پرش به محتوا

ارتداد در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۷۳۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
==موجبات ارتداد==
==موجبات ارتداد==
به نظر [[فقیهان]]، ارتداد با یکی از امور ذیل حاصل می‌شود:
به نظر [[فقیهان]]، ارتداد با یکی از امور ذیل حاصل می‌شود:
الف. [[انکار]] یکی از اصول و پایه‌های اساسی [[دین]] که مسلمان باید به آنها ایمان * داشته باشد؛ مانند [[توحید]]، [[نبوّت]] و [[معاد]]؛ <ref>فرهنگ معارف اسلامی، ج‌۱، ص‌۲۲۲.</ref>
#[[انکار]] یکی از اصول و پایه‌های اساسی [[دین]] که مسلمان باید به آنها [[ایمان]] داشته باشد؛ مانند [[توحید]]، [[نبوّت]] و [[معاد]]؛ <ref>فرهنگ معارف اسلامی، ج‌۱، ص‌۲۲۲.</ref>
ب. ‌انکار ضرور [[دین]] یعنی چیزی که به [[یقین]] جزو دین بوده، به [[اقامه دلیل]] و [[برهان]] نیاز ندارد؛<ref>المغنی، ج‌۱۰، ص‌۷۴؛ الموسوعة الفقهیه، ج‌۲، ص‌۱۵؛ القواعد الفقهیه، ج‌۵، ص‌۳۶۷.</ref> مانند [[وجوب]] [[نماز]] و [[روزه]]، و [[حرمت]] خمر؛ البتّه عدّه‌ای این مورد را در‌صورتی باعث [[ارتداد]] می‌دانند که به [[انکار]] [[اصل دین]] باز‌گردد؛<ref>تحریرالوسیله، ج‌۱، ص‌۱۰۶.</ref>
#انکار ضرور [[دین]] یعنی چیزی که به [[یقین]] جزو دین بوده، به [[اقامه دلیل]] و [[برهان]] نیاز ندارد؛<ref>المغنی، ج‌۱۰، ص‌۷۴؛ الموسوعة الفقهیه، ج‌۲، ص‌۱۵؛ القواعد الفقهیه، ج‌۵، ص‌۳۶۷.</ref> مانند [[وجوب]] [[نماز]] و [[روزه]]، و [[حرمت]] خمر؛ البتّه عدّه‌ای این مورد را در‌ صورتی باعث [[ارتداد]] می‌دانند که به [[انکار]] [[اصل دین]] باز‌گردد؛<ref>تحریرالوسیله، ج‌۱، ص‌۱۰۶.</ref>
ج. انکار ضرور [[مذهب]] به نظر برخی از [[فقیهان]] امامیّه؛<ref>الحدائق، ج‌۵، ص‌۱۷۶.</ref>
#انکار ضرور [[مذهب]] به نظر برخی از [[فقیهان]] امامیّه؛<ref>الحدائق، ج‌۵، ص‌۱۷۶.</ref>
د. [[سب]] و [[تمسخر]] [[خدا]]، [[انبیا]]، [[کتب آسمانی]]، [[ملائکه]] یا هر یک از ضروریّات دین، هر‌چند مستلزم انکار نباشد.<ref>المغنی، ج‌۱۰، ص‌۷۵؛ الموسوعة الفقهیه، ج‌۲، ص‌۱۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
#[[سب]] و [[تمسخر]] [[خدا]]، [[انبیا]]، [[کتب آسمانی]]، [[ملائکه]] یا هر یک از ضروریّات دین، هر‌چند مستلزم انکار نباشد<ref>المغنی، ج‌۱۰، ص‌۷۵؛ الموسوعة الفقهیه، ج‌۲، ص‌۱۵.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===انکار [[اصول دین]]===
===انکار [[اصول دین]]===
در نگاه [[قرآن]]، انکار هر‌یک از اصول دین [[کفر]] است. [[آیات]] ۱۵۰‌ـ‌۱۵۱ [[نساء]] / ۴ کسانی را که خدا یا [[رسولان]] او را انکار کنند یا فقط به برخی از [[پیامبران الهی]] [[ایمان]] داشته باشند و برخی دیگر را [[تکذیب]] کنند، [[کافر]] [[حقیقی]] شمرده است: «اِنَّ الَّذینَ یَکفُرونَ بِاللّهِ و رُسُلِهِ و یُریدونَ اَن یُفَرِّقوا بَینَ اللّهِ و رُسُلِهِ و یَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعض و نَکفُرُ بِبَعض و یریدونَ اَن یَتَّخِذوا بَینَ ذلِکَ سَبیلا * اُولـئِ کَ هُمُ الکـفِرونَ حَقـًّا». این آیات، عام بوده، هرکس را که چنین [[اعتقادی]] داشته باشد در برمی‌گیرد؛ بنابراین، اگر شخص [[مسلمان]] نیز خدا یا همه یا بعضی از [[رسولان الهی]] را انکار کند، [[مرتد]] خواهد بود.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
در نگاه [[قرآن]]، انکار هر‌یک از اصول دین [[کفر]] است. [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا}}<ref>«کسانی که به خداوند و پیامبرانش کفر می‌ورزند و برآنند تا میان خداوند و پیامبرانش فرق بگذارند و می‌گویند: ما به برخی ایمان داریم و برخی دیگر را انکار می‌کنیم و برآنند که راهی میانه بگزینند» سوره نساء، آیه ۱۵۰.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}}<ref>«آنان به راستی کافرند و ما برای کافران عذابی خوارساز آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۵۱.</ref> کسانی را که خدا یا [[رسولان]] او را انکار کنند یا فقط به برخی از [[پیامبران الهی]] [[ایمان]] داشته باشند و برخی دیگر را [[تکذیب]] کنند، [[کافر]] [[حقیقی]] شمرده است. این آیات، عام بوده، هرکس را که چنین [[اعتقادی]] داشته باشد در برمی‌گیرد؛ بنابراین، اگر شخص [[مسلمان]] نیز خدا یا همه یا بعضی از [[رسولان الهی]] را انکار کند، [[مرتد]] خواهد بود.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===انکار [[ضروریات دین]]===
===انکار [[ضروریات دین]]===
دین، مجموعه‌ای از اصول و قوانینی است که [[خداوند]] برای [[هدایت]] و [[سعادت بشر]] فرود آورده و طبق آیه‌۲۸۵ بقره / ۲ هر فرد مسلمان موظّف است به همه آن [[ایمان]] داشته باشد و اگر فردی [[حکم]] ضرور و [[ثابت]] را با [[علم]] و اعتراف به اینکه قرآن یا [[پیامبر]] آن را بیان کرده، انکار کند، از دایره [[اسلام]] خارج شده است.<ref>مجمع‌الفائده، ج۳، ص۱۹۹؛ اسس الحدود، ص۴۰۹.</ref> قرآن، در آیه‌۱۲۱ انعام / ۶ خطاب به [[مسلمانان]] می‌گوید: «و‌لاتَأکُلوا مِمّا لَم‌یُذکَرِ اسمُ اللّهِ عَلَیهِ... واِن اَطَعتُموهُم اِنَّکُم لَمُشرِکون». برخی در [[تفسیر]] این [[آیه]] گفته‌اند: یعنی اگر شما، مردار را [[حلال]] شمارید، [[مشرک]] خواهید شد.<ref>الکاشف، ج‌۳، ص‌۲۵۶؛ التبیان، ج‌۴، ص‌۲۵۸.</ref> در [[تفسیر آیات]] ۴۴‌ـ‌۴۵ و ۴۷ [[مائده]] / ۵ گفته شده است که [[مخالفت]] با [[حکم]] [[دین]] *، سه گونه است: گاه با [[آگاهی]] از آن، ردّ و [[انکار]] می‌شود که در این صورت، ارتدادآور است: «و‌مَن لَم یَحکُم بِما اَنزَلَ اللّهُ فَاُولـئِ کَ هُمُ الکـفِرون»، و‌گاهی انکار نمی‌شود؛ ولی در عمل با آن مخالفت می‌شود که این‌گونه مخالفت، [[فسق]] می‌آورد: «... فَاُولـئِ کَ هُمُ الفـسِقون»، و گاهی مخالفت، از [[جاهل]] قاصر سر می‌زند. در این صورت، شخص نه [[کافر]] است و نه [[فاسق]].<ref>المیزان، ج‌۵، ص‌۳۴۸.</ref> تردیدی نیست که انکار، باعث [[ارتداد]] است؛ امّا آیا [[شک]] ارتدادآور است؟ از [[روایات]] شاید بتوان استفاده کرد که شک اگر به [[تکذیب]] * نینجامد، سبب ارتداد نمی‌شود؛<ref> وسائل الشیعه، ج‌۲۸، ص‌۳۲۳‌ـ‌۳۲۵.</ref> زیرا در آنها قیود «[[خرج]] عن الاسلام»، «جحد» و «[[کذب]]» به‌کار رفته است. برخی بر همین اساس [[فتوا]] داده‌اند و صرف [[شک و تردید]] را سبب ارتداد ندانسته‌اند.<ref>جامع المسائل، ج‌۲، ص‌۵۰۴.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
دین، مجموعه‌ای از اصول و قوانینی است که [[خداوند]] برای [[هدایت]] و [[سعادت بشر]] فرود آورده و طبق آیه‌ {{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}<ref>«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند:  شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را (می‌جوییم) و بازگشت (هر چیز) به سوی توست» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref> هر فرد مسلمان موظّف است به همه آن [[ایمان]] داشته باشد و اگر فردی [[حکم]] ضرور و [[ثابت]] را با [[علم]] و اعتراف به اینکه قرآن یا [[پیامبر]] آن را بیان کرده، انکار کند، از دایره [[اسلام]] خارج شده است.<ref>مجمع‌الفائده، ج۳، ص۱۹۹؛ اسس الحدود، ص۴۰۹.</ref>
 
قرآن، در آیه‌ {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ}}<ref>«و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید؛ و آن به راستی نافرمانی (از خداوند) است و شیطان‌ها بی‌گمان در یاران خویش می‌دمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود» سوره انعام، آیه ۱۲۱.</ref>. برخی در [[تفسیر]] این [[آیه]] گفته‌اند: یعنی اگر شما، مردار را [[حلال]] شمارید، [[مشرک]] خواهید شد.<ref>الکاشف، ج‌۳، ص‌۲۵۶؛ التبیان، ج‌۴، ص‌۲۵۸.</ref>
 
در [[تفسیر آیات]] {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخم‌ها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند» سوره مائده، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و باید پیروان انجیل بنابر آنچه خداوند در آن فرو فرستاده است داوری کنند و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۷.</ref> گفته شده است که [[مخالفت]] با [[حکم]] [[دین]]، سه گونه است: گاه با [[آگاهی]] از آن، ردّ و [[انکار]] می‌شود که در این صورت، ارتدادآور است: {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}، و‌ گاهی انکار نمی‌شود؛ ولی در عمل با آن مخالفت می‌شود که این‌گونه مخالفت، [[فسق]] می‌آورد: {{متن قرآن|فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}، و گاهی مخالفت، از [[جاهل]] قاصر سر می‌زند. در این صورت، شخص نه [[کافر]] است و نه [[فاسق]].<ref>المیزان، ج‌۵، ص‌۳۴۸.</ref> تردیدی نیست که انکار، باعث [[ارتداد]] است؛ امّا آیا [[شک]] ارتدادآور است؟ از [[روایات]] شاید بتوان استفاده کرد که شک اگر به [[تکذیب]] نینجامد، سبب ارتداد نمی‌شود؛<ref> وسائل الشیعه، ج‌۲۸، ص‌۳۲۳‌ـ‌۳۲۵.</ref> زیرا در آنها قیود "[[خرج]] عن الاسلام"، "جحد" و "[[کذب]]" به‌کار رفته است. برخی بر همین اساس [[فتوا]] داده‌اند و صرف [[شک و تردید]] را سبب ارتداد ندانسته‌اند<ref>جامع المسائل، ج‌۲، ص‌۵۰۴.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== استهزای [[خدا]]، [[قرآن]]، [[پیامبر]]===
=== استهزای [[خدا]]، [[قرآن]]، [[پیامبر]]===
قرآن، خطاب به پیامبر درباره کسانی‌که خدا، قرآن و پیامبر را به [[تمسخر]] گرفته بودند می‌گوید: «قُلِ استَهزِءوا اِنَّ اللّهَ مُخرِجٌ ما تَحذَرون * و لـَئِن سَاَلتَهُم لَیَقولُنَّ اِنَّما کُنّا نَخوضُ و نَلعَبُ قُل اَبِاللّهِ و ءایـتِهِ و رَسولِهِ کُنتُم تَستَهزِءون * لاتَعتَذِروا قَد کَفَرتُم بَعدَ ایمـنِکُم‌».... ([[توبه]] / ۹، ۶۴ـ۶۶) در [[شأن نزول]] این [[آیات]] نقل شده که عدّه‌ای از [[منافقان]] در [[راه]] بازگشت پیامبر از [[جنگ تبوک]]، [[حضرت]] را مسخره می‌کردند که [[جبرئیل]] نازل شد و خطاب به پیامبر گفت: بگو: آیا خدا و آیات او و پیامبرانش را [[استهزا]] * می‌کردید؟ عذر نیاورید. شما پس از ایمانتان کافر شدید. این آیات درباره منافقان است و گرچه آنان فقط در ظاهر مسلمانند؛ ولی با [[آشکار کردن]] استهزا، [[مرتد]] شدند.<ref>مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۷۱‌ـ‌۷۲؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۴۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
قرآن، خطاب به پیامبر درباره کسانی‌ که خدا، قرآن و پیامبر را به [[تمسخر]] گرفته بودند می‌گوید: {{متن قرآن|يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ}}<ref>«منافقان می‌هراسند آیه‌ای به زیان آنان فرو فرستاده شود که آنان را از آنچه در دل‌های ایشان است، آگاه گرداند بگو: ریشخند کنید که خداوند آنچه را که از آن می‌هراسید آشکار خواهد کرد» سوره توبه، آیه ۶۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«و اگر از آنان (از ریشخند کردنشان) بپرسی، به یقین می‌گویند: ما تنها (در گفت‌وگو) فرو می‌رفتیم و بازی می‌کردیم  بگو: آیا خداوند و آیات وی و پیامبرش را ریشخند می‌کردید؟» سوره توبه، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طَائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طَائِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ}}<ref>«عذر نیاورید، که پس از ایمان کافر شده‌اید؛ اگر از گروهی از شما در گذریم گروهی (دیگر) را عذاب می‌کنیم زیرا که گناهکار بوده‌اند» سوره توبه، آیه ۶۶.</ref> در [[شأن نزول]] این [[آیات]] نقل شده که عدّه‌ای از [[منافقان]] در [[راه]] بازگشت پیامبر از [[جنگ تبوک]]، [[حضرت]] را مسخره می‌کردند که [[جبرئیل]] نازل شد و خطاب به پیامبر گفت: بگو: آیا خدا و آیات او و پیامبرانش را [[استهزا]] می‌کردید؟ عذر نیاورید. شما پس از ایمانتان کافر شدید. این آیات درباره منافقان است و گرچه آنان فقط در ظاهر مسلمانند؛ ولی با [[آشکار کردن]] استهزا، [[مرتد]] شدند<ref>مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۷۱‌ـ‌۷۲؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۴۵.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===[[سب]] [[پیامبر]] و [[طعن]] در [[دین]]===
===[[سب]] [[پیامبر]] و [[طعن]] در [[دین]]===
[[سبّ]] پیامبر و طعن در دین (ناقص شمردن [[شریعت اسلام]]) سبب [[کفر]] است. [[قرآن]] درباره [[منافقان]] می‌گوید: آنان به [[خداوند]] [[سوگند]] می‌خورند که (در غیاب پیامبر سخنان [[نادرست]]) نگفته‌اند در‌حالی‌که قطعاً سخنان [[کفرآمیز]] گفته و پس از [[اسلام]] آوردنشان [[کافر]] شده‌اند: «یَحلِفونَ بِاللّهِ ما قالوا و لَقَد قالوا کَلِمَةَ الکُفرِ و کَفَروا بَعدَ اِسلـمِهِم». ([[توبه]] / ۹، ۷۴) مقصود از سخن کفر در این [[آیه]]، سبّ [[پیامبر اسلام]] یا طعن به دین است. این آیه نیز درباره منافقان [[صدر اسلام]] فرود آمد و از این [[جهت]]، [[مرتد]] نامیده شده‌اند که کفر درونی خود را با سبّ و طعن، ظاهر ساختند.<ref>مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۷۸‌ـ‌۷۹.</ref> در روایتی که عیاشی به‌صورت مرسل، از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده، طعن در دین را سبب کفر دانسته و در این [[حکم]]، به آیه‌۱۲ توبه / ۹ استناد شده است: «و‌طَعَنوا فی دینِکُم فَقـتِلوا اَئِمَّةَ الکُفرِ‌»...؛<ref>تفسیر عیاشی، ج‌۲، ص‌۷۹؛ وسائل الشیعه، ج‌۲۸، ص‌۳۵۲.</ref> ولی به ظاهر این آیه به [[مشرکان]] [[پیمان‌شکن]] مربوط است که قرآن به منظور دفع تجاوزشان، [[دستور]] مقابله با آنان را صادر می‌کند و به [[ارتداد]] ربطی ندارد.<ref>مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۱۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[سبّ]] پیامبر و طعن در دین (ناقص شمردن [[شریعت اسلام]]) سبب [[کفر]] است. [[قرآن]] درباره [[منافقان]] می‌گوید: آنان به [[خداوند]] [[سوگند]] می‌خورند که (در غیاب پیامبر سخنان [[نادرست]]) نگفته‌اند در‌حالی‌که قطعاً سخنان [[کفرآمیز]] گفته و پس از [[اسلام]] آوردنشان [[کافر]] شده‌اند: {{متن قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ }}<ref>«به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند » سوره توبه، آیه ۷۴.</ref> مقصود از سخن کفر در این [[آیه]]، سبّ [[پیامبر اسلام]] یا طعن به دین است. این آیه نیز درباره منافقان [[صدر اسلام]] فرود آمد و از این [[جهت]]، [[مرتد]] نامیده شده‌اند که کفر درونی خود را با سبّ و طعن، ظاهر ساختند.<ref>مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۷۸‌ـ‌۷۹.</ref> در روایتی که عیاشی به‌صورت مرسل، از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده، طعن در دین را سبب کفر دانسته و در این [[حکم]]، به آیه‌ {{متن قرآن|وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ}}<ref>«و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند» سوره توبه، آیه ۱۲.</ref> استناد شده است <ref>تفسیر عیاشی، ج‌۲، ص‌۷۹؛ وسائل الشیعه، ج‌۲۸، ص‌۳۵۲.</ref> ولی به ظاهر این آیه به [[مشرکان]] [[پیمان‌شکن]] مربوط است که قرآن به منظور دفع تجاوزشان، [[دستور]] مقابله با آنان را صادر می‌کند و به [[ارتداد]] ربطی ندارد<ref>مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۱۷.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==عوامل و زمینه‌های ارتداد==
==عوامل و زمینه‌های ارتداد==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش