ابوطالب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←آیات نازله
خط ۴۹۸: | خط ۴۹۸: | ||
[[مخالفان اسلام]] [[ابو طالب]]، معمولا [[شأن نزول]] آیاتی را درباره وی دانستهاند. به نظر میرسد در عصر [[امویان]] که دعواهای مذهبی و [[سیاسی]] شدت گرفت، منقبت نویسان و مثالب جویان به سراغ [[آیات الهی]] نیز رفته و به دلخواه خود، مصادیقی برای آیات [[شناسایی]] میکردند که ابوطالب نیز به عنوان [[پدر امام علی]]{{ع}}، از گزند ایشان به دور نمانده و آیاتی را که درباره [[مشرکان]] است، بر او حمل کردهاند. این آیات به شرح زیر است: | [[مخالفان اسلام]] [[ابو طالب]]، معمولا [[شأن نزول]] آیاتی را درباره وی دانستهاند. به نظر میرسد در عصر [[امویان]] که دعواهای مذهبی و [[سیاسی]] شدت گرفت، منقبت نویسان و مثالب جویان به سراغ [[آیات الهی]] نیز رفته و به دلخواه خود، مصادیقی برای آیات [[شناسایی]] میکردند که ابوطالب نیز به عنوان [[پدر امام علی]]{{ع}}، از گزند ایشان به دور نمانده و آیاتی را که درباره [[مشرکان]] است، بر او حمل کردهاند. این آیات به شرح زیر است: | ||
۱. [[آیه]] ۲۶ [[سوره انعام]]: {{متن قرآن|وَهُمْ | ۱. [[آیه]] ۲۶ [[سوره انعام]]: {{متن قرآن|وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ}}<ref>«و آنان (دیگران را) از آن (قرآن) باز میدارند و (خود) از آن دور میشوند » سوره انعام، آیه ۲۶.</ref>. | ||
گفته شده این آیه درباره ابوطالب نازل شده<ref>ابن سعد، ج۱، ص۹۹.</ref>؛ زیرا او [[مردم]] را از آزار رساندن به [[پیامبر]] باز | |||
احتمال دوم اینکه هر دو [[ضمیر]] به پیامبر بازگردد. در این صورت، مراد [[آیه]] این است که آنان مردم را از [[ایمان]] و [[پیروی از پیامبر]] [[نهی]] | گفته شده این آیه درباره ابوطالب نازل شده<ref>ابن سعد، ج۱، ص۹۹.</ref>؛ زیرا او [[مردم]] را از آزار رساندن به [[پیامبر]] باز میداشت و خود نیز از [[ایمان آوردن]] به پیامبر دوری میکرد. این روایت اشکالاتی دارد، از جمله اینکه [[روایات]] بیشتر و صحیحتر، [[نزول]] این آیه را درباره [[مشرکان قریش]] دانستهاند؛ زیرا آنان مردم را از [[پیروی]] و [[ایمان به پیامبر]] باز میداشتند و خود نیز از آن فاصله میگرفتند. ضمن آنکه در [[تفسیر]] این آیه، احتمالاتی بیان شده است: برخی [[مفسران]] با استناد به [[سیاق]] این آیه و آیات قبل، [[مرجع]] [[ضمیر]] در دو کلمه {{متن قرآن|عَنْهُ}} را [[قرآن کریم]] دانستهاند. بر پایه این احتمال، [[نزول آیه]] نمیتواند در [[شأن]] ابوطالب باشد؛ زیرا او [[مردم]] را از [[آزار]] رساندن به [[پیامبر]] باز میداشت، نه از شنیدن [[قرآن]]. | ||
بر اساس احتمال سوم، [[مرجع]] دو ضمیر پیامبر است و معنای آیه این است که آنان مردم را از آزار رساندن به پیامبر، نهی و خود از ایمان آور تناع | |||
۲. آیه ۱۱۳ [[سوره توبه]]: {{متن قرآن|مَا | احتمال دوم اینکه هر دو [[ضمیر]] به پیامبر بازگردد. در این صورت، مراد [[آیه]] این است که آنان مردم را از [[ایمان]] و [[پیروی از پیامبر]] [[نهی]] میکردند و خود نیز از پیامبر فاصله میگرفتند، که بر اساس [[روایات]] صحیح، [[مشرکان]] چنین میکردند. بر اساس این احتمال که با [[سیاق آیه]] هم [[مخالف]] نیست، [[نزول آیه]] در [[شأن]] مشرکان است، نه [[ابوطالب]]. | ||
بر اساس احتمال سوم، [[مرجع]] دو ضمیر پیامبر است و معنای آیه این است که آنان مردم را از آزار رساندن به پیامبر، نهی و خود از ایمان آور تناع میکردند. بر پایه این احتمال، نزول آیه میتواند در شأن [[ابوطالب]] باشد، اما به دلیل [[مخالفت]] با سیاق آیه و نیز [[تعارض]] با روایات فراوان و صحیحی که دو احتمال اول را گزارش کرده، دو احتمال اول ترجیح دارد. اشکال اصلی در [[تفسیر]] سوم این است که [[سیاق]] این آیه با [[آیات]] قبل و بعد یکنواخت است و بر [[مذمت]] و [[توبیخ]] افراد مورد اشاره آیه دلالت دارد و این سیاق تفکیک بردار نیست، در حالی که این روایات مستلزم آن است که یک بخش از آیه {{متن قرآن|يَنْهَوْنَ عَنْهُ}} در [[مدح]] ابوطالب و بخش دیگر در مذمت وی باشد<ref>ر.ک: دشتی، ج۲، ص۲۲.</ref>. | |||
۲. آیه ۱۱۳ [[سوره توبه]]: {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.</ref>. | |||
بر اساس روایتی، چون ابوطالب با وجود تأکیدات پیامبر کلمه [[توحید]] را بر زبان جاری نساخت و بر [[کفر]] از [[دنیا]] رفت، پیامبر [[سوگند]] یاد کرد که تا از جانب [[خداوند]] نهی نشده است برای ابوطالب [[استغفار]] خواهد کرد. در پی این سوگند آیه یاد شده نازل شد<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۷۴؛ بلاذری، ج۲، ص۲۸۹.</ref>. | بر اساس روایتی، چون ابوطالب با وجود تأکیدات پیامبر کلمه [[توحید]] را بر زبان جاری نساخت و بر [[کفر]] از [[دنیا]] رفت، پیامبر [[سوگند]] یاد کرد که تا از جانب [[خداوند]] نهی نشده است برای ابوطالب [[استغفار]] خواهد کرد. در پی این سوگند آیه یاد شده نازل شد<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۷۴؛ بلاذری، ج۲، ص۲۸۹.</ref>. | ||
اشکال این [[روایت]]، [[ناسازگاری]] آن با [[زمان]] [[نزول آیه]] است. [[مفسران]] متفقاند که [[سوره توبه]]، از واپسین سورههایی است که پس از [[فتح مکه]] بر [[پیامبر]] نازل شد، حال آنکه [[ابوطالب]] در [[مکه]] و پیش از [[هجرت پیامبر]] درگذشته است. | اشکال این [[روایت]]، [[ناسازگاری]] آن با [[زمان]] [[نزول آیه]] است. [[مفسران]] متفقاند که [[سوره توبه]]، از واپسین سورههایی است که پس از [[فتح مکه]] بر [[پیامبر]] نازل شد، حال آنکه [[ابوطالب]] در [[مکه]] و پیش از [[هجرت پیامبر]] درگذشته است. | ||
اشکال دیگر، [[تعارض]] این روایت با [[روایات]] صحیح دیگری است که نزول آیه را در [[شأن]] افرادی غیر از ابوطالب دانستهاند. دستهای از روایات صحیح، [[نزول]] این [[آیه]] را در شأن [[پدران]] [[مشرک]] [[مسلمانان]] دانسته است<ref>دشتی، ج۲، ص۳۴.</ref>. | اشکال دیگر، [[تعارض]] این روایت با [[روایات]] صحیح دیگری است که نزول آیه را در [[شأن]] افرادی غیر از ابوطالب دانستهاند. دستهای از روایات صحیح، [[نزول]] این [[آیه]] را در شأن [[پدران]] [[مشرک]] [[مسلمانان]] دانسته است<ref>دشتی، ج۲، ص۳۴.</ref>. | ||
٣. آیه ۵۶ [[سوره قصص]]: {{متن قرآن| | |||
٣. آیه ۵۶ [[سوره قصص]]: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بیگمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمیتوانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی میکند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref>. | |||
بر اساس روایات، پیامبر [[دوست]] داشت ابوطالب [[اسلام]] [[اختیار]] کند، ولی چنین نشده و [[خداوند]] با نزول این آیه، خواسته پیامبر را رد کرد<ref>ر.ک: ابن سعد، ج۱، ص۹۸؛ بلاذری، ج۲، ص۲۸۹.</ref>. | بر اساس روایات، پیامبر [[دوست]] داشت ابوطالب [[اسلام]] [[اختیار]] کند، ولی چنین نشده و [[خداوند]] با نزول این آیه، خواسته پیامبر را رد کرد<ref>ر.ک: ابن سعد، ج۱، ص۹۸؛ بلاذری، ج۲، ص۲۸۹.</ref>. | ||
برخی مانند [[طبرسی]] در رد این [[شأن نزول]] گفتهاند: همانطور که امکان ندارد پیامبر با [[اوامر و نواهی الهی]] [[مخالفت]] کند، امکان ندارد خواسته و ارادهاش نیز [[مخالف]] خواست و [[اراده الهی]] باشد، وگرنه از مخالفت با اوامر و نواهی الهی نیز مصون نخواهدبود<ref>طبرسی، ج۷، ص۴۰۶.</ref>. | برخی مانند [[طبرسی]] در رد این [[شأن نزول]] گفتهاند: همانطور که امکان ندارد پیامبر با [[اوامر و نواهی الهی]] [[مخالفت]] کند، امکان ندارد خواسته و ارادهاش نیز [[مخالف]] خواست و [[اراده الهی]] باشد، وگرنه از مخالفت با اوامر و نواهی الهی نیز مصون نخواهدبود<ref>طبرسی، ج۷، ص۴۰۶.</ref>. | ||
[[ابوالفتوح رازی]]<ref>ابوالفتوح رازی، ج۱۵، ص۱۴۸.</ref> اینگونه پاسخ داده که اگر به فرض، آیه در شأن ابوطالب نازل شده باشد، نه تنها بر [[کفر]] او دلالت ندارد، بلکه [[ایمان]] او را [[ثابت]] میکند؛ زیرا آیه نمیگوید: ما ابوطالب را [[هدایت]] نکردیم، بلکه تنها میگوید: این نوع هدایت به [[خدا]] اختصاص دارد و تو توان این گونه هدایت را نداری. | [[ابوالفتوح رازی]]<ref>ابوالفتوح رازی، ج۱۵، ص۱۴۸.</ref> اینگونه پاسخ داده که اگر به فرض، آیه در شأن ابوطالب نازل شده باشد، نه تنها بر [[کفر]] او دلالت ندارد، بلکه [[ایمان]] او را [[ثابت]] میکند؛ زیرا آیه نمیگوید: ما ابوطالب را [[هدایت]] نکردیم، بلکه تنها میگوید: این نوع هدایت به [[خدا]] اختصاص دارد و تو توان این گونه هدایت را نداری. | ||
بیشتر نویسندگان [[اهل سنت]] نیز با توجه به گزارشهای یاد شده و بدون توجه به نقدهایی که بر این گزارشها وارد است، ابوطالب را [[مسلمان]] ندانستهاند. از جمله [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۳۰۷.</ref> در ابتدای شرح حالی که به [[ابوطالب]] اختصاص داده، گفته که وی [[اسلام]] را نپذیرفت. چنانکه [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۱۹۸.</ref>، نیز شرح حال او را در قسم چهارم الاصابه که مربوط به کسانی است که [[صحابی]] نیستند، آورده و به [[نقد]] روایاتی که درصدد [[اثبات]] اسلام ابوطالب است، پرداخته است. | بیشتر نویسندگان [[اهل سنت]] نیز با توجه به گزارشهای یاد شده و بدون توجه به نقدهایی که بر این گزارشها وارد است، ابوطالب را [[مسلمان]] ندانستهاند. از جمله [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۳۰۷.</ref> در ابتدای شرح حالی که به [[ابوطالب]] اختصاص داده، گفته که وی [[اسلام]] را نپذیرفت. چنانکه [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۱۹۸.</ref>، نیز شرح حال او را در قسم چهارم الاصابه که مربوط به کسانی است که [[صحابی]] نیستند، آورده و به [[نقد]] روایاتی که درصدد [[اثبات]] اسلام ابوطالب است، پرداخته است. | ||
ابوطالب در خاطره [[پیامبر]] | |||
==ابوطالب در خاطره [[پیامبر]]== | |||
خدمات و حمایتهای ابوطالب، همیشه در نظر و دیده پیامبر مجسم بود و ایشان در هر فرصتی قدرشناسی خود را ابراز میکرد و به همین دلیل، [[فرزندان ابوطالب]] را گرامی میداشت. یک بار پیامبر [[محبت]] خویش را به [[علی]]{{ع}} به دلیل [[حمایت]] [[پدر]] او، ابوطالب و [[فداکاری]] وی دانست و گفت خود را [[مشتاق]] رعایت و [[تکریم]] فرزندان ابوطالب میداند<ref>امینی، ج۷، ص۳۷۷.</ref>. پیامبر روزی خطاب به [[عقیل]] فرمود: «من تو را به دو دلیل دوست دارم: یکی برای [[خویشاوندی]] با تو، و دیگر به دلیل محبتی که عمویم ابوطالب به تو داشت»<ref>ابن عبدالبر، استیعاب، ج۳، ص۱۸۷؛ ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۷۰.</ref>. | |||
در حوادث دیگر نیز پیامبر پیوسته از ابوطالب یاد میکرد و این نشان از آن داشت که ابوطالب در خاطره پیامبر جاودان بود. برای نمونه [[اهل]] [[مدینه]] دچار [[قحطی]] شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} بر ایشان [[نماز]] استسقاء خواند و [[باران]] زیادی بارید. رسول خدا{{صل}} چون این وضعیت بهجت زا را [[مشاهده]] کرد فرمود: اگر ابوطالب این [[روز]] را میدید، خوشحال میشد. رسول خدا{{صل}} منظورش این [[شعر]] ابوطالب بود: | در حوادث دیگر نیز پیامبر پیوسته از ابوطالب یاد میکرد و این نشان از آن داشت که ابوطالب در خاطره پیامبر جاودان بود. برای نمونه [[اهل]] [[مدینه]] دچار [[قحطی]] شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} بر ایشان [[نماز]] استسقاء خواند و [[باران]] زیادی بارید. رسول خدا{{صل}} چون این وضعیت بهجت زا را [[مشاهده]] کرد فرمود: اگر ابوطالب این [[روز]] را میدید، خوشحال میشد. رسول خدا{{صل}} منظورش این [[شعر]] ابوطالب بود: | ||
{{عربی|و أبیض یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمة للأرامل}}<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۰۰.</ref>؛ | {{عربی|و أبیض یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمة للأرامل}}<ref>ابن هشام، ج۱، ص۳۰۰.</ref>؛ |