شرک در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←حسگرایی
خط ۲۸۲: | خط ۲۸۲: | ||
در آیه {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref> به رسول خدا تأکید میکند که تو بر چنین افرادی گماشته نشدی تا بتوانی آنان را [[هدایت]] کنی. [[هواپرستی]] میتواند همه فضای [[جان آدمی]] را فراگیرد و چنان در [[دل]] [[رسوخ]] کند که برای دریافت [[حقیقت]] هیچ روزنهای را نگذارد و به تعبیر [[قرآن]]، گوش و [[قلب]] و چشمش بسته است و بر آن مهر نهاده شده است و به تبعِ بسته بودن [[ابزار شناخت]]، به [[بتپرستی]] روی میآورد: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پردهای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمیگیرید؟» سوره جاثیه، آیه ۲۳.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج۳، ص۸۱. </ref> گفتنی است که برخی مصادیق شرکی که در هواپرستی ریشه دارد، [[شرک خفی]] است و اساساً هرگونه [[پیروی از هوای نفس]] و نادیده گرفتن [[فرمانهای الهی]]، گونهای از شرک خفی است. | در آیه {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref> به رسول خدا تأکید میکند که تو بر چنین افرادی گماشته نشدی تا بتوانی آنان را [[هدایت]] کنی. [[هواپرستی]] میتواند همه فضای [[جان آدمی]] را فراگیرد و چنان در [[دل]] [[رسوخ]] کند که برای دریافت [[حقیقت]] هیچ روزنهای را نگذارد و به تعبیر [[قرآن]]، گوش و [[قلب]] و چشمش بسته است و بر آن مهر نهاده شده است و به تبعِ بسته بودن [[ابزار شناخت]]، به [[بتپرستی]] روی میآورد: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پردهای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمیگیرید؟» سوره جاثیه، آیه ۲۳.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج۳، ص۸۱. </ref> گفتنی است که برخی مصادیق شرکی که در هواپرستی ریشه دارد، [[شرک خفی]] است و اساساً هرگونه [[پیروی از هوای نفس]] و نادیده گرفتن [[فرمانهای الهی]]، گونهای از شرک خفی است. | ||
=== | ===حسگرایی=== | ||
کسانی که از قلمرو امور [[حسّی]] فراتر نمیروند و از [[ادراک]] [[معارف]] ماورای [[طبیعت]] محروماند در مواجهه با چنین معارفی اصل آن را منکر میشوند و در صورت پذیرش، آن معارف متعالی را در حدّ [[حسّ]] تنزل میدهند. [[قرآن کریم]] ضمن بیان داستان [[بنیاسرائیل]]، از حسگرایی آنها پرده برداشته و از تقاضای آنان برای دیدن [[خدا]] با [[چشم سر]] و از [[شرک]] آنها به دلیل گوسالهپرستی خبر میدهد: {{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا}}<ref>«اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم» سوره نساء، آیه ۱۵۳.</ref>.<ref>تفسیر موضوعی، ج۲، ص۶۴۴، "توحید در قرآن".</ref> بر اساس این [[آیه]]، [[بنیاسرائیل]] بر اثر اصالت دادن به [[امور مادی]]، مفهوم متعالی [[عبادت خدا]] را در حدّ [[کرنش]] در برابر گوسالهای تنزل دادند، چنانکه همین [[قوم]] حسگرا پس از دیدن [[آیات]] و [[معجزات]] فراوان از [[حضرت موسی]] و از جمله شکافته شدن دریا و [[نجات]] از چنگال [[فرعونیان]]، از وی خدایی خواستند که همچون [[بتها]] آن را بپرستند: {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند ، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref> [[مشرکان]] [[زمان رسول خدا]]{{صل}} [[انتظار]] داشتند که [[خدا]] در سایبانهایی از [[ابر]] و نیز [[فرشتگان]] به سراغشان بیایند: {{متن قرآن|هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ}}<ref>«آیا جز این انتظار دارند که (فرمان) خداوند در سایهبانهایی از ابر و (نیز) فرشتگان نزدشان بیایند و کار (هلاکشان) پایان یافته باشد و کارها به سوی خداوند باز گردانده میشود» سوره بقره، آیه ۲۱۰.</ref>، چنانکه مشرکان انتظار داشتند [[رسول خدا]]{{صل}}در [[سرزمین]] [[مکه]] برای آنها چشمههایی جاری سازد، یا اینکه [[باغی]] از درختان خرما و انگور و نهرهای جاری داشته باشد، یا [[آسمان]] را پاره پاره کند و بر سرشان بیفکند، یا خدا را با فرشتگان روبهروی آنها آوَرَد، یا خانهای از طلا داشته باشد، یا در آسمان بالا رود و با خود مکتوبی از آسمان بیاورد: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا}}<ref>«و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی» سوره اسراء، آیه ۹۰.</ref>، {{متن قرآن|أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا}}<ref>«یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابهلای آن جویبارهایی، نیک روان سازی» سوره اسراء، آیه ۹۱.</ref>، {{متن قرآن|أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا}}<ref>«یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری» سوره اسراء، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۳.</ref> حتی مشرکان تقاضای دیدن فرشتگان و خدا را داشتند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْ عُتُوًّا كَبِيرًا }}<ref>«و آنان که به لقای ما امیدوار نیستند میگویند: چرا بر ما فرشتگان را فرو نفرستادهاند یا پروردگارمان را نمیبینیم؟ به راستی خود را بزرگ شمردند و سرکشی بزرگی ورزیدند» سوره فرقان، آیه ۲۱.</ref> بنابراین، [[انس]] [[بشر]] به امور محسوس موجب شده است همواره در لغزشگاه مجسم ساختن [[امور معنوی]] و ریختن نامحسوسها در قالب محسوسها قرار گیرد. <ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۴. </ref> به نظر میرسد نگاه [[مادّی]] و حسگرایانه و عدم امکان [[اشتغال]] یک مبدأ فاعلی به امور متعدد و فراوان موجب شده است برخی برای [[شئون]] و رخدادهای گوناگون [[عالم هستی]] به اتخاذ آلهه کشانده شوند. وجود [[خدایان]] متکثر برای اموری مانند باد، [[باران]]، آب و [[نور]] در میان مشرکان و نامگذاری [[بتها]] بر اساس کارکرد مفروض نزد آنها<ref>النصرانیه و آدابها بین عرب الجاهلیه، قسم ۱، ص۱۲. </ref> گویای این [[واقعیت]] است. تعبیر "آلهه" و "ارباب" در [[آیات قرآن]] و نیز [[نفی]] [[شئون]] گوناگون از [[بتها]] شاهدی بر این [[حقیقت]] است، از همینرو [[مشرکان]]، نفی [[خدایان]] و [[اثبات]] خدای واحد را شگفتانگیز میدانستند: {{متن قرآن|أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ}}<ref>«آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بیگمان این چیزی شگفت است» سوره ص، آیه ۵.</ref> | کسانی که از قلمرو امور [[حسّی]] فراتر نمیروند و از [[ادراک]] [[معارف]] ماورای [[طبیعت]] محروماند در مواجهه با چنین معارفی اصل آن را منکر میشوند و در صورت پذیرش، آن معارف متعالی را در حدّ [[حسّ]] تنزل میدهند. [[قرآن کریم]] ضمن بیان داستان [[بنیاسرائیل]]، از حسگرایی آنها پرده برداشته و از تقاضای آنان برای دیدن [[خدا]] با [[چشم سر]] و از [[شرک]] آنها به دلیل گوسالهپرستی خبر میدهد: {{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا}}<ref>«اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم» سوره نساء، آیه ۱۵۳.</ref>.<ref>تفسیر موضوعی، ج۲، ص۶۴۴، "توحید در قرآن".</ref> بر اساس این [[آیه]]، [[بنیاسرائیل]] بر اثر اصالت دادن به [[امور مادی]]، مفهوم متعالی [[عبادت خدا]] را در حدّ [[کرنش]] در برابر گوسالهای تنزل دادند، چنانکه همین [[قوم]] حسگرا پس از دیدن [[آیات]] و [[معجزات]] فراوان از [[حضرت موسی]] و از جمله شکافته شدن دریا و [[نجات]] از چنگال [[فرعونیان]]، از وی خدایی خواستند که همچون [[بتها]] آن را بپرستند: {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند ، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref> [[مشرکان]] [[زمان رسول خدا]]{{صل}} [[انتظار]] داشتند که [[خدا]] در سایبانهایی از [[ابر]] و نیز [[فرشتگان]] به سراغشان بیایند: {{متن قرآن|هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ}}<ref>«آیا جز این انتظار دارند که (فرمان) خداوند در سایهبانهایی از ابر و (نیز) فرشتگان نزدشان بیایند و کار (هلاکشان) پایان یافته باشد و کارها به سوی خداوند باز گردانده میشود» سوره بقره، آیه ۲۱۰.</ref>، چنانکه مشرکان انتظار داشتند [[رسول خدا]]{{صل}}در [[سرزمین]] [[مکه]] برای آنها چشمههایی جاری سازد، یا اینکه [[باغی]] از درختان خرما و انگور و نهرهای جاری داشته باشد، یا [[آسمان]] را پاره پاره کند و بر سرشان بیفکند، یا خدا را با فرشتگان روبهروی آنها آوَرَد، یا خانهای از طلا داشته باشد، یا در آسمان بالا رود و با خود مکتوبی از آسمان بیاورد: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا}}<ref>«و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی» سوره اسراء، آیه ۹۰.</ref>، {{متن قرآن|أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا}}<ref>«یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابهلای آن جویبارهایی، نیک روان سازی» سوره اسراء، آیه ۹۱.</ref>، {{متن قرآن|أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا}}<ref>«یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری» سوره اسراء، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۳.</ref> حتی مشرکان تقاضای دیدن فرشتگان و خدا را داشتند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْ عُتُوًّا كَبِيرًا }}<ref>«و آنان که به لقای ما امیدوار نیستند میگویند: چرا بر ما فرشتگان را فرو نفرستادهاند یا پروردگارمان را نمیبینیم؟ به راستی خود را بزرگ شمردند و سرکشی بزرگی ورزیدند» سوره فرقان، آیه ۲۱.</ref> بنابراین، [[انس]] [[بشر]] به امور محسوس موجب شده است همواره در لغزشگاه مجسم ساختن [[امور معنوی]] و ریختن نامحسوسها در قالب محسوسها قرار گیرد. <ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۴. </ref> به نظر میرسد نگاه [[مادّی]] و حسگرایانه و عدم امکان [[اشتغال]] یک مبدأ فاعلی به امور متعدد و فراوان موجب شده است برخی برای [[شئون]] و رخدادهای گوناگون [[عالم هستی]] به اتخاذ آلهه کشانده شوند. وجود [[خدایان]] متکثر برای اموری مانند باد، [[باران]]، آب و [[نور]] در میان مشرکان و نامگذاری [[بتها]] بر اساس کارکرد مفروض نزد آنها<ref>النصرانیه و آدابها بین عرب الجاهلیه، قسم ۱، ص۱۲. </ref> گویای این [[واقعیت]] است. تعبیر "آلهه" و "ارباب" در [[آیات قرآن]] و نیز [[نفی]] [[شئون]] گوناگون از [[بتها]] شاهدی بر این [[حقیقت]] است، از همینرو [[مشرکان]]، نفی [[خدایان]] و [[اثبات]] خدای واحد را شگفتانگیز میدانستند: {{متن قرآن|أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ}}<ref>«آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بیگمان این چیزی شگفت است» سوره ص، آیه ۵.</ref> | ||
===[[تعصب]] و [[تقلید]] از نیاکان=== | ===[[تعصب]] و [[تقلید]] از نیاکان=== | ||
[[تبعیت]] از بزرگان و [[تعصب]] به پیشینیان از عوامل و زمینههای [[بتپرستی]] مشرکان بود: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمییافته و راه به جایی نمیبردهاند، (باز از پدرانشان پیروی میکنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref> [[نکوهش]] [[قرآن]] از تقلید [[پدران]] از این روست که اساساً در مسائل [[عقیدتی]] و [[اساس دین]]، [[تقلید]] روا نیست؛ زیرا مانع [[تعقل]] و [[کسب معرفت]] است و شخص به جای [[اندیشه]] و تعقل، [[معتقدات]] خود را از دیگران میگیرد. افزون بر اینکه مشرکان با تعصبهای شدید قومی و با عدم بهرهگیری از [[خردورزی]] بدون هیچ [[تأمّل]] و تفکّری بر آراء و [[تفکرات]] نیاکان خود پای میفشردند. | [[تبعیت]] از بزرگان و [[تعصب]] به پیشینیان از عوامل و زمینههای [[بتپرستی]] مشرکان بود: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمییافته و راه به جایی نمیبردهاند، (باز از پدرانشان پیروی میکنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref> [[نکوهش]] [[قرآن]] از تقلید [[پدران]] از این روست که اساساً در مسائل [[عقیدتی]] و [[اساس دین]]، [[تقلید]] روا نیست؛ زیرا مانع [[تعقل]] و [[کسب معرفت]] است و شخص به جای [[اندیشه]] و تعقل، [[معتقدات]] خود را از دیگران میگیرد. افزون بر اینکه مشرکان با تعصبهای شدید قومی و با عدم بهرهگیری از [[خردورزی]] بدون هیچ [[تأمّل]] و تفکّری بر آراء و [[تفکرات]] نیاکان خود پای میفشردند. |