پرش به محتوا

نفس: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۱
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
خط ۱۴: خط ۱۴:


==نفس در فرهنگ مطهر==
==نفس در فرهنگ مطهر==
“نفس” دراصل به معنی “خود” است. “نفس” آن خودِ [[انسان]] است<ref>فلسفه اخلاق، ص۱۶۸.</ref>.
"نفس" دراصل به معنی "خود" است. "نفس" آن خودِ [[انسان]] است<ref>فلسفه اخلاق، ص۱۶۸.</ref>.
([[جوهر]] [[عقل]]) اگر [[بی‌نیاز]] است در ذات و [[نیازمند]] است در فعل. (ذاتاً در اصل وجود بی‌نیاز است ولی در کار و در فعالیت نیازمند است) اصطلاحاً به او می‌گوئیم “نفس”<ref>مقالات فلسفی (۲)، ص۲۱۵.</ref>.
 
در موجود زنده در عین حال که عامل خارجی آمده است و مزاج را از بین برده است، در درون آن موجود زنده یک موجود دیگری است که فعالیت می‌کند و دو مرتبه مزاج را به حال عادی باز می‌گرداند. این خود دلیلی است بر وجود [[قوه]] دیگری غیر از [[طبیعت]] بی‌جان در موجود زنده، که آن قوه [[معید]] مزاج است، این قوه [[حاکم]] بر طبیعت است و می‌تواند از درون فعالیت کند. این قوه را [[حکما]] “نفس” نام نهاده‌اند. اعم از نفس نباتی یا حیوانی و یا [[نفس انسان]]. و از همین طریق است که پی می‌برند نفس غیر از مزاج است؛ زیرا مزاج معدوم شده نمی‌تواند بازگردد، ولی نفس قوه‌ای است که مزاج معدوم را باز می‌گرداند<ref>حرکت و زمان، ج۱، ص۱۷۷</ref>.
([[جوهر]] [[عقل]]) اگر [[بی‌نیاز]] است در ذات و [[نیازمند]] است در فعل. (ذاتاً در اصل وجود بی‌نیاز است ولی در کار و در فعالیت نیازمند است) اصطلاحاً به او می‌گوئیم "نفس"<ref>مقالات فلسفی (۲)، ص۲۱۵.</ref>.
 
در موجود زنده در عین حال که عامل خارجی آمده است و مزاج را از بین برده است، در درون آن موجود زنده یک موجود دیگری است که فعالیت می‌کند و دو مرتبه مزاج را به حال عادی باز می‌گرداند. این خود دلیلی است بر وجود [[قوه]] دیگری غیر از [[طبیعت]] بی‌جان در موجود زنده، که آن قوه [[معید]] مزاج است، این قوه [[حاکم]] بر طبیعت است و می‌تواند از درون فعالیت کند. این قوه را [[حکما]] "نفس" نام نهاده‌اند. اعم از نفس نباتی یا حیوانی و یا [[نفس انسان]]. و از همین طریق است که پی می‌برند نفس غیر از مزاج است؛ زیرا مزاج معدوم شده نمی‌تواند بازگردد، ولی نفس قوه‌ای است که مزاج معدوم را باز می‌گرداند<ref>حرکت و زمان، ج۱، ص۱۷۷</ref>.
 
نفس انسان آن چیزی است که [[فکر]] و [[اراده]] می‌کند<ref>حرکت و زمان، ج۲، ص۶۶.</ref>.
نفس انسان آن چیزی است که [[فکر]] و [[اراده]] می‌کند<ref>حرکت و زمان، ج۲، ص۶۶.</ref>.
[[فلاسفه]] [[اسلامی]] صورت را در جاندارها “نفس” می‌گویند. صورت اگر [[علی]] و تیرةٍ واحده [[رفتار]] کند آن را “نفس” نمی‌گویند مثل صورت جمادات، امّا اگر تسلّط بر مادّه دارد و کارهای گوناگون انجام دهد آن را “نفس” گویند. آنگاه در مورد نبات هم به نفس قائلند (لازم نیست که نفس مجرّد باشد، نفس همان صورت است که بر یک تیره عمل نمی‌کند و چندین نوع حرکت دارد)<ref>مجموعه آثار، ج۷، ص۲۲۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۳.</ref>
 
[[فلاسفه]] [[اسلامی]] صورت را در جاندارها "نفس" می‌گویند. صورت اگر [[علی]] و تیرةٍ واحده [[رفتار]] کند آن را "نفس" نمی‌گویند مثل صورت جمادات، امّا اگر تسلّط بر مادّه دارد و کارهای گوناگون انجام دهد آن را "نفس" گویند. آنگاه در مورد نبات هم به نفس قائلند (لازم نیست که نفس مجرّد باشد، نفس همان صورت است که بر یک تیره عمل نمی‌کند و چندین نوع حرکت دارد)<ref>مجموعه آثار، ج۷، ص۲۲۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۳.</ref>


===نفس‌الامر===
===نفس‌الامر===
نفس‌الامر، یعنی در مرتبه ذات شیء: “در مرتبه ذات شیء” یعنی چه؟ یعنی این شیء در مرتبه ذات خودش صلاحیّت این انتزاع‌ها را دارد که وقتی این شیء در قرنطینه عقل می‌رود عقل این معانی را از او انتزاع می‌کند و برای او اعتبار می‌کند<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۴۱۱.</ref>. نفس الامر یعنی مرتبه‌ای از مراتب واقع. مرتبه‌ای از مراتب واقع یعنی چه؟ یعنی [[عقل انسان]] [[قدرت]] دارد که خود واقع را به مراتبی تحلیل بکند و این از قدرت تحلیل [[عقل]] برمی‌خیزد. او می‌تواند واقع را تحلیل بکند به مراتبی و از هر مرتبه از آن مراتب یک حکمی انتزاع بکند، ولی همه این مراتب، مراتب واقع است<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۴۰۸.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۴.</ref>
نفس‌الامر، یعنی در مرتبه ذات شیء: "در مرتبه ذات شیء" یعنی چه؟ یعنی این شیء در مرتبه ذات خودش صلاحیّت این انتزاع‌ها را دارد که وقتی این شیء در قرنطینه عقل می‌رود عقل این معانی را از او انتزاع می‌کند و برای او اعتبار می‌کند<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۴۱۱.</ref>. نفس الامر یعنی مرتبه‌ای از مراتب واقع. مرتبه‌ای از مراتب واقع یعنی چه؟ یعنی [[عقل انسان]] [[قدرت]] دارد که خود واقع را به مراتبی تحلیل بکند و این از قدرت تحلیل [[عقل]] برمی‌خیزد. او می‌تواند واقع را تحلیل بکند به مراتبی و از هر مرتبه از آن مراتب یک حکمی انتزاع بکند، ولی همه این مراتب، مراتب واقع است<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۴۰۸.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۴.</ref>


===نفس‌الامر از نظر [[حاجی]] [[سبزواری]]===
===نفس‌الامر از نظر [[حاجی]] [[سبزواری]]===
نفس‌الامر، یعنی فی حدّ نفسه. یعنی به جای الامر فی نفسه می‌گوییم: {{عربی|فی نفسه‌الامر}}: این {{عربی|الامر فی نفسه}} یعنی {{عربی|الامر فی مرتبة ذاته}} می‌گوید در اینجا وضع ظاهر به جای مضمر است<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۴۱۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۵.</ref>
نفس‌الامر، یعنی فی حدّ نفسه. یعنی به جای الامر فی نفسه می‌گوییم: {{عربی|فی نفسه‌الامر}}: این "{{عربی|الامر فی نفسه}} یعنی {{عربی|الامر فی مرتبة ذاته}} می‌گوید در اینجا وضع ظاهر به جای مضمر است<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۴۱۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۵.</ref>


===نفس الامریّه===
===نفس الامریّه===
[[احکام]] بر مبنای [[مصالح]] و [[مفاسد]] “نفس الامریّه” است [یعنی] بر مبنای مصالح و مفاسد [[واقعی]] است<ref>اسلام و مقتضیات زمان، ج۲، ص۲۸.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۵.</ref>
[[احکام]] بر مبنای [[مصالح]] و [[مفاسد]] "نفس الامریّه" است [یعنی] بر مبنای مصالح و مفاسد [[واقعی]] است<ref>اسلام و مقتضیات زمان، ج۲، ص۲۸.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۵.</ref>


===[[نفس اماره]]===
===[[نفس اماره]]===
خط ۳۳: خط ۳۷:


===نفس‌پرستی===
===نفس‌پرستی===
این نفس همان “خود” است؛ می‌گوئیم: “نفس پرستی” یا “خودپرستی”<ref>انسان کامل، ص۲۱۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۵.</ref>
این نفس همان "خود" است؛ می‌گوئیم: "نفس پرستی" یا "خودپرستی"<ref>انسان کامل، ص۲۱۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۵.</ref>


===نفس فلکی===
===نفس فلکی===
خط ۴۵: خط ۴۹:
نفس لوامّه، یعنی نفس ملامت کن که در مواقعی از انسان خطایی سر می‌زند [[آدمی]] را تحت [[شکنجه]] و [[عذاب]] و ملامت و [[سرزنش]] قرار می‌دهد<ref>حکمت‌ها و اندرزها، ص۶۸.</ref>.
نفس لوامّه، یعنی نفس ملامت کن که در مواقعی از انسان خطایی سر می‌زند [[آدمی]] را تحت [[شکنجه]] و [[عذاب]] و ملامت و [[سرزنش]] قرار می‌دهد<ref>حکمت‌ها و اندرزها، ص۶۸.</ref>.
به عبارت دیگر نفس در یک [[درجه]] بالاتر چشم‌هایش را باز می‌کند و هشیارتر می‌گردد، می‌شود [[نفس لوامه]] که خودش خودش را ملامت می‌کند<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۵۹۶.</ref>.
به عبارت دیگر نفس در یک [[درجه]] بالاتر چشم‌هایش را باز می‌کند و هشیارتر می‌گردد، می‌شود [[نفس لوامه]] که خودش خودش را ملامت می‌کند<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۵۹۶.</ref>.
{{متن قرآن|النَّفْسِ اللَّوَّامَةِ}}<ref>«روان سرزنشگر» سوره قیامه، آیه ۲.</ref>، نفس ملامت‌گر که صاحبش را ملامت می‌کند. یعنی قوه‌ای در وجود [[انسان]] هست که وقتی انسان کاری را انجام می‌دهد با خود انسان حرف می‌زند و او را ملامت می‌کند: ای [[دل]] [[غافل]] چرا من چنین کاری را مرتکب شدم، [[عجب]] کار [[بدی]] کردم! روی من سیاه است و از این حرف‌ها. حالا آیا می‌شود گفت [[بشر]] صاحب چنین قوه‌ای نیست؟ بالضروره هست<ref>اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، ص۳۹۴.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۱.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۵.</ref>
{{متن قرآن|النَّفْسِ اللَّوَّامَةِ}}<ref>«روان سرزنشگر» سوره قیامه، آیه ۲.</ref>، نفس ملامت‌گر که صاحبش را ملامت می‌کند. یعنی قوه‌ای در وجود [[انسان]] هست که وقتی انسان کاری را انجام می‌دهد با خود انسان حرف می‌زند و او را ملامت می‌کند: ای [[دل]] [[غافل]] چرا من چنین کاری را مرتکب شدم، [[عجب]] کار [[بدی]] کردم! روی من سیاه است و از این حرف‌ها. حالا آیا می‌شود گفت [[بشر]] صاحب چنین قوه‌ای نیست؟ بالضروره هست<ref>اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، ص۳۹۴.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۸۱۵.</ref>
 
==منابع==
==منابع==
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش