|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| ==پاسخ اجمالی==
| |
| ===معناشناسی [[غیب]] و [[شرک]]===
| |
| [[غیب]] هر آن چیزی است که در دایرۀ [[محسوسات]] نباشد<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص ۴۵۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص ۶۵۴.</ref> و شرک در مقابل [[توحید]]، در لغت به معنای [[شریک]] و [[مشارکت]] آمده است و "[[مشرک]]" به کسی گفته میشود که نسبت به [[خدا]] [[کفر]] ورزیده و برای او شریکی قائل شود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ۴۴۸؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۵۱؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲، ص۳۱۱؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۴۷. </ref> و در اصطلاح به معنای همتا قرار دادن برای [[خداوند]] است که این همتایی ممکن است در صفات، [[افعال]] و یا ذات او باشد<ref>ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، ص۵۷۱. </ref>.
| |
|
| |
|
| ===شبهه شرک انگاری اعتقاد به آگاهی [[معصوم]] از [[غیب]]===
| |
| از دیدگاه [[وهابیت]] هر عملی که در آن به غیر خدا بها داده شده، شرک و صاحب آن عمل، مشرک است. به باور وهابیت اعتقاد به وجود برخی [[صفات الهی]] برای غیر خدا همچون [[علم غیب]]، از آنجا که منجر به [[مشارکت]] غیرخدا با خدا در صفات مختص خدا میشود، شرک شمرده میشود. لذا در نگاه ایشان اموری همچون: [[تبرک]] جستن به غیرخدا به واسطه ساخت [[قبور انبیا]] و [[اولیاء الله]]، [[زیارت]]، بوسیدن و مس نمودن [[قبور]] ایشان<ref> ابن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص۴۸؛ بن باز، مجموع فتاوی و مقالات المتنوعة، ج۴، ج۳۳۰. </ref>، [[توسل]]<ref>ابن قیم جوزی، زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، ج۱، ص۱۴۶. </ref>، [[شفاعت]] خواهی از ایشان<ref>آل شیخ،عبدالرحمان بن حسن، فتح المجید فی شرح کتاب التوحید، ص۱۱۸ و ۱۱۷. </ref> و قسم خوردن به غیر خدا<ref>ابن تیمیه، مجموع الرسائل و المسائل، ج۱، ص۱۷ و ۲۰۹. </ref> شرک بوده و همه کسانی که به این امور [[معتقد]] یا ملتزم شوند، مشرک هستند.
| |
|
| |
| بر این اساس دیدگاه وهابیت<ref>ابن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص۴۸؛ بن باز، مجموع فتاوی و مقالات المتنوعة، ج۴، ج۳۳۰؛ ابن قیم جوزی، زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، ج۱، ص۱۴۶ و... .</ref> آگاهی معصومین از علم غیب را نیز بدان دلیل که اطلاع از غیب را از صفات مختص الهی میدانند، شرک و حتی در ردیف کفر می دانند. آنها بر این باورند که [[علم غیب]] منحصراً از آن [[خداوند]] است و او نیز گوشه ای از این [[علم]] را از [[طریق وحی]] به برخی از انبیای خود داده است و به همین جهت غیر از [[انبیاء]] احدی از علم غیب برخوردار نیست، لذا نسبت دادن آن به غیر [[خدا]] و پیامبرانی که او از علمش به آنها داده، از آنجا که موجب [[تساوی]] خداوند و غیر اوست، [[ شرک]] محسوب میشود<ref>ر.ک: [[حسن مهدیفر|مهدیفر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۴۴؛ [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی، محمد نظیر]]؛ [[بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]، ص۲۱۴؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]؛ [[علم و سلطه غیبی اولیا (کتاب)|علم و سلطه غیبی اولیا]]، ص ۶۷ ـ ۷۲.</ref>.
| |
|
| |
| به عنوان نمونه [[محمد]] بن عبدالوهاب می گوید: "کسی که ادعای ذرهای از علم غیب داشته باشد [[طاغوت]] است به [[دلیل]] آیۀ {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷.</ref>.<ref>محمد بن عبدالوهاب، مجموعة المؤلفات، ج۱، ص۱۹۵.</ref> در حالی که [[دانشمندان]] و [[مفسرین]] [[اهل سنت]] همانند [[قرطبی]]<ref> قرطبی، محمد بن أحمد، تفسیر الجامع لأحکام القرآن، ج۲۰، ص ۲۸.</ref>، [[فخر رازی]]<ref>الرازی الشافعی، فخر الدین محمد بن عمر التمیمی، مفاتیح الغیب، ج۳۰، ص ۶۷۸.</ref> و [[زمخشری]] خلاف این مطلب را از این [[آیه]] استفاده کردهاند. مثلا زمخشری در ذیل آیه فوق مینویسد: "[[خداوند متعال]] از میان افرادی که مورد [[رضایت]] اوست، [[رسولان]] را برای [[آگاهی از غیب]] [[انتخاب]] نموده است"<ref>زمخشری، محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص ۶۳۳.</ref>.<ref>ر.ک: موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۱۶۳؛ هاشمی، سید علی، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران پایگاه تخصصی نقد وهابیت.</ref>
| |
|
| |
| ===پاسخ به شبهه فوق===
| |
| پاسخ به این [[شبهه]] را از سه [[جهت]] بررسی مینماییم:
| |
| #اگر مراد از [[غیب]] آن دسته از [[علوم ذاتی]] و غیراکتسابی و غیرتعلیمی باشد که از دیگری فراگیری نشده است، در این صورت [[علم به غیب]] تنها مختص به [[خداوند]] است و [[علوم]] مستفادِ [[اولیای الهی]] هرچند برای دیگران غیب باشد اما با توجه به این معنا غیب شمرده نمیشود. طبق این معنا که مطابق با دیدگاه مشهور [[متکلمین]] هم هست، برخورداری [[معصومین]] از غیبشرک شمرده میشود.
| |
| #اگر مراد از غیب را براساس معنای آنها در [[فرهنگ قرآن]] و [[روایات]]، آن دسته از علومی بدانیم که تنها به [[خدای متعال]] اختصاص داشته و او نیز احدی را از آن علوم مطلع نساخته است مگر برخی از [[برگزیدگان]] مورد [[رضایت]] خویش را، در این صورت مراد از [[علم غیب]]، [[علم مستأثر]] یا مکنون [[الهی]] است که بر مبنای رایج و [[روایی]]، [[امام]] ابتدا از آن [[آگاهی]] ندارد. ادعای آگاهی [[معصوم]] از غیب حتی به این معنا نیز [[شرک]] شمرده نمیشود چراکه گفته شد براساس برخی [[آیات]] مانند: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶.</ref>، امکان [[آگاه]] ساختن معصوم از بخشی از این [[علم]] توسط [[خداوند متعال]] وجود دارد.
| |
| #اگر مراد از غیب همان معنای لغوی آن، یعنی هر آن چیزی که خارج از دایره [[محسوسات]] است باشد در این صورت علم به غیب، به مطلق علوم فراطبیعی و فراحسی اطلاق میشود. براین اساس ادعای آگاهی معصومین از این غیب نه تنها شرک نیست بلکه هیچ محذور [[عقلی]] و [[نقلی]] نیر ندارد<ref>ر.ک: مسعودی، سید محمد علی، تفاوت کاربردهای کلامی و روایی واژه غیب در ترکیب اضافی علم غیب، نخستین همایش ملی واژهپژوهی در علوم اسلامی، ص۴ و ۵ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت با آقای مسعودی.</ref>.
| |
|
| |
| گذشته از اینها قول به [[شرک]] بودن [[اعتقاد]] به [[آگاهی]] [[معصومین]] از [[غیب]] به دو [[دلیل]] [[نادرست]] است:
| |
| #آنچه از [[علم غیب]] که صرفا به [[خدای متعال]] اختصاص دارد، [[علم غیب ذاتی|بالذات]] و [[علم عیب ذاتی|بالاصاله]] است و اوست که مقداری از آن را به غیر خود [[تعلیم]] میدهد. در این صورت، این [[قسم]]، علم غیب تبعی یا تعلیمی محسوب میشود و از این [[جهت]] با علم غیب خداوندی تفاوت دارد. به عبارت دیگر [[علم]] همۀ [[مخلوقات]] نسبت به [[غیب]] و نسبت به امور مشهود، فقط به واسطه تعلیم [[خداوند]] به آنها حاصل میشود و اگر تعلیم خداوند نباشد، دیگران هم نسبت به هیچ یک از امور مشهود و [[غیبی]] علم پیدا نمیکنند، روشن است که این [[اعتقاد]]، [[شرک به خداوند]] سبحان نیست<ref>ر.ک: [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]، [[الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب (کتاب)|الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب]]، ص۱۱۳؛ [[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی، سید محمد حسین]]، [[امامشناسی ج۱۲ (کتاب)|امامشناسی]] ج۱۲؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]؛ [[علم و سلطه غیبی اولیا (کتاب)|علم و سلطه غیبی اولیا]]، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی، محمد نظیر]]؛ [[بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]، ص۲۱۴؛ [[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی، علی]]، [[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]، ص٢٠۴.</ref>.
| |
| #میان [[علم خدا]] و [[علم معصوم]] تفاوتهایی وجود دارد از جمله اینکه:
| |
| ##علمِ غیبِ ذاتی ـ بدون آنکه [[مقید]] به کم و کیف باشد ـ منحصر به فرد، استقلالی و مخصوص [[پروردگار]] است، زیرا غیر از [[خدا]] هر آنچه در [[عالم آفرینش]] وجود دارد، [[فقیر]] بالذّات بوده و [[دانش]] و [[توانایی]] خودشان را از خدا میگیرند<ref>ر.ک: [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[علم الامام (کتاب)|علم الامام]]، ص۲۸؛ [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]، [[الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب (کتاب)|الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب]]، ج۵، ص۸۰؛ [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه عهدین و قرآن (مقاله)|گستره علم غیب از دیدگاه عهدین و قرآن]]، ص ۴۹ ـ ۵۱؛ [[داوود خوشباور|خوشباور، داوود]]، [[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایاننامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]، ص۴۸.</ref>.
| |
| ##[[علم خدا]] به [[زمان]] و مکان و حالت خاصی منحصر نمیشود، زیرا [[علم]] او ذاتی است و نه اکتسابی و [[ذات خدا]] زمان و مکان نداشته و با [[تغییر]] حالتها و رویدادها تغییر نمیکند<ref>ر.ک: [[محمد جواد مغنیه|مغنیه، محمد جواد]]، تفسیر کاشف، ج۳، ص٣١۴؛ [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[علم الامام (کتاب)|علم الامام]]، ص۲۸؛ [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران ماهنامه پرسمان، چند پاسخ درباره چگونگی علم امام، ماهنامه پرسمان، ش۲۵، ص۴.</ref>.
| |
| ##علم خدا [[ازلی]] و [[ابدی]] است، یعنی از ابتدا بوده و تا ابد نیز خواهد بود<ref>ر.ک: [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[علم الامام (کتاب)|علم الامام]]، ص۲۸؛ [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران ماهنامه پرسمان، چند پاسخ درباره چگونگی علم امام، ماهنامه پرسمان، ش۲۵، ص۴.</ref>.
| |
| ##[[علم غیب]] [[خدا]] بی نهایت است و اندازه معینی ندارد<ref>ر.ک: [[محمد جواد مغنیه|مغنیه، محمد جواد]]، تفسیر کاشف، ج۳، ص٣١۴.</ref>.
| |
| ##علم غیب [[خداوند]] مطلق بوده و او به تمام اشیاء علم دارد و برای آن حد و مرزی نیست. [[خداوند متعال]] [[جهان]] و آنچه در آن روی داده و روی خواهد داد را میداند، خواه جزئی باشد یا کلی، مادی باشد یا [[معنوی]]، به خلاف [[علم]] غیر [[خدا]] که اولا ذاتی و استقلالی نیست بلکه عرضی، اکتسابی و تعلیمی است، ثانیا [[ازلی]] و [[ابدی]] نیست، ثالثا محدود به [[تعلیم الهی]] است و نه نامحدود، رابعا مطلق نیست و دارای حد و مرز است. در این صورت [[اعتقاد]] به برخورداری غیرخدا، [[پیامبر]] باشد یا [[امام]] از [[غیب]]، با توجه به آنچه گفته شد مستلزم [[شرک]] نخواهد بود<ref>ر.ک: [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]، [[الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب (کتاب)|الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب]]، ج۵، ص۸۰؛ [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[علم الامام (کتاب)|علم الامام]]، ص۲۸؛ [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ [[داوود خوشباور|خوشباور، داوود]]، [[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایاننامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]، ص۴۸؛ [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه عهدین و قرآن (مقاله)|گستره علم غیب از دیدگاه عهدین و قرآن]]، ص ۴۹ ـ ۵۱.</ref>.
| |
|
| |
| ===نتیجه گیری===
| |
| شرک دانستن [[علم غیب معصوم]]، ناشی از عدم تفکیک میان معانی آن در اصطلاح [[قرآن]] و [[روایات]]، [[کلام]] و لغت و نیز عدم توجه به تفاوتهای میان [[علم خدا]] و [[علم معصوم]] و برداشت نادرست از برخی [[آیات]] و روایات است و چنین نیست که این [[اعتقاد]] از هر جهت شرک باشد.
| |
|
| |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس}}
| |