آمرزش در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'زندگی خانوادگی' به 'زندگی خانوادگی'
(←منابع) |
جز (جایگزینی متن - 'زندگی خانوادگی' به 'زندگی خانوادگی') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
این [[میزان]] [[بخشش]] و گذشت باورکردنی نیست، ولی آن پیامآور [[رحمت]]، چنین بود، و در برابر زشتکرداریها و [[دشمنیها]] جز [[نیکرفتاری]] و [[دلسوزی]] نشان نمیداد. | این [[میزان]] [[بخشش]] و گذشت باورکردنی نیست، ولی آن پیامآور [[رحمت]]، چنین بود، و در برابر زشتکرداریها و [[دشمنیها]] جز [[نیکرفتاری]] و [[دلسوزی]] نشان نمیداد. | ||
[[رسول خدا]]{{صل}} در [[زندگی | [[رسول خدا]]{{صل}} در [[زندگی خانوادگی]]، آنقدر با [[همسران]] خود از سر بخشش و گذشت [[رفتار]] میکرد که برخی از آنان به خود جرئت میدادند که با آن [[حضرت]] [[بدرفتاری]] کنند. [[پیامبر]]{{صل}} هیچوقت در امور [[خانه]] برای همسرانش [[تعیین]] [[تکلیف]] نمیکرد و کار خانه را یکسر به آنان واگذاشته بود و در بسیاری امور به میل آنان عمل میکرد. گاه نزد [[زینب دختر جحش]] - یکی از همسرانش - میرفت. [[زینب]] او را نگاه میداشت و از [شربت]عسلی که تهیه کرده بود برای پیامبر{{صل}} میآورد. این مطلب به [[گوش]] [[عایشه]] رسید و بر او گران آمد. خود گوید: من با [[حفصه]] - [[همسر]] دیگر پیامبر - قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر{{صل}} نزد یکی از ما آمد، فوراً بگوییم آیا صمغ مغافیر خوردهای؟ [مغافیر صمغی بود که از نوعی از درختان [[حجاز]] به نام عرفط تراوش میکرد و بوی نامناسبی داشت]. و پیامبر{{صل}} [[مقید]] بود که هرگز بوی نامناسبی از دهان یا لباسش شنیده نشود، بلکه [[اصرار]] داشت همیشه خوشبو و [[معطر]] باشد. | ||
بدین ترتیب روزی پیامبر{{صل}} نزد حفصه آمد، و او این سخن را به پیامبر{{صل}} گفت. حضرت فرمود: من مغافیر نخوردهام، بلکه [شربت]عسلی نزد زینب دختر جحش نوشیدهام، و [[سوگند]] یاد میکنم که دیگر از آن عسل ننوشم [نکند زنبور آن عسل روی گیاه نامناسبی و احتمالاً مغافیر نشسته باشد]، ولی این سخن را به کسی مگو [مبادا به گوش [[مردم]] برسد، و بگویند چرا پیامبر [[خوراک]] حلالی را بر خود [[تحریم]] کرده است، و یا از کار [[پیامبر]] در این مورد و یا مشابه آن [[پیروی]] کنند، و یا به [[گوش]] [[زینب]] برسد و او دلآزرده شود]. ولی سرانجام [[حفصه]] این [[راز]] را افشا کرد و بعداً معلوم شد اصل این قضیه توطئهای بوده است. پیامبر{{صل}} سخت ناراحت شد ولی هیچ به روی آنان نیاورد تا چنین نازل شد<ref>تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref>: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ * قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ * وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ * إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ * عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِنْكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا}}<ref>«ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام میداری؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است * خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است و خداوند سرور شماست و او دانای فرزانه است * و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (*اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند * بسا اگر شما را طلاق دهد پروردگار وی برای او همسرانی به از شما- چه بیوه چه دوشیزه- جایگزین فرماید که مسلمان، مؤمن، فرمانبردار، اهل توبه، اهل عبادت و روزهگیر باشند» سوره تحریم، آیه ۱-۵.</ref>. | بدین ترتیب روزی پیامبر{{صل}} نزد حفصه آمد، و او این سخن را به پیامبر{{صل}} گفت. حضرت فرمود: من مغافیر نخوردهام، بلکه [شربت]عسلی نزد زینب دختر جحش نوشیدهام، و [[سوگند]] یاد میکنم که دیگر از آن عسل ننوشم [نکند زنبور آن عسل روی گیاه نامناسبی و احتمالاً مغافیر نشسته باشد]، ولی این سخن را به کسی مگو [مبادا به گوش [[مردم]] برسد، و بگویند چرا پیامبر [[خوراک]] حلالی را بر خود [[تحریم]] کرده است، و یا از کار [[پیامبر]] در این مورد و یا مشابه آن [[پیروی]] کنند، و یا به [[گوش]] [[زینب]] برسد و او دلآزرده شود]. ولی سرانجام [[حفصه]] این [[راز]] را افشا کرد و بعداً معلوم شد اصل این قضیه توطئهای بوده است. پیامبر{{صل}} سخت ناراحت شد ولی هیچ به روی آنان نیاورد تا چنین نازل شد<ref>تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref>: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ * قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ * وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ * إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ * عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِنْكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا}}<ref>«ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام میداری؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است * خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است و خداوند سرور شماست و او دانای فرزانه است * و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (*اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند * بسا اگر شما را طلاق دهد پروردگار وی برای او همسرانی به از شما- چه بیوه چه دوشیزه- جایگزین فرماید که مسلمان، مؤمن، فرمانبردار، اهل توبه، اهل عبادت و روزهگیر باشند» سوره تحریم، آیه ۱-۵.</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
[[یونس بن عمار]]<ref>یونس بن عمار صیرفی برادر اسحاق بن عمار از اصحاب امام صادق{{ع}} و از راویان ثقه است. ر.ک: رجال البرقی، ص۲۹؛ رجال النجاشی، ص۷۱؛ معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۲۲۵-۲۲۶؛ معجم الثقات، ص۱۳۴؛ قاموس الرجال، ج۱۱، ص۱۸۷-۱۸۸.</ref> نیز گوید: امام صادق{{ع}} دختر [[اسماعیل]] را به [[همسر]] من درآورد، و به من فرمود: “با او به [[نیکی]] [[رفتار]] کن” عرض کردم: “نیکرفتاری با همسر چیست؟” حضرت نکاتی را به یونس بن عمار فرمود، از جمله: {{متن حدیث|وَ اغْفِرْ ذَنْبَهَا}}<ref>«خطا و جسارتش را ببخش». الکافی، ج۵، ص۵۱۱؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۱.</ref>. | [[یونس بن عمار]]<ref>یونس بن عمار صیرفی برادر اسحاق بن عمار از اصحاب امام صادق{{ع}} و از راویان ثقه است. ر.ک: رجال البرقی، ص۲۹؛ رجال النجاشی، ص۷۱؛ معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۲۲۵-۲۲۶؛ معجم الثقات، ص۱۳۴؛ قاموس الرجال، ج۱۱، ص۱۸۷-۱۸۸.</ref> نیز گوید: امام صادق{{ع}} دختر [[اسماعیل]] را به [[همسر]] من درآورد، و به من فرمود: “با او به [[نیکی]] [[رفتار]] کن” عرض کردم: “نیکرفتاری با همسر چیست؟” حضرت نکاتی را به یونس بن عمار فرمود، از جمله: {{متن حدیث|وَ اغْفِرْ ذَنْبَهَا}}<ref>«خطا و جسارتش را ببخش». الکافی، ج۵، ص۵۱۱؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۱.</ref>. | ||
[[پیشوایان دین]] آموختهاند که در [[زندگی | [[پیشوایان دین]] آموختهاند که در [[زندگی خانوادگی]]، حتی آنجا که همسری [[بدخلقی]] مینماید، باید با [[بخشش]] و گذشت با او روبهرو شد، و با وی [[مدارا]] نمود. [[حضرت رضا]]{{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|اعْلَمْ أَنَّ النِّسَاءَ شَتَّى... فَمَنْ ظَفِرَ بِصَالِحَتِهِنَّ يَسْعَدُ وَ مَنْ وَقَعَ فِي طَالِحَتِهِنَّ فَقَدِ ابْتُلِيَ وَ لَيْسَ لَهُ انْتِقَامٌ}}<ref>«زنان چند گروهند:... پس هر مردی که همسر صالح نصیبش شود، سعادتمند گردیده است، و هرکس گرفتار زن بدی شود، بیگمان آزمایش شده است، و حق ندارد انتقام بگیرد». فقه الرضا، ص۳۰؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۳۴؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۶۱.</ref>. | ||
آن [[پیشوایان]] که [[برترین]] تربیتیافتگان [[مدرسه نبوی]] بودند، در زندگی [[خانوادگی]] نیز همچون [[رسول خدا]]{{صل}} [[رفتار]] میکردند و هرگز از [[بخشش]] و گذشت دوری نگزیدند. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است که پدرم، [[حضرت باقر]]{{ع}} همسری داشت که او را [[آزار]] میداد و [[اذیت]] میکرد، و پدرم در مقابل او را میبخشید و با گذشت با او رفتار مینمود<ref>الکافی، ج۵، ص۵۱۱؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۴۱؛ مکارم الاخلاق، ص۲۱۶؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۱؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۱، ص۴۵۱.</ref>. | آن [[پیشوایان]] که [[برترین]] تربیتیافتگان [[مدرسه نبوی]] بودند، در زندگی [[خانوادگی]] نیز همچون [[رسول خدا]]{{صل}} [[رفتار]] میکردند و هرگز از [[بخشش]] و گذشت دوری نگزیدند. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است که پدرم، [[حضرت باقر]]{{ع}} همسری داشت که او را [[آزار]] میداد و [[اذیت]] میکرد، و پدرم در مقابل او را میبخشید و با گذشت با او رفتار مینمود<ref>الکافی، ج۵، ص۵۱۱؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۴۱؛ مکارم الاخلاق، ص۲۱۶؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۱؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۱، ص۴۵۱.</ref>. |