علم مکفوف و علم مبذول به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
خط ۲۷: خط ۲۷:
::::::«از [[امام باقر]]{{ع}} نقل است که فرمود: خداوند را دو علم است: علم مبذول (گشوده و بخشیدنی) و علم مکفوف (بسته و اختصاصی). اما علم مبذول خدا همان علمی است که در اختیار [[ملائکه]] و [[پیامبران]] است و در اختیار ما نیز هست، و اما علم مکفوف علمی است که به نزد خداوند و در ام‌الکتاب است<ref>بحار الانوار، ۴/۸۹.</ref>»<ref>[http://nahjeali.com/motoon/maaref_maarif/alef/0074.htm معارف و معاریف].</ref>.
::::::«از [[امام باقر]]{{ع}} نقل است که فرمود: خداوند را دو علم است: علم مبذول (گشوده و بخشیدنی) و علم مکفوف (بسته و اختصاصی). اما علم مبذول خدا همان علمی است که در اختیار [[ملائکه]] و [[پیامبران]] است و در اختیار ما نیز هست، و اما علم مکفوف علمی است که به نزد خداوند و در ام‌الکتاب است<ref>بحار الانوار، ۴/۸۹.</ref>»<ref>[http://nahjeali.com/motoon/maaref_maarif/alef/0074.htm معارف و معاریف].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین عابدی؛}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین عابدی؛}}
[[پرونده:11252.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[احمد عابدی]]]]
[[پرونده:11252.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[احمد عابدی]]]]
خط ۳۲: خط ۳۳:
::::::«علمی که غیب عند الکل است که به آن علم مکفوف گویند مخصوص خدا است، ولی علمی که نزد برخی [[غیب]] و نزد برخی شهادت است و به آن علم مبذول می‌گویند نزد [[ائمه]]{{عم}} وجود دارد»<ref>[http://news.hajj.ir/8/665 توحید و شرک در نگاه شیعه و وهابیت]</ref>.
::::::«علمی که غیب عند الکل است که به آن علم مکفوف گویند مخصوص خدا است، ولی علمی که نزد برخی [[غیب]] و نزد برخی شهادت است و به آن علم مبذول می‌گویند نزد [[ائمه]]{{عم}} وجود دارد»<ref>[http://news.hajj.ir/8/665 توحید و شرک در نگاه شیعه و وهابیت]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین مسعودی؛}}
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین مسعودی؛}}
[[پرونده:76373803937.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد علی مسعودی|مسعودی]]]]
[[پرونده:76373803937.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد علی مسعودی|مسعودی]]]]
خط ۴۳: خط ۴۵:
::::::«در روایات زیادی تصریح شده است که خدای تعالی را دو گونه علم است: علم مبذول و علم مکفوف. "علم مبذول" دانشی است که خداوند متعال آن را به فرشتگان و پیامبران الهی عطا فرموده است. و "علم مکفوف" آن علمی است که خداوند سبحانه کسی را از آن آگاه نکرده است و مخصوصِ ذات اقدس اوست. [[امامان]] [[اهل بیت]]{{عم}} گفته‌اند: علمی که خداوند سبحان به فرشتگان و پیامبران اعطا فرموده است به ما نیز رسیده است. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: همانا برای خدای عزوجل دو علم است: علم مبذول و علم مکفوف. امّا علم مبذول پس هیچ علمی نیست که فرشتگان و رسولان آن را بدانند مگر این که ما آن را می‌دانیم. و امّا مکفوف علمی است که نزد خداوند عزوجلّ در امّ الکتاب است و آنگاه که خارج شود نافذ می‌شود<ref>{{عربی|"إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَیْنِ عِلْمٌ مَبْذُولٌ وَ عِلْمٌ مَکْفُوفٌ فَأَمَّا الْمَبْذُولُ فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ شَیْءٍ تَعْلَمُهُ الْمَلَائِکَةُ وَ الرُّسُلُ إِلَّا نَحْنُ نَعْلَمُهُ وَ أَمَّا الْمَکْفُوفُ فَهُوَ الَّذِی عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أُمِّ الْکِتَابِ إِذَا خَرَجَ نَفَذَ"}}.</ref>»<ref>[http://nabacultural.org/fa// امامت].</ref>.
::::::«در روایات زیادی تصریح شده است که خدای تعالی را دو گونه علم است: علم مبذول و علم مکفوف. "علم مبذول" دانشی است که خداوند متعال آن را به فرشتگان و پیامبران الهی عطا فرموده است. و "علم مکفوف" آن علمی است که خداوند سبحانه کسی را از آن آگاه نکرده است و مخصوصِ ذات اقدس اوست. [[امامان]] [[اهل بیت]]{{عم}} گفته‌اند: علمی که خداوند سبحان به فرشتگان و پیامبران اعطا فرموده است به ما نیز رسیده است. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: همانا برای خدای عزوجل دو علم است: علم مبذول و علم مکفوف. امّا علم مبذول پس هیچ علمی نیست که فرشتگان و رسولان آن را بدانند مگر این که ما آن را می‌دانیم. و امّا مکفوف علمی است که نزد خداوند عزوجلّ در امّ الکتاب است و آنگاه که خارج شود نافذ می‌شود<ref>{{عربی|"إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَیْنِ عِلْمٌ مَبْذُولٌ وَ عِلْمٌ مَکْفُوفٌ فَأَمَّا الْمَبْذُولُ فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ شَیْءٍ تَعْلَمُهُ الْمَلَائِکَةُ وَ الرُّسُلُ إِلَّا نَحْنُ نَعْلَمُهُ وَ أَمَّا الْمَکْفُوفُ فَهُوَ الَّذِی عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أُمِّ الْکِتَابِ إِذَا خَرَجَ نَفَذَ"}}.</ref>»<ref>[http://nabacultural.org/fa// امامت].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین عابدی شاهرودی؛}}
{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین عابدی شاهرودی؛}}
[[پرونده:11993.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی عابدی شاهرودی|عابدی شاهرودی]]]]
[[پرونده:11993.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی عابدی شاهرودی|عابدی شاهرودی]]]]
خط ۴۸: خط ۵۱:
::::::«خدا دو علم دارد: یک علم را به فرشتگان و فرستادگانش آموخته که چون خدا خود و فرستادگانش را تکذیب نمی‏‌کند، باید مضمون آن واقع شود و تخلف بردار نسبت. و علم دیگر در نزد او مخزون بوده و کسی را بر آن مطلع نساخته است، و از این علم است که آنچه را بخواهد پیش‏‌انداخته، و آنچه را بخواهد پس می‌‏اندازد، و آنچه را بخواهد اثبات می‌‏کند. این‌گونه تقدیم و تأخیر که در متن علم مخزون پدید می‌‏آید، تنها به دلیل حضور مشیت خدا رد حاق آن علم است. از این جهت، مرتبه تعین چنین مشیتی، سابق بر مرتبه علم مخزون می‏‌باشد، وگرنه می‌‏باید از آن پیروی کند، نه اینکه آن را دگرگون سازد. و چون بر علم خزون تقدم دارد، بر دیگر انحاء مشیت که از علم مخزون و علم موعود متأخرند نیز تقدم دارد و به این محاسبه است که این مشیت، نهاد همه مشیت‌ها می‌‏باشد، چنان‌که علم همراه آن نهاد همه علم‌ها به شمار می‌‏رود و حتی بر علم مخزون پیشی دارد، زیرا تقدیم و تأخیر از طریق مشیت در علم مخزون وارد می‏‌شود، پس در آن علم نبوده و باید د مرتبه‌‏ای پیشین‌تر در علم خدا گنجیده باشد»<ref>[http://www.ensani.ir/fa/content/102801/default.aspx نظریه عدل جمعی الهی].</ref>
::::::«خدا دو علم دارد: یک علم را به فرشتگان و فرستادگانش آموخته که چون خدا خود و فرستادگانش را تکذیب نمی‏‌کند، باید مضمون آن واقع شود و تخلف بردار نسبت. و علم دیگر در نزد او مخزون بوده و کسی را بر آن مطلع نساخته است، و از این علم است که آنچه را بخواهد پیش‏‌انداخته، و آنچه را بخواهد پس می‌‏اندازد، و آنچه را بخواهد اثبات می‌‏کند. این‌گونه تقدیم و تأخیر که در متن علم مخزون پدید می‌‏آید، تنها به دلیل حضور مشیت خدا رد حاق آن علم است. از این جهت، مرتبه تعین چنین مشیتی، سابق بر مرتبه علم مخزون می‏‌باشد، وگرنه می‌‏باید از آن پیروی کند، نه اینکه آن را دگرگون سازد. و چون بر علم خزون تقدم دارد، بر دیگر انحاء مشیت که از علم مخزون و علم موعود متأخرند نیز تقدم دارد و به این محاسبه است که این مشیت، نهاد همه مشیت‌ها می‌‏باشد، چنان‌که علم همراه آن نهاد همه علم‌ها به شمار می‌‏رود و حتی بر علم مخزون پیشی دارد، زیرا تقدیم و تأخیر از طریق مشیت در علم مخزون وارد می‏‌شود، پس در آن علم نبوده و باید د مرتبه‌‏ای پیشین‌تر در علم خدا گنجیده باشد»<ref>[http://www.ensani.ir/fa/content/102801/default.aspx نظریه عدل جمعی الهی].</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین رحمان ستایش؛}}
{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین رحمان ستایش؛}}
[[پرونده:11276.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد کاظم رحمان ستایش]]]]
[[پرونده:11276.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد کاظم رحمان ستایش]]]]
خط ۵۷: خط ۶۱:
::::::ب. '''علم مکفوف''': [[صفار]] علم مکفوف، علم خاص، علم مکنون یا [[علم غیب]] را علمی می‌داند که خداوند هیچ کس، حتی ملائک مقرب، رسولان و [[انبیا]] را از آن آگاه نساخته،<ref>همان، ص ۱۲۹، ح ۱، ص۱۳۰، ح ۴، ص۱۳۱، ح ۹، ص۱۳۱، ح۱۲ - ۱۳، ص۱۳۲، ح ۱۶.</ref> بلکه تنها به خود او ویژه است. از دیدگاه او علم مکفوف درام الکتاب نزد پروردگار قرار دارد. میان تعریف پیش گفته و مفاد آیه {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا*إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>(او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند* جز فرستاده‌ای را که بپسندد)، سوره مبارکه جن، آیات ۲۶ و ۲۷.</ref> تعارضی پدید می‌آید. راهکارن محور [[صفار]] این است که علم مکفوف را گاه خداوند امضا کرده و در ظرف تقدیر می‌ریزد. به دیگر سخن، این علم از جایگاه خویش یعنی ام‌الکتاب خارج می‌گردد. در این صورت، این علم نافذ بوده و به [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه]]{{ع}} خواهد رسید. با این توضیح، تعارض میان درون مایه روایات و آیه وجود نخواهد داشت. البته چنان که روایات بصائر می‌گویند، گاه خداوند علم مکفوف را امضا نکرده و در ظرف تقدیر نمی‌ریزد، بلکه در آن بدا ایجاد می‌کند. البته خداوند خود علمی را که در آن بدا رخ داده، نیز بر [[امام]] حاضر و سلف او عرضه می‌کند. بدین ترتیب، صاراز خلال روشن داشت علم مکفوف، از بدا و چگونگی آن هم سخن می‌گوید»<ref>[[باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم (مقاله)|باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم]]، ص ۱۲۳ الی ۱۲۶.</ref>.
::::::ب. '''علم مکفوف''': [[صفار]] علم مکفوف، علم خاص، علم مکنون یا [[علم غیب]] را علمی می‌داند که خداوند هیچ کس، حتی ملائک مقرب، رسولان و [[انبیا]] را از آن آگاه نساخته،<ref>همان، ص ۱۲۹، ح ۱، ص۱۳۰، ح ۴، ص۱۳۱، ح ۹، ص۱۳۱، ح۱۲ - ۱۳، ص۱۳۲، ح ۱۶.</ref> بلکه تنها به خود او ویژه است. از دیدگاه او علم مکفوف درام الکتاب نزد پروردگار قرار دارد. میان تعریف پیش گفته و مفاد آیه {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا*إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>(او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند* جز فرستاده‌ای را که بپسندد)، سوره مبارکه جن، آیات ۲۶ و ۲۷.</ref> تعارضی پدید می‌آید. راهکارن محور [[صفار]] این است که علم مکفوف را گاه خداوند امضا کرده و در ظرف تقدیر می‌ریزد. به دیگر سخن، این علم از جایگاه خویش یعنی ام‌الکتاب خارج می‌گردد. در این صورت، این علم نافذ بوده و به [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه]]{{ع}} خواهد رسید. با این توضیح، تعارض میان درون مایه روایات و آیه وجود نخواهد داشت. البته چنان که روایات بصائر می‌گویند، گاه خداوند علم مکفوف را امضا نکرده و در ظرف تقدیر نمی‌ریزد، بلکه در آن بدا ایجاد می‌کند. البته خداوند خود علمی را که در آن بدا رخ داده، نیز بر [[امام]] حاضر و سلف او عرضه می‌کند. بدین ترتیب، صاراز خلال روشن داشت علم مکفوف، از بدا و چگونگی آن هم سخن می‌گوید»<ref>[[باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم (مقاله)|باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم]]، ص ۱۲۳ الی ۱۲۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۷. آقای حکیمی؛}}
{{جمع شدن|۷. آقای حکیمی؛}}
[[پرونده:11992.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد رضا حکیمی|حکیمی]]]]
[[پرونده:11992.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد رضا حکیمی|حکیمی]]]]
خط ۶۳: خط ۶۸:
::::::آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بی‌کران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداق‌های علم مبذول است، یعنی علمی که (...) درخارج -در ظرف عالم خود هر جا هست- تحقق یافته است. و آن‌چه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداق‌های علم مبذول جای دارد. و علم مبذول –به تمام و کمال- به انسان هادی تفویض گشته است. (...) دوم آن علم که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او آن را نمی‌داند (علم مستأثر، علم مکفوف). لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد، سپس این‌گونه نتیجه گیری می‌کنند "آنچه از ازل تا ابد، در ارتباط با ایجاد و تکوین، و اعطا و تقدیر، و حکمت و تشریع و سلوک و تهذیب، ادب و قرب .... به فرشتگان و پیمبران رسیده و عطا شده است، همه و همه در نزد انسان هادی ( [[پیامبر|پیامبراکرم]]{{صل}} و [[ائمه|ائمه طاهرین]]{{عم}}) نیز هست"»<ref>[http://www.nahjeali.com/motoon/magalat%20nahj/far/id/maghaleh/ali/41.htm// نهج‌البلاغه، انسان هادی؛  ص ۷۵ و ۷۶.].</ref>
::::::آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بی‌کران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداق‌های علم مبذول است، یعنی علمی که (...) درخارج -در ظرف عالم خود هر جا هست- تحقق یافته است. و آن‌چه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداق‌های علم مبذول جای دارد. و علم مبذول –به تمام و کمال- به انسان هادی تفویض گشته است. (...) دوم آن علم که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او آن را نمی‌داند (علم مستأثر، علم مکفوف). لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد، سپس این‌گونه نتیجه گیری می‌کنند "آنچه از ازل تا ابد، در ارتباط با ایجاد و تکوین، و اعطا و تقدیر، و حکمت و تشریع و سلوک و تهذیب، ادب و قرب .... به فرشتگان و پیمبران رسیده و عطا شده است، همه و همه در نزد انسان هادی ( [[پیامبر|پیامبراکرم]]{{صل}} و [[ائمه|ائمه طاهرین]]{{عم}}) نیز هست"»<ref>[http://www.nahjeali.com/motoon/magalat%20nahj/far/id/maghaleh/ali/41.htm// نهج‌البلاغه، انسان هادی؛  ص ۷۵ و ۷۶.].</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۸. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛}}
{{جمع شدن|۸. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛}}
[[پرونده:11819.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[اصغر غلامی|غلامی]]]]
[[پرونده:11819.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[اصغر غلامی|غلامی]]]]
خط ۶۸: خط ۷۴:
::::::«کلینی، در مورد نسبت علم [[ائمه]]{{عم}} به جمیع علوم انبیا، رسل و ملائکه، روایاتی را نقل می‌کند که بیانگر دو قسم از علم برای خدای تعالی هستند. یک قسم، علمی است که خداوند آن را برای ملائکه، انبیا و رسولان خود آشکار نموده است و قسم دیگر، [[علم مکفوف]] است که بر هیچ یک از مخلوقات خویش آشکار نکرده است. بر اساس این روایات، علمی که برای انبیا، رسولان و ملائکه آشکار شده، [[ائمه]]{{عم}} نیز آن را دارا هستند. اما [[علم مکفوف]] که خداوند آن را برای خود اختصاص داده است، هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود خداوند علم آن را به [[ائمه]]{{عم}} می‌دهد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: همانا، برای خدای تبارک و تعالی، دو علم هست. علمی که آن را بر ملائکه، انبیا و رسلش آشکار نموده است، پس هر آنچه را که بر ملائکه، رسولان و انبیائش آشکار کرده، علم آن را به ما داده است. و علمی که به خودش اختصاص داده است، پس هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود، خداوند ما را به آن، عالم می‌کند در حالی که بر ائمه پیش از ما نیز عرضه شده است.<ref>«إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اِسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِنْ بَدَا لَهُ فِي شَيْءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَاهُ وَ عُرِضَ عَلَى اَلْأَئِمَّةِ اَلَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا»؛  بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{ع}} ج۱، ص۳۹۴.</ref> این قبیل روایات، با روایاتی که دلالت بر زیاد شدن علم [[ائمه]]{{عم}} دارند، هماهنگی داشته و گویای این مطلب هستند که [[علم مکفوف]] که مختص به خدای تعالی است، تقدیرات و خلق جدید، محو و اثبات در کتاب بدائیات است که هر گاه خداوند بخواهد به تدریج علم آنها به امام{{ع}} داده می‌شود. همچنین این روایات با روایات نفی [[علم غیب]] نیز سازگار است، بدین معنا که مراد [[اهل بیت]]{{عم}} از نفی [[علم غیب]]، عدم آگاهی ایشان از این امور است که هنوز تقدیر نشده‌اند و پس از تقدیر، علم آنها به [[ائمه]]{{عم}} داده می‌شود که به تعبیر خود ایشان، افضل علوم ایشان نیز همین است»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]، [[مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة‌الاسلام کلینی ج۴ (کتاب)|مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة‌الاسلام کلینی]].</ref>.
::::::«کلینی، در مورد نسبت علم [[ائمه]]{{عم}} به جمیع علوم انبیا، رسل و ملائکه، روایاتی را نقل می‌کند که بیانگر دو قسم از علم برای خدای تعالی هستند. یک قسم، علمی است که خداوند آن را برای ملائکه، انبیا و رسولان خود آشکار نموده است و قسم دیگر، [[علم مکفوف]] است که بر هیچ یک از مخلوقات خویش آشکار نکرده است. بر اساس این روایات، علمی که برای انبیا، رسولان و ملائکه آشکار شده، [[ائمه]]{{عم}} نیز آن را دارا هستند. اما [[علم مکفوف]] که خداوند آن را برای خود اختصاص داده است، هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود خداوند علم آن را به [[ائمه]]{{عم}} می‌دهد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: همانا، برای خدای تبارک و تعالی، دو علم هست. علمی که آن را بر ملائکه، انبیا و رسلش آشکار نموده است، پس هر آنچه را که بر ملائکه، رسولان و انبیائش آشکار کرده، علم آن را به ما داده است. و علمی که به خودش اختصاص داده است، پس هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود، خداوند ما را به آن، عالم می‌کند در حالی که بر ائمه پیش از ما نیز عرضه شده است.<ref>«إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اِسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِنْ بَدَا لَهُ فِي شَيْءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَاهُ وَ عُرِضَ عَلَى اَلْأَئِمَّةِ اَلَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا»؛  بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{ع}} ج۱، ص۳۹۴.</ref> این قبیل روایات، با روایاتی که دلالت بر زیاد شدن علم [[ائمه]]{{عم}} دارند، هماهنگی داشته و گویای این مطلب هستند که [[علم مکفوف]] که مختص به خدای تعالی است، تقدیرات و خلق جدید، محو و اثبات در کتاب بدائیات است که هر گاه خداوند بخواهد به تدریج علم آنها به امام{{ع}} داده می‌شود. همچنین این روایات با روایات نفی [[علم غیب]] نیز سازگار است، بدین معنا که مراد [[اهل بیت]]{{عم}} از نفی [[علم غیب]]، عدم آگاهی ایشان از این امور است که هنوز تقدیر نشده‌اند و پس از تقدیر، علم آنها به [[ائمه]]{{عم}} داده می‌شود که به تعبیر خود ایشان، افضل علوم ایشان نیز همین است»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]، [[مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة‌الاسلام کلینی ج۴ (کتاب)|مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة‌الاسلام کلینی]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۹. آقای دکتر بهشادفر؛}}
{{جمع شدن|۹. آقای دکتر بهشادفر؛}}
[[پرونده:11984.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا بهشادفر|بهشادفر]]]]
[[پرونده:11984.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا بهشادفر|بهشادفر]]]]
خط ۷۷: خط ۸۴:
::::::۲. {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ]]}}<ref>«و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ‌ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است»؛ آیه ۵۹ سوره انعام.</ref> [[امام صادق]]{{ع}} "[[کتاب مبین]]" را به "[[امام مبین]]" تفسیر فرموده است.<ref>مجلسی ج ۴، ص ۸۰ و ۹۰.</ref> [[امام صادق]]{{ع}} در زمینه ارتباط علم الهی با بداء فرمود: {{عربی|"إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَخْبَرَ مُحَمَّداً{{صل}} بِمَا کَانَ مُنْذُ کَانَتِ الدُّنْیَا وَ بِمَا یَکُونُ إِلَى انْقِضَاءِ الدُّنْیَا وَ اَخْبَرَهُ بِالْمَحْتُومِ  مِنْ  ذَلِکَ وَ اسْتَثْنَى عَلَیْهِ فِیمَا سِوَاهُ"}}<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص ۱۴۸.</ref>»<ref>[http://www.8tag.ir/news/1485362957460487745-2058320525853622111 کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام].</ref>.
::::::۲. {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ]]}}<ref>«و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ‌ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است»؛ آیه ۵۹ سوره انعام.</ref> [[امام صادق]]{{ع}} "[[کتاب مبین]]" را به "[[امام مبین]]" تفسیر فرموده است.<ref>مجلسی ج ۴، ص ۸۰ و ۹۰.</ref> [[امام صادق]]{{ع}} در زمینه ارتباط علم الهی با بداء فرمود: {{عربی|"إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَخْبَرَ مُحَمَّداً{{صل}} بِمَا کَانَ مُنْذُ کَانَتِ الدُّنْیَا وَ بِمَا یَکُونُ إِلَى انْقِضَاءِ الدُّنْیَا وَ اَخْبَرَهُ بِالْمَحْتُومِ  مِنْ  ذَلِکَ وَ اسْتَثْنَى عَلَیْهِ فِیمَا سِوَاهُ"}}<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص ۱۴۸.</ref>»<ref>[http://www.8tag.ir/news/1485362957460487745-2058320525853622111 کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۰. آقای دکتر ابطحی؛}}
{{جمع شدن|۱۰. آقای دکتر ابطحی؛}}
[[پرونده:11187.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید عبدالحمید ابطحی|ابطحی]]]]
[[پرونده:11187.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید عبدالحمید ابطحی|ابطحی]]]]
خط ۸۲: خط ۹۰:
::::::«صادقین{{عم}} به اصحاب خود آموخته‌اند که کلاً علم خدا دو گونه است: علمی که هیچ کس غیر خدا ندارد و از آن به [[علم مکفوف]] یاد نموده‌اند و علمی که به [[انبیا]] و [[ملائکه|ملائک]] داده شده و از آن با [[علم مبذول]] یاد نموده‌اند و تأکید کرده‌اند که خداوند، علم مبذول را به ایشان عطا کرده است».<ref>[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]؛ [[امامت‌پژوهی (نشریه)|فصلنامه امامت‌پژوهی]]؛ شماره ۲، ص۸۱.</ref>
::::::«صادقین{{عم}} به اصحاب خود آموخته‌اند که کلاً علم خدا دو گونه است: علمی که هیچ کس غیر خدا ندارد و از آن به [[علم مکفوف]] یاد نموده‌اند و علمی که به [[انبیا]] و [[ملائکه|ملائک]] داده شده و از آن با [[علم مبذول]] یاد نموده‌اند و تأکید کرده‌اند که خداوند، علم مبذول را به ایشان عطا کرده است».<ref>[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]؛ [[امامت‌پژوهی (نشریه)|فصلنامه امامت‌پژوهی]]؛ شماره ۲، ص۸۱.</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۱. آقای دکتر فتحی؛}}
 
[[پرونده:1367001.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[امین فتحی|فتحی]]]]
{{جمع شدن|۱١. آقای شاه‌منصوری؛}}
آقای دکتر '''[[امین فتحی]]'''، در مقاله ''«[[کتاب مبین منشأ ولایت تشریعی معصومین (مقاله)|کتاب مبین، منشأ ولایت تشریعی معصومین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«خدای -عزوجل- را دو گونه علم است: علم مبذول (بذل شده) و علم مکفوف (نگهداری شده) علم مبذول چنان است که هر چه به همه فرشتگان و [[پیامبران]]{{ع}} داده باشند به ما نیز داده‌اند. و علم مکفوف همان علمی است که نزد ذات الهی -در ام الکتاب- است. و آن علم هر گاه به بروز آید، نفوذ کند و به دیگران رسد.<ref>{{عربی|"إن لله – عزوجل- علمین: علم مبذول و علم مکفوف؛ فأما المبذول فإنه لیس من شیء تعلمه المکلائکه والرسل إلا نحن نعلمه؛ وأما المکفوف فهو الذی عندالله- عزو جل- فی أ م الکتاب، إذا خرج نفذ"}}؛ [[کلینی]]،۱۳۸۷،اصول کافی،ترجمه آیت الله کمره ای،ج ۲: ۲۹۰.</ref> استاد محترم جناب آقای [[حکیمی]] در توضیح این روایت شریف علاوه بر تائید صحت آن، نوشته‌اند "آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بی‌کران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداق‌های علم مبذول است، یعنی علمی که... درخارج -در ظرف عالم خود هر جا هست- تحقق یافته است. و آنچه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداق‌های علم مبذول جای دارد. و علم مبذول –به تمام و کمال- به انسان هادی تفویض گشته است". سپس به روایت دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} اشاره می‌کنند که در قسمت آخر آن آمده است "دوم آن علم که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او آن را نمی‌داند (علم مستأثر، علم مکفوف). لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد" سپس این‌گونه نتیجه گیری می‌کنند "آنچه از ازل تا ابد، درارتباط با ایجاد و تکوین، و اعطا و تقدیر، و حکمت و تشریع و سلوک و تهذیب، ادب و قرب... به فرشتگان و پیمبران رسیده و عطا شده است، همه و همه در نزد انسان هادی ([[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه|ائمه طاهرین]]{{عم}}) نیزهست"<ref>حکیمی، محمدرضا،۱۳۷۰، کلام جاودانه، ۷۵و ۷۶.</ref>»<ref>[http://madaarehosn.blogfa.com/post/27 کتاب مبین، منشای ولایت تشریعی معصومین].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۲. آقای شاه‌منصوری؛}}
[[پرونده:11994.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عباس شاه‌منصوری|شاه‌منصوری]]]]
[[پرونده:11994.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عباس شاه‌منصوری|شاه‌منصوری]]]]
آقای '''[[عباس شاه‌منصوری]]''' در مقاله ''«[[ارتباط علم پیشین و اختیار عباد در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی (مقاله)|ارتباط علم پیشین و اختیار عباد در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی]]»'' در این‌باره گفته است:
آقای '''[[عباس شاه‌منصوری]]''' در مقاله ''«[[ارتباط علم پیشین و اختیار عباد در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی (مقاله)|ارتباط علم پیشین و اختیار عباد در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۹۴: خط ۹۸:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۳. پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی شیعه؛}}
{{جمع شدن|۱٢. پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی شیعه؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://hadith.net/post/55204/%D9%81%D8%B5%D9%84%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8777/p122/ پایگاه اطلاع‌رسانی شیعه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://hadith.net/post/55204/%D9%81%D8%B5%D9%84%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8777/p122/ پایگاه اطلاع‌رسانی شیعه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
خط ۱۰۱: خط ۱۰۵:
::::::میان تعریف پیش‌گفته و مفاد آیه {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.</ref> تعارضی پدید می‌آید. راهکار نصّ‌محور صفّار این است که علم مکفوف را گاه خداوند امضا کرده و در ظرف تقدیر می‌ریزد<ref>بصائرالدرجات،، ص۱۳۳، ح۱.</ref> به دیگر سخن، این علم از جایگاه خویش یعنی [[ام الکتاب]] خارج می‌گردد. در این صورت، این علم نافذ بوده و به [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} خواهد رسید. با این توضیح، تعارض میان درون مایه روایات و آیه وجود نخواهد داشت. البته چنان که روایات بصائر می‌گویند، گاه خداوند علم مکفوف را امضا نکرده و در ظرف تقدیر نمی‌ریزد، بلکه در آن بدا ایجاد می‌کند. البته خداوند خود علمی را که در آن بدا رخ داده، نیز بر امام حاضر و سلف او عرضه می‌کند. بدین ترتیب، صفّار از خلال روشن داشتِ علم مکفوف، از بدا و چگونگی آن هم سخن می‌گوید»<ref>[http://hadith.net/post/55204/%D9%81%D8%B5%D9%84%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8777/p122/ پایگاه اطلاع‌رسانی شیعه]</ref>.
::::::میان تعریف پیش‌گفته و مفاد آیه {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.</ref> تعارضی پدید می‌آید. راهکار نصّ‌محور صفّار این است که علم مکفوف را گاه خداوند امضا کرده و در ظرف تقدیر می‌ریزد<ref>بصائرالدرجات،، ص۱۳۳، ح۱.</ref> به دیگر سخن، این علم از جایگاه خویش یعنی [[ام الکتاب]] خارج می‌گردد. در این صورت، این علم نافذ بوده و به [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} خواهد رسید. با این توضیح، تعارض میان درون مایه روایات و آیه وجود نخواهد داشت. البته چنان که روایات بصائر می‌گویند، گاه خداوند علم مکفوف را امضا نکرده و در ظرف تقدیر نمی‌ریزد، بلکه در آن بدا ایجاد می‌کند. البته خداوند خود علمی را که در آن بدا رخ داده، نیز بر امام حاضر و سلف او عرضه می‌کند. بدین ترتیب، صفّار از خلال روشن داشتِ علم مکفوف، از بدا و چگونگی آن هم سخن می‌گوید»<ref>[http://hadith.net/post/55204/%D9%81%D8%B5%D9%84%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8777/p122/ پایگاه اطلاع‌رسانی شیعه]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۴. پژوهشگران مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر؛}}
 
{{جمع شدن|۱٣. پژوهشگران مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://dorenajaf.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIST&code=1194&RADIF=33 مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://dorenajaf.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIST&code=1194&RADIF=33 مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
۱۱۸٬۳۵۶

ویرایش