پرش به محتوا

عیب‌جویی: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۱۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
خط ۲۵: خط ۲۵:
==عیب‌جویی ==
==عیب‌جویی ==
عیب‌جویی عبارت از آن است که [[انسان]] در پی آگاهی از [[عیوب]] و [[اسرار]] دیگران باشد و پس از آگاهی، در صدد افشای آن برآید و صاحب [[عیب]] را به خاطر آن [[شماتت]] کند. عیب در این عنوان اعم است از [[رازی]] که صاحبش افشای آن را نمی‌خواهد و از عیوب آشکاری که یادآوری آن موجب [[آزار]] و [[اهانت]] صاحبش می‌شود.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۵۳.</ref>.
عیب‌جویی عبارت از آن است که [[انسان]] در پی آگاهی از [[عیوب]] و [[اسرار]] دیگران باشد و پس از آگاهی، در صدد افشای آن برآید و صاحب [[عیب]] را به خاطر آن [[شماتت]] کند. عیب در این عنوان اعم است از [[رازی]] که صاحبش افشای آن را نمی‌خواهد و از عیوب آشکاری که یادآوری آن موجب [[آزار]] و [[اهانت]] صاحبش می‌شود.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۵۳.</ref>.
==پیامد عیب‌جویی==
===رسوایی===
مهم‌ترین پیامد عیب‌جویی که در [[روایات]] بر آن تأکید فراوان شده، [[رسوایی]] خود [[انسان]] است، این پیامد چنان شایع و فراگیر است که به عنوان یکی از سنت‌های الاهی شناخته می‌شود. [[امام سجاد]]{{ع}} یادآوری [[عیوب]] دیگران را در زمره گناهانی شمرده است که پرده‌ها را پاره می‌کند<ref>صدوق، معانی الاخبار، ص۲۷۱؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص۱۹۹.</ref>.
امیرالمؤمنین علی{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ تَتَبَّعَ‏ عُيُوبَ‏ النَّاسِ‏ كُشِفَتْ‏ عُيُوبُهُ‏}}<ref>«هرکسی به دنبال عیوب مردم باشد عیوب خودش فاش می‌شود» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۴۵.</ref>.
[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: در [[مدینه]] گروه‌هایی بودند که معایبی داشتند، ولی چون درباره عیوب [[مردم]] چیزی نگفتند، [[خداوند]] عیوب آنها را بر زبان‌ها نینداخت و آنها در حالی مردند که در نظر مردم هیچ عیبی نداشتند. گروه‌های دیگری هم بودند که عیبی نداشتند، ولی چون درباره عیوب [[مردمان]] سخن گفتند، خداوند برای آنها عیوبی آشکار کرد که تا [[زمان]] [[مرگ]] با آن عیوب [[شهرت]] یافتند<ref>طوسی، امالی، ص۴۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص۲۶۳.</ref>.
==[[وظیفه]] انسان در مواجهه با عیب‌جویان==
در مواجهه با عیب‌جویان انسان سه وظیفه بر عهده دارد: [[مراقبت]] از خویشتن، مراقبت از کسانی به وسیله عیب‌جویی در معرض خطر رسوایی قرار می‌گیرند و [[تربیت]] عیب‌جویان.
===مراقبت از خویشتن===
[[همراهی]] و [[همدلی]] با عیب‌جویان انسان را از دو جهت در معرض خطر قرار می‌دهد؛ نخست اینکه انسان را نسبت به [[برادران دینی]] دل‌مشغول و بدبین می‌کند. کسی که با خاطر آسوده با دیگران [[معاشرت]] می‌کند، با شنیدن عیوب و [[اسرار]] آنها بدبین و از [[لذت]] معاشرت با ایشان [[محروم]] می‌شود. از حکیمی حکایت کرده‌اند که به شخص عیب‌جویی که نزد او پرده از کار کسی برمی‌داشت گفت: مرا با برادرم بد کردی و خاطر آسوده‌ام را مشغول ساختی.
بنابراین در مواجهه با عیب‌جویان باید سخن ایشان را [[دروغ]] انگاشته هیچ اثری را بر آن مترتب نکنی.
[[محمد بن فضیل]] می‌گوید: به [[امام کاظم]]{{ع}} عرض کردم: فدایت شوم گاهی عده‌ای افراد مورد [[اعتماد]] از [[برادری دینی]] چیز ناخوشایندی نقل می‌کنند، وقتی از خودش می‌پرسم، [[انکار]] می‌کند. در این صورت چه باید کرد؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: ای [[محمد]]! {{متن حدیث|كَذِّبْ‏ سَمْعَكَ‏ وَ بَصَرَكَ‏ عَنْ‏ أَخِيكَ}}، در مورد برادرت حتی چشم و گوش خود را [[تکذیب]] کن اگر پنجاه نفر [[شهادت]] دهند او کاری کرده و خودش گفت نکرده‌ام او را [[تصدیق]] کن و پنجاه نفر را تکذیب<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۸، ح۱۴۷.</ref>.
از جهت دیگر [[هم‌نشینی]] با عیب‌جویان باعث می‌شود که آنها از [[اسرار]] و [[عیوب]] [[انسان]] با خبر شوند و پرده از کارش بردارند.
[[امیر المؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ مُعَاشَرَةَ مُتَتَبِّعِي‏ عُيُوبِ‏ النَّاسِ‏ فَإِنَّهُ لَنْ يَسْلَمَ مُصَاحِبُهُمْ مِنْهُمْ}}<ref>«از هم‌نشینی با آنان که در پی عیوب مردم می‌گردند بپرهیز، زیرا کسی که با ایشان مصاحبت کند از خطر آنها در امان نیست» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۹۷.</ref>.
===[[مراقبت]] از [[برادران دینی]]===
در صورتی که انسان به سخنان عیب‌جویان گوش فرا دهد و بدون هیچ واکنشی به آنها اجازه [[پرده‌دری]] بدهد، آنها هرگز از کار [[زشت]] خود دست برنمی‌دارند و خبر را از [[مجلسی]] به مجلس دیگر می‌برند، بنابراین، انسان موظف است با این قبیل افراد به گونه‌ای برخورد کند که از کار خود پشیمان شوند.
در [[روایت]] است که مردی نامه‌ای به [[سعایت]] به [[حضرت امیرالمؤمنین]] داد، [[حضرت]] [[نامه]] را خواند سپس به او فرمود: اگر راست گفته باشی بر تو [[خشم]] می‌گیریم، اگر [[دروغ]] گفته باشی عقابت می‌کنیم و اگر بخواهی از تو دست برداریم و سخنت را نشنیده انگاریم، دست بر می‌داریم. عرض کرد: یا [[امیرالمؤمنین]]! دست از من بدار<ref>محمد بن نعمان مفید، اختصاص، ص۱۴۲.</ref>.
===تربیت عیب‌جویان===
کسی که به این [[بیماری]] مهلک [[مبتلا]] می‌شود، [[انسانی]] است که ارشادش لازم و درمانش [[واجب]] است؛ بنابراین لازم است او را از [[زشتی]] کارش [[آگاه]] کرده و به ترک آن [[فرمان]] داد؛ چراکه عمل او مصداق منکر است و [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ}}<ref>«و به کار شایسته فرمان ده و از کار ناشایست باز دار» سوره لقمان، آیه ۱۷.</ref>.
علاوه بر این همه، باید از کنجکاوی درباره گفته عیب‌جویان [[پرهیز]] کرده، بکوشیم تا خبر این عیب‌جویی به گوش صاحب [[عیب]] نرسد.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص۲۶۴.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۲٬۶۴۸

ویرایش