پرش به محتوا

آیه اهل ذکر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۰۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
==معنا‌شناسی==
==معنا‌شناسی==
===اهل===
===اهل===
اهل به معنای [[خانواده]] و [[خاندان]] است<ref>فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲ ص۲۸.</ref>. اهل الرجل یعنی کسانی که در [[خانه]] آن [[مرد ]][[زندگی]] می‌‌کنند. سپس به طور مجاز کسانی را که منسوب به یک مرد هستند، اهل بیت آن مرد می‌گویند<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ج۱ ص۹۶.</ref>. واژه اهل به هر آنچه که اضافه شود، تمامی افرادی که در آن [[مشارکت]] دارد را شامل می‌‌شود از همین رو در [[قرآن کریم]] اهل به کلمات مختلفی اضافه شده است که همین مشارکت را می‌‌رساند؛ به عنوان مثال: "اهل الانجیل"، "اهل هذه القریه" و "[[اهل التقوی]]". یعنی کسانی که [[انجیل]] را قبول دارند یا کسانی که در یک روستا زندگی می‌کنند یا کسانی که [[تقوا]] دارند<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۱، ص۱۳۵.</ref>. اهل الذکر بر کسانی که در مسأله [[ذکر]] با یکدیگر اشتراک دارند اطلاق می‌‌شود<ref>ر.ک: عبد المحمدی بنچاری، بررسی تطبیقی دلالت آیه "فسئلوا اهل الذکر" بر مرجعیت علمی اهل البیت{{ع}}.</ref>.
اهل به معنای [[خانواده]] و [[خاندان]] است<ref>فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲ ص۲۸.</ref>. اهل الرجل یعنی کسانی که در [[خانه]] آن [[مرد ]][[زندگی]] می‌‌کنند. سپس به طور مجاز کسانی را که منسوب به یک مرد هستند، اهل بیت آن مرد می‌گویند<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ج۱ ص۹۶.</ref>. واژه اهل به هر آنچه که اضافه شود، تمامی افرادی که در آن [[مشارکت]] دارد را شامل می‌‌شود از همین رو در [[قرآن کریم]] اهل به کلمات مختلفی اضافه شده است که همین مشارکت را می‌‌رساند؛ به عنوان مثال: "اهل الانجیل"، "اهل هذه القریه" و "[[اهل التقوی]]". یعنی کسانی که [[انجیل]] را قبول دارند یا کسانی که در یک روستا زندگی می‌کنند یا کسانی که [[تقوا]] دارند<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۱، ص۱۳۵.</ref>. اهل الذکر بر کسانی که در مسأله [[ذکر]] با یکدیگر اشتراک دارند اطلاق می‌‌شود<ref>ر.ک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref>.


===ذکر===
===ذکر===
خط ۲۶: خط ۲۶:
برخی از مفسرین که عمدتا از اهل سنت هستند، معتقدند مراد از "اهل الذکر"، [[ اهل کتاب]] خصوصا علمای [[یهود]] است. با توجه به [[سیاق آیات]] و اینکه مشرکان می‌گفتند: [[رسول]] نباید بشر عادی باشد، خداوند [[انسان]] بودن پیامبر را بیان کرده و مشرکان را به پرسش‌گری از [[اهل کتاب]] در این باره امر کرده است<ref>آلوسی، سید محمود، روح المعانی، ج ۷، ص۳۸۶؛ سیوطی، جلال الدین، الدرّ المنثور، ج۴، ص۱۱۹.</ref>. ارجاع [[مشرکان]] به [[اهل کتاب]] به دو جهت موجّه است:
برخی از مفسرین که عمدتا از اهل سنت هستند، معتقدند مراد از "اهل الذکر"، [[ اهل کتاب]] خصوصا علمای [[یهود]] است. با توجه به [[سیاق آیات]] و اینکه مشرکان می‌گفتند: [[رسول]] نباید بشر عادی باشد، خداوند [[انسان]] بودن پیامبر را بیان کرده و مشرکان را به پرسش‌گری از [[اهل کتاب]] در این باره امر کرده است<ref>آلوسی، سید محمود، روح المعانی، ج ۷، ص۳۸۶؛ سیوطی، جلال الدین، الدرّ المنثور، ج۴، ص۱۱۹.</ref>. ارجاع [[مشرکان]] به [[اهل کتاب]] به دو جهت موجّه است:
#مشرکان با علمای اهل کتاب رابطه صمیمی داشتند و برای ایشان مورد [[احترام]] بودند و به [[برتری]] آنان [[ایمان]] داشتند.
#مشرکان با علمای اهل کتاب رابطه صمیمی داشتند و برای ایشان مورد [[احترام]] بودند و به [[برتری]] آنان [[ایمان]] داشتند.
#علمای [[یهود]] از [[دشمنان]] [[رسول خدا]]{{صل}} بوده و نبوّتش را ردّ می‌‌کردند؛ لذا در این امر با مشرکان اشتراک داشته اند<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref>.<ref>ر.ک: عبدالمحمدی بنچاری، بررسی تطبیقی دلالت آیه "فسئلوا اهل الذکر" بر مرجعیت علمی اهل البیت{{ع}}.</ref>
#علمای [[یهود]] از [[دشمنان]] [[رسول خدا]]{{صل}} بوده و نبوّتش را ردّ می‌‌کردند؛ لذا در این امر با مشرکان اشتراک داشته اند<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref>


اشکال: اولاً، همیشه استفاده از [[سیاق]] برای [[تفسیر آیه]] صحیح نیست؛ چراکه موارد متعددی در [[قرآن کریم]] وجود دارد که سیاق آنها گویای مطلبی است، در حالی که [[تفاسیر]] و [[روایات]]، مطلب دیگری را بیان کرده‌اند؛ به عنوان مثال [[آیه تطهیر]]: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی  مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت  هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، مراد از [[اهل بیت]] با توجه به سیاق، [[همسران پیامبر]] و با استناد به روایات، اهل بیت{{ع}} است. بنابراین صرف استناد به سیاق برای تفسیر آیه درست نیست؛ ثانیاً، در روایات متعدد از اهل بیت{{ع}} پرسیده شده که مراد از "[[اهل الذکر]]" علمای یهود است و اهل بیت{{ع}} این مطلب را نپذیرفته و در ردّ آن فرمودند: "اگر چنانچه مراد از اهل الذکر علمای یهود باشد در این صورت به جای [[دعوت]] به [[آیین اسلام]]، مشرکان را به [[دین]] خود فرا می‌‌خواندند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲ ص۲۱۱؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۵۳۲.</ref>.<ref>رک: عبد المحمدی بنچاری،حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلو اهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت {{عم}}.</ref>
اشکال: اولاً، همیشه استفاده از [[سیاق]] برای [[تفسیر آیه]] صحیح نیست؛ چراکه موارد متعددی در [[قرآن کریم]] وجود دارد که سیاق آنها گویای مطلبی است، در حالی که [[تفاسیر]] و [[روایات]]، مطلب دیگری را بیان کرده‌اند؛ به عنوان مثال [[آیه تطهیر]]: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی  مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت  هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، مراد از [[اهل بیت]] با توجه به سیاق، [[همسران پیامبر]] و با استناد به روایات، اهل بیت{{ع}} است. بنابراین صرف استناد به سیاق برای تفسیر آیه درست نیست؛ ثانیاً، در روایات متعدد از اهل بیت{{ع}} پرسیده شده که مراد از "[[اهل الذکر]]" علمای یهود است و اهل بیت{{ع}} این مطلب را نپذیرفته و در ردّ آن فرمودند: "اگر چنانچه مراد از اهل الذکر علمای یهود باشد در این صورت به جای [[دعوت]] به [[آیین اسلام]]، مشرکان را به [[دین]] خود فرا می‌‌خواندند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲ ص۲۱۱؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۵۳۲.</ref>.<ref>رک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref>


====[[اهل]] [[علم]] مصداق [[أهل]] الذکر====
====[[اهل]] [[علم]] مصداق [[أهل]] الذکر====
برخی از [[مفسران شیعه]]<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۲۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۴۴.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>سیوطی، جلال الدین، الدّرالمنثور، ‌ج۴، ص۱۱۹.</ref> مصداق را علمای [[اهل کتاب]] بیان کرده‌اند، اما معتقدند [[شأن نزول]] [[آیه]]، مخصِّص آیه نمی‌تواند باشد و [[اهل الذکر]] واژه ای فراگیر است<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن، زاد المسیر، ج۲، ص۵۶۱؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۲۵۹.</ref> و این [[تطبیق]]، قاعده ای کلی بر یکی از مصادیق آن (اهل کتاب) است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref>. بنابراین آیه "اهل الذکر" قاعده ای کلی را بیان می‌‌کند، به این صورت که هر [[جاهلی]] در هر زمینه ای که [[جهل]] دارد باید به [[اهل]] [[علم]] مراجعه کند؛ لذا [[پیام]] [[آیه کریمه]] "[[لزوم]] [[رجوع]] [[جاهل]] به [[اهل خبره]]" است و [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{ع}} با [[استشهاد]] به این آیه بر این پیام عقلائی تأکید کرده اند<ref>سیوطی، جلال الدین، الدّر المنثور، ج۴، ص۱۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: عبد المحمدی بنچاری، بررسی تطبیقی دلالت آیه "فسئلوا اهل الذکر" بر مرجعیت علمی اهل البیت{{ع}}.</ref>
برخی از [[مفسران شیعه]]<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۲۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۴۴.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>سیوطی، جلال الدین، الدّرالمنثور، ‌ج۴، ص۱۱۹.</ref> مصداق را علمای [[اهل کتاب]] بیان کرده‌اند، اما معتقدند [[شأن نزول]] [[آیه]]، مخصِّص آیه نمی‌تواند باشد و [[اهل الذکر]] واژه ای فراگیر است<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن، زاد المسیر، ج۲، ص۵۶۱؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۲۵۹.</ref> و این [[تطبیق]]، قاعده ای کلی بر یکی از مصادیق آن (اهل کتاب) است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref>. بنابراین آیه "اهل الذکر" قاعده ای کلی را بیان می‌‌کند، به این صورت که هر [[جاهلی]] در هر زمینه ای که [[جهل]] دارد باید به [[اهل]] [[علم]] مراجعه کند؛ لذا [[پیام]] [[آیه کریمه]] "[[لزوم]] [[رجوع]] [[جاهل]] به [[اهل خبره]]" است و [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{ع}} با [[استشهاد]] به این آیه بر این پیام عقلائی تأکید کرده اند<ref>سیوطی، جلال الدین، الدّر المنثور، ج۴، ص۱۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref>


====اهل بیت{{ع}} مصداق [[أهل]] الذّکر====
====اهل بیت{{ع}} مصداق [[أهل]] الذّکر====
برخی از [[مفسّران]] [[شیعه]]<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۲۴؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج ۳، ص۱۳۶؛ حسینی استرآبادی، سید شرف الدین، تأویل الآیات الظاهرة، ص۲۵۹، حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص۵۷.</ref> به استناد [[روایات]]، مصداق أهل الذّکر را اهل بیت{{ع}} بیان کرده‌اند. مجموع این روایات که در ذیل اشاره می‌‌شود، از پیامبر و اهل بیت{{ع}} [[نقل]] شده و اگر به [[حد]] [[تواتر]] نباشد در حد [[استفاضه]] و [[حجّت]] هستند<ref>ر.ک: عبد المحمدی بنچاری، بررسی تطبیقی دلالت آیه "فسئلوا اهل الذکر" بر مرجعیت علمی اهل البیت{{ع}}.</ref>.
برخی از [[مفسّران]] [[شیعه]]<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۲۴؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج ۳، ص۱۳۶؛ حسینی استرآبادی، سید شرف الدین، تأویل الآیات الظاهرة، ص۲۵۹، حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص۵۷.</ref> به استناد [[روایات]]، مصداق أهل الذّکر را اهل بیت{{ع}} بیان کرده‌اند. مجموع این روایات که در ذیل اشاره می‌‌شود، از پیامبر و اهل بیت{{ع}} [[نقل]] شده و اگر به [[حد]] [[تواتر]] نباشد در حد [[استفاضه]] و [[حجّت]] هستند<ref>ر.ک: [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref>.


===روایات===
===روایات===
خط ۴۸: خط ۴۸:
==مفاد [[آیه اهل الذکر]]==
==مفاد [[آیه اهل الذکر]]==
مستفاد از آیه اهل الذکر، چند مطلب است که در هر [[علمی]] به صورت خاص مورد بحث قرار گرفته است:
مستفاد از آیه اهل الذکر، چند مطلب است که در هر [[علمی]] به صورت خاص مورد بحث قرار گرفته است:
#[[مرجعیت علمی اهل بیت]]: بر اساس [[روایات]] متعددی که بیان شد، [[آیه]] درصدد ارجاع [[مردم]] در همۀ مسائل خصوصا [[معارف دینی]]، به [[پیامبر]] و [[جانشینان]] ایشان{{ع}} است و [[مرجعیت دینی]] و علمی [[اهل بیت]]{{ع}} را بیان می‌‌کند و معیاری برای [[نقد]] [[افکار]] و [[اندیشه]] هاست<ref>رک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۲؛ عبد المحمدی بنچاری، بررسی تطبیقی دلالت آیه "فسئلوا اهل الذکر" بر مرجعیت علمی اهل البیت{{ع}}.</ref>.
#[[مرجعیت علمی اهل بیت]]: بر اساس [[روایات]] متعددی که بیان شد، [[آیه]] درصدد ارجاع [[مردم]] در همۀ مسائل خصوصا [[معارف دینی]]، به [[پیامبر]] و [[جانشینان]] ایشان{{ع}} است و [[مرجعیت دینی]] و علمی [[اهل بیت]]{{ع}} را بیان می‌‌کند و معیاری برای [[نقد]] [[افکار]] و [[اندیشه]] هاست<ref>رک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۲؛ [[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref>.
#[[لزوم]] [[رجوع به خبره]]: آیه با ارجاع [[جاهل]] به [[اهل]] [[علم]]، تاکید بر قاعده عقلائی لزوم [[رجوع]] جاهل به [[اهل خبره]] دارد<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲ ص۲۷۵؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref> و البته مصداق کامل [[خبره]]، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱ ص۲۴۲؛ سرمدی، محمود، آیه سوال، دانشنامه معاصر قرآن کریم.</ref>.<ref>ر.ک: سرمدی، محمود، آیه سوال، دانشنامه معاصر قرآن کریم.</ref>
#[[لزوم]] [[رجوع به خبره]]: آیه با ارجاع [[جاهل]] به [[اهل]] [[علم]]، تاکید بر قاعده عقلائی لزوم [[رجوع]] جاهل به [[اهل خبره]] دارد<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲ ص۲۷۵؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref> و البته مصداق کامل [[خبره]]، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱ ص۲۴۲.</ref>.<ref>ر.ک: سرمدی، محمود، آیه سوال، دانشنامه معاصر قرآن کریم.</ref>
#[[حجیت فتوای مجتهد]]: به آیه سوال برای حجیت فتوای مجتهد در [[کتب فقهی]] [[استدلال]] شده است. با استناد به آیه مذکور، بر ما لازم است در مواردی که نسبت به مسائل [[شرعی]] [[آگاهی]] نداریم به [[مراجع تقلید]] از این جهت که [[اهل خبره]] نسبت به مسائل [[شرعی]] هستند، [[رجوع]] کنیم و به [[کلام]] ایشان ملتزم باشیم<ref>آخوند خراسانی، محمد کاظم، کفایة الاصول، ص۳۰۰؛ خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، ج۱، ص۶۷.</ref>.
#[[حجیت فتوای مجتهد]]: به آیه سوال برای حجیت فتوای مجتهد در [[کتب فقهی]] [[استدلال]] شده است. با استناد به آیه مذکور، بر ما لازم است در مواردی که نسبت به مسائل [[شرعی]] [[آگاهی]] نداریم به [[مراجع تقلید]] از این جهت که [[اهل خبره]] نسبت به مسائل [[شرعی]] هستند، [[رجوع]] کنیم و به [[کلام]] ایشان ملتزم باشیم<ref>آخوند خراسانی، محمد کاظم، کفایة الاصول، ص۳۰۰؛ خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، ج۱، ص۶۷.</ref>.
#[[حجیت خبر واحد]]<ref>خبر دو گونه است: یا متواتر یا واحد،خبر متواتر خبری است که ناقلین آن در هر طبقه به قدری است که تبانی بر کذب محال است، و خبر واحد خبری است، به این حدّ از نقل نرسد بنابراین علم و یقین به صدق خبر نیست؛ مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ص۷۲.</ref>: [[خداوند متعال]] در [[آیه کریمه]]، [[جاهل]] را نسبت به آنچه که نمی‌داند به [[پرسش‌گری]][[ امر]] کرده است. امر [[دلالت]] بر [[لزوم]] و [[وجوب]] دارد، بنابراین بر جاهل لازم است حتما در ندانسته هایش به شخص [[عالم]] مراجعه کند. از طرف دیگر اگر چنانچه شخص عالم، [[پاسخ]] گفت، بر جاهل لازم است پاسخ او را بپذیرد،؛ چراکه معقول نیست شخصی را که نمی‌داند امر کنیم که به [[آگاه]] و [[اهل]] [[علم]] مراجعه کند، ولی اگر چنانچه عالم پاسخ داد، پذیرش کلام او لازم نیست<ref>صدر، سید محمد باقر، بحوث فی علم الاصول، ج۴، ص۳۸۳.</ref>. بر این اساس نسبت به معارفی که از [[معصوم]]{{ع}} رسیده است، بر جاهل لازم است به [[راویان]] که اهل خبره در [[حفظ]] و [[ثبت]] و [[نقل روایات]] هستند مراجعه کرده و از ایشان بپرسد و پاسخ ایشان را بپذیرد (که این همان معنای [[حجیّت]] [[خبر]] است). بنابراین یکی از [[دلایل]] حجیّت [[خبر واحد]]، [[آیه]] "اهل الذّکر" است<ref>حائری اصفهانی، محمد حسین، الفصول، ص۲۷۶.</ref>.
#[[حجیت خبر واحد]]<ref>خبر دو گونه است: یا متواتر یا واحد،خبر متواتر خبری است که ناقلین آن در هر طبقه به قدری است که تبانی بر کذب محال است، و خبر واحد خبری است، به این حدّ از نقل نرسد بنابراین علم و یقین به صدق خبر نیست؛ مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ص۷۲.</ref>: [[خداوند متعال]] در [[آیه کریمه]]، [[جاهل]] را نسبت به آنچه که نمی‌داند به [[پرسش‌گری]][[ امر]] کرده است. امر [[دلالت]] بر [[لزوم]] و [[وجوب]] دارد، بنابراین بر جاهل لازم است حتما در ندانسته هایش به شخص [[عالم]] مراجعه کند. از طرف دیگر اگر چنانچه شخص عالم، [[پاسخ]] گفت، بر جاهل لازم است پاسخ او را بپذیرد،؛ چراکه معقول نیست شخصی را که نمی‌داند امر کنیم که به [[آگاه]] و [[اهل]] [[علم]] مراجعه کند، ولی اگر چنانچه عالم پاسخ داد، پذیرش کلام او لازم نیست<ref>صدر، سید محمد باقر، بحوث فی علم الاصول، ج۴، ص۳۸۳.</ref>. بر این اساس نسبت به معارفی که از [[معصوم]]{{ع}} رسیده است، بر جاهل لازم است به [[راویان]] که اهل خبره در [[حفظ]] و [[ثبت]] و [[نقل روایات]] هستند مراجعه کرده و از ایشان بپرسد و پاسخ ایشان را بپذیرد (که این همان معنای [[حجیّت]] [[خبر]] است). بنابراین یکی از [[دلایل]] حجیّت [[خبر واحد]]، [[آیه]] "اهل الذّکر" است<ref>حائری اصفهانی، محمد حسین، الفصول، ص۲۷۶.</ref>.
۱۰۷٬۱۹۴

ویرایش