پرش به محتوا

نفی خشونت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'زندگی خانوادگی' به 'زندگی خانوادگی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زندگی خانوادگی' به 'زندگی خانوادگی')
خط ۴۴: خط ۴۴:
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} نه تنها در برابر مظاهر این‌چنینی خشونت خانوادگی ایستاد و آن را مطرود و [[ممنوع]] اعلام کرد و تلاش نمود تا پیروانش به او [[تأسی]] کنند، بلکه با آموزه‌های فراوان خود، نشان داد که نظر [[دین]] و پیام‌آور [[راستین]] درباره خشونت خانوادگی چیست، و اینکه [[خداوند]] به کم‌ترین خشونت خانوادگی [[راضی]] نیست و رفتار فرستاده او - فرستاده [[رحمت]] و [[عدالت]] - ملاک [[زندگی]] [[مسلمانان]] است. خبر حولاء از این جمله است، که چون از رسول خدا{{صل}} پرسید که [[حق]] [[زنان]] بر شوهرانشان چیست؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|أَخْبَرَنِي أَخِي جَبْرَئِيلُ وَ لَمْ يَزَلْ يُوصِينِي بِالنِّسَاءِ حَتَّى‏ ظَنَنْتُ‏ أَنْ‏ لَا يَحِلَّ‏ لِزَوْجِهَا أَنْ يَقُولَ لَهَا أُفٍّ يَا مُحَمَّدُ اتَّقُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي النِّسَاءِ... فَأَشْفِقُوا عَلَيْهِنَ‏ وَ طَيِّبُوا قُلُوبَهُنَّ حَتَّى يَقِفْنَ مَعَكُمْ وَ لَا تَكْرَهُوا النِّسَاءَ وَ لَا تَسْخَطُوا بِهِنَّ وَ لَا تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا بِرِضَاهُنَّ وَ إِذْنِهِنَّ}}<ref>«برادرم جبرئیل مرا خبر داد و همواره سفارش زنان را به من می‌کرد چنان‌که گمان کردم مرد حق ندارد به همسرش حتی اف بگوید. [جبرئیل مرا گفت:]ای محمد! درباره زنان از خدای عز و جل پروا کنید... پس نسبت به آنان مهربانی نمایید، و دل‌هایشان را خوش گردانید تا همراهتان بمانند؛ و زنان را ناخوش ندارید، و بر آنان خشم مگیرید، و چیزی را از آنچه بدانان بخشیده‌اید جز به رضایت و اجازه ایشان برمگیرید». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲-۲۵۳؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۴۹.</ref>.
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} نه تنها در برابر مظاهر این‌چنینی خشونت خانوادگی ایستاد و آن را مطرود و [[ممنوع]] اعلام کرد و تلاش نمود تا پیروانش به او [[تأسی]] کنند، بلکه با آموزه‌های فراوان خود، نشان داد که نظر [[دین]] و پیام‌آور [[راستین]] درباره خشونت خانوادگی چیست، و اینکه [[خداوند]] به کم‌ترین خشونت خانوادگی [[راضی]] نیست و رفتار فرستاده او - فرستاده [[رحمت]] و [[عدالت]] - ملاک [[زندگی]] [[مسلمانان]] است. خبر حولاء از این جمله است، که چون از رسول خدا{{صل}} پرسید که [[حق]] [[زنان]] بر شوهرانشان چیست؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|أَخْبَرَنِي أَخِي جَبْرَئِيلُ وَ لَمْ يَزَلْ يُوصِينِي بِالنِّسَاءِ حَتَّى‏ ظَنَنْتُ‏ أَنْ‏ لَا يَحِلَّ‏ لِزَوْجِهَا أَنْ يَقُولَ لَهَا أُفٍّ يَا مُحَمَّدُ اتَّقُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي النِّسَاءِ... فَأَشْفِقُوا عَلَيْهِنَ‏ وَ طَيِّبُوا قُلُوبَهُنَّ حَتَّى يَقِفْنَ مَعَكُمْ وَ لَا تَكْرَهُوا النِّسَاءَ وَ لَا تَسْخَطُوا بِهِنَّ وَ لَا تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا بِرِضَاهُنَّ وَ إِذْنِهِنَّ}}<ref>«برادرم جبرئیل مرا خبر داد و همواره سفارش زنان را به من می‌کرد چنان‌که گمان کردم مرد حق ندارد به همسرش حتی اف بگوید. [جبرئیل مرا گفت:]ای محمد! درباره زنان از خدای عز و جل پروا کنید... پس نسبت به آنان مهربانی نمایید، و دل‌هایشان را خوش گردانید تا همراهتان بمانند؛ و زنان را ناخوش ندارید، و بر آنان خشم مگیرید، و چیزی را از آنچه بدانان بخشیده‌اید جز به رضایت و اجازه ایشان برمگیرید». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲-۲۵۳؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۴۹.</ref>.


با دریافت چنین آموزه‌هایی، جایی برای پدیده‌ای به نام [[خشونت خانوادگی]] باقی نمی‌ماند. البته به منظور زدودن [[خشونت]] از [[زندگی]] [[خانوادگی]]، لازم است اسباب و عوامل و علت‌های آن زدوده شود تا دیگر رنگی از این زشت‌ترین پدیده باقی نماند؛ و نیز در موارد لازم با [[اعمال قدرت]] و دخالت [[حکومت]] و تنظیم [[قوانین]]، همگام با تصحیح [[بینش]] و دادن [[آموزش]] به خشونت خانوادگی پایان داده شود. از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده است که [[علی]]{{ع}} هنگام شدت گرمای [[روز]] به [[خانه]] می‌رفت که با زنی روبه‌رو شد که شوهرش به او [[ستم]] و [[تعدی]] نموده و او را [[تهدید]] به کتک کرده بود. [[حضرت]] به او فرمود: “ای [[بنده]] [[خدا]]، قدری درنگ کن تا [[گرما]] فرونشیند، آن‌گاه من به همراه تو خواهم آمد”. [[زن]] گفت: “در این صورت [[خشم]] و [[غضب]] شوهرم بر من بیش‌تر خواهد شد”. حضرت لحظاتی سر به زیر افکند و پس از آن سر خود را بالا کرد درحالی‌که می‌گفت: “به خدا [[سوگند]]، جز این روا نیست که [[حق]] ستمدیده بی‌آنکه دچار [[اضطراب]] و [[آزار]] شود باید ستانده شود”. پس به زن فرمود: “خانه‌ات کجاست؟” آن‌گاه با وی همراه شد تا به خانه آن زن رسیدند. حضرت از پشت در [[سلام]] کرد. مردی [[جوان]] بیرون آمد. حضرت به او فرمود: “ای بنده خدا، از خدا [[پروا]] کن، که تو همسرت را تهدید کرده و ترسانده‌ای و از خانه بیرونش کرده‌ای!” مرد که [[امام]]{{ع}} را نمی‌شناخت با [[تندی]] گفت: “به تو مربوط نیست! به خدا سوگند، به خاطر سخنت و حمایتت از او، آتشش خواهم زد!” [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمود: “من تو را به معروف امر می‌کنم و از منکر [[نهی]] می‌نمایم، آن‌گاه تو با منکر با من روبه‌رو می‌شوی و به معروف پشت می‌کنی؟” در همان حال [[شمشیر]] خود را به [[جهت]] [[تهدید]] آن مرد از غلاف بیرون آورد. همین وقت، جمعی از [[مردم]] متوجه [[امام]]{{ع}} شدند و به او با عنوان [[امیرمؤمنان]] [[سلام]] کردند. [[جوان]] [[حضرت]] را [[شناخت]] و به پای او افتاد و گفت: “ای امیرمؤمنان! از [[گناه]] من درگذر، به [[خدا]] [[سوگند]]، از این پس [[خاک]] پای همسرم خواهم شد!” پس حضرت شمشیرش را غلاف کرد و به [[زن]] فرمود: “به خانه‌ات وارد شو و تو نیز کاری نکن که شوهرت وادار شود با تو چنین [[رفتاری]] کند”<ref>مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۱۰۶؛ بحارالانوار، ج۴۱، ص۵۷؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۳۷.</ref>.
با دریافت چنین آموزه‌هایی، جایی برای پدیده‌ای به نام [[خشونت خانوادگی]] باقی نمی‌ماند. البته به منظور زدودن [[خشونت]] از [[زندگی خانوادگی]]، لازم است اسباب و عوامل و علت‌های آن زدوده شود تا دیگر رنگی از این زشت‌ترین پدیده باقی نماند؛ و نیز در موارد لازم با [[اعمال قدرت]] و دخالت [[حکومت]] و تنظیم [[قوانین]]، همگام با تصحیح [[بینش]] و دادن [[آموزش]] به خشونت خانوادگی پایان داده شود. از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده است که [[علی]]{{ع}} هنگام شدت گرمای [[روز]] به [[خانه]] می‌رفت که با زنی روبه‌رو شد که شوهرش به او [[ستم]] و [[تعدی]] نموده و او را [[تهدید]] به کتک کرده بود. [[حضرت]] به او فرمود: “ای [[بنده]] [[خدا]]، قدری درنگ کن تا [[گرما]] فرونشیند، آن‌گاه من به همراه تو خواهم آمد”. [[زن]] گفت: “در این صورت [[خشم]] و [[غضب]] شوهرم بر من بیش‌تر خواهد شد”. حضرت لحظاتی سر به زیر افکند و پس از آن سر خود را بالا کرد درحالی‌که می‌گفت: “به خدا [[سوگند]]، جز این روا نیست که [[حق]] ستمدیده بی‌آنکه دچار [[اضطراب]] و [[آزار]] شود باید ستانده شود”. پس به زن فرمود: “خانه‌ات کجاست؟” آن‌گاه با وی همراه شد تا به خانه آن زن رسیدند. حضرت از پشت در [[سلام]] کرد. مردی [[جوان]] بیرون آمد. حضرت به او فرمود: “ای بنده خدا، از خدا [[پروا]] کن، که تو همسرت را تهدید کرده و ترسانده‌ای و از خانه بیرونش کرده‌ای!” مرد که [[امام]]{{ع}} را نمی‌شناخت با [[تندی]] گفت: “به تو مربوط نیست! به خدا سوگند، به خاطر سخنت و حمایتت از او، آتشش خواهم زد!” [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمود: “من تو را به معروف امر می‌کنم و از منکر [[نهی]] می‌نمایم، آن‌گاه تو با منکر با من روبه‌رو می‌شوی و به معروف پشت می‌کنی؟” در همان حال [[شمشیر]] خود را به [[جهت]] [[تهدید]] آن مرد از غلاف بیرون آورد. همین وقت، جمعی از [[مردم]] متوجه [[امام]]{{ع}} شدند و به او با عنوان [[امیرمؤمنان]] [[سلام]] کردند. [[جوان]] [[حضرت]] را [[شناخت]] و به پای او افتاد و گفت: “ای امیرمؤمنان! از [[گناه]] من درگذر، به [[خدا]] [[سوگند]]، از این پس [[خاک]] پای همسرم خواهم شد!” پس حضرت شمشیرش را غلاف کرد و به [[زن]] فرمود: “به خانه‌ات وارد شو و تو نیز کاری نکن که شوهرت وادار شود با تو چنین [[رفتاری]] کند”<ref>مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۱۰۶؛ بحارالانوار، ج۴۱، ص۵۷؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۳۷.</ref>.


بنابراین در مدرسه [[نبوی]]، [[خشونت خانوادگی]] به عنوان زشت‌ترین پدیده، به تمام معنا مطرود و [[ممنوع]] است و آموزه‌های نبوی و رفتارشناسی [[پیشوایان دین]]، بیانگر آن است که ایشان چه دیدگاهی نسبت به خشونت خانوادگی داشته‌اند و تا چه اندازه برای زدودن آن از [[ساحت]] [[خانواده]] تلاش نموده‌اند؛ و بر [[پیروان]] آنان است که گام در مسیر ایشان نهند و اجازه [[ظهور]] و بروز به خشونت خانوادگی ندهند.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۳۶۸.</ref>
بنابراین در مدرسه [[نبوی]]، [[خشونت خانوادگی]] به عنوان زشت‌ترین پدیده، به تمام معنا مطرود و [[ممنوع]] است و آموزه‌های نبوی و رفتارشناسی [[پیشوایان دین]]، بیانگر آن است که ایشان چه دیدگاهی نسبت به خشونت خانوادگی داشته‌اند و تا چه اندازه برای زدودن آن از [[ساحت]] [[خانواده]] تلاش نموده‌اند؛ و بر [[پیروان]] آنان است که گام در مسیر ایشان نهند و اجازه [[ظهور]] و بروز به خشونت خانوادگی ندهند.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۳۶۸.</ref>
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش