پرش به محتوا

قانون‌مداری: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۷۹۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۱
جز (ویرایش Wasity (بحث) به آخرین تغییری که Jaafari انجام داده بود واگردانده شد)
برچسب: واگردانی
خط ۲۱: خط ۲۱:
امیرالمؤمنین علی{{ع}} تقاضای برادرش [[عقیل]] را که یک صاع گندم از [[بیت‌المال]] بود، با نزدیک کردن قطعه آهنی تفتیده، رد نموده، فرمود: تو از یک قطعه آهنی تفتیده که دست [[انسان]] به [[شوخی]] آن را سرخ کرده، چنین می‌نالی؛ ولی مرا به سوی آتشی فرا می‌خوانی که [[غضب]] خدای [[جبار]] آن را برافروخته است؟
امیرالمؤمنین علی{{ع}} تقاضای برادرش [[عقیل]] را که یک صاع گندم از [[بیت‌المال]] بود، با نزدیک کردن قطعه آهنی تفتیده، رد نموده، فرمود: تو از یک قطعه آهنی تفتیده که دست [[انسان]] به [[شوخی]] آن را سرخ کرده، چنین می‌نالی؛ ولی مرا به سوی آتشی فرا می‌خوانی که [[غضب]] خدای [[جبار]] آن را برافروخته است؟
#واکنش [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} وقتی گردن‌بندی از بیت‌المال را به گردن یکی از دخترانش می‌بیند عبرت‌آموز ضابطه‌گرایان است: به [[نقل]] [[طبری]] با [[سلسله]] [[سند]] از [[ابن ابی رافع]] آن حضرت با [[مشاهده]] گردنبند فرمود: به [[خداوند]] [[سوگند]] دستش را [[قطع]] می‌کنم. ابن ابی رافع می‌گوید عرض کردم یا [[امیرالمؤمنین]]، به [[خدا]] سوگند من آن را به [[مسؤولیت]] خودم به گرن دختر [[برادر]] خود بسته‌ام. آن‌گاه حضرت آرام شد. </ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۷۰.</ref>
#واکنش [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} وقتی گردن‌بندی از بیت‌المال را به گردن یکی از دخترانش می‌بیند عبرت‌آموز ضابطه‌گرایان است: به [[نقل]] [[طبری]] با [[سلسله]] [[سند]] از [[ابن ابی رافع]] آن حضرت با [[مشاهده]] گردنبند فرمود: به [[خداوند]] [[سوگند]] دستش را [[قطع]] می‌کنم. ابن ابی رافع می‌گوید عرض کردم یا [[امیرالمؤمنین]]، به [[خدا]] سوگند من آن را به [[مسؤولیت]] خودم به گرن دختر [[برادر]] خود بسته‌ام. آن‌گاه حضرت آرام شد. </ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۷۰.</ref>
==قانون‌مداری از وظایف شهروندی==
[[التزام به قوانین و مقررات]] از [[وظایف شهروندی]] است. در بیان [[علوی]] میان “[[وفاداری به حکومت]]” و “[[پیروی از زمامدار]]” تفکیک قائل شده است. مهم‌ترین تفاوت آنها این است که “وفاداری به [[حکومت]] و [[بیعت]] با حاکم”، [[پایبندی]] به اصل و اساس حکومت و بیعت با [[حاکم]] است، ولی “اطاعت از حاکم”، پایبندی نسبت به هر یک از [[اوامر]] او و هر کدام از [[قوانین]] حکومت است. امروزه که [[حکومت‌ها]] از “حکومت فرد” به “حکومت قانون” [[تغییر]] کرده‌اند، [[درک]] این معنا آسان‌تر است. “وفاداری به حکومت” غیر از “قبول و [[وفاداری]] به صاحب منصبان” است، چنان‌که تلاش برای “براندازی حکومت” غیر از تلاش برای “کنار زدن افراد از [[منصب]] و جایگزین کردن دیگران به جای آنان” است. در حکومت‌های امروزی فعالیت حزبی در چارچوب قوانین یک [[کشور]] برای [[دستیابی به قدرت]] به رسمیت شناخته شده، اما تلاش برای براندازی یک حکومت و جایگزین کردن [[حکومتی]] دیگر، نه تنها رسمیت ندارد، بلکه [[جرم]] سنگینی است. “پایبندی به قوانین” هرچند یک [[ارزش]] و [[وظیفه]] است، اما “زیر پا نهادن یک قانون” هرگز با جرم “براندازی” یکسان نیست.
به دیگر سخن، “وفاداری”، نسبت به اساس حکومت مطرح می‌شود، ولی “اطاعت”، نسبت به هر یک از فرمان‌ها یا قوانین و مقررات. از این‌رو، اگر کسی در بعضی از موارد، به هر علتی، از یکی از قوانین [[سرپیچی]] کند، لزوماً به معنای “بی‌وفایی نسبت به حکومت و بیعت‌شکنی” نیست. به همین جهت، در [[کلمات امام علی]]{{ع}} [[بیعت‌شکنی]] تخلفی بسیار بزرگ توصیف شده که [[مجازات]] سنگین دارد، در حالی که [[نافرمانی]] از یکی از قوانین، مجازاتی متناسب با اهمیت آن [[قانون]] و [[دستور]] دارد.
اینکه [[فلسفه]] [[حق]] آمریّت حکومت چیست و از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ تأثیری در این بحث ندارد؛ زیرا لازمۀ [[جعل]] این حق برای حکومت از جانب [[خداوند]] یا [[مردم]]، [[الزام]] [[شهروندان]] به [[پیروی]] از اوامر حکومتی است. بدون این الزام جعل حق آمریّت [[لغو]] و [[بیهوده]] خواهد بود. در عین حال، در [[فقه سیاسی]] همان‌گونه که بر [[ولایت]] [[زمامدار]] [[جامعه]] [[دلیل]] اقامه می‌شود، بر [[لزوم]] پیروی از [[احکام]] او و [[پایبندی]] به [[قوانین]] و مقررات نیز به [[دلایل عقلی]]<ref>ر.ک: منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه وفقه الدولة الاسلامیه، ج۱، ص۳۰.</ref> و [[نقلی]]<ref>به عنوان نمونه از قرآن: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹؛ و از روایات: “ابن‌عباس از پیامبر اکرم{{صل}} نقل کرده که حضرت فرمود: {{متن حدیث|اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا لِمَنْ وَلَّاهُ اللَّهُ الْأَمْرَ فَإِنَّهُ‏ نِظَامُ‏ الْإِسْلَامِ‏}}؛ “بشنوید و پیروی کنید از کسی که خداوند به او ولایت امر داده است، زیرا اطاعت از او (یا ولایت امر)، موجب استقرار و نظام بخشیدن و تحقّق اسلام است” (شیخ مفید، مجالس، ص۷).</ref> استناد می‌شود.
افزون بر آن، بقای هر [[حکومت]] و [[اصلاح]] امور هر جامعه‌ای، بدون پایبندی [[مردم]] به قوانین و مقررات، امکان‌پذیر نیست. پایه [[نظم]] و [[امنیت]] و جریان صحیح امور و ایجاد شرایط مناسب برای تأمین [[حقوق]] و [[مصالح مردم]]، بر [[قانون]] [[استوار]] است و قانون، تا زمانی که به [[اجرا]] در نیاید و همگان بدان پایبند نباشند، صِرف وضع و تصویب آن، اثری ندارد.
ناگفته نماند که [[اطاعت]] از [[زمامداران]] [[جامعه]] و پایبندی به قوانین و مقررات در [[جامعه اسلامی]] مطلق و بی‌قید و شرط نبوده و مشروط به شرایطی است. از آن جمله اینکه: زمامداران واجد شرایط بوده و [[شایستگی]] [[تصدی]] [[مناصب]] را داشته باشند<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}} «خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>؛ [[شهروندان]] را به [[نافرمانی خداوند]] فرانخوانند و دستوراتشان [[مطابق با حق]] باشد<ref>{{متن حدیث|لَا طَاعَةَ فِي‏ مَعْصِيَةِ اللَّهِ‏ إِنَّمَا الطَّاعَةُ فِي‏ الْمَعْرُوفِ‏}} نهج‌البلاغه، نامه ۳۸؛ {{متن حدیث|فاسمعوا له و اطیعوا امره فی ما طابق الحق}} (هندی، کنزالعمّال، ج۵، ص۷۹۱).</ref>، به تعبیر دیگر، [[قوانین]] و مقررات مطابق با [[موازین شریعت]] [[الهی]] باشد؛ [[زمامداران]] [[جامعه]] به [[وظایف]] خویش در قبال شهروندان عمل کنند، آنگاه [[انتظار]] [[پیروی]] [[مردم]] را داشته باشند<ref>{{متن حدیث|فَإِذَا فَعَلْتُ‏ ذَلِكَ‏ وَجَبَتْ‏ لِلَّهِ‏ عَلَيْكُمُ النِّعْمَةُ وَ لِي عَلَيْكُمُ الطَّاعَةُ وَ أَلَّا تَنْكُصُوا عَنْ دَعْوَةٍ وَ لَا تُفَرِّطُوا فِي صَلَاحٍ}}؛ “چنان‌که من وظایفم را انجام دادم بر خداوند است که نعمتش را بر شما تمام کند و وظیفه شما نسبت به من اطاعت و پیروی است و اینکه از فرمان حق روبر مگردانید و در کاری که صلاح بدانم، کوتاهی نکنید” (نهج‌البلاغه، نامه ۵۰).</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۳۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش