پرش به محتوا

ابوموسی اشعری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
خط ۲۶۱: خط ۲۶۱:


==عصر [[خلفا]]==
==عصر [[خلفا]]==
ابوموسی در [[فتوحات]] پس از رسول خدا{{صل}} به صورت فعال شرکت کرد. گفته شده [[أبوموسی]] در فتوح [[شام]] شرکت داشته و [[شاهد]] درگذشت [[ابوعبیده جراح]] در [[طاعون]] عَمَواس بوده است<ref>ابن اثیر، ج۳، ص۳۶۵.</ref>. شرکت او در فتوح شام، مربوط به پیش از برگزیده شدن وی به [[ولایت]] [[بصره]] در سال هفده است. بنابراین، وی نمی‌توانسته شاهد درگذشت ابوعبیده جراح به سال هجده بوده باشد. پس از [[عزل]] [[مغیرة بن شعبه]] از ولایت بصره در سال هفدهم، ابوموسی به جای وی [[تعیین]] شد<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۹۳؛ بلاذری، فتوح، ج۲، ص۴۲۲.</ref> و فصل جدیدی در [[زندگی سیاسی]] او آغاز گشت، هنگامی که [[عمر]] می‌خواست ابوموسی را برای این مأموریت بفرستد، وی را از شام فراخواند و حضورش را در بصره [[جهاد در راه خدا]] قلمداد کرد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۸۱.</ref>. ابوموسی پیش از رفتن به محل مأموریت، از عمر تقاضا کرد تعدادی از [[انصار]] را با وی همراه سازد تا در امور به او [[یاری]] رسانند<ref>دینوری، ص۱۱۸.</ref>. در مدت [[فرمانداری]] او بر [[بصره]]، نواحی بسیاری زیر نظر وی [[فتح]] شد. مهم‌ترین شهرهای فتح شده به دست وی عبارت‌اند از [[اهواز]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۹۴.</ref>، زها، سمیساط، حران، نصیبین<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۹۶.</ref>، شوشتر<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۰۲.</ref>، [[شوش]]<ref>دینوری، ص۱۳۲.</ref>، [[اصفهان]]<ref>ابن سعد، ج۴، ص۸۲: خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۱۷.</ref>، فتح دوباره [[ری]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۱۳؛ ابن قتیبه، معارف، ص۱۹۴.</ref>، [[قم]] و کاشان<ref>بلاذری، فتوح، ج۲، ص۳۸۵.</ref>. گفته شده [[عمر]] در سال ۲۲ برای مدتی پس از [[عمار بن یاسر]]، [[ابوموسی]] را به [[ولایت کوفه]] [[انتخاب]] کرد و پس از مدتی، وی را به دلیل اعتراض‌های [[مردم]] برکنار کرد<ref> طبری، ج۴، ص۱۶۵.</ref>. اگر چنین بوده باشد، [[ولایت]] وی بر [[کوفه]]، همزمان با استانداری وی بر بصره است که نواحی بسیاری را در [[پوشش]] خود داشت؛ اقدامی که با [[سیاست]] عمر در توزیع [[قدرت]] و متمرکز نساختن آن در دست فرد واحدی منافات دارد.
ابوموسی در [[فتوحات]] پس از رسول خدا{{صل}} به صورت فعال شرکت کرد. گفته شده [[ابوموسی]] در فتوح [[شام]] شرکت داشته و [[شاهد]] درگذشت [[ابوعبیده جراح]] در [[طاعون]] عَمَواس بوده است<ref>ابن اثیر، ج۳، ص۳۶۵.</ref>. شرکت او در فتوح شام، مربوط به پیش از برگزیده شدن وی به [[ولایت]] [[بصره]] در سال هفده است. بنابراین، وی نمی‌توانسته شاهد درگذشت ابوعبیده جراح به سال هجده بوده باشد. پس از [[عزل]] [[مغیرة بن شعبه]] از ولایت بصره در سال هفدهم، ابوموسی به جای وی [[تعیین]] شد<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۹۳؛ بلاذری، فتوح، ج۲، ص۴۲۲.</ref> و فصل جدیدی در [[زندگی سیاسی]] او آغاز گشت، هنگامی که [[عمر]] می‌خواست ابوموسی را برای این مأموریت بفرستد، وی را از شام فراخواند و حضورش را در بصره [[جهاد در راه خدا]] قلمداد کرد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۸۱.</ref>. ابوموسی پیش از رفتن به محل مأموریت، از عمر تقاضا کرد تعدادی از [[انصار]] را با وی همراه سازد تا در امور به او [[یاری]] رسانند<ref>دینوری، ص۱۱۸.</ref>. در مدت [[فرمانداری]] او بر [[بصره]]، نواحی بسیاری زیر نظر وی [[فتح]] شد. مهم‌ترین شهرهای فتح شده به دست وی عبارت‌اند از [[اهواز]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۹۴.</ref>، زها، سمیساط، حران، نصیبین<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۹۶.</ref>، شوشتر<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۰۲.</ref>، [[شوش]]<ref>دینوری، ص۱۳۲.</ref>، [[اصفهان]]<ref>ابن سعد، ج۴، ص۸۲: خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۱۷.</ref>، فتح دوباره [[ری]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۱۳؛ ابن قتیبه، معارف، ص۱۹۴.</ref>، [[قم]] و کاشان<ref>بلاذری، فتوح، ج۲، ص۳۸۵.</ref>. گفته شده [[عمر]] در سال ۲۲ برای مدتی پس از [[عمار بن یاسر]]، [[ابوموسی]] را به [[ولایت کوفه]] [[انتخاب]] کرد و پس از مدتی، وی را به دلیل اعتراض‌های [[مردم]] برکنار کرد<ref> طبری، ج۴، ص۱۶۵.</ref>. اگر چنین بوده باشد، [[ولایت]] وی بر [[کوفه]]، همزمان با استانداری وی بر بصره است که نواحی بسیاری را در [[پوشش]] خود داشت؛ اقدامی که با [[سیاست]] عمر در توزیع [[قدرت]] و متمرکز نساختن آن در دست فرد واحدی منافات دارد.


ابوموسی [[روابط]] حسنه‌ای با عمر داشت و در نظر عمر، فردی بزرگ بود. [[خلیفه دوم]] در غیاب وی او را می‌ستود؛ هر چند خوش نداشت ستایشش به [[گوش]] [[أبوموسی]] برسد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۸۱.</ref>. عمر هرگاه ابوموسی را می‌دید، از او می‌خواست با [[قرائت قرآن]] وی را متذکر سازد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۸۱.</ref>. یک بار که عمر در حال شنیدن قرائت قرآن ابوموسی بود، وقت [[نماز]] فرا رسید. چون به او یادآور شدند، گفت: مگر ما در حال نماز نیستیم؟<ref>ابن سعد، ج۴، ص۸۲.</ref>
ابوموسی [[روابط]] حسنه‌ای با عمر داشت و در نظر عمر، فردی بزرگ بود. [[خلیفه دوم]] در غیاب وی او را می‌ستود؛ هر چند خوش نداشت ستایشش به [[گوش]] [[أبوموسی]] برسد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۸۱.</ref>. عمر هرگاه ابوموسی را می‌دید، از او می‌خواست با [[قرائت قرآن]] وی را متذکر سازد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۸۱.</ref>. یک بار که عمر در حال شنیدن قرائت قرآن ابوموسی بود، وقت [[نماز]] فرا رسید. چون به او یادآور شدند، گفت: مگر ما در حال نماز نیستیم؟<ref>ابن سعد، ج۴، ص۸۲.</ref>
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش