خوشگمانی: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[)) |
|||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
*پس از آن نیز، اگر کسی نتوانست چنین توجیهات و محملهائی را برای کاری فراهم نماید، تنها باید به [[سرزنش]] خویشتن بپردازد؛ چرا که بنا به [[نص]] [[قرآن کریم]] و [[احادیث]] [[معصومان]]{{عم}} همچنان نمیتواند به اعضاء [[جامعه]] خود [[سوء ظن]] یافته، آنان را در کاری که انجام دادهاند محکوم نماید. به این [[آیه]] و این [[حدیث شریف]] بنگرید: {{متن قرآن|لَوْلا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ}}<ref> از چه رو چون آن را شنیدید مردان و زنان مؤمن نیکاندیشی نکردند و نگفتند که این دروغی آشکار است؟؛ سوره نور ، آیه: ۱۲.</ref>، [[امیرالمؤمنین]] میفرمایند:" آنچه از [[برادر]] مسلمانت بوقوع پیوسته است را بر [[بهترین]] وجه ممکن حمل نما، تا آنگاه که به عیان چیزی را ببینی که امکان حمل آن بر محملی صحیح ممکن نباشد؛ و تا آنگاه که امکان حمل بر [[راستی]] و صواب داشته باشد، نسبت به سخنی که از برادرت صادر میشود [[گمان]] بدمبر"<ref>{{متن حدیث|" ضَعْ أَمْرَ أَخِيكَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى يَأْتِيَكَ مَا يَغْلِبُكَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلًا "}}؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۱۹۶.</ref>. | *پس از آن نیز، اگر کسی نتوانست چنین توجیهات و محملهائی را برای کاری فراهم نماید، تنها باید به [[سرزنش]] خویشتن بپردازد؛ چرا که بنا به [[نص]] [[قرآن کریم]] و [[احادیث]] [[معصومان]]{{عم}} همچنان نمیتواند به اعضاء [[جامعه]] خود [[سوء ظن]] یافته، آنان را در کاری که انجام دادهاند محکوم نماید. به این [[آیه]] و این [[حدیث شریف]] بنگرید: {{متن قرآن|لَوْلا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ}}<ref> از چه رو چون آن را شنیدید مردان و زنان مؤمن نیکاندیشی نکردند و نگفتند که این دروغی آشکار است؟؛ سوره نور ، آیه: ۱۲.</ref>، [[امیرالمؤمنین]] میفرمایند:" آنچه از [[برادر]] مسلمانت بوقوع پیوسته است را بر [[بهترین]] وجه ممکن حمل نما، تا آنگاه که به عیان چیزی را ببینی که امکان حمل آن بر محملی صحیح ممکن نباشد؛ و تا آنگاه که امکان حمل بر [[راستی]] و صواب داشته باشد، نسبت به سخنی که از برادرت صادر میشود [[گمان]] بدمبر"<ref>{{متن حدیث|" ضَعْ أَمْرَ أَخِيكَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى يَأْتِيَكَ مَا يَغْلِبُكَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلًا "}}؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۱۹۶.</ref>. | ||
*گذشته از این دو، [[عقل]] انسانی و [[اجماع]] [[فقیهان]] اُمت نیز، یک صدا بر این مطلب دلالت داشته [[وجوب]] [[حسن ظن]] به اهالی [[جامعه]] را نشان میدهند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۸-۸۹.</ref>. | *گذشته از این دو، [[عقل]] انسانی و [[اجماع]] [[فقیهان]] اُمت نیز، یک صدا بر این مطلب دلالت داشته [[وجوب]] [[حسن ظن]] به اهالی [[جامعه]] را نشان میدهند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۸-۸۹.</ref>. | ||
==انواع [[حسن ظن]]== | |||
در [[آیات]] و [[احادیث]] از سه نوع حسن ظن نام برده شده است: حسن ظن به [[خدا]]، حسن ظن به [[مردم]] و حسن ظن به خویشتن. | |||
===حسن ظن به خدا=== | |||
پیش از این با حسن ظن به خدا آشنا شدیم. حسن ظن به خدا در دو زمینه اتفاق میافتد: حسن ظن به [[ربوبیت خدا]] و حسن ظن به وعدههای الاهی. | |||
====حسن ظن به خدا در [[ربوبیت]]==== | |||
[[انسان]] باید بداند و [[باور]] داشته باشد که [[خداوند متعال]] او را [[آفریده]] است تا با نظر [[لطف]] و رحمتش به کمال رساند، و خود هیچ نیازی به [[آفریدن]] او نداشته است. باید باور کرد که تمام [[زندگی]] انسان جز آنچه به وسیله خود ما یا با دخالت دیگران پیش میآید، [[بهترین]] و مناسبترین صورتی است که امکان تحقق دارد. باید باور کرد که هر چه در طول زندگی برای انسان اتفاق میافتد چه در [[لباس]] [[نعمت]] و [[رفاه]] و [[آسایش]] و چه به صورت [[فقر]]، [[بیماری]]، [[بلا]] و [[مصیبت]] همه به [[مصلحت]] اوست، باید باور کرد که خداوند متعال مسیر زندگی انسان را به گونهای مقرر فرموده که اگر انسان خود با [[گناه]] و [[سرکشی]] آن را [[تغییر]] ندهد، به [[کمال نهایی]] میرسد.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۳۲.</ref>. | |||
====حسن ظن به خدا در باب وعدهها==== | |||
خداوند متعال به [[بندگان]] خود [[وعده]] داده است که اگر مطابق [[سنن]] و [[قوانین]] الاهی [[آفرینش]] حرکت کنند، در زندگی کامیاب و [[پیروز]] میشوند. روزیِ همه بندگان خویش را به عهده گرفته<ref>{{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}} «و هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر که روزیاش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعهگاه او را میداند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است» سوره هود، آیه ۶.</ref>، به [[اهل]] [[ایمان]] [[سروری]] [[زمین]] را وعده داده است<ref>{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}} «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند -چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref>؛ همچنین [[وعده]] فرموده که [[اهل]] [[ایمان]] را تا رسیدن به [[پیروزی]] [[یاری]] کند<ref>{{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ}} «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.</ref> و در برابر ایمان و [[عمل صالح]] [[پاداش]] [[عظیم]] دهد<ref>{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ}} «خداوند به کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان آمرزش و پاداشی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۹.</ref> و لغزشهای کوچک را ببخشد<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى}} «همانان که از گناهان بزرگ و کارهای زشت- مگر گناهان کوچک- پرهیز میکنند، بیگمان پروردگارت را آمرزشی گسترده است، او آن هنگام که شما را از زمین پدید آورد و آن هنگام که شما جنینهایی در شکم مادرانتان بودید به شما داناتر بود پس خود را به پاکی نستأیید که او ب» سوره نجم، آیه ۳۲.</ref>. وعده داده است که به دعای دعاکنندگان توجه فرموده به ایشان پاسخ دهد<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ}} «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ میدهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.</ref> و [[توبه]] توبهگزاران را بپذیرد و [[کارهای زشت]] و ناپسندشان را هر چند بزرگ، ندیده گیرد<ref>{{متن قرآن|التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}} «(پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام میدهند سپس زود توبه میکنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را میپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷.</ref>. [[حسن ظن]] در زمینه این است که [[انسان]] [[باور]] کند هیچیک از این وعدهها خلاف نخواهد شد و [[خداوند سبحان]] به همه آنها عمل خواهد کرد. | |||
حسن ظن به [[خدا]] از ضرورتهای [[زندگی مادی]] و [[معنوی]] انسان است و هم از اینرو بسیار به آن سفارش شده است. | |||
[[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: «ما در [[کتاب علی]]{{ع}} میخوانیم که [[رسول خدا]]{{صل}} روزی در [[منبر]] میفرمود: قسم به آنکه جز او معبودی نیست، هرگز به مؤمنی خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] داده نمیشود مگر به سبب حسن ظن و [[امید]] به خدا و [[خوشخلقی]] و خودداری از [[غیبت]] [[اهل]] [[ایمان]]. [[سوگند]] به خدای یکتای یگانه، خدا هیچ مؤمنی را پس از توبه و [[استغفار]] [[عذاب]] نمیکند مگر به خاطر [[بدگمانی به خدا]]، [[ناامیدی]] از خدا، [[بدخلقی]] و غیبت اهل ایمان، قسم به خدای یکتای یگانه، هر مؤمنی به خدا [[گمان]] [[نیکو]] برد، خدا مطابق گمانش با او [[رفتار]] میکند؛ چون خدا [[کریم]] است، همه [[خیرات]] هم به دست اوست، اگر بندهاش به او گمان [[نیک]] برد، [[حیا]] میکند، بر خلاف گمان و امیدش با او رفتار کند؛ پس به خدا گمان نیکو [[برید]] و به او [[امیدوار]] باشید»<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۷۲.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۳۳.</ref>. | |||
===[[حسن ظن]] به [[مردم]]=== | |||
حسن ظن به مردم آن است که از هر [[مسلمانی]] عملی سر میزند که قابل [[تفسیر]] درست و [[نادرست]] است، آن را با تفسیر درستش بپذیریم. اگر کسی مایعی مینوشد که ممکن است آب یا شراب باشد، موظّفیم آن را آب تلقّی کنیم. اگر کسی عملی انجام میدهد که هم میتواند به [[قصد قربت]] باشد و هم ریاکارانه، حسن ظن اقتضا میکند ما آن را یک عمل [[خالص]] قُربی تلقّی کنیم. اگر کسی پُستی [[سیاسی]] یا [[اجتماعی]] به عهده میگیرد، به مقتضای حسن ظن باید بگوییم آن را برای [[خدمت به مردم]] پذیرفته است، نه از سر [[جاهطلبی]] و [[دنیا دوستی]]. اگر کسی سخنی میگوید که خلاف آن [[ثابت]] میشود، به جای اینکه بگوییم [[دروغ]] گفته است، به اقتضای حسن ظن باید بگوییم [[اشتباه]] کرده است. اگر کسی را میبینیم که [[مال]] دیگری را [[مصرف]] میکند، باید بگوییم از مالکش اجازه گرفته است. معلمی که با [[دانشآموزی]] [[درشتی]] میکند، قصد تشفّی خاطر ندارد، بلکه میخواهد او را [[ادب]] کند. [[کلامی]] که دو معنی خوب و بد دارد، گویندهاش معنی خوب آن را [[اراده]] کرده است. کلامی که فقط معنی بد دارد، گوینده به معنی آن توجه نداشته است. کسی که [[روزه]] میخورد، حتماً عذری دارد. [[زن]] و مردی که با هم در خیابان میروند، حتماً به هم محرمند و هزاران نمونه دیگر که تمامی [[شئون زندگی]] را فرا میگیرد. در مقابل، [[سوء ظن]] به دیگران به این معنی است که هر عملی از کسی صادر میشود، با [[تفسیری]] نادرست پذیرفته شود.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۳۴.</ref>. | |||
===حسن ظن به خویشتن=== | |||
حسن ظن به خویشتن عبارت از آن است که [[انسان]] از حیث نظری همه [[عقاید]]، آرا و نظریههای خود را صحیح بینگارد، از حیث عملی [[گمان]] کند هر کاری، را درست، به موقع، بهطور دقیق، کامل و مطابق با [[وظیفه]] انجام داده است و از حیث [[اخلاقی]] همه صفات و سجایای خود را خوب و [[پسندیده]] تلقی کند و در هیچ زمینهای، هیچ [[نقد]] و انتقادی را برنتابد؛ همچنین کسانی که نسبت به [[آینده]] خویش اطمینانی، خللناپذیر دارند و [[گمان]] میکنند در [[قیامت]] حتماً [[رستگار]] میشوند و به [[بهشت]] الاهی راه مییابند، به خویش [[حسن ظن]] دارند. این قسم حسن ظن، اگرچه برخلاف دو قسم سابق بسیار شایع است و اکثر [[مردمان]] به آن گرفتارند، از [[رذایل اخلاقی]] به شمار میرود و بسیار [[ناپسند]] است. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ قَالَ إِنِّي خَيْرُ النَّاسِ فَهُوَ مِنْ شَرِّ النَّاسِ وَ مَنْ قَالَ إِنِّي فِي الْجَنَّةِ فَهُوَ فِي النَّارِ}}<ref>«کسی که فکر کند بهترین انسان است، از بدترین انسانهاست و کسی که خود را بهشتی بداند، اهل آتش است»فضل الله راوندی، النوادر، ص۱۰۷.</ref>. | |||
حسن ظن به خویش با یک نمود [[رفتاری]] شناخته میشود. نمود رفتاری این [[رذیله]] [[نفسانی]] [[خودستایی]] و بیان [[کارهای نیک]] خویش است. به همین دلیل [[قرآن کریم]] خودستایی و [[تزکیه نفس]] را [[نکوهش]] کرده و مخاطبان خود را از آن بازداشته است. در [[سرزنش]] کسانی که خود را بری از [[عیب]] و عاری از [[نقص]] میدانند، میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى}}<ref>«او آن هنگام که شما را از زمین پدید آورد و آن هنگام که شما جنینهایی در شکم مادرانتان بودید به شما داناتر بود پس خود را به پاکی نستأیید که او ب» سوره نجم، آیه ۳۲.</ref>. | |||
[[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر]] این [[آیه]] میفرماید: «منظور این است که [[انسان]] بگوید: دیشب [[نماز]] خواندم، دیروز [[روزه]] گرفتم و امثال آن. سپس اضافه کرد: در [[زمان]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} کسانی بودند که به هم میرسیدند و میگفتند: دیشب نماز خواندیم، دیروز روزه گرفتیم. امیر المؤمنین{{ع}} [برای [[اصلاح]] این [[رفتار]] [[زشت]]] میفرمود: ولی من شب و [[روز]] را میخوابم و اگر در فاصله شب و [[روز]] هم فرصتی پیدا کنم، میخوابم»<ref>صدوق، معانی الاخبار، ص۲۴۳.</ref>. | |||
همچنین [[قرآن کریم]] در [[سرزنش]] [[یهودیان]] که خود را از [[بدیها]] [[پاک]] میشمردند و ادعای [[دوستی با خدا]] میکردند، میفرماید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا}}<ref>«آیا به کسانی ننگریستهای که خویشتن را پاکیزه میانگارند اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه میدارد و سر مویی ستم نخواهند دید» سوره نساء، آیه ۴۹.</ref>. | |||
[[انسان]] در مقابله با خویشتن موظف به [[سوء ظن]] است. [[امیر المؤمنین]]{{ع}} در [[خطبه]] [[همام]] سوء ظن به خویش را از صفات متّقین شمرده است. میفرماید: {{متن حدیث|لَا يَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ الْقَلِيلَ وَ لَا يَسْتَكْثِرُونَ الْكَثِيرَ فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ فَيَقُولُ أَنَا عْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي اللَّهُمَّ لا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«از اعمال کم خویش راضی نیستند؛ اعمال زیاد خود را نیز زیاد نمیبینند و از اعمال خویش بیمناکند؛ اگر کسی زبان به مدحشان بگشاید، از گفته او میترسند و میگویند من خودم را بهتر از دیگران میشناسم و خدا مرا از خودم بهتر میشناسد. خدایا بهخاطر چیزی که اینها میگویند، مرا مؤاخذه نکن. مرا برتر از آنچه گمان میکنند قرار ده و کارهایی را که اینها خبر ندارند بر من ببخش»شریف رضی، نهج البلاغه، با شرح محمد عبده، ج۲، ص۱۶۲.</ref>. | |||
بیان [[فضایل]] خویش تنها وقتی جایز است که [[اثبات حق]] به آن بستگی داشته باشد، به همین دلیل حضرات [[معصومین]] با آنکه در [[مقام]] [[بندگی]] خود را مقصر میدانستند و در همه زمینهها نفس خویش را متهم میکردند و به خود نسبت [[ظلم]] و [[گناه]] و [[طغیان]] میدادند<ref>مروری به دعاهای رسیده از آن حضرات، مثل دعای کمیل، صباح و دعاهای صحیفه مبارکه سجادیه برای اثبات این مطلب کافی است.</ref>، در مواجهه با [[مخالفان]] از بیان [[فضایل]] خویش کوتاهی نمیکردند؛ برای نمونه یک [[روایت]] در این زمینه نقل میکنیم: مردی [[یهودی]] در مقابل [[رسول خدا]]{{صل}} ایستاد و عرض کرد: تو [[برتری]] یا [[موسی بن عمران]] که [[خدا]] با او سخن گفت، [[تورات]] و [[عصا]] بر او نازل کرد، دریا را برای او شکافت و از [[ابر]] برایش سایهبان ساخت؟ | |||
رسول خدا{{صل}} فرمود: اگر چه [[پسندیده]] نیست [[انسان]] خود را بستاید، ولی به تو میگویم: [[آدم]] وقتی [[گناه]] کرد برای [[توبه]] گفت: خدایا به [[حق]] [[محمد و آل محمد]] از تو میخواهم که مرا ببخشی؛ و خدا او را بخشید. | |||
[[نوح]] وقتی سوار بر کشتی شد و ترسید که [[غرق]] شود، گفت: خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو میخواهم که مرا [[نجات]] دهی و خدا نجاتش داد. | |||
[[ابراهیم]] وقتی در [[آتش]] افکنده شد، گفت: خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو میخواهم که مرا از این آتش نجات دهی. و خدا آتش را بر او سرد و [[سلامت]] کرد. | |||
[[موسی]] وقتی که [در مقابل [[ساحران]]] عصای خویش را به [[زمین]] انداخت در عمق جانش میهراسید، گفت: خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو میخواهم که مرا از [[کید]] ایشان در [[امان]] بداری و خدا به او فرمود: نترس که تو [[پیروزی]]. ای یهودی! اگر موسی مرا میدید و به من [[ایمان]] نمیآورد، ایمانش به کارش نمیآمد و نبوتش سودی برایش نداشت. ای یهودی؛ [[مهدی]] از [[نسل]] من است که چون به پا خیزد، [[عیسیبن مریم]] برای [[یاری]] او فرو میآید و او را پیش میاندازد و پشت سرش [[نماز]] میخواند<ref>صدوق، امالی، ص۲۸۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۳۵.</ref>. | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
* [[خوشگمانی به خدا]] | * [[خوشگمانی به خدا]] |