تحدی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' آنرا ' به ' آن را '
جز (جایگزینی متن - '==پانویس== {{یادآوری پانویس}}' به '==پانویس== ') |
جز (جایگزینی متن - ' آنرا ' به ' آن را ') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==تحدی یکی از راه های [[اثبات نبوت]]== | ==تحدی یکی از راه های [[اثبات نبوت]]== | ||
یکی از احتجاجاتی که در قرآن آمده، تحدّی<ref>مجمعالبیان، ج۵، ص۱۶۷؛ المیزان، ج۱۰، ص۶۴.</ref>. [[پیامبران]] است. ایشان ابتدا برای اثبات رسالت خود، معجزه ارائه میکردند؛ آنگاه اگر با مخالفت و انکار روبهرو میشدند، تحدّی میکردند به اینکه اگر معجزه ما امری بشری است، شما هم مثل | یکی از احتجاجاتی که در قرآن آمده، تحدّی<ref>مجمعالبیان، ج۵، ص۱۶۷؛ المیزان، ج۱۰، ص۶۴.</ref>. [[پیامبران]] است. ایشان ابتدا برای اثبات رسالت خود، معجزه ارائه میکردند؛ آنگاه اگر با مخالفت و انکار روبهرو میشدند، تحدّی میکردند به اینکه اگر معجزه ما امری بشری است، شما هم مثل آن را ارائه دهید. در ماجرای برخورد موسی با ساحرانی که به دستور فرعون جمع شده بودند، تحدّی و مبارزه طلبی از دو طرف بوده است. ابتدا آنها اعجاز موسی را انکار کردند؛ سپس دستور مقابله آنان با موسی از طرف فرعون صادر شد و [[حضرت موسی]]{{ع}} هم این مبارزهطلبی و تحدّی را قبول کرد: {{متن قرآن|قَالُواْ يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَقَالَ أَلْقُواْ فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاؤُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ}}<ref>گفتند: ای موسی! تو میافکنی یا ما بیفکنیم؟گفت: شما بیفکنید! و چون (ریسمانهای خود را) افکندند مردم را چشمبندی کردند و به هراس افکندند و جادویی سترگ (در میان) آوردند.و (ما) به موسی وحی کردیم که چوبدستت را بیفکن! که ناگهان، (اژدهایی شد و) هرچه ساخته بودند فرو میبلعید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۱۵ - ۱۱۷.</ref>. درباره معجزه اصلی [[پیامبر اسلام]] که جنبه قولی داشته، در آیات بسیاری [[پیامبر]]{{صل}} برای اثبات اینکه قرآن از ناحیه خداوند است، به تحدّی مأمور شده است تا مشرکان را به مبارزه بطلبد. خدا در این باره میفرماید: اگر در الهی بودن آنچه ما بر بنده خود نازل کردیم، شک دارید، یک سوره مثل قرآن بیاورید: {{متن قرآن|وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ }} <ref>و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید؛ سوره بقره، آیه: ۲۳.</ref> نوع مفسّران این احتجاج را برای اثبات اعجاز قرآن و به واسطه آن برای اثبات رسالت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دانستهاند<ref>التبیان، ج۱، ص۱۰۳؛ مجمعالبیان، ج۱، ص۱۵۷؛ الکشاف، ج۱، ص۹۶</ref>. همین مضمون در آیه ۸۸ سوره اسراء و در آیات دیگری نیز ذکر شده است<ref>[[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۲۰۴- ۲۱۵؛ [[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۲۷۳- ۲۸۶.</ref>. | ||
==آیات تحدی== | ==آیات تحدی== | ||
قرآن کریم در شماری از آیات با معاندان و منکران [[وحی]] و [[نبوت]] بدین شرح تحدی کرده است: | قرآن کریم در شماری از آیات با معاندان و منکران [[وحی]] و [[نبوت]] بدین شرح تحدی کرده است: | ||
#در آیه ۴۹ سوره قصص که چهل و نهمین سوره نازل شده در مکه است، خطاب به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: بگو اگر شما راست میگویید که این دو کتاب "تورات و قرآن"<ref>مجمعالبیان، ج۷، ص۴۰۲.</ref> از سوی خدا نیست، کتابی روشنتر و هدایتبخشتر از آنها از سوی خدا بیاورید تا من از آن پیروی کنم: {{متن قرآن|قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}}<ref> بگو: اگر راست میگویید (خود) کتابی از سوی خداوند بیاورید که از آن دو رهنمونتر باشد تا من از آن پیروی کنم؛ سوره قصص، آیه: ۴۹.</ref>.<ref>التبیان، ج۸، ص۱۵۹؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۲۶۱؛ التسهیل، ج۳، ص۱۰۷.</ref> | #در آیه ۴۹ سوره قصص که چهل و نهمین سوره نازل شده در مکه است، خطاب به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: بگو اگر شما راست میگویید که این دو کتاب "تورات و قرآن"<ref>مجمعالبیان، ج۷، ص۴۰۲.</ref> از سوی خدا نیست، کتابی روشنتر و هدایتبخشتر از آنها از سوی خدا بیاورید تا من از آن پیروی کنم: {{متن قرآن|قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}}<ref> بگو: اگر راست میگویید (خود) کتابی از سوی خداوند بیاورید که از آن دو رهنمونتر باشد تا من از آن پیروی کنم؛ سوره قصص، آیه: ۴۹.</ref>.<ref>التبیان، ج۸، ص۱۵۹؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۲۶۱؛ التسهیل، ج۳، ص۱۰۷.</ref> | ||
#سوره اسراء که دومین تحدی در آن آمده، بنابر روایت مشهور، پنجاهمین سوره از سُور مکی است<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۸۱؛ التمهید، ج۱، ص۱۰۵.</ref>. این سوره در سال یازدهم بعثت و بعد از سوره قصص و پیش از سوره یونس نازل شده است. در آیه ۸۸ این سوره آمده است: اگر جن و انس گرد هم آیند تا نظیر قرآن را بیاورند نمیتوانند مانند | #سوره اسراء که دومین تحدی در آن آمده، بنابر روایت مشهور، پنجاهمین سوره از سُور مکی است<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۸۱؛ التمهید، ج۱، ص۱۰۵.</ref>. این سوره در سال یازدهم بعثت و بعد از سوره قصص و پیش از سوره یونس نازل شده است. در آیه ۸۸ این سوره آمده است: اگر جن و انس گرد هم آیند تا نظیر قرآن را بیاورند نمیتوانند مانند آن را بیاورند، هرچند بعضی از آنها پشتیبان بعضی دیگر باشند: {{متن قرآن|قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا }}<ref> بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمیتوانند آورد؛ سوره اسراء، آیه:۸۸.</ref>. | ||
#سوره یونس سومین سوره مشتمل بر تحدی است. این سوره در اکثر روایات ترتیب نزول، بعد از سوره اسراء قرار گرفته است<ref>جمال القراء، ج۱، ص۱۳۶؛ البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۸۱.</ref>. در آیه ۳۸ این سوره، خداوند سبحان بعد از ردّ صریح ادعای مشرکان مبنی بر جعلی بودن قرآن و نیز نفی هرگونه شک و تردید در الهی بودن آن، به آنان میگوید: اگر راست میگویید سورهای مانند | #سوره یونس سومین سوره مشتمل بر تحدی است. این سوره در اکثر روایات ترتیب نزول، بعد از سوره اسراء قرار گرفته است<ref>جمال القراء، ج۱، ص۱۳۶؛ البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۸۱.</ref>. در آیه ۳۸ این سوره، خداوند سبحان بعد از ردّ صریح ادعای مشرکان مبنی بر جعلی بودن قرآن و نیز نفی هرگونه شک و تردید در الهی بودن آن، به آنان میگوید: اگر راست میگویید سورهای مانند آن را بیاورید و هرکس را جز خدا میتوانید به کمک فرا خوانید: {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}}<ref> یا میگویند (پیامبر) آن را بربافته است، بگو: اگر راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و هر کس جز خداوند را میتوانید فرا خوانید؛ سوره یونس، آیه:۳۸.</ref>. | ||
#چهارمین [[تحدی قرآن]] در سوره هود آمده است که زمان نزول آن طبق غالب روایات ترتیب نزول، بعد از سوره یونس است<ref>جمال القراء، ج۱، ص۱۳۶؛ البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۸۱.</ref>. آیه ۱۳ این سوره پس از نقل سخن مشرکان درباره جعلی بودن قرآن، خطاب به آنان میفرماید: اگر راست میگویید ۱۰ سوره ساختگی که در فصاحت و بلاغت همانند قرآن باشد بیاورید و غیر از خدا هرکس را میتوانید فرا بخوانید: {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}}<ref> یا میگویند که آن (قرآن) را بربافته است (و از خداوند نیست)! بگو اگر راست میگویید ده سورهای بربافته مانند آن بیاورید و هر که را هم میتوانید به جای خداوند، (به یاوری) فرا خوانید؛ سوره هود، آیه:۱۳.</ref>. | #چهارمین [[تحدی قرآن]] در سوره هود آمده است که زمان نزول آن طبق غالب روایات ترتیب نزول، بعد از سوره یونس است<ref>جمال القراء، ج۱، ص۱۳۶؛ البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۸۱.</ref>. آیه ۱۳ این سوره پس از نقل سخن مشرکان درباره جعلی بودن قرآن، خطاب به آنان میفرماید: اگر راست میگویید ۱۰ سوره ساختگی که در فصاحت و بلاغت همانند قرآن باشد بیاورید و غیر از خدا هرکس را میتوانید فرا بخوانید: {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}}<ref> یا میگویند که آن (قرآن) را بربافته است (و از خداوند نیست)! بگو اگر راست میگویید ده سورهای بربافته مانند آن بیاورید و هر که را هم میتوانید به جای خداوند، (به یاوری) فرا خوانید؛ سوره هود، آیه:۱۳.</ref>. | ||
#سوره طور پنجمین سوره دربردارنده تحدی است. نزول این سوره بعد از ۴ سوره پیشین بوده است. در آیات ۳۲ ـ ۳۳ این سوره، خداوند در پاسخ مدعیان خود ساخته بودن قرآن، میفرماید: اگر راست میگویند سخنی مانند | #سوره طور پنجمین سوره دربردارنده تحدی است. نزول این سوره بعد از ۴ سوره پیشین بوده است. در آیات ۳۲ ـ ۳۳ این سوره، خداوند در پاسخ مدعیان خود ساخته بودن قرآن، میفرماید: اگر راست میگویند سخنی مانند آن را بیاورند: {{متن قرآن|أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُم بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لّا يُؤْمِنُونَ}}<ref>آیا خردهایشان (آنان را) بدین (پندار) واداشته است یا آنان قومی گردنکشاند؟یا میگویند (خود) آن را فرا بافته است (نه،) بلکه ایمان ندارند؛ سوره طور، آیه: ۳۲- ۳۳.</ref>. در این آیه به آوردن سخنی مثل قرآن تحدی شده است، بدون آنکه به مقدار آن اشاره شود<ref>فی الاعجاز البلاغی، ص۱۶؛ مجمعالبیان، ج۱، ص۱۵۸؛ احکامالقران، ج۱، ص۴۰ ـ ۴۱.</ref>. | ||
#آخرین [[تحدی قرآن]] در سوره بقره، یعنی اولین سوره نازل شده در مدینه است. آیات ۲۳ ـ ۲۴ این سوره، خطاب به منکران وحیانی بودن قرآن میفرماید: اگر راست میگویید سورهای مانند قرآن بیاورید و در این کار یاوران خود را از غیر خدا فرابخوانید؛ ولی هرگز نخواهید توانست: {{متن قرآن|وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ}}<ref> و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید.و اگر چنین نکردید- که هرگز نمیتوانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ برای کافران آماده شده است؛ سوره بقره، آیه: ۲۳ - ۲۴.</ref>. این پیشگویی خود از معجزات قرآن به شمار آمده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۱۷.</ref>. این آیه، "سوره" را به سورهای خاص مقید نساخته است، بنابراین مراد از "سوره" جنس است و شامل سورههای کوچک و بزرگ میشود<ref>من وحی القرآن، ج۱، ص۱۷۴؛ تسنیم، ج۲، ص۴۲۱.</ref>. | #آخرین [[تحدی قرآن]] در سوره بقره، یعنی اولین سوره نازل شده در مدینه است. آیات ۲۳ ـ ۲۴ این سوره، خطاب به منکران وحیانی بودن قرآن میفرماید: اگر راست میگویید سورهای مانند قرآن بیاورید و در این کار یاوران خود را از غیر خدا فرابخوانید؛ ولی هرگز نخواهید توانست: {{متن قرآن|وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ}}<ref> و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید.و اگر چنین نکردید- که هرگز نمیتوانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ برای کافران آماده شده است؛ سوره بقره، آیه: ۲۳ - ۲۴.</ref>. این پیشگویی خود از معجزات قرآن به شمار آمده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۱۷.</ref>. این آیه، "سوره" را به سورهای خاص مقید نساخته است، بنابراین مراد از "سوره" جنس است و شامل سورههای کوچک و بزرگ میشود<ref>من وحی القرآن، ج۱، ص۱۷۴؛ تسنیم، ج۲، ص۴۲۱.</ref>. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
آیت الله [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] هرچند وجوه یاد شده را برای تضعیف قول دوم "رجوع ضمیر به عبد" کافی نمیداند؛ ولی با توجه به نکات زیر ارجاع ضمیر را به "ما"، یعنی قرآن، ترجیح میدهد: | آیت الله [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] هرچند وجوه یاد شده را برای تضعیف قول دوم "رجوع ضمیر به عبد" کافی نمیداند؛ ولی با توجه به نکات زیر ارجاع ضمیر را به "ما"، یعنی قرآن، ترجیح میدهد: | ||
#[[تحدی قرآن]] در آیه ۸۸ سوره اسراء که مکی است، عام است و شامل امی و غیر امی میشود، بنابراین لازم نیست در مدینه گفته شود از شما نیز فردی امی مثل قرآن را بیاورد. | #[[تحدی قرآن]] در آیه ۸۸ سوره اسراء که مکی است، عام است و شامل امی و غیر امی میشود، بنابراین لازم نیست در مدینه گفته شود از شما نیز فردی امی مثل قرآن را بیاورد. | ||
#محور تحدی در آیات تحدی، قرآن است نه عبد، به ویژه که عدّهای میگفتند: این قرآن باز نوشته همان خرافهها و افسانههای پیشینیان است که هر صبح و عصر بر [[پیامبر]]{{صل}} خوانده میشود تا | #محور تحدی در آیات تحدی، قرآن است نه عبد، به ویژه که عدّهای میگفتند: این قرآن باز نوشته همان خرافهها و افسانههای پیشینیان است که هر صبح و عصر بر [[پیامبر]]{{صل}} خوانده میشود تا آن را فراگیرد و بر مردم بخواند: {{متن قرآن|وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلا}}<ref>و گفتند: افسانههای پیشینیان است که رونویس کرده است آنگاه پگاه و دیرگاه عصر بر او خوانده میشود؛ سوره فرقان، آیه: ۵.</ref>. | ||
#جمله {{متن قرآن|وَادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ}}، با توجه به اینکه مراد از "شهید" در آن، یاور و معین است، نشان میدهد در این آیه مانند سایر آیات تحدی، به قرآن تحدی شده است. | #جمله {{متن قرآن|وَادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ}}، با توجه به اینکه مراد از "شهید" در آن، یاور و معین است، نشان میدهد در این آیه مانند سایر آیات تحدی، به قرآن تحدی شده است. | ||
#اعجاز قرآن ذاتاً مربوط به محتوای خود آن است و امّی بودن شرط اعجاز نیست<ref>تسنیم، ج۲، ص۴۲۴ ـ ۴۲۷.</ref> | #اعجاز قرآن ذاتاً مربوط به محتوای خود آن است و امّی بودن شرط اعجاز نیست<ref>تسنیم، ج۲، ص۴۲۴ ـ ۴۲۷.</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#در روایتی از ابن عباس، مقصود از ۱۰ سوره مورد تحدّی در آیه ۱۳ هود، سورههای بقره، آلعمران، نساء، مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، یونس و هود دانسته شده است. اشکال این سخن، یکی مدنی بودنِ بسیاری از این سورهها و مکی بودن سوره هود است<ref>البحر المحیط، ج۵ ص۲۰۹؛ روح المعانی، ج۱۲، ص۲۰.</ref>. دوم این است که این ۱۰ سوره خصوصیتی ندارند، بلکه قول به اختصاص، خلاف ظاهر آیه است که مطلق سوره و هر ۱۰ سورهای<ref>قرآنشناسی، ص۱۲۷.</ref> را شامل میشود. سوم اینکه کسانی که به [[پیامبر]]{{صل}} نسبت افترا میدادند همه سور قرآن را افترا میدانستند. در این صورت تحدی به سورهای خاص، آن هم سورههای بزرگ، وجهی ندارد و معنا ندارد به کسی که میگوید سوره کوثر افتراست، گفته شود مانند ۱۰ سوره بزرگ قرآن بیاور<ref>قرآنشناسی، ص۱۲۷.</ref>. | #در روایتی از ابن عباس، مقصود از ۱۰ سوره مورد تحدّی در آیه ۱۳ هود، سورههای بقره، آلعمران، نساء، مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، یونس و هود دانسته شده است. اشکال این سخن، یکی مدنی بودنِ بسیاری از این سورهها و مکی بودن سوره هود است<ref>البحر المحیط، ج۵ ص۲۰۹؛ روح المعانی، ج۱۲، ص۲۰.</ref>. دوم این است که این ۱۰ سوره خصوصیتی ندارند، بلکه قول به اختصاص، خلاف ظاهر آیه است که مطلق سوره و هر ۱۰ سورهای<ref>قرآنشناسی، ص۱۲۷.</ref> را شامل میشود. سوم اینکه کسانی که به [[پیامبر]]{{صل}} نسبت افترا میدادند همه سور قرآن را افترا میدانستند. در این صورت تحدی به سورهای خاص، آن هم سورههای بزرگ، وجهی ندارد و معنا ندارد به کسی که میگوید سوره کوثر افتراست، گفته شود مانند ۱۰ سوره بزرگ قرآن بیاور<ref>قرآنشناسی، ص۱۲۷.</ref>. | ||
#[[رشید رضا]] معتقد است تأمل در آیات تحدی و تاریخ نزول سورهها، احتمال ترتیب تاریخی در رویارویی با مشرکان را نفی و نزول هریک از آیات یادشده به مناسبت سیاق را تأیید میکند<ref>تفسیر المنار، ج۱۲، ص۴۴.</ref>. وی آیه ۸۸ اسراء را از آیات تحدی بهشمار نیاورده است، زیرا این آیه تنها از عجز مشرکان درآوردن مثل قرآن خبر داده است. به گفته وی نخستین آیه تحدی، آیه ۳۸ یونس است که آوردن سورهای از قرآن با ویژگی در برداشتن خبرهای غیبی و هماهنگی با حق و واقع و رعایت بلاغت و فصاحت را خواهان است، برخلاف آیه سوره هود که در آن آوردن ۱۰ سوره مانند قرآن به لحاظ نظم و اسلوب درخواست شده است، هرچند از جهت محتوا ساختگی و باطل باشند. به نظر وی این ۱۰ سوره، مطلق نیست و مقصود ۱۰ سورهای است که دربردارنده قصص انبیاست که به زعم آنان واقعیت نداشته است. وی بعد از مقدمهای طولانی آن ۱۰ سوره را سوره هود و ۹ سوره در بردارنده قصص انبیا که پیش از آن نازل شده است، یعنی سورههای اعراف، یونس، مریم، طه، شعراء، نمل، قصص، قمر و ص معرفی میکند. وی بر آن است که در سوره طور، آوردن مانند قرآن از جهت در برداشتن غیب و هماهنگی با واقع و رعایت فصاحت و بلاغت درخواست شده و در سوره بقره، در مقابل تردیدکنندگان در [[وحی]] الهی "یهود" به آوردن همانند یک سوره قرآن از سوی فردی امی مانند [[پیامبر]]{{صل}} تحدی شده است<ref>تفسیر المنار، ج۱۲، ص۳۴ ـ ۴۵.</ref>. این دیدگاه را نیز نمیتوان پذیرفت، زیرا: | #[[رشید رضا]] معتقد است تأمل در آیات تحدی و تاریخ نزول سورهها، احتمال ترتیب تاریخی در رویارویی با مشرکان را نفی و نزول هریک از آیات یادشده به مناسبت سیاق را تأیید میکند<ref>تفسیر المنار، ج۱۲، ص۴۴.</ref>. وی آیه ۸۸ اسراء را از آیات تحدی بهشمار نیاورده است، زیرا این آیه تنها از عجز مشرکان درآوردن مثل قرآن خبر داده است. به گفته وی نخستین آیه تحدی، آیه ۳۸ یونس است که آوردن سورهای از قرآن با ویژگی در برداشتن خبرهای غیبی و هماهنگی با حق و واقع و رعایت بلاغت و فصاحت را خواهان است، برخلاف آیه سوره هود که در آن آوردن ۱۰ سوره مانند قرآن به لحاظ نظم و اسلوب درخواست شده است، هرچند از جهت محتوا ساختگی و باطل باشند. به نظر وی این ۱۰ سوره، مطلق نیست و مقصود ۱۰ سورهای است که دربردارنده قصص انبیاست که به زعم آنان واقعیت نداشته است. وی بعد از مقدمهای طولانی آن ۱۰ سوره را سوره هود و ۹ سوره در بردارنده قصص انبیا که پیش از آن نازل شده است، یعنی سورههای اعراف، یونس، مریم، طه، شعراء، نمل، قصص، قمر و ص معرفی میکند. وی بر آن است که در سوره طور، آوردن مانند قرآن از جهت در برداشتن غیب و هماهنگی با واقع و رعایت فصاحت و بلاغت درخواست شده و در سوره بقره، در مقابل تردیدکنندگان در [[وحی]] الهی "یهود" به آوردن همانند یک سوره قرآن از سوی فردی امی مانند [[پیامبر]]{{صل}} تحدی شده است<ref>تفسیر المنار، ج۱۲، ص۳۴ ـ ۴۵.</ref>. این دیدگاه را نیز نمیتوان پذیرفت، زیرا: | ||
##اولاً وی برخلاف همه مفسران آیه ۸۸ اسراء را از آیات تحدی به شمار نیاورده است، در حالی که سیاق آیه و شأن نزول آن، تحدی در | ##اولاً وی برخلاف همه مفسران آیه ۸۸ اسراء را از آیات تحدی به شمار نیاورده است، در حالی که سیاق آیه و شأن نزول آن، تحدی در آن را تأیید میکند<ref>تفسیر بغوی، ج۳، ص۱۱۲؛ المحرر الوجیز، ج۳، ص۴۸۳.</ref>. | ||
##ثانیاً ظاهر آیه ۱۳ هود دلالت دارد مشرکان همه قرآن را افترا میدانستند، از این رو مناسب است تحدی بهگونهای باشد که اشکال آنها را از اساس از بین ببرد، در حالی که اگر تحدی ـ چنانکه رشیدرضا معتقد است ـ به سورههای خاص "بلند" شده باشد، اشکال مشرکان از اساس برطرف نمیشود و ادعای آنها نسبت به سورههای کوتاه برجاست<ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۶۵ ـ ۱۶۶.</ref>. | ##ثانیاً ظاهر آیه ۱۳ هود دلالت دارد مشرکان همه قرآن را افترا میدانستند، از این رو مناسب است تحدی بهگونهای باشد که اشکال آنها را از اساس از بین ببرد، در حالی که اگر تحدی ـ چنانکه رشیدرضا معتقد است ـ به سورههای خاص "بلند" شده باشد، اشکال مشرکان از اساس برطرف نمیشود و ادعای آنها نسبت به سورههای کوتاه برجاست<ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۶۵ ـ ۱۶۶.</ref>. | ||
##ثالثاً {{متن قرآن|فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ}}<ref> اگر راست میگویید ده سورهای بربافته مانند آن بیاورید؛ سوره هود، آیه:۱۳.</ref> اطلاق دارد و دلیل قابل قبولی برای تقیید آن به سورهایی خاص وجود ندارد. | ##ثالثاً {{متن قرآن|فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ}}<ref> اگر راست میگویید ده سورهای بربافته مانند آن بیاورید؛ سوره هود، آیه:۱۳.</ref> اطلاق دارد و دلیل قابل قبولی برای تقیید آن به سورهایی خاص وجود ندارد. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
==هماورد نمایان== | ==هماورد نمایان== | ||
تحدی و هماوردخواهی قرآن از مسلّماتی است که افزون بر قرآن در تاریخ نیز به تواتر گزارش شده است، همانگونه که تردیدی نیست که با وجود جمع بودن همه زمینههای تحدی، مانند تحدی صریح، دعوت پیامبر به مفاهیم جدیدی که با فرهنگ اعراب ناسازگار بود، تعصب عربی که همه همت خود را در شکست این پدیده به کار گرفته بود، آنان نتوانستند با قرآن هماوردی کنند، زیرا اگر با قرآن هماوردی درخوری شده بود به یقین در تاریخ بازگو میشد<ref>الاقتصاد، ص۱۶۸ ـ ۱۷۰؛ اعجازالقران، ق ۲، ص۳؛ شرح الاصول الخمسه، ۳۹۶ ـ ۳۹۷.</ref>. آنچه در معارضه با قرآن نقل شده است سخنانی بیارزش و ناچیز است که هرگز توان هماوردی با | تحدی و هماوردخواهی قرآن از مسلّماتی است که افزون بر قرآن در تاریخ نیز به تواتر گزارش شده است، همانگونه که تردیدی نیست که با وجود جمع بودن همه زمینههای تحدی، مانند تحدی صریح، دعوت پیامبر به مفاهیم جدیدی که با فرهنگ اعراب ناسازگار بود، تعصب عربی که همه همت خود را در شکست این پدیده به کار گرفته بود، آنان نتوانستند با قرآن هماوردی کنند، زیرا اگر با قرآن هماوردی درخوری شده بود به یقین در تاریخ بازگو میشد<ref>الاقتصاد، ص۱۶۸ ـ ۱۷۰؛ اعجازالقران، ق ۲، ص۳؛ شرح الاصول الخمسه، ۳۹۶ ـ ۳۹۷.</ref>. آنچه در معارضه با قرآن نقل شده است سخنانی بیارزش و ناچیز است که هرگز توان هماوردی با آن را ندارد. | ||
برای نخستین بار [[نضر بن حارث]]، دشمن سرسخت [[پیامبر]]، با نقل داستانهای رستم و اسفندیار ادعای هماوردی با قرآن کرد. طبق برخی روایات شأن نزول<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۱۶؛ البرهان فی علوم قرآن، ج۱، ص۲۴۶.</ref>، آیه شریفه {{متن قرآن|ولَوْ نَشَاء لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا}}<ref> اگر میخواستیم مانند آن میگفتیم؛ سوره انفال، آیه: ۳۱.</ref>. ناظر به وی است. به گزارش اصمعی، هذیل یعفور نیز جملاتی را در معارضه با سوره اخلاص آورد<ref>اعجاز القرآن، ص۱۱۴.</ref>. از مسیلمه نیز جملاتی رکیک در معارضه با قرآن نقل شده است. گفته شده عمروبن عاص بعد از شنیدن برخی از این سورههای ساختگی به او گفت: من و خودت میدانیم که دروغگویی<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۶۵؛ البدایة والنهایه، ج۵، ص۶۱.</ref>. [[ابن اسحاق]] در صحت گزارشهای هماوردی مسیلمه با قرآن تردید کرده است<ref>السیرة النبویه، ج۴، ص۹۹۹.</ref>. [[اسود عنسی]] نیز در شمار کسانی آمده که ادعای هماوردی با قرآن کرده است<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۴۶۱ ـ ۴۶۲؛ البدایة والنهایه، ج۵، ص۶۰ ـ ۶۱.</ref>. رافعی معتقد است او مردی فصیح بود که فقط ادعای نبوت کرد؛ ولی با قرآن هماوردی نکرد<ref>اعجاز القرآن والبلاغة النبویه، ص۱۷۶.</ref>. گفته شده: [[عبدالله بن مقفع]] نیز درصدد هماوردی با قرآن برآمد؛ ولی پس از مدتی منصرف شد و همه آنچه را گرد آورده بود نابود کرد<ref>اعجاز القرآن، ص۱۱۹.</ref>. [[باقلانی]] و [[ابن قیم]] آوردهاند وقتی او به آیه ۴۴ سوره هود رسید به ناتوانی بشر درآوردن مثل آن اعتراف کرد و از این کار منصرف شد<ref>اعجاز القرآن، ص۱۱۹.</ref>. [[ابن ابوالعوجاء]]، [[ابو شاکر دیصانی]] و [[عبدالملک بصری]] نیز برای هماوردی با قرآن تلاش کردند؛ ولی سرانجام به عجز خویش اعتراف کردند<ref>الاحتجاج، ج۲، ص۳۰۶ ـ ۳۰۷؛ التمهید، ج۴، ص۲۴۰ ـ ۲۴۱.</ref>. | برای نخستین بار [[نضر بن حارث]]، دشمن سرسخت [[پیامبر]]، با نقل داستانهای رستم و اسفندیار ادعای هماوردی با قرآن کرد. طبق برخی روایات شأن نزول<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۱۶؛ البرهان فی علوم قرآن، ج۱، ص۲۴۶.</ref>، آیه شریفه {{متن قرآن|ولَوْ نَشَاء لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا}}<ref> اگر میخواستیم مانند آن میگفتیم؛ سوره انفال، آیه: ۳۱.</ref>. ناظر به وی است. به گزارش اصمعی، هذیل یعفور نیز جملاتی را در معارضه با سوره اخلاص آورد<ref>اعجاز القرآن، ص۱۱۴.</ref>. از مسیلمه نیز جملاتی رکیک در معارضه با قرآن نقل شده است. گفته شده عمروبن عاص بعد از شنیدن برخی از این سورههای ساختگی به او گفت: من و خودت میدانیم که دروغگویی<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۶۵؛ البدایة والنهایه، ج۵، ص۶۱.</ref>. [[ابن اسحاق]] در صحت گزارشهای هماوردی مسیلمه با قرآن تردید کرده است<ref>السیرة النبویه، ج۴، ص۹۹۹.</ref>. [[اسود عنسی]] نیز در شمار کسانی آمده که ادعای هماوردی با قرآن کرده است<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۴۶۱ ـ ۴۶۲؛ البدایة والنهایه، ج۵، ص۶۰ ـ ۶۱.</ref>. رافعی معتقد است او مردی فصیح بود که فقط ادعای نبوت کرد؛ ولی با قرآن هماوردی نکرد<ref>اعجاز القرآن والبلاغة النبویه، ص۱۷۶.</ref>. گفته شده: [[عبدالله بن مقفع]] نیز درصدد هماوردی با قرآن برآمد؛ ولی پس از مدتی منصرف شد و همه آنچه را گرد آورده بود نابود کرد<ref>اعجاز القرآن، ص۱۱۹.</ref>. [[باقلانی]] و [[ابن قیم]] آوردهاند وقتی او به آیه ۴۴ سوره هود رسید به ناتوانی بشر درآوردن مثل آن اعتراف کرد و از این کار منصرف شد<ref>اعجاز القرآن، ص۱۱۹.</ref>. [[ابن ابوالعوجاء]]، [[ابو شاکر دیصانی]] و [[عبدالملک بصری]] نیز برای هماوردی با قرآن تلاش کردند؛ ولی سرانجام به عجز خویش اعتراف کردند<ref>الاحتجاج، ج۲، ص۳۰۶ ـ ۳۰۷؛ التمهید، ج۴، ص۲۴۰ ـ ۲۴۱.</ref>. | ||
در سالهای اخیر نیز تلاشهایی برای معارضه با قرآن شده است که همگی نافرجام بوده است؛ برای نمونه، کشیشی مسیحی دو سوره به تقلید از سورههای حمد و کوثر ساخت. [[سید ابوالقاسم خوئی|خوئی]]<ref>نک: البیان، ص۹۳ ـ ۹۸.</ref> و [[رشید رضا]]<ref>نک: تفسیر المنار، ج۱، ص۷۸ ـ ۸۳، ۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref> این معارضه را بررسی کرده و ضعف | در سالهای اخیر نیز تلاشهایی برای معارضه با قرآن شده است که همگی نافرجام بوده است؛ برای نمونه، کشیشی مسیحی دو سوره به تقلید از سورههای حمد و کوثر ساخت. [[سید ابوالقاسم خوئی|خوئی]]<ref>نک: البیان، ص۹۳ ـ ۹۸.</ref> و [[رشید رضا]]<ref>نک: تفسیر المنار، ج۱، ص۷۸ ـ ۸۳، ۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref> این معارضه را بررسی کرده و ضعف آن را نشان دادهاند. | ||
مشهورترین کاری که اخیراً برای مبارزه با قرآن انجام شده، انتشار کتابی است با نام الفرقان الحق که دو ناشر آمریکایی با نامهای a ۲۰۰۱ ome g" و wine press | مشهورترین کاری که اخیراً برای مبارزه با قرآن انجام شده، انتشار کتابی است با نام الفرقان الحق که دو ناشر آمریکایی با نامهای a ۲۰۰۱ ome g" و wine press آن را با چاپی نفیس و با تبلیغاتی وسیع منتشر کردهاند. این کتاب در ۳۶۶ صفحه و ۷۷ سوره با تقلید سبک و سیاق قرآن و با استفاده از کلمات و آیات آن و آمیختن آن با تعالیم و آموزههای یهودی و مسیحی و حتی با رسم الخط قرآنی تدوین و چاپ شده است. برای نمونه در سورهای با عنوان ثالوث، بند ۱۸، چنینآمده است: «مثل الذین کفروا و کذبوا بالإنجیلالحق أعمالهم کرماد اشتدت به الریح فی یومعاصف لایقدرون مما کسبوا علی شی ذلک هو الضلال الأکید». واضح است این جمله از آیه ۱۸ سوره ابراهیم اقتباس شده است<ref>نک: الانتصار للقرآن.</ref>. سورههای این کتاب جعلی نامهایی چون الانجیل، الجنه، المحبه و در برخی موارد نامهایی شبیه نامهای سورههای قرآن، چون "الانبیاء"، "الفاتحه" و "المنافقون" دارند و به جای بسمله با جمله "بسم الأب الکلمة الروح الإله الواحد الأوحد..." شروع میشوند. این کتاب جعلی را برخی دانشمندان مسلمان بررسی و نقد کردهاند؛ مانند صلاح الخالدی که الانتصار للقرآن را در نقد آن نگاشته است<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۲۷۳- ۲۸۶.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |