پرش به محتوا

فواید تدبیر امور در اسلام چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'زندگی خانوادگی' به 'زندگی خانوادگی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زندگی خانوادگی' به 'زندگی خانوادگی')
خط ۳۱: خط ۳۱:
::::::بنابراین، [[بهترین]] [[یار]] و [[یاور]] در زندگی [[خانوادگی]]، برنامه‌ریزی و تدبیرورزی است که خود نشانه [[عقل]] و [[خردورزی]] است: {{متن حدیث| أَدَلُّ شَيْ‏ءٍ عَلَى غَزَارَةِ الْعَقْلِ‏ حُسْنُ‏ التَّدْبِيرِ}}<ref>«بهترین دلیل بر خرد شما، حسن تدبیر است». شرح غررالحکم، ج۲، ص۴۲۹؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۱۱۷.</ref>.
::::::بنابراین، [[بهترین]] [[یار]] و [[یاور]] در زندگی [[خانوادگی]]، برنامه‌ریزی و تدبیرورزی است که خود نشانه [[عقل]] و [[خردورزی]] است: {{متن حدیث| أَدَلُّ شَيْ‏ءٍ عَلَى غَزَارَةِ الْعَقْلِ‏ حُسْنُ‏ التَّدْبِيرِ}}<ref>«بهترین دلیل بر خرد شما، حسن تدبیر است». شرح غررالحکم، ج۲، ص۴۲۹؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۱۱۷.</ref>.
::::::'''لوازم [[تدبیر امور]]''': تدبیر امور در زندگی خانوادگی ملازم پاسداشت اموری است که به مواردی از آنها اشاره می‌شود.
::::::'''لوازم [[تدبیر امور]]''': تدبیر امور در زندگی خانوادگی ملازم پاسداشت اموری است که به مواردی از آنها اشاره می‌شود.
:::::*'''هدف‌گذاری''': داشتن اهداف<ref>«هدف عبارت است از نقطه‌ای که کوشش‌ها معطوف به رسیدن به آن است». سید مهدی الوانی، مدیریت عمومی، چاپ سیزدهم، نشر نی، ۱۳۷۸ ش. ص۶۹.</ref> مشخص در [[زندگی]] [[خانوادگی]] در سروسامان دادن به آن نقش اساسی دارد. اینکه [[زن]] و مرد بدانند برای چه در کنار هم قرار گرفته‌اند و به کدام سمت می‌خواهند بروند، زندگی را معنادار و جهت‌دار می‌سازد؛ و نیز هدف‌گذاری در [[تربیت فرزند]] از [[مبانی تربیت]] است<ref>ر.ک: سیری در تربیت اسلامی، ص۷۷-۹۲(بخش مبانی تربیت، فصل اهداف تربیت).</ref>.
:::::*'''هدف‌گذاری''': داشتن اهداف<ref>«هدف عبارت است از نقطه‌ای که کوشش‌ها معطوف به رسیدن به آن است». سید مهدی الوانی، مدیریت عمومی، چاپ سیزدهم، نشر نی، ۱۳۷۸ ش. ص۶۹.</ref> مشخص در [[زندگی خانوادگی]] در سروسامان دادن به آن نقش اساسی دارد. اینکه [[زن]] و مرد بدانند برای چه در کنار هم قرار گرفته‌اند و به کدام سمت می‌خواهند بروند، زندگی را معنادار و جهت‌دار می‌سازد؛ و نیز هدف‌گذاری در [[تربیت فرزند]] از [[مبانی تربیت]] است<ref>ر.ک: سیری در تربیت اسلامی، ص۷۷-۹۲(بخش مبانی تربیت، فصل اهداف تربیت).</ref>.
::::::اگر [[انسان]] بداند به کجا می‌خواهد برود، برای وصول به [[هدف]] خود را آماده می‌کند، تلاش‌هایش [[جهت]] می‌یابد، راه‌های رسیدن به هدف را مشخص می‌سازد، مناسب‌ترین مسیر را [[انتخاب]] می‌کند و امکانات لازم را فراهم می‌نماید. صدر المتألهین از قول [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} آورده است: {{متن حدیث|رَحِمَ اللّهُ امْرَءًا عَرِفَ مِنْ أَیْنَ وَ فِي أَیْنَ وَ إِلی أَیْنَ}}<ref>«خدا رحمت کند انسانی را که بشناسد از کجاست، در کجاست و به سوی کجاست». صدر الدین محمد بن ابراهیم الشیرازی (صدر المتألهین)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة (الاسفار الاربعة)، مکتبة المصطفوی، قم، ۱۳۷۸ ق. ج۸، ص۳۵۵.</ref>.
::::::اگر [[انسان]] بداند به کجا می‌خواهد برود، برای وصول به [[هدف]] خود را آماده می‌کند، تلاش‌هایش [[جهت]] می‌یابد، راه‌های رسیدن به هدف را مشخص می‌سازد، مناسب‌ترین مسیر را [[انتخاب]] می‌کند و امکانات لازم را فراهم می‌نماید. صدر المتألهین از قول [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} آورده است: {{متن حدیث|رَحِمَ اللّهُ امْرَءًا عَرِفَ مِنْ أَیْنَ وَ فِي أَیْنَ وَ إِلی أَیْنَ}}<ref>«خدا رحمت کند انسانی را که بشناسد از کجاست، در کجاست و به سوی کجاست». صدر الدین محمد بن ابراهیم الشیرازی (صدر المتألهین)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة (الاسفار الاربعة)، مکتبة المصطفوی، قم، ۱۳۷۸ ق. ج۸، ص۳۵۵.</ref>.
::::::[[شأن]] انسان [[مؤمن]] این است که اهداف خود را بشناسد و با [[برنامه‌ریزی]] به سوی آنها گام بردارد و از اتلاف نیرو و امکانات، و پراکنده‌کاری [[پرهیز]] نماید. از [[امام علی]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُونَ‏ هُمُ‏ الَّذِينَ‏ عَرَفُوا مَا أَمَامَهُمْ‏}}<ref>«مؤمنان آنانند که آن‌چه را در پیش روی دارند بشناسند». کمال الدین أبوسالم محمد بن طلحة النصیبی الشافعی، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، طبع حجری، طهران، ۱۲۸۷ ق. ص۵۳.</ref>.
::::::[[شأن]] انسان [[مؤمن]] این است که اهداف خود را بشناسد و با [[برنامه‌ریزی]] به سوی آنها گام بردارد و از اتلاف نیرو و امکانات، و پراکنده‌کاری [[پرهیز]] نماید. از [[امام علی]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُونَ‏ هُمُ‏ الَّذِينَ‏ عَرَفُوا مَا أَمَامَهُمْ‏}}<ref>«مؤمنان آنانند که آن‌چه را در پیش روی دارند بشناسند». کمال الدین أبوسالم محمد بن طلحة النصیبی الشافعی، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، طبع حجری، طهران، ۱۲۸۷ ق. ص۵۳.</ref>.
خط ۴۸: خط ۴۸:
::::::شما را درباره عمل به چیزی که از آن بازخواست می‌شوید به [[پروا داشتن]] از [[خدا]] سفارش می‌کنم، که شما در گرو آن هستید و به سوی آن رهسپارید. خدای عز و جل می‌فرماید: “هرکسی در گرو دستاورد خویش است” و می‌فرماید: “و [[خداوند]] شما را از [[[عقوبت]]] خود برحذر می‌دارد، و بازگشت [همه]به سوی خداست” و می‌فرماید: “پس [[سوگند]] به پروردگارت که از همه آنان درباره آنچه می‌کرده‌اند، [[پرسش]] می‌کنیم”. بدانید ای [[بندگان خدا]]، که خداوند شما را از اعمالتان - از [[خرد]] و کلان - بازخواست خواهد کرد.
::::::شما را درباره عمل به چیزی که از آن بازخواست می‌شوید به [[پروا داشتن]] از [[خدا]] سفارش می‌کنم، که شما در گرو آن هستید و به سوی آن رهسپارید. خدای عز و جل می‌فرماید: “هرکسی در گرو دستاورد خویش است” و می‌فرماید: “و [[خداوند]] شما را از [[[عقوبت]]] خود برحذر می‌دارد، و بازگشت [همه]به سوی خداست” و می‌فرماید: “پس [[سوگند]] به پروردگارت که از همه آنان درباره آنچه می‌کرده‌اند، [[پرسش]] می‌کنیم”. بدانید ای [[بندگان خدا]]، که خداوند شما را از اعمالتان - از [[خرد]] و کلان - بازخواست خواهد کرد.
::::::این [[احساس]] که [[انسان]] برای هر عمل و رفتارش بازخواست می‌شود و باید پاسخگو باشد، زمینه [[تدبیر]] لازم برای [[اعمال]] و [[رفتار]] را فراهم می‌کند؛ و [[رسول خدا]]{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّه تَعَالَی سَائِلٌ كُلُّ رَاعٍ عَمَّا اِسْتَرْعَاهُ؛ أحَفِظَ ذَلِكَ أَمْ ضَيَّعَهُ حَتَّی یَسْأَلَ الرَّجُلَ عَنْ أَهْلِ بَیْتِهِ}}<ref>«بی‌گمان خداوند از هر سرپرستی نسبت به آنچه سرپرستی‌اش را به او واگذار کرده است، بازخواست می‌کند؛ خواه از آن به خوبی نگهداری کرده باشد، یا تباهش نموده باشد. حتی از مرد، درباره خانواده‌اش بازخواست می‌شود». السنن الکبری للنسائی، ج۵، ص۳۷۴ [{{متن حدیث|أَمْ ضَيَّعَ حَتَّى يُسْأَلَ الرَّجُلُ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ}} آمده است]؛ صحیح ابن حبان، ج۱۰، ص۳۴۴ [{{متن حدیث|أَمْ ضَيَّعَ}} آمده است]؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۶۷؛ الدر المنثور، ج۳، ص۶۹؛ کنز العمال، ج۶، ص۱۶.</ref>.
::::::این [[احساس]] که [[انسان]] برای هر عمل و رفتارش بازخواست می‌شود و باید پاسخگو باشد، زمینه [[تدبیر]] لازم برای [[اعمال]] و [[رفتار]] را فراهم می‌کند؛ و [[رسول خدا]]{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّه تَعَالَی سَائِلٌ كُلُّ رَاعٍ عَمَّا اِسْتَرْعَاهُ؛ أحَفِظَ ذَلِكَ أَمْ ضَيَّعَهُ حَتَّی یَسْأَلَ الرَّجُلَ عَنْ أَهْلِ بَیْتِهِ}}<ref>«بی‌گمان خداوند از هر سرپرستی نسبت به آنچه سرپرستی‌اش را به او واگذار کرده است، بازخواست می‌کند؛ خواه از آن به خوبی نگهداری کرده باشد، یا تباهش نموده باشد. حتی از مرد، درباره خانواده‌اش بازخواست می‌شود». السنن الکبری للنسائی، ج۵، ص۳۷۴ [{{متن حدیث|أَمْ ضَيَّعَ حَتَّى يُسْأَلَ الرَّجُلُ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ}} آمده است]؛ صحیح ابن حبان، ج۱۰، ص۳۴۴ [{{متن حدیث|أَمْ ضَيَّعَ}} آمده است]؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۶۷؛ الدر المنثور، ج۳، ص۶۹؛ کنز العمال، ج۶، ص۱۶.</ref>.
:::::*'''تدبیر مقتصدانه''': از لوازم مهم تدبیر امور در [[زندگی]] [[خانوادگی]] [[برنامه‌ریزی]] مقتصدانه است؛ یعنی تنظیم و [[مدیریت]] [[اقتصادی]] [[خانواده]] به گونه‌ای که زندگی دچار افت‌وخیزهای آسیب‌زا نشود و [[معتدل]] و در گشایشی معقول پیش رود. بی‌برنامگی اقتصادی در زندگی خانوادگی موجب [[زیاده‌روی]] و ولخرجی، یا تنگنا و کمبود می‌گردد، و مطلوب آن است که [[اقتصاد]] خانواده در پرتو تدبیری عاقلانه، مبتنی بر [[اعتدال]] و [[میانه‌روی]]، و [[دوراندیشی]] و [[آینده‌نگری]] سامان یابد؛ اقتصادی به دور از [[اسراف]] (بیش از اندازه بایسته و [[شایسته]] [[مصرف]] کردن)<ref>نک: التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۱۱۰.</ref>، [[تبذیر]] (ریخت و پاش کردن و هدر دادن امکانات)<ref>نک: التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱، ص۲۳۸.</ref>، [[اتراف]] ([[فرورفتن]] در لذت‌طلبی و [[هوسرانی]] و [[خوشگذرانی]])<ref>نک: التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱، ص۳۸۵؛ سید محمدکاظم رجائی، معجم موضوعی آیات اقتصادی قرآن، چاپ اول، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۲ ش. ص۳۴۱.</ref>، و اتلاف (تلف کردن و از بین بردن امکانات و [[دارایی‌ها]])<ref>نک: لسان العرب، ج۲، ص۴۴.</ref>.
:::::*'''تدبیر مقتصدانه''': از لوازم مهم تدبیر امور در [[زندگی خانوادگی]] [[برنامه‌ریزی]] مقتصدانه است؛ یعنی تنظیم و [[مدیریت]] [[اقتصادی]] [[خانواده]] به گونه‌ای که زندگی دچار افت‌وخیزهای آسیب‌زا نشود و [[معتدل]] و در گشایشی معقول پیش رود. بی‌برنامگی اقتصادی در زندگی خانوادگی موجب [[زیاده‌روی]] و ولخرجی، یا تنگنا و کمبود می‌گردد، و مطلوب آن است که [[اقتصاد]] خانواده در پرتو تدبیری عاقلانه، مبتنی بر [[اعتدال]] و [[میانه‌روی]]، و [[دوراندیشی]] و [[آینده‌نگری]] سامان یابد؛ اقتصادی به دور از [[اسراف]] (بیش از اندازه بایسته و [[شایسته]] [[مصرف]] کردن)<ref>نک: التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۱۱۰.</ref>، [[تبذیر]] (ریخت و پاش کردن و هدر دادن امکانات)<ref>نک: التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱، ص۲۳۸.</ref>، [[اتراف]] ([[فرورفتن]] در لذت‌طلبی و [[هوسرانی]] و [[خوشگذرانی]])<ref>نک: التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱، ص۳۸۵؛ سید محمدکاظم رجائی، معجم موضوعی آیات اقتصادی قرآن، چاپ اول، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۲ ش. ص۳۴۱.</ref>، و اتلاف (تلف کردن و از بین بردن امکانات و [[دارایی‌ها]])<ref>نک: لسان العرب، ج۲، ص۴۴.</ref>.
::::::تدبیر مقتصدانه به معنای تنگ گرفتن اقتصادی در زندگی خانوادگی نیست، بلکه برنامه‌ریزی خردمندانه اقتصادی است، به‌گونه‌ای که زندگی خانوادگی معتدل و میانه، و مبتنی بر بایسته‌ها و شایسته‌های یک [[زندگی]] [[اقتصادی]] اداره شود، چنان‌که [[روایات نبوی]] گویای چنین امری است: {{متن حدیث|الِاقْتِصَادُ فِي‏ النَّفَقَةِ نِصْفُ‏ الْمَعِيشَةِ}}<ref>«میانه‌روی در خرجی نیمی از معیشت است». المعجم الاوسط، ج۷، ص۲۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۵۷، ص۱۷۹، ج۶۱، ص۳۶۰؛ تهذیب الکمال، ج۳۹، ص۲۲۰؛ مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۶۰؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۴۷۵؛ کنز العمال، ج۳، ص۴۹.</ref>؛ {{متن حدیث|الرِّفْقُ نِصْفُ الْعَيْشِ [الْمَعِيشَةِ] وَ مَا عَالَ‏ امْرُؤٌ فِي‏ اقْتِصَادِهِ‏}}<ref>«مدارا نیمی از زندگانی و معیشت است، و کسی که میانه‌روی نگه دارد، نادار نشود». تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۰۸؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۵۴؛ السرائر، ج۳، ص۵۵۰؛ کنز العمال، ج۱۰، ص۲۳۸؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۴۹، ج۱۰۴، ص۷۲؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۵، ص۵۲۱.</ref>.
::::::تدبیر مقتصدانه به معنای تنگ گرفتن اقتصادی در زندگی خانوادگی نیست، بلکه برنامه‌ریزی خردمندانه اقتصادی است، به‌گونه‌ای که زندگی خانوادگی معتدل و میانه، و مبتنی بر بایسته‌ها و شایسته‌های یک [[زندگی]] [[اقتصادی]] اداره شود، چنان‌که [[روایات نبوی]] گویای چنین امری است: {{متن حدیث|الِاقْتِصَادُ فِي‏ النَّفَقَةِ نِصْفُ‏ الْمَعِيشَةِ}}<ref>«میانه‌روی در خرجی نیمی از معیشت است». المعجم الاوسط، ج۷، ص۲۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۵۷، ص۱۷۹، ج۶۱، ص۳۶۰؛ تهذیب الکمال، ج۳۹، ص۲۲۰؛ مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۶۰؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۴۷۵؛ کنز العمال، ج۳، ص۴۹.</ref>؛ {{متن حدیث|الرِّفْقُ نِصْفُ الْعَيْشِ [الْمَعِيشَةِ] وَ مَا عَالَ‏ امْرُؤٌ فِي‏ اقْتِصَادِهِ‏}}<ref>«مدارا نیمی از زندگانی و معیشت است، و کسی که میانه‌روی نگه دارد، نادار نشود». تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۰۸؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۵۴؛ السرائر، ج۳، ص۵۵۰؛ کنز العمال، ج۱۰، ص۲۳۸؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۴۹، ج۱۰۴، ص۷۲؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۵، ص۵۲۱.</ref>.
::::::اندازه نگه داشتن در [[اقتصاد]] [[خانواده]] و [[برنامه‌ریزی]] درست چنان جایگاهی دارد که بخش عمده‌ای از بار زندگی را برمی‌دارد و زمینه‌ساز [[روابط]] سالم می‌گردد، چنان‌که در تعابیر [[نبوی]] آمده است: {{متن حدیث|التَّقْدِيرُ فِي‏ النَّفَقَةِ نِصْفُ‏ الْعَيْشِ‏، التَّقْدِيرُ نِصْفُ‏ الْمَعِيشَةِ}}<ref>«اندازه نگه‌داری در خرجی نیمی از زندگانی است. اندازه نگه‌داری نیمی از معیشت است». کنزالفوائد، ج۲، ص۱۹۰؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۹۹، ج۱۰۴، ص۷۳.</ref>؛ {{متن حدیث|التَّدْبِيرُ نِصْفُ‏ الْمَعِيشَةِ [الْعَيْشِ‏]}}<ref>«تدبیر [در زندگی] نیمی از معیشت [و زندگانی]است». مسندالشهاب، ج۱، ص۵۴؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۱۷۸؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۲۱؛ شهاب الدین أبوالفضل محمود الآلوسی البغدادی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۵ ق. ج۱۵، ص۶۵؛ کنز العمال، ج۳، ص۴۹، ج۱۶، ص۱۱۴.</ref>.
::::::اندازه نگه داشتن در [[اقتصاد]] [[خانواده]] و [[برنامه‌ریزی]] درست چنان جایگاهی دارد که بخش عمده‌ای از بار زندگی را برمی‌دارد و زمینه‌ساز [[روابط]] سالم می‌گردد، چنان‌که در تعابیر [[نبوی]] آمده است: {{متن حدیث|التَّقْدِيرُ فِي‏ النَّفَقَةِ نِصْفُ‏ الْعَيْشِ‏، التَّقْدِيرُ نِصْفُ‏ الْمَعِيشَةِ}}<ref>«اندازه نگه‌داری در خرجی نیمی از زندگانی است. اندازه نگه‌داری نیمی از معیشت است». کنزالفوائد، ج۲، ص۱۹۰؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۹۹، ج۱۰۴، ص۷۳.</ref>؛ {{متن حدیث|التَّدْبِيرُ نِصْفُ‏ الْمَعِيشَةِ [الْعَيْشِ‏]}}<ref>«تدبیر [در زندگی] نیمی از معیشت [و زندگانی]است». مسندالشهاب، ج۱، ص۵۴؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۱۷۸؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۲۱؛ شهاب الدین أبوالفضل محمود الآلوسی البغدادی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۵ ق. ج۱۵، ص۶۵؛ کنز العمال، ج۳، ص۴۹، ج۱۶، ص۱۱۴.</ref>.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش