین پس از بیان هدف اصلی نظام سیاسی اسلام که مقصود و منظور نهایی حرکت را بیان میکند، میتوان به طرح اهداف فرعی پرداخت که زمینهساز تحقق هدف اصلی هستند. |
|
| |
| ==هدف اصلی نظام سیاسی اسلام==
| |
| هدف اصلی در نظام سیاسی اسلام، [[توسعه بستر تقرب الهی]] است که تنها [[انسان]] به عنوان جزئی از نظام هستی و [[اشرف مخلوقات]]، مسیر از او {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ}}<ref>«ما از آن خداوندیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> و به سوی او {{متن قرآن|إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«و به سوی او باز میگردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> را طی میکند و منزلگاه نهاییاش، بار یافتن در جوار [[قرب الهی]] خواهد بود. “قرآن [[کریم]]، در بیان این [[حقیقت]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ * فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ}}<ref>«بیگمان پرهیزگاران در بوستانها و (کنار) جویبارانند * در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند» سوره قمر، آیه ۵۴-۴۵.</ref>.
| |
| کمال این [[منزلت]] و موقعیت، مرتبهای است که انسان، [[محبوب]] [[خدا]] قرار گرفته و عمل او، خدائی میشود. [[خدای متعال]] در [[حدیث قدسی]]، خطاب به [[رسول گرامی اسلام]] میفرماید:
| |
| {{متن حدیث|مَا تَقَرَّبَ إِلَيَ عَبْدٌ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۳۵۲.</ref>؛ هیچ بندهای به چیزی محبوبتر از [[فرائض]]، به من نزدیکی پیدا نمیکند و با عمل کردن به [[مستحبات]] ([[نوافل]]) تا آنجا به من نزدیک میشود که [[محبوب]] من قرار میگیرد؛ چون محبوب من شد، من گوش او میشوم که با آن میشنود و چشم او میشوم که با آن میبیند و زبان او میشوم که با آن سخن میگوید و دست او میشوم که با آن اِعمال [[قدرت]] مینماید.
| |
|
| |
| در [[جامعه اسلامی]]، همه چیز در [[خدمت]] تعالی [[انسان]] قرار میگیرد. این تعالی با [[تقرب به خداوند]] حاصل میشود و [[حکومت]] نیز زمینهساز این [[تقرب]] تعالیبخش است.
| |
| البته تحقق این مهم به این معنا نیست که [[اختیار]] و [[آزادی]] [[انسانها]] سلب میشود و [[جبر]] و [[زور]] [[حکومتی]]، همگان را به سمت و سوئی معین میکشاند که اساساً در این صورت؛ [[قربی]] حاصل نمیشود؛ زیرا تقرب در انسان و پذیرش اختیاری [[قرب]]، بیش از آنکه جسمی و [[فکری]] باشد، [[روحی]] است. نزدیکی با [[دوستی]] حاصل میشود و این، [[رفتاری]] [[قلبی]] و پیرو [[اراده]] و [[اختیار انسان]] است؛ بنابراین [[حکومت دینی]] با گسترش ساز و [[کارها]] و شرایط [[انتخاب]] مطلوب و [[تضییق]] و محدودسازی زمینههای آلودهساز، بستر اراده [[خیر]] و انتخاب [[شایسته]] را که منجر به تقرب به خداوند میشود، توسعه میبخشد.
| |
| در مقدمه [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]] آمده است: “هدف از حکومت، [[رشد دادن]] انسان در حرکت به سوی [[نظام]] [[الهی]] است ({{متن قرآن|والی الله المصیر}}) تا زمینه بروز و [[شکوفایی استعدادها]]، به منظور تجلی ابعاد [[خدا]] گونگی انسان، فراهم آید”.
| |
| اما چگونه این [[هدف]] مهم، واقع میشود؟ پاسخ را باید با گذر از مسیر تحقق اهداف فرعی ذیل، جستجو کرد.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۵۹.</ref>
| |
|
| |
|
| ==اهداف فرعی [[نظام سیاسی اسلام]]== | | ==اهداف فرعی [[نظام سیاسی اسلام]]== |