پرش به محتوا

امامت امام هادی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[دهمین امام]] و [[جانشین]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[حضرت علی بن محمد]]{{ع}} در سال ۲۱۲ هجری در [[مدینه منوره]] به [[دنیا]] آمد مادرش بانوی بزرگوار به نام [[سوسن]] یا [[سمانه مغربیه]] بود و معروف‌ترین [[کنیه]] آن [[حضرت ابوالحسن ثالث]]<ref>حضرت موسی بن جعفر ابوالحسن اول و امام رضا ابوالحسن ثانی است.</ref> و از [[القاب]] ایشان [[هادی]]، ابن [[الرضا]]، [[نقی]]، [[عسکری]]<ref>این لقب به این سبب است که امام هادی و فرزند ایشان امام یازدهم تحت کنترل شدید حکومت عباسی در معسکر یعنی پادگان نظامی قرار داشتند.</ref> و رضی است. در سن کودکی در [[حدود]] ۸ سالگی به [[امامت]] رسید و مدت امامتش ۳۳ سال بود و در [[حدود]] ۴۲ سالگی به [[شهادت]] نائل گشت<ref>ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۴۹۷ و ارشاد، ج ۲، ص ۲۹۷ و بحار، ج ۵۰، ص ۱۱۳ و باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان، ص ۴۸۳.</ref>.
[[دهمین امام]] و [[جانشین]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[حضرت علی بن محمد]]{{ع}} در سال ۲۱۲ هجری در [[مدینه منوره]] به [[دنیا]] آمد. مادرش بانوی بزرگوار به نام [[سوسن]] یا [[سمانه مغربیه]] بود و معروف‌ترین [[کنیه]] آن [[حضرت ابوالحسن ثالث]]<ref>حضرت موسی بن جعفر ابوالحسن اول و امام رضا ابوالحسن ثانی است.</ref> و از [[القاب]] ایشان [[هادی]]، ابن [[الرضا]]، [[نقی]]، [[عسکری]]<ref>این لقب به این سبب است که امام هادی و فرزند ایشان امام یازدهم تحت کنترل شدید حکومت عباسی در معسکر یعنی پادگان نظامی قرار داشتند.</ref> و رضی است. در سن کودکی در [[حدود]] ۸ سالگی به [[امامت]] رسید و مدت امامتش ۳۳ سال بود و حدود ۴۲ سالگی به [[شهادت]] نائل گشت<ref>ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۴۹۷ و ارشاد، ج ۲، ص ۲۹۷ و بحار، ج ۵۰، ص ۱۱۳ و باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان، ص ۴۸۳.</ref>.
*معرفی ایشان هم در ضمن [[نصوص امامت]] [[امام دوازدهم]] به عنوان هو الثالث من ولدی<ref>ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۷. کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۱.</ref> و هم به صورت ویژه به عنوان [[امام]] و پیشوای [[امت اسلامی]] رسیده است<ref>ر.ک: کافی، ج ۱، ص۳۲۳ باب الإشارة و النص علی أبی الحسن الثالث{{ع}} و ارشاد، ج ۲، ص ۲۹۷ و اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۴۱۶ و بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۱۱۸.</ref>. در اینجا به برخی از [[نصوص]] اشاره می‌شود: [[صقر بن ابی دلف]] از [[حضرت جواد]]{{ع}} شنید که می‌فرمود: "[[امام]] بعد از من پسرم [[علی]] است [[دستور]] او [[دستور]] من و سخنش سخن من است [[فرمانبرداری]] از او [[فرمانبرداری]] از من است و [[امامت]] پس از او در فرزندش [[حسن]] خواهد بود. و بعد از [[حسن]] فرزندش [[قیام]] کننده به [[حق]] و مورد [[انتظار]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِي عَلِيٌّ اِبْنِي، أَمْرُهُ أَمْرِي، وَ قَوْلُهُ قَوْلِي، وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِي وَ الْإِمَامَةُ بَعْدَهُ فِي اِبْنِهِ الْحَسَنِ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِيهِ، وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِيهِ، وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِيهِ، ثُمَّ سَكَتَ، فَقُلْتُ لَهُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ اَلْإِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ فَبَكَى بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ اِبْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸؛ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۳.</ref>.
 
*[[اسماعیل بن مهران]] گوید: [[حضرت ابی جعفر امام جواد]]{{ع}} دو مرتبه به [[بغداد]] رفت<ref>نوبت اول مأمون عباسی امام جواد{{ع}} را از مدینه ببغداد‌طلبید و دختر ام الفضل را باو تزویج کرد، جضرت همراه ام الفضل بمدینه بازگشت و پس از چندی مأمون درگذشت و برادرش محمد معتصم جانشینش شد، او حضرت را از مدینه طلب کرد و به‌دست زوجه‌اش ام الفضل مسمومش نمود.</ref>. هنگام رفتن نخستین، به [[حضرت]] عرض کردم: قربانت گردم، من در این راه بر شما نگرانم، امر [[امامت]] پس از شما با کیست؟ [[حضرت]] با لبی خندان به من متوجه شد و فرمود: آن غیبتی که گمان می‌کنی در این سال نیست. چون نوبت دوم آن [[حضرت]] را به سوی [[معتصم]] می‌بردند، نزدش رفتم و عرض کردم: قربانت گردم، شما بیرون می‌روید، امر [[امامت]] پس از شما با کیست؟ [[حضرت]] به قدری گریست که محاسنش تر شد، سپس بمن متوجه شد و فرمود: "در این سفر باید بر من نگران بود، امر [[امامت]] پس از من با پسرم [[علی]] است"<ref>{{متن حدیث|عِنْدَ هَذِهِ يُخَافُ عَلَيَّ الْأَمْرُ مِنْ بَعْدِي إِلَى ابْنِي عَلِيٍّ}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۲۳.</ref>. خیرانی [[نقل]] می‌کند که [[امام جواد]]{{ع}} در ایام بیماری به اصحابش [[پیام]] داد: "من در می‌گذرم و امر امامت به پسرم علی می‌رسد و او بعد از من بر گردن شما همان حق دارد که من بعد از پدرم بر شما داشتم"<ref>{{متن حدیث|إِنِّي مَاضٍ وَ الْأَمْرُ صَائِرٌ إِلَى ابْنِي عَلِيٍّ وَ لَهُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي مَا كَانَ لِي عَلَيْكُمْ بَعْدَ أَبِي}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۲۴.</ref>. [[أمیة بن علی قیسی]] گوید از [[امام ابوجعفر ثانی]] سؤال کردم: بعد از شما چه کسی [[جانشین]] است؟ فرمود: ابنی [[علی]]<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۴.</ref>.
معرفی ایشان هم در ضمن [[نصوص امامت]] [[امام دوازدهم]] به عنوان هو الثالث من ولدی<ref>ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۷. کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۱.</ref> و هم به صورت ویژه به عنوان [[امام]] و پیشوای [[امت اسلامی]] رسیده است<ref>ر.ک: کافی، ج ۱، ص۳۲۳ باب الإشارة و النص علی أبی الحسن الثالث{{ع}} و ارشاد، ج ۲، ص ۲۹۷ و اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۴۱۶ و بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۱۱۸.</ref>. در اینجا به برخی از [[نصوص]] اشاره می‌شود:  
#[[صقر بن ابی دلف]] از [[حضرت جواد]]{{ع}} شنید که می‌فرمود: "[[امام]] بعد از من پسرم [[علی]] است [[دستور]] او دستور من و سخنش سخن من است [[فرمانبرداری]] از او فرمانبرداری از من است و [[امامت]] پس از او در فرزندش [[حسن]] خواهد بود. و بعد از حسن فرزندش [[قیام]] کننده به [[حق]] و مورد [[انتظار]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِي عَلِيٌّ اِبْنِي، أَمْرُهُ أَمْرِي، وَ قَوْلُهُ قَوْلِي، وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِي وَ الْإِمَامَةُ بَعْدَهُ فِي اِبْنِهِ الْحَسَنِ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِيهِ، وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِيهِ، وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِيهِ، ثُمَّ سَكَتَ، فَقُلْتُ لَهُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ اَلْإِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ فَبَكَى بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ اِبْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸؛ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۳.</ref>.
#[[اسماعیل بن مهران]] گوید: [[حضرت ابی جعفر امام جواد]]{{ع}} دو مرتبه به [[بغداد]] رفت<ref>نوبت اول مأمون عباسی امام جواد{{ع}} را از مدینه ببغداد ‌طلبید و دخترش ام الفضل را به او تزویج کرد، جضرت همراه ام الفضل به مدینه بازگشت و پس از چندی مأمون درگذشت و برادرش محمد معتصم جانشینش شد، او حضرت را از مدینه طلب کرد و به‌دست زوجه‌اش ام الفضل مسمومش نمود.</ref>. هنگام رفتن نخستین، به حضرت عرض کردم: قربانت گردم، من در این راه بر شما نگرانم، امر [[امامت]] پس از شما با کیست؟ حضرت با لبی خندان به من متوجه شد و فرمود: آن غیبتی که گمان می‌کنی در این سال نیست. چون نوبت دوم آن حضرت را به سوی [[معتصم]] می‌بردند، نزدش رفتم و عرض کردم: قربانت گردم، شما بیرون می‌روید، امر [[امامت]] پس از شما با کیست؟ حضرت به قدری گریست که محاسنش تر شد، سپس به من متوجه شد و فرمود: "در این سفر باید بر من نگران بود، امر [[امامت]] پس از من با پسرم [[علی]] است"<ref>{{متن حدیث|عِنْدَ هَذِهِ يُخَافُ عَلَيَّ الْأَمْرُ مِنْ بَعْدِي إِلَى ابْنِي عَلِيٍّ}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۲۳.</ref>.  
#خیرانی [[نقل]] می‌کند که [[امام جواد]]{{ع}} در ایام بیماری به اصحابش [[پیام]] داد: "من در می‌گذرم و امر امامت به پسرم علی می‌رسد و او بعد از من بر گردن شما همان حق دارد که من بعد از پدرم بر شما داشتم"<ref>{{متن حدیث|إِنِّي مَاضٍ وَ الْأَمْرُ صَائِرٌ إِلَى ابْنِي عَلِيٍّ وَ لَهُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي مَا كَانَ لِي عَلَيْكُمْ بَعْدَ أَبِي}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۲۴.</ref>.
#[[أمیة بن علی قیسی]] گوید از [[امام ابوجعفر ثانی]] سؤال کردم: بعد از شما چه کسی [[جانشین]] است؟ فرمود: {{متن حدیث|ابنی علی}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۴.</ref>.


==[[افضلیت]]==
==[[افضلیت]]==
[[برتری امام هادی]]{{ع}} در برخوردها و مباحثات علمی به وضوح برای همه قابل مشاهده بود در این جا به یک مورد اشاره می‌شود:
[[برتری امام هادی]]{{ع}} در برخوردها و مباحثات علمی به وضوح برای همه قابل مشاهده بود در اینجا به یک مورد اشاره می‌شود:


'''جواب [[امام]] به سؤال [[یحیی بن أکثم]]''': در مجلس [[واثق بالله]] [[خلیفه عباسی]] [[یحیی بن أکثم]] از [[فقیهان]] سؤال کرد: [[حضرت آدم]] که [[حج]] انجام داد چه کسی سر او را حلق کرد؟ همه از جواب درماندند. [[خلیفه عباسی]] گفت من فردی را می‌آورم که شما را به جواب این سؤال [[آگاه]] می‌سازد. [[امام هادی]]{{ع}} را احضار نمود و با اصرار تقاضا کرد به سؤال پاسخ دهد. [[امام هادی]]{{ع}} در جواب فرمود: {{عربی|"فَإِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ جَدِّي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: أُمِرَ جَبْرَئِيلُ أَنْ يُنْزِلَ بِيَاقُوتَةٍ مِنَ الْجَنَّةِ، فَهَبَطَ بِهَا فَمَسَحَ بِهَا رَأْسَ آدَمَ{{ع}}، فَتَنَاثَرَ الشَّعْرُ مِنْهُ"}}<ref>ر.ک: تاریخ بغداد، ج ۱۲، ص ۵۶ و کافی، ج ۴، ص ۱۹۵. همانا پدرم از جدم، از پدرش از جدش نقل فرمود که رسول الله فرمود: جبرئیل مأمور شد تا یاقوتی را از بهشت برای حضرت آدم بیاورد، و آن را بر سر حضرت آدم کشید و موهای ایشان تراشیده شد.</ref>.
'''جواب [[امام]] به سؤال [[یحیی بن أکثم]]''': در مجلس [[واثق بالله]] [[خلیفه عباسی]] [[یحیی بن أکثم]] از [[فقیهان]] سؤال کرد: [[حضرت آدم]] که [[حج]] انجام داد چه کسی سر او را حلق کرد؟ همه از جواب درماندند. [[خلیفه عباسی]] گفت من فردی را می‌آورم که شما را به جواب این سؤال آگاه می‌سازد. [[امام هادی]]{{ع}} را احضار نمود و با اصرار تقاضا کرد به سؤال پاسخ دهد. [[امام هادی]]{{ع}} در جواب فرمود: {{متن حدیث|فَإِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ جَدِّي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: أُمِرَ جَبْرَئِيلُ أَنْ يُنْزِلَ بِيَاقُوتَةٍ مِنَ الْجَنَّةِ، فَهَبَطَ بِهَا فَمَسَحَ بِهَا رَأْسَ آدَمَ{{ع}}، فَتَنَاثَرَ الشَّعْرُ مِنْهُ}}<ref>ر.ک: تاریخ بغداد، ج ۱۲، ص ۵۶ و کافی، ج ۴، ص ۱۹۵. همانا پدرم از جدم، از پدرش از جدش نقل فرمود که رسول الله فرمود: جبرئیل مأمور شد تا یاقوتی را از بهشت برای حضرت آدم بیاورد، و آن را بر سر حضرت آدم کشید و موهای ایشان تراشیده شد.</ref>.


==[[امام هادی]]{{ع}} از نگاه دیگران==
==[[امام هادی]]{{ع}} از نگاه دیگران==
خط ۲۳: خط ۲۷:
ابن [[طلحه]] [[شافعی]] (م ۶۵۲) در مطالب السئوول می‌نویسد: {{عربی|"وَ أَمَّا مناقبُهُ فَمِنْهَا مَا حَلَّ فی الْآذَانِ مُحِلُّ حلاها بأشنافها، وَ اکتنفه شغفا بِهِ اکتناف اللآلئ الثمینة بأصدافها، وَ أَشْهَدُ لأبی الْحَسَنِ أَنَّ نَفْسِهِ مَوْصُوفَةً بنفائس أوصافها، وَ أَنَّهَا نَازِلَةُ مِنْ الدوحة النبویة ذری أَشْرَفُهَا، وَ شرفات أَعْرِفُهَا"}}<ref>مطالب السئول، ابن طلحة الشافعی، ص ۳۰۷ الباب العاشر فی أبی الحسن علی بن محمد بن علی ابن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب{{عم}}.</ref>.
ابن [[طلحه]] [[شافعی]] (م ۶۵۲) در مطالب السئوول می‌نویسد: {{عربی|"وَ أَمَّا مناقبُهُ فَمِنْهَا مَا حَلَّ فی الْآذَانِ مُحِلُّ حلاها بأشنافها، وَ اکتنفه شغفا بِهِ اکتناف اللآلئ الثمینة بأصدافها، وَ أَشْهَدُ لأبی الْحَسَنِ أَنَّ نَفْسِهِ مَوْصُوفَةً بنفائس أوصافها، وَ أَنَّهَا نَازِلَةُ مِنْ الدوحة النبویة ذری أَشْرَفُهَا، وَ شرفات أَعْرِفُهَا"}}<ref>مطالب السئول، ابن طلحة الشافعی، ص ۳۰۷ الباب العاشر فی أبی الحسن علی بن محمد بن علی ابن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب{{عم}}.</ref>.


[[شمس]] الدین ذهبی (م ۷۴۸) در سیر اعلام النبلاء می‌نویسد: {{عربی|"اَلْمُلَقَّبُ بِالْهَادِي شَرِيفٌ جَلِيلٌ"}}<ref>سیر أعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۱۲۱.</ref>. و در العبر فی خبر من غبر می‌نویسد: {{عربی|"أَبُو الْحَسنِ عَليّ بن الجَوادِ مُحَمَّدِ بْنِ الرَّضِيِّ عَلِيّ بْن الكاظِم موسي بْنِ الصَّادِقِ جَعْفَرٍ الْعلوِيّ الْحُسَيْنِيّ الْمَعْرُوفُ بِالْهَادِي تُوُفِّيَ بسامرَّا وَلَهُ أَرْبَعُونَ سَنَةً وَ كَانَ فَقِيهاً وَ إِمَاماً مُتَعَبِّداً"}}<ref>العبر فی خبر من غیر، ج ۲، ص ۱۲.</ref>.
[[شمس]] الدین ذهبی (م ۷۴۸) در سیر اعلام النبلاء می‌نویسد: {{عربی|"اَلْمُلَقَّبُ بِالْهَادِي شَرِيفٌ جَلِيلٌ"}}<ref>سیر أعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۱۲۱.</ref> و در العبر فی خبر من غبر می‌نویسد: {{عربی|"أَبُو الْحَسنِ عَليّ بن الجَوادِ مُحَمَّدِ بْنِ الرَّضِيِّ عَلِيّ بْن الكاظِم موسي بْنِ الصَّادِقِ جَعْفَرٍ الْعلوِيّ الْحُسَيْنِيّ الْمَعْرُوفُ بِالْهَادِي تُوُفِّيَ بسامرَّا وَلَهُ أَرْبَعُونَ سَنَةً وَ كَانَ فَقِيهاً وَ إِمَاماً مُتَعَبِّداً"}}<ref>العبر فی خبر من غیر، ج ۲، ص ۱۲.</ref>.


[[ابن صباغ مالکی]] (م ۸۵۵) در الفصول المهمه می‌نویسد: {{عربی|"فَضْلُ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيّ بْنِ مُحمَّد الهادي قد يُضرَبُ عَلَی الْمَجَرَّةَ قِبَابَهُ وَ مَدَّ عَلَی نُجُومِ السَّماءِ أَطنابَهُ فَما تَعُدُّ مَنْقَبَةً إِلاَّ وَ إِلَيْهِ نُحيلُها"}}<ref>الفصول المهمة ابن صباغ المالکی، ج ۲، ص ۱۰۷۳. گنبد فضل ابوالحسن علی بن محمد هادی بر کهکشان‌ها سرزده و شعاع فضائلش تا ستارگان آسمان امتداد یافته و هیچ منقبت و فضیلتی نیست مگر اینکه افتخار آمیزترین آنها برای اوست.</ref>. [[ابن حجر]] هیتمی مکی (م ۹۷۳) در صواعق می‌نویسد: {{عربی|"سُمِّيَ بِذلِكَ لِأنَّهُ لَمَّا وَجَّهَ لاشْخَاصهِ مِنَ المَدِينَةِ النَّبَوِيَّةِ الي سرّ مَنْ رَای وَ أسكنهُ بِهَا و كَانَتْ تُسَمِّي الْعَسْكَرَ فَعَرِفَ بِالْعَسْكَرِيِّ وَ كَانَ وَارِثُ أَبِيهِ عِلْماً وَ سَخَاءً"}}<ref>الصواعق المحرقه، ج ۲، ص ۵۹۸.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.</ref>.
[[ابن صباغ مالکی]] (م ۸۵۵) در الفصول المهمه می‌نویسد: {{عربی|"فَضْلُ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيّ بْنِ مُحمَّد الهادي قد يُضرَبُ عَلَی الْمَجَرَّةَ قِبَابَهُ وَ مَدَّ عَلَی نُجُومِ السَّماءِ أَطنابَهُ فَما تَعُدُّ مَنْقَبَةً إِلاَّ وَ إِلَيْهِ نُحيلُها"}}<ref>الفصول المهمة ابن صباغ المالکی، ج ۲، ص ۱۰۷۳. گنبد فضل ابوالحسن علی بن محمد هادی بر کهکشان‌ها سرزده و شعاع فضائلش تا ستارگان آسمان امتداد یافته و هیچ منقبت و فضیلتی نیست مگر اینکه افتخار آمیزترین آنها برای اوست.</ref>. [[ابن حجر]] هیتمی مکی (م ۹۷۳) در صواعق می‌نویسد: {{عربی|"سُمِّيَ بِذلِكَ لِأنَّهُ لَمَّا وَجَّهَ لاشْخَاصهِ مِنَ المَدِينَةِ النَّبَوِيَّةِ الي سرّ مَنْ رَای وَ أسكنهُ بِهَا و كَانَتْ تُسَمِّي الْعَسْكَرَ فَعَرِفَ بِالْعَسْكَرِيِّ وَ كَانَ وَارِثُ أَبِيهِ عِلْماً وَ سَخَاءً"}}<ref>الصواعق المحرقه، ج ۲، ص ۵۹۸.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.</ref>.
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش