پرش به محتوا

علم غیب امام در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{علم معصوم}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-s...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{علم معصوم}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| موضوع مرتبط = علم غیب امام
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[علم معصوم]]''' است. "'''[[علم غیب امام]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل  = علم غیب امام
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[علم غیب امام در قرآن]] - [[علم غیب امام در حدیث]] - [[علم غیب امام در نهج البلاغه]] - [[علم غیب امام در کلام اسلامی]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[علم غیب امام در قرآن]] - [[علم غیب امام در حدیث]] - [[علم غیب امام در کلام اسلامی]] - [[علم غیب امام در فلسفه اسلامی]] - [[علم غیب امام در عرفان اسلامی]] - [[علم غیب امام در حکمت اسلامی]]</div>
| پرسش مرتبط  = علم غیب (پرسش)
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[علم غیب امام (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
*[[امام علی]]{{ع}} برای شخصی که [[شایستگی]] [[امامت]] را دارد، نشانه‌هایی ذکر می‌کند: «باید معلوم باشد او از همه [[گناهان]] [[خرد]] و درشت [[معصوم]] بوده، در [[مقام]] [[فتوا]] نلغزد، در پاسخ به سؤال به [[خطا]] نیفتد و دچار [[سهو]] و [[نسیان]] نشود»<ref>بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>.
[[امام علی]]{{ع}} برای شخصی که شایستگی امامت را دارد، نشانه‌هایی ذکر می‌کند: «باید معلوم باشد او از همه [[گناهان]] [[خرد]] و درشت [[معصوم]] بوده، در مقام [[فتوا]] نلغزد، در پاسخ به سؤال به [[خطا]] نیفتد و دچار [[سهو]] و [[نسیان]] نشود»<ref>بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>.
*[[امام رضا]]{{ع}} به اتصال [[امام]] با منبع ماورایی و [[عنایات]] همیشگی [[حق تعالی]] به [[حجت]] خویش تصریح دارد: «امام، معصوم و مؤید و موفق و مورد [[تسدید]] [[الهی]] است که از خطاها و [[لغزش‌ها]] و [[انحراف]] در [[امان]] می‌ماند. [[خداوند]] این توانایی‌ها را به وی می‌دهد تا حجت بر [[بندگان]] و [[شاهد]] بر مخلوقاتش شود»<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>.
 
*[[معیّت]] [[اهل بیت]]{{عم}} با [[قرآن]] که به گونه‌ای [[قطعی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} گزارش شده و مقبول میان [[مذاهب اسلامی]] است، [[علم الهی]] و [[غیبی]] را برای آنان تثبیت و [[تأیید]] می‌کند. [[حاکم]] [[نیشابوری]] و دیگر [[محدثان]] [[اهل سنت]] از امّ [[سلمه]] نقل کرده‌اند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: «[[علی]] با قرآن و قرآن با علی است، هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در کنار [[حوض]] بر من وارد شوند»<ref>المستدرک، ج۳، ص۱۲۴؛ کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۳؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۴.</ref>. از آنجا که [[علوم]] و داده‌های قرآن، قطعی و [[یقینی]] است و خطا در آن مجال عرض اندام ندارد، ناگزیر مساوی و ملازم و همراه آن، یعنی امام نیز همین شاخص‌ها را داراست. به دیگر سخن، علوم [[پیشوایان معصوم]] همانند قرآن، از سنخ علم الهی و مصون از [[نقص]] و خطا خواهد بود. [[علم]] جامع به قرآن و هم‌وزن و همراه همیشگی و جدایی‌ناپذیر با قرآن بودن تا به [[قیامت]]، یعنی علم به «تبیان کل شیئ»؛ زیرا قرآن {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> است. تبیین همه چیز و احاطه بر تمام امور، جز از علم فراطبیعی و فرابشری برنمی‌آید. از جنس [[علوم]] بشری و عادی دانستن [[دانش]] [[ائمه]]، برابر با احتمال [[خطا]] در [[قرآن]] است، که ظاهراً شبهه افکنان نیز به چنین پیامدی تن نمی‌دهند. گزارش [[معیّت]] تمام قامت و تمام [[هویت]] و تمام [[شئون]] قرآن با [[اهل بیت]]{{عم}} و از زبان و قلم [[عالمان]] غیرشیعی، چنان بر [[صحت]] و [[قوّت]] گزاره‌ها می‌افزاید که به مرز قطعیت می‌رساند؛ زیرا [[جان]] سالم به در بردن این [[روایات]] از سانسورهای شدید مُغرضان و عبور از فیلترهای قدرتمند [[مخالفان]] و [[معاندان]] [[شیعه]] در ادوار [[تاریخ]]، [[اقتدار]] کمّی و کیفی این [[احادیث]] را حکایت می‌کند. چگونه می‌توان بر این [[خورشید]] درخشان چشم پوشید؟
[[امام رضا]]{{ع}} به اتصال [[امام]] با منبع ماورایی و عنایات همیشگی [[حق تعالی]] به [[حجت]] خویش تصریح دارد: «امام، معصوم و مؤید و موفق و مورد تسدید الهی است که از خطاها و [[لغزش‌ها]] و [[انحراف]] در [[امان]] می‌ماند. [[خداوند]] این توانایی‌ها را به وی می‌دهد تا حجت بر [[بندگان]] و [[شاهد]] بر مخلوقاتش شود»<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>.
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} بارها هم‌سانی و هم‌سنگی [[معرفت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} با معرفت خود را بر زبان راند و با گذشت ۱۵ قرن، هنوز در منابع متعدد شیعه و [[سنی]] حضوری جدی و جاندار دارد: {{متن حدیث|إِنَّكَ‏ تَسْمَعُ‏ مَا أَسْمَعُ‏ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِيرٌ}}<ref>این روایت با واژگانی مشابه در منابع متعدد شیعه و سنی آمده: نهج البلاغه، ص۳۰۱؛ شرح نهج البلاغة، ج۱۳، ص۱۹۷؛ مشارق أنوار الیقین، ص۳۷ و ۱۷۵؛ بحارالأنوار، ج۱۴، ص۴۷۶.</ref>؛ ای [[علی]]! همانا هر آنچه را که من می‌شنوم، تو هم می‌شنوی و هر آنچه را که من می‌بینم، تو هم می‌بینی و تفاوت من با تو این است که پس از من [[پیامبر]] نیستی و [[وزیر]] من هستی. بی‌گمان [[علم]] [[نبوی]] که علی بهره کامل از آن داشت، [[وحیانی]] و فراتر از [[دانش بشری]] بود؛ مگر آن‌که شبهه افکنان، علم نبوی را نیز عُرفی و عادی بشمارند که به [[تکذیب]] [[نبوت]] و [[نزول وحی]] و مانند آن می‌انجامد. [[بدیهی]] است که با تکذیب اصل بزرگ‌تر [[عصمت]] نبوی از سوی شبهه افکنان<ref>شاخص‌های بازخوانی تشیع؛ ادامه نبوت منهای وحی، محسن کدیور، ۱۴/۱۲/۲۰۰۵: www.kadivar.com/?p=۵۸۳۶.</ref> و با توجه به ملازمه [[قطعی]] عصمت و [[علم غیب]]، آن تکذیب با [[نقی]] [[علم الهی]] برابر خواهد بود.
 
*[[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: «همانا [[خداوند]] [[پیامبران]] و [[ائمه]] را [[یاری]] می‌رساند واز مخازن [[علم]] و حکمتش به آنان بخششی می‌کند که به غیر آنان نمی‌دهد. در نتیجه علم آنان بالاتر از همه [[علوم]] معاصران وی است. هرگاه خدای عزّوجل کسی را برای تصدّی امور بندگانش برگزیند، قلبش را برای آن وسعت می‌دهد و چشمه‌های [[حکمت]] را در سینه‌اش به [[امانت]] می‌نهد و علم را به گونه‌ای بر وی [[الهام]] می‌کند که در جواب هیچ مشکلی درنمی‌ماند و در تشخیص صواب متحیر نمی‌شود»...<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۲؛ عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۲۱.</ref>. علم اعطا شده از مخازن علم و حکمت [[پروردگار]] بی‌گمان بیرون از [[تعلیم]] و تعلّم‌های متعارف است.
معیّت [[اهل بیت]]{{عم}} با [[قرآن]] که به گونه‌ای [[قطعی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} گزارش شده و مقبول میان مذاهب اسلامی است، [[علم الهی]] و [[غیبی]] را برای آنان تثبیت و [[تأیید]] می‌کند. [[حاکم نیشابوری]] و دیگر محدثان [[اهل سنت]] از [[امّ سلمه]] نقل کرده‌اند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: «علی با قرآن و قرآن با علی است، هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند»<ref>المستدرک، ج۳، ص۱۲۴؛ کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۳؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۴.</ref>. از آنجا که [[علوم]] و داده‌های قرآن، قطعی و [[یقینی]] است و خطا در آن مجال عرض اندام ندارد، ناگزیر مساوی و ملازم و همراه آن، یعنی امام نیز همین شاخص‌ها را داراست. به دیگر سخن، علوم [[پیشوایان معصوم]] همانند قرآن، از سنخ علم الهی و مصون از نقص و خطا خواهد بود. [[علم]] جامع به قرآن و هم‌وزن و همراه همیشگی و جدایی‌ناپذیر با قرآن بودن تا به [[قیامت]]، یعنی علم به «تبیان کل شیئ»؛ زیرا قرآن {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> است. تبیین همه چیز و احاطه بر تمام امور، جز از علم فراطبیعی و فرابشری برنمی‌آید. از جنس [[علوم]] بشری و عادی دانستن [[دانش]] [[ائمه]]، برابر با احتمال [[خطا]] در [[قرآن]] است، که ظاهراً [[شبهه]] افکنان نیز به چنین پیامدی تن نمی‌دهند. گزارش معیّت تمام قامت و تمام [[هویت]] و تمام [[شئون]] قرآن با [[اهل بیت]]{{عم}} و از زبان و قلم [[عالمان]] غیرشیعی، چنان بر صحت و [[قوّت]] گزاره‌ها می‌افزاید که به مرز قطعیت می‌رساند؛ زیرا [[جان]] سالم به در بردن این [[روایات]] از سانسورهای شدید مُغرضان و عبور از فیلترهای [[قدرتمند]] مخالفان و معاندان [[شیعه]] در ادوار [[تاریخ]]، [[اقتدار]] کمّی و کیفی این [[احادیث]] را حکایت می‌کند. چگونه می‌توان بر این [[خورشید درخشان]] [[چشم]] پوشید؟
*[[کلینی]] در کافی بابی مستقل سامان داده با نام «همانا ائمه{{عم}} به همه علومی که در [[اختیار]] [[ملائکه]] و [[انبیا]] و [[رسولان]] قرار داده شده، [[آگاهی]] دارند»<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۵.</ref>. حتی اگر شبهه افکنانی [[علم غیبی]] پیامبران را نیز [[تکذیب]] کند، راهی برای تکذیب علم غیبی ملائکه ندارد که در اختیار ائمه نیز هست؛ زیرا زمینی نامیدن علوم ملائکه مضحک خواهد بود.
 
*[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: [[پیامبر]]{{صل}} در [[مرض]] وفاتش [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را خواست و با او سخن گفت. چون امیرالمؤمنین بیرون آمد، فرمود: {{متن حدیث|حَدَّثَنِي‏ أَلْفَ‏ بَابٍ‏، يَفْتَحُ‏ كُلُّ‏ بَابٍ‏ أَلْفَ‏ بَابٍ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۹۶؛ الخصال، ج۲، ص۶۴۶.</ref>؛ از [[هزار باب]] با من سخن گفت که از هر باب هزار باب دیگر باز می‌شود. آنچه [[رسول خدا]]{{صل}} به [[امام علی]]{{ع}} آموخت، ماهیت و شیوه انتقال آن از علوم مفهومی نبود؛ بلکه ماهیت فرازمینی و فرازمانی و شیوه [[شهودی]] و از راه [[ولایت باطنی]] بوده است<ref>فصلنامه مربیان، شماره ۳۳، مقاله ولایت باطنی امامان معصوم{{عم}}، سید قوام الدین حسینی، ص۲۷.</ref>. کمّ‌وکیف این [[آموزش]] و گستره و ابزار آن قابل سنجش با علوم رایج نیست. در روایتی مشابه، [[ابوبصیر]] می‌گوید: «به امام صادق{{ع}} گفتم: رسول خدا{{صل}} یک باب از [[علم]] به [[علی]]{{ع}} یاد داد که از آن [[هزار باب]] باز می‌شد؟ فرمود: نه یک باب، بلکه هزار باب که از هر کدام هزار باب باز می‌شد. گفتم: به [[خدا]] [[سوگند]]، علم همین است. فرمود: این علم است؛ اما علم ما فقط همین نیست، در [[اختیار]] ما [[جامعه]] ([[صحیفه]]) نیز هست که... گفتم: به خدا سوگند، علم همین است. فرمود: این علم است، لیکن علم ما محدود به آن هم نیست. همچنین سخن از [[جفر]]، صحیفه [[حضرت فاطمه]]{{س}} رفت. گفتم: پس علم شما چیست؟ فرمود: [[علمی]] است که شبانه [[روز]] در افزایش است»<ref>الکافی، ج۱، ص۲۳۸.</ref>.
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} بارها هم‌سانی و هم‌سنگی [[معرفت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} با معرفت خود را بر زبان راند و با گذشت ۱۵ [[قرن]]، هنوز در منابع متعدد شیعه و [[سنی]] حضوری جدی و جاندار دارد: {{متن حدیث|إِنَّكَ‏ تَسْمَعُ‏ مَا أَسْمَعُ‏ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِيرٌ}}<ref>این روایت با واژگانی مشابه در منابع متعدد شیعه و سنی آمده: نهج البلاغه، ص۳۰۱؛ شرح نهج البلاغة، ج۱۳، ص۱۹۷؛ مشارق أنوار الیقین، ص۳۷ و ۱۷۵؛ بحارالأنوار، ج۱۴، ص۴۷۶.</ref>؛ ای علی! همانا هر آنچه را که من می‌شنوم، تو هم می‌شنوی و هر آنچه را که من می‌بینم، تو هم می‌بینی و تفاوت من با تو این است که پس از من [[پیامبر]] نیستی و [[وزیر]] من هستی. بی‌گمان [[علم]] [[نبوی]] که علی بهره کامل از آن داشت، [[وحیانی]] و فراتر از [[دانش بشری]] بود؛ مگر آن‌که شبهه افکنان، علم نبوی را نیز عُرفی و عادی بشمارند که به [[تکذیب]] [[نبوت]] و نزول وحی و مانند آن می‌انجامد. بدیهی است که با تکذیب اصل بزرگ‌تر [[عصمت]] نبوی از سوی شبهه افکنان<ref>شاخص‌های بازخوانی تشیع؛ ادامه نبوت منهای وحی، محسن کدیور، ۱۴/۱۲/۲۰۰۵: www.kadivar.com/?p=۵۸۳۶.</ref> و با توجه به ملازمه [[قطعی]] عصمت و [[علم غیب]]، آن تکذیب با [[نقی]] [[علم الهی]] برابر خواهد بود.
*اصولاً با تکیه بر [[علم غیبی]] و اعطایی [[حق تعالی]] است که علی{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَوْ كُشِفَ‏ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً}}<ref>عیون الحکم، ص۴۱۵؛ مناقب آل أبی طالب{{ع}}، ج۲، ص۳۸؛ شرح نهج البلاغة، ج۷، ص۲۵۳؛ کشف الغمة، ج۱، ص۱۷۰؛ إرشاد القلوب (للدیلمی)، ج۲، ص۲۱۲.</ref>؛ اگر همه پرده‌ها کنار برود، بر یقینم افزوده نمی‌شود. با پشتوانه [[علم اکتسابی]] و بشری، چنین ادعایی، بی‌پشتوانه و [[باطل]] خواهد بود و [[ساحت]] [[حجت الهی]] [[بیگانه]] است از این بطلان‌ها.
 
*افزون بر [[قرآن]]، [[روایات]] متعددی نیز مظهریت و حاملیت [[اهل بیت]]{{عم}} برای [[اسماء الله]] را آشکارا بیان داشته‌اند. بر پایه روایات، [[اسم اعظم]] مراتبی دارد که بالاترین آن نزد اهل بیت{{عم}} است. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: «اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است و تنها یک حرف آن نزد [[آصف بن برخیا]] ([[وزیر]] [[حضرت سلیمان]]{{ع}}) بود. [[آصف]] آن یک حرف را گفت و [[زمین]] میان خود و [[تخت بلقیس]] را در هم نوردید تا تخت را حاضر ساخت و این عمل در کمتر از یک چشم به هم زدن انجام گرفت. و ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم را داریم»...<ref>الکافی، ج۱، ص۲۳۰.</ref>. [[علم اسماء]] و حاملیت اسم اعظم فراتر از توش و توان [[علوم]] [[آموزشی]] است.
[[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: «همانا [[خداوند]] [[پیامبران]] و [[ائمه]] را [[یاری]] می‌رساند واز مخازن [[علم]] و حکمتش به آنان بخششی می‌کند که به غیر آنان نمی‌دهد. در نتیجه علم آنان بالاتر از همه [[علوم]] معاصران وی است. هرگاه خدای عزّوجل کسی را برای تصدّی امور بندگانش برگزیند، قلبش را برای آن وسعت می‌دهد و چشمه‌های [[حکمت]] را در سینه‌اش به [[امانت]] می‌نهد و علم را به گونه‌ای بر وی [[الهام]] می‌کند که در جواب هیچ مشکلی درنمی‌ماند و در تشخیص صواب متحیر نمی‌شود»...<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۲؛ عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۲۱.</ref>. علم اعطا شده از مخازن علم و حکمت [[پروردگار]] بی‌گمان بیرون از [[تعلیم]] و تعلّم‌های متعارف است.
*در کتاب«کافی» و تنها در بخش «[[کتاب الحجة]]» بیش از ۷۰۰ [[حدیث]] داریم که همگی به طور مطابق و مستقیم یا ملازم و غیرمستقیم، بر [[علم غیب امام]] دلالت دارند و در ۹۶ باب تنظیم یافته‌اند؛ مانند:
 
#{{عربی|باب أن الأئمة{{عم}} ولاة امرالله و خزنة علمه}}<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۲.</ref> صاحب [[علم]] بشری چگونه می‌تواند [[خزانه]] و [[معدن]] [[علم الهی]] گردد؟ علم خزانه‌دار و [[نگهبان]] علم الهی، از سنخ همان علم الهی خواهد بود.
[[کلینی]] در کافی بابی مستقل سامان داده با نام «همانا ائمه{{عم}} به همه علومی که در [[اختیار]] [[ملائکه]] و [[انبیا]] و [[رسولان]] قرار داده شده، [[آگاهی]] دارند»<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۵.</ref>. حتی اگر [[شبهه]] افکنانی [[علم غیبی]] پیامبران را نیز [[تکذیب]] کند، راهی برای تکذیب علم غیبی ملائکه ندارد که در اختیار ائمه نیز هست؛ زیرا زمینی نامیدن علوم ملائکه مضحک خواهد بود.
 
[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: [[پیامبر]]{{صل}} در [[مرض]] وفاتش [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را خواست و با او سخن گفت. چون امیرالمؤمنین بیرون آمد، فرمود: {{متن حدیث|حَدَّثَنِي‏ أَلْفَ‏ بَابٍ‏، يَفْتَحُ‏ كُلُّ‏ بَابٍ‏ أَلْفَ‏ بَابٍ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۹۶؛ الخصال، ج۲، ص۶۴۶.</ref>؛ از [[هزار باب]] با من سخن گفت که از هر باب هزار باب دیگر باز می‌شود. آنچه [[رسول خدا]]{{صل}} به [[امام علی]]{{ع}} آموخت، ماهیت و شیوه انتقال آن از علوم مفهومی نبود؛ بلکه ماهیت فرازمینی و فرازمانی و شیوه [[شهودی]] و از راه ولایت باطنی بوده است<ref>فصلنامه مربیان، شماره ۳۳، مقاله ولایت باطنی امامان معصوم{{عم}}، سید قوام الدین حسینی، ص۲۷.</ref>. کمّ‌وکیف این [[آموزش]] و گستره و ابزار آن قابل سنجش با علوم رایج نیست. در روایتی مشابه، [[ابوبصیر]] می‌گوید: «به امام صادق{{ع}} گفتم: رسول خدا{{صل}} یک باب از علم به علی{{ع}} یاد داد که از آن هزار باب باز می‌شد؟ فرمود: نه یک باب، بلکه [[هزار باب]] که از هر کدام هزار باب باز می‌شد. گفتم: به [[خدا]] [[سوگند]]، [[علم]] همین است. فرمود: این علم است؛ اما علم ما فقط همین نیست، در [[اختیار]] ما [[جامعه]] ([[صحیفه]]) نیز هست که... گفتم: به خدا سوگند، علم همین است. فرمود: این علم است، لکن علم ما محدود به آن هم نیست. همچنین سخن از [[جفر]]، صحیفه حضرت [[فاطمه]]{{س}} رفت. گفتم: پس علم شما چیست؟ فرمود: [[علمی]] است که شبانه [[روز]] در افزایش است»<ref>الکافی، ج۱، ص۲۳۸.</ref>.
 
اصولاً با تکیه بر [[علم غیبی]] و اعطایی [[حق تعالی]] است که علی{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَوْ كُشِفَ‏ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً}}<ref>عیون الحکم، ص۴۱۵؛ مناقب آل أبی طالب{{ع}}، ج۲، ص۳۸؛ شرح نهج البلاغة، ج۷، ص۲۵۳؛ کشف الغمة، ج۱، ص۱۷۰؛ إرشاد القلوب (للدیلمی)، ج۲، ص۲۱۲.</ref>؛ اگر همه پرده‌ها کنار برود، بر یقینم افزوده نمی‌شود. با پشتوانه [[علم اکتسابی]] و بشری، چنین ادعایی، بی‌پشتوانه و [[باطل]] خواهد بود و ساحت [[حجت الهی]] [[بیگانه]] است از این بطلان‌ها.
 
افزون بر [[قرآن]]، [[روایات]] متعددی نیز مظهریت و حاملیت [[اهل بیت]]{{عم}} برای [[اسماء الله]] را آشکارا بیان داشته‌اند. بر پایه روایات، [[اسم اعظم]] مراتبی دارد که بالاترین آن نزد اهل بیت{{عم}} است. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: «اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است و تنها یک حرف آن نزد [[آصف بن برخیا]] ([[وزیر]] [[حضرت سلیمان]]{{ع}}) بود. [[آصف]] آن یک حرف را گفت و [[زمین]] میان خود و تخت بلقیس را در هم نوردید تا تخت را حاضر ساخت و این عمل در کمتر از یک چشم به هم زدن انجام گرفت. و ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم را داریم...»<ref>الکافی، ج۱، ص۲۳۰.</ref>. [[علم اسماء]] و حاملیت اسم اعظم فراتر از توش و توان [[علوم]] [[آموزشی]] است.
 
در کتاب«کافی» و تنها در بخش «[[کتاب الحجة]]» بیش از ۷۰۰ [[حدیث]] داریم که همگی به طور مطابق و مستقیم یا ملازم و غیرمستقیم، بر [[علم غیب امام]] دلالت دارند و در ۹۶ باب تنظیم یافته‌اند؛ مانند:
#{{عربی|باب أن الأئمة{{عم}} ولاة امرالله و خزنة علمه}}<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۲.</ref> صاحب [[علم]] بشری چگونه می‌تواند [[خزانه]] و [[معدن علم]] [[الهی]] گردد؟ علم خزانه‌دار و [[نگهبان]] [[علم الهی]]، از سنخ همان علم الهی خواهد بود.
#{{عربی|باب عرض الأعمال علی النبی{{صل}} و الائمة{{عم}}}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۹.</ref> [[عرضه اعمال]] همه خلایق از ابتدا تا انتهای [[خلقت]]، به دارنده علم بشری ناممکن و [[لغو]] خواهد بود. همچنین عرضه اعمال به فاقد [[عصمت]] که خود صاحب [[خطا]] و [[لغزش]] است بی‌معناست. کسی که خودش لغزیده و [[جهل]] به [[حقیقت]] دارد، چگونه می‌تواند لغزش دیگران را تشخیص دهد و پیش گیرد با [[نظارت]] و [[حسابرسی]] کند. [[اعمال]] به [[میزان]] مستقیم و [[مصون از خطا]] عرضه می‌شود.
#{{عربی|باب عرض الأعمال علی النبی{{صل}} و الائمة{{عم}}}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۹.</ref> [[عرضه اعمال]] همه خلایق از ابتدا تا انتهای [[خلقت]]، به دارنده علم بشری ناممکن و [[لغو]] خواهد بود. همچنین عرضه اعمال به فاقد [[عصمت]] که خود صاحب [[خطا]] و [[لغزش]] است بی‌معناست. کسی که خودش لغزیده و [[جهل]] به [[حقیقت]] دارد، چگونه می‌تواند لغزش دیگران را تشخیص دهد و پیش گیرد با [[نظارت]] و [[حسابرسی]] کند. [[اعمال]] به [[میزان]] مستقیم و [[مصون از خطا]] عرضه می‌شود.
#{{عربی|باب ان الائمة ورثوا علم النبی وجمیع الأنبیاء والأوصیاء الذین من قبلهم}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۳.</ref> قطعاً [[علوم انبیا]]، از سنخ [[علوم الهی]] بوده و [[وارث]] آن نیز دارنده علم الهی خواهد بود.
#{{عربی|باب ان الائمة ورثوا علم النبی وجمیع الأنبیاء والأوصیاء الذین من قبلهم}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۳.</ref> قطعاً [[علوم انبیا]]، از سنخ [[علوم الهی]] بوده و [[وارث]] آن نیز دارنده علم الهی خواهد بود.
#{{عربی|باب فی ان الائمة{{عم}} یزدادون فی لیلة الجمعة}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۵۳.</ref> که بیرون از حوزه درس و شاگردی و آموختن‌های بشری است، مقصود برپایی کلاس درس نیست؛ بلکه [[الهام]] واشراق و دریافت‌های فرازمینی و [[علوم]] آسمانی است.
#{{عربی|باب فی ان الائمة{{عم}} یزدادون فی لیلة الجمعة}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۵۳.</ref> که بیرون از حوزه درس و شاگردی و آموختن‌های بشری است، مقصود برپایی کلاس درس نیست؛ بلکه [[الهام]] واشراق و دریافت‌های فرازمینی و [[علوم]] آسمانی است.
#{{عربی|الباب أن الائمة{{عم}} إذا شاؤوا أن یعلموا علموا}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref> پُر واضح است که منشأ و مبدأ این‌گونه دانستن‌ها، علم و [[افاضه]] [[غیبی]] است، نه [[آموختن]] بشری. در علوم بشری به محض اینکه [[اراده]] کند مجهولی را معلوم نماید، فی‌البداهه برایش علم حاصل نمی‌شود و [[نیازمند]] مقدماتی گاه طولانی است و با خطا همراه است و گاه هرگز معلوم نمی‌شود، مانند بسیاری از ابهامات و پرسش‌هایی که الآن [[بشر]] و و [[دانشمندان]] با آن مواجهند.
#{{عربی|الباب أن الائمة{{عم}} إذا شاؤوا أن یعلموا علموا}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref> پُر واضح است که منشأ و مبدأ این‌گونه دانستن‌ها، علم و [[افاضه]] [[غیبی]] است، نه [[آموختن]] بشری. در علوم بشری به محض اینکه [[اراده]] کند مجهولی را معلوم نماید، فی‌البداهه برایش علم حاصل نمی‌شود و نیازمند مقدماتی گاه طولانی است و با خطا همراه است و گاه هرگز معلوم نمی‌شود، مانند بسیاری از ابهامات و پرسش‌هایی که الآن [[بشر]] و و [[دانشمندان]] با آن مواجهند.
#{{عربی|الباب أن الأئمة{{عم}} لوستر علیهم لأخبروا کل [[امرء]] بما له و علیه}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۶۴.</ref> علم به کنه اشیاء و اِشراف و احاطه بر پیدا و پنهان آنها و [[علم]] به ماهیت و [[هویت]] همه [[انسان‌ها]] بیرون از [[علم عادی]] است.
#{{عربی|الباب أن الأئمة{{عم}} لوستر علیهم لأخبروا کل [[امرء]] بما له و علیه}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۶۴.</ref> علم به کنه اشیاء و اِشراف و احاطه بر پیدا و پنهان آنها و علم به ماهیت و [[هویت]] همه [[انسان‌ها]] بیرون از [[علم عادی]] است.
#{{عربی|باب أن الأئمة{{عم}} یعلمون جمیع العلوم التی خرجت إلی الملائکة و الأنبیاء و الرسل}}<ref>الکافی، ج۱، ۲۵۵.</ref> [[ائمه]] به همه [[علوم]] [[ملائکه]] و [[انبیا]] و [[رسولان]] دانایند. نمی‌توان علوم [[فرشتگان]] را بشری و آمیخته با [[جهل]] و [[آزمون]] و [[خطا]] دانست.
#{{عربی|باب أن الأئمة{{عم}} یعلمون جمیع العلوم التی خرجت إلی الملائکة و الأنبیاء و الرسل}}<ref>الکافی، ج۱، ۲۵۵.</ref> [[ائمه]] به همه [[علوم]] [[ملائکه]] و [[انبیا]] و [[رسولان]] دانایند. نمی‌توان علوم [[فرشتگان]] را بشری و آمیخته با [[جهل]] و [[آزمون]] و [[خطا]] دانست.


در تمام نمونه‌های یادشده: جوهره، خاستگاه، ابزار، کمّ‌و‌کیف و گستره [[علمی]] که از آن سخن رفته و برای ائمه{{عم}} ذکر شده، بیرون از عالم [[طبیعت]] و دانایی‌ها و توانایی‌های [[بشر]] است. شالوده و شاکله این ابواب [[روایی]] به گونه‌ای است که علم فرازمینی و فرازمانی را در هسته [[امامت]] و کانون مرکزی [[فضایل]] [[امام]] و جداناپذیر از آن معرفی می‌کند. بر پایه [[دلالت احادیث]] مذکور و امثال آن، [[علم ائمه]] محدود به ابزارهای متعارف و محدود به [[تعلم]] از همدیگر نیست.  
در تمام نمونه‌های یادشده: جوهره، خاستگاه، ابزار، کمّ‌و‌کیف و گستره [[علمی]] که از آن سخن رفته و برای ائمه{{عم}} ذکر شده، بیرون از [[عالم طبیعت]] و دانایی‌ها و توانایی‌های [[بشر]] است. شالوده و شاکله این ابواب [[روایی]] به گونه‌ای است که [[علم]] فرازمینی و فرازمانی را در هسته [[امامت]] و کانون مرکزی [[فضایل]] [[امام]] و جداناپذیر از آن معرفی می‌کند. بر پایه [[دلالت احادیث]] مذکور و امثال آن، [[علم ائمه]] محدود به ابزارهای متعارف و محدود به [[تعلم]] از همدیگر نیست.
*[[امام علی]]{{ع}} به [[صراحت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|أَرَى نُورَ الْوَحْيِ‏ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲، ص۳۰۱.</ref>؛ من [[نور]] [[وحی]] و [[رسالت]] را می‌بینم و رایحه [[نبوت]] را استشمام می‌نمایم.
 
*«پیش از آن‌که مرا از دست دهید، از هرچه می‌خواهید بپرسید؛ زیرا [[سوگند]] به کسی که جانم در دست اوست، از من راجع به آنچه از امروز تا [[قیامت]] واقع می‌شود نخواهید پرسید و راجع به هر گروهی که صد نفر را [[هدایت]] یا [[گمراه]] کند نمی‌جویید، مگر آن‌که شما را از [[رهبر]] آن و جلودارش و [[خیمه‌گاه]] و محل [[اجتماع]] آنان و کسانی از ایشان که کشته می‌شوند یا به [[مرگ طبیعی]] می‌میرند خبر خواهم داد»<ref>نهج‌البلاغه، ص۱۳۷.</ref>.
[[امام علی]]{{ع}} به صراحت می‌فرماید: {{متن حدیث|أَرَى نُورَ الْوَحْيِ‏ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲، ص۳۰۱.</ref>؛ من [[نور]] [[وحی]] و [[رسالت]] را می‌بینم و رایحه [[نبوت]] را استشمام می‌نمایم. «پیش از آن‌که مرا از دست دهید، از هرچه می‌خواهید بپرسید؛ زیرا [[سوگند]] به کسی که جانم در دست اوست، از من راجع به آنچه از امروز تا [[قیامت]] واقع می‌شود نخواهید پرسید و راجع به هر گروهی که صد نفر را [[هدایت]] یا [[گمراه]] کند نمی‌جویید، مگر آن‌که شما را از [[رهبر]] آن و جلودارش و [[خیمه‌گاه]] و محل [[اجتماع]] آنان و کسانی از ایشان که کشته می‌شوند یا به [[مرگ طبیعی]] می‌میرند خبر خواهم داد»<ref>نهج‌البلاغه، ص۱۳۷.</ref>.
*در فرازهای مختلفی از [[نهج‌البلاغه]]، که مورد اهتمام ایشان است، به وجود [[علم الهی]] نزد امام اشاره شده: «به [[خدا]] قسم اگر بخواهم می‌توانم هر یک از شما را به آغاز و پایان کارش و تمام [[شئون]] زندگی‌اش خبر دهم؛ ولی از آن می‌ترسم که این کار موجب [[کافر]] شدن شما به [[رسول خدا]]{{صل}} شود»<ref>نهج‌البلاغه، ص۲۵۰.</ref>.
 
*[[امام]] در توضیح ماجرای [[بعثت]] و شنیدن ناله [[شیطان]]، [[سخن پیامبر]] را چنین نقل می‌کند: «این صدای شیطان است که از [[پرستش]] خود [[ناامید]] شده است. ای [[علی]]! تو آنچه را که من می‌شنوم، می‌شنوی و آنچه را من می‌بینم، می‌بینی، جز آن‌که تو [[پیامبر]] نیستی، بلکه [[وزیر]] من هستی»<ref>نهج‌البلاغه، ص۳۰۱.</ref>.
در فرازهای مختلفی از [[نهج‌البلاغه]]، که مورد اهتمام ایشان است، به وجود [[علم الهی]] نزد امام اشاره شده: «به [[خدا]] قسم اگر بخواهم می‌توانم هر یک از شما را به آغاز و پایان کارش و تمام [[شئون]] زندگی‌اش خبر دهم؛ ولی از آن می‌ترسم که این کار موجب [[کافر]] شدن شما به [[رسول خدا]]{{صل}} شود»<ref>نهج‌البلاغه، ص۲۵۰.</ref>. امام در توضیح ماجرای [[بعثت]] و شنیدن ناله [[شیطان]]، [[سخن پیامبر]] را چنین نقل می‌کند: «این صدای شیطان است که از [[پرستش]] خود [[ناامید]] شده است. ای علی! تو آنچه را که من می‌شنوم، می‌شنوی و آنچه را من می‌بینم، می‌بینی، جز آن‌که تو [[پیامبر]] نیستی، بلکه [[وزیر]] من هستی»<ref>نهج‌البلاغه، ص۳۰۱.</ref>. همچنین می‌فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]] [[تبلیغ]] [[رسالت‌ها]]، [[وفا به عهد]] و [[پیمان‌ها]]، و [[تفسیر]] کلمات به من آموخته شده است و درهای [[دانش]] و [[روشنایی]] امور نزد ما [[اهل بیت]] است»<ref>نهج‌البلاغه، ص۱۷۶.</ref>.
*همچنین می‌فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]] [[تبلیغ]] [[رسالت‌ها]]، [[وفا به عهد]] و [[پیمان‌ها]]، و [[تفسیر]] کلمات به من آموخته شده است و درهای [[دانش]] و [[روشنایی]] امور نزد ما [[اهل بیت]] است»<ref>نهج‌البلاغه، ص۱۷۶.</ref>.
*[[سیدالساجدین]]{{ع}} اهل بیت{{عم}} را به عنوان [[خزانه‌داران علم الهی]] معرفی می‌کند: «بارالها! بر [[پاکان]] از [[خاندان]] پیامبرت [[درود]] بفرست، آنها را که برای امر خود برگزیدی و خزانه‌دار [[علم]] خود قرارشان دادی»<ref>الصحیفة السجادیة، ص۲۱۶.</ref>»<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۶۰-۶۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
[[سیدالساجدین]]{{ع}} اهل بیت{{عم}} را به عنوان [[خزانه‌داران علم الهی]] معرفی می‌کند: «بارالها! بر [[پاکان]] از [[خاندان]] پیامبرت [[درود]] بفرست، آنها را که برای امر خود برگزیدی و خزانه‌دار [[علم]] خود قرارشان دادی»<ref>الصحیفة السجادیة، ص۲۱۶.</ref>.<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص۶۰-۶۶.</ref>


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
*[[دلایل روایی اثبات علم غیب پیامبران و امامان چیست؟ (پرسش)]]
{{پرسش‌های وابسته}}
* [[دلایل روایی اثبات علم غیب پیامبران و امامان چیست؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش‌های وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100806.jpg|22px]] [[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|'''مکتب در فرآیند نواندیشی''']]
# [[پرونده:1100806.jpg|22px]] [[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|'''مکتب در فرآیند نواندیشی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:علم غیب امام]]
[[رده:علم غیب امام]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۱٬۹۱۱

ویرایش