حسبه در لغت: تفاوت میان نسخهها
←پرسش مستقیم
(←منابع) |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
ایشان که مقوله حسبه را در بحث استدلالی خویش در خصوص [[ولایت فقیه]] مورد [[عنایت]] قرار دادهاند، بر این [[باور]] قرار گرفتهاند که [[دلیل حسبه]] میتواند در عرض سایر [[ادله ولایت فقیه]]، مورد [[استدلال]] قرار گرفته و به [[اثبات]] اختیارات وسیع [[فقیه]] در [[عصر غیبت]] بپردازد. بر این اساس، ایشان پس از استدلال به روش [[عقلی]] و بعد از استدلال به [[روایات]]، استدلال به حسبه را در مرتبه سوم قرار داده و با تبیین حوزه وسیع آن، [[حفظ نظام]]، حراست از مرزها و سرحدات [[کشور]]، [[حفظ]] [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[فرهنگ]] [[جوانان]] از [[تبلیغات]] [[منحرف]] کننده و مقابله با تبلیغات ضد [[اسلامی]] را از آشکارترین مصادیق حسبه نام برده و دستیابی به این اهداف بلند را در سایه [[تشکیل حکومت اسلامی]] میسر دانسته و این گونه نگاشته است: بر فرض [[چشمپوشی]] از ادله ولایت فقیه، بیشک تنها فقهای [[عادل]] کسانیاند که به طور [[یقین]] از نظر شارع صلاحیت [[تصدی]] [[حکومت اسلامی]] را دارند. بنابراین دخالت نظر فقیه و [[لزوم]] [[اذن]] و اجازه او در [[تشکیل حکومت]]، گریزناپذیر است. و با فرض نبود [[فقها]] و یا [[ناتوانی]] آنان، بر [[مسلمانان]] عادل [[واجب]] است که با اجازه فقیه در صورت امکان به تشکیل حکومت اسلامی [[قیام]] و [[اقدام]] نمایند<ref>ر.ک: کتاب البیع، ج۲، ص۶۶۵.</ref><ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۲۶-۲۸.</ref> | ایشان که مقوله حسبه را در بحث استدلالی خویش در خصوص [[ولایت فقیه]] مورد [[عنایت]] قرار دادهاند، بر این [[باور]] قرار گرفتهاند که [[دلیل حسبه]] میتواند در عرض سایر [[ادله ولایت فقیه]]، مورد [[استدلال]] قرار گرفته و به [[اثبات]] اختیارات وسیع [[فقیه]] در [[عصر غیبت]] بپردازد. بر این اساس، ایشان پس از استدلال به روش [[عقلی]] و بعد از استدلال به [[روایات]]، استدلال به حسبه را در مرتبه سوم قرار داده و با تبیین حوزه وسیع آن، [[حفظ نظام]]، حراست از مرزها و سرحدات [[کشور]]، [[حفظ]] [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[فرهنگ]] [[جوانان]] از [[تبلیغات]] [[منحرف]] کننده و مقابله با تبلیغات ضد [[اسلامی]] را از آشکارترین مصادیق حسبه نام برده و دستیابی به این اهداف بلند را در سایه [[تشکیل حکومت اسلامی]] میسر دانسته و این گونه نگاشته است: بر فرض [[چشمپوشی]] از ادله ولایت فقیه، بیشک تنها فقهای [[عادل]] کسانیاند که به طور [[یقین]] از نظر شارع صلاحیت [[تصدی]] [[حکومت اسلامی]] را دارند. بنابراین دخالت نظر فقیه و [[لزوم]] [[اذن]] و اجازه او در [[تشکیل حکومت]]، گریزناپذیر است. و با فرض نبود [[فقها]] و یا [[ناتوانی]] آنان، بر [[مسلمانان]] عادل [[واجب]] است که با اجازه فقیه در صورت امکان به تشکیل حکومت اسلامی [[قیام]] و [[اقدام]] نمایند<ref>ر.ک: کتاب البیع، ج۲، ص۶۶۵.</ref><ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۲۶-۲۸.</ref> | ||
==تعریف حسبه== | |||
[[حسبه]] در لغت همریشه با حساب، [[محاسبه]] و به معنی [[پاداش]] و [[ثواب]] آمده و همچنین به معنی تقدیر و [[تدبیر]] نیز [[تفسیر]] شده است و برخی نیز آن را به معنی شمردن و پنداشتن ذکر کردهاند و در لسان العرب به معانی دیگری چون، پاداش عملی را به [[خدا]] واگذاردن و ثواب آن را از خدا خواستن نیز اطلاق شده است<ref>ر.ک: ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۳۱۴؛ گاه کلمه احتساب و محتسب به معنی اعتراض و تعرض نیز آمده است.</ref>. | |||
حسبه صرفنظر از مفهوم لغوی آن به سه نوع مفهوم اصطلاحی نیز گفته شده است: [[فقهی]]، [[اداری]] و [[حقوقی]] که به ترتیب به توضیح هر کدام از این سه اصطلاح میپردازیم: | |||
*'''اصطلاح فقهی حسبه''': در تفسیر مفهوم اصطلاح فقهی حسبه، [[اختلاف]] نظر دیده میشود که برخی لفظی و برخی دیگر مفهومی و اصولی میباشد: | |||
#حسبه عملی است که به صورت فردی و یا گروهی برای انجام [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] انجام میگیرد. حسیه به این معنی، امری جز عمل به [[واجب کفایی]] امر به معروف و نهی از منکر نیست<ref>ر.ک: ابویعلی فرّاء، الاحکام السلطانیه، ص۲۸۴؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۲۴۰؛ شهید اول، کتاب الدروس، ص۱۶۴.</ref>؛ | |||
#حسبه عمل [[سازمان]] یافتهای است که با استفاده از یک سازمان و نوعی برنامه مدوّن و بر اساس اهداف خاص، انجام دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر را عهدهدار میگردد؛ | |||
#حسبه به معنی جامع و شامل [[جهاد]]، [[امر به معروف]]، [[نهی از منکر]]، حدود و [[قصاص]] میباشد. چنانکه از ظاهر عبارت [[فیض کاشانی]] در کتاب [[الوافی]] در ابواب نامبرده استفاده میشود که با اطلاق کتاب الحسبه موارد مذکور را منظور داشته است<ref>ر.ک: کتاب الوافی، ج۱۵، ص۲۵، چ مکتبه الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، اصفهان.</ref>؛ | |||
#حسبه به معنی عام، شامل هر عمل مشروعی که از جانب خدا مقرر گردیده است مانند [[اذان]]، اقامه، ادای [[شهادت]] و سایر [[عبادات]] [[شرعی]] عام. به همین لحاظ به [[قضاوت]] نیز [[حسبه]] اطلاق گردیده است<ref>ر.ک: تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، واژه حسبه.</ref>؛ | |||
#حسبه عبارت از امور [[قربی]] است که مورد نیاز [[عامه]] [[مردم]] و [[جامعه]] بوده و در [[شرع]] متصدی خاصی بر آن [[تعیین]] نشده است<ref>ر.ک: امام خمینی، کتاب البیع، ج۱، ص۴۹۷؛ آیت الله خویی، التنقیح، الاجتهاد و التقلید، ص۴۲۳.</ref>؛ | |||
#حسبه نظامی است که در مورد متهم به [[ارتکاب جرم]] که معترف باشد جاری است و در صورت [[انکار]] و یا احتیاج به [[شاهد]] و [[ادله]] دیگر [[اثبات]] دعوا، رسیدگی به آن از حوزه [[مسؤولیت]] [[محتسب]] خارج میباشد<ref>ر.ک: ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۲۴۰-۲۴۱؛ ابویعلی فرّاء، الاحکام السلطانیه، ص۲۸۴؛ ابن الاخوه، معالم القربة، ص۵۴ و بعد.</ref>؛ | |||
#حسبه عبارت است از [[الزام]] افراد به ایفای [[حقوقی]] و کمک آنان به استیفای [[حقوق]] خویش، در مواردی که نیاز به [[اجتهاد]]، [[شهادت]] و ادله اثبات دعوا و قضاوت ندارد<ref>ر.ک: کتاب الوافی، ج۱۵، پاورقی ص۲۵.</ref>؛ | |||
#حسبه نوعی [[وظیفه]] [[دینی]] است که شباهتی با [[نظام]] قضائی دارد، ولی در واقع عهدهدار انجام [[امر به معروف و نهی از منکر]] میباشد<ref>ر.ک: ابن خلدون، المقدمه، ص۲۲۵؛ الموسوعة العربیه المیسره، ص۷۱۷.</ref>. | |||
*'''اصطلاح [[اداری]] و نظامی حسبه''': از واژه حسبه، در اصطلاحات و [[قوانین]] اداری نیز استفاده شده و به معنی بازرسی و بازرس، به کار رفته است و در پارهای موارد به شهربانی و پلیس نیز اطلاق گردیده است و احیاناً به معنی پلیس شبگرد بازار هم آمده است<ref>ر.ک: محمد ثابت القندی، دایرة المعارف الاسلامیه، ج۷، ماده حسبه، انتشارات جهان، تهران.</ref>. | |||
*'''اصطلاح حقوقی حسبه''': در [[نظام حقوقی]] گذشته [[کشورهای اسلامی]] که معمولاً بر اساس [[فقه اسلامی]] تنظیم میشده حسبه و محتسب دارای مفهوم حقوقی خاصی بوده است که کلیه [[وظایف]] و اختیاراتی که امروز نیروهای انتظامی متصدی آن هستند و برخی از مسئولیتهای کنونی شهرداریها و وظایف دادستانی را شامل میشده است و به تخلفات ناشی از [[معاملات]] و [[نظم عمومی]]، [[نظافت]] [[شهر]]، [[نظارت]] بر امور صنفی و اوزان و مقادیر، تأمین آذوقه [[شهر]]، [[جلوگیری از احتکار]]، امور ساختمانی و [[نظارت]] بر اماکن عمومی را در حدودی که مورد [[اختلاف]] نبوده و به [[فتوا]] و [[قضاوت]] نیاز نداشته رسیدگی مینموده است<ref>ر.ک: محمد جعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ماده محتسب، ص۶۲۳.</ref>. | |||
بنابراین، در یک جمعبندی میتوان [[امور حسبیه]] را چنین تعریف کرد: امور حسبیه عبارت از اموری است که در [[جامعه]] باید باشد و مسؤول مشخصی هم ندارد. کلیه این امور بر عهده [[حاکم شرع]] یا [[حکومت اسلامی]] است. از امور حسبیه به امور [[قربی]] هم تعبیر شده یعنی اموری که برای [[خداوند]] و [[قربة الی الله]] انجام میشود.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]] و [[ابراهیم موسیزاده|موسیزاده، ابراهیم]]، [[بایستههای فقه سیاسی (کتاب)|بایستههای فقه سیاسی]]، ص ۷۰.</ref> | |||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== | ||
*[[منظور از امور حسبه چیست؟ (پرسش)]] | *[[منظور از امور حسبه چیست؟ (پرسش)]] | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} |