مساوات در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
←مساوات اجتماعی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
===[[مساوات اجتماعی]]=== | ===[[مساوات اجتماعی]]=== | ||
[[مساوات اجتماعی]] بدین معناست که همه افراد و [[آحاد جامعه]] از نظر [[حقوق اجتماعی]] برابر باشند و میان [[انسانها]] از نظر نژاد و طبقات و جنسیت در حقوق اجتماعی و [[حقوق عمومی]] [[اختلاف]] و تمایزی نباشد. به تعبیر ابوالعَلاء مَعَرّی اختلاف نژاد، معلول آمیزش است، بنابراین میان انسانها تفاوتی نیست و [[عرب]] و زنگی برابرند<ref>{{عربی|وَ اخْتِلَافُ مِنْ عُنْصُرِ ذِي اتِّفَاقٍ وَ تُسَاوَی الزَّنْجِيُّ وَ الْعَرَبِيُّ}}؛ اللزومیات، ج۲، ص۴۵۰.</ref> | [[مساوات اجتماعی]] بدین معناست که همه افراد و [[آحاد جامعه]] از نظر [[حقوق اجتماعی]] برابر باشند و میان [[انسانها]] از نظر نژاد و طبقات و جنسیت در حقوق اجتماعی و [[حقوق عمومی]] [[اختلاف]] و تمایزی نباشد. به تعبیر ابوالعَلاء مَعَرّی اختلاف نژاد، معلول آمیزش است، بنابراین میان انسانها تفاوتی نیست و [[عرب]] و زنگی برابرند<ref>{{عربی|وَ اخْتِلَافُ مِنْ عُنْصُرِ ذِي اتِّفَاقٍ وَ تُسَاوَی الزَّنْجِيُّ وَ الْعَرَبِيُّ}}؛ اللزومیات، ج۲، ص۴۵۰.</ref>. | ||
[[قرآن کریم]] همه انسانها را از نظر [[اجتماعی]] برابر اعلام کرد و [[رسول خدا]]{{صل}} و اوصیای گرامیاش با [[راه و رسم]] و [[رفتار]] خود این [[برابری]] را عینیت بخشیدند و [[جاودانه]] ساختند. [[رفتار پیامبر]] اکرم{{صل}} با [[زید بن حارثه]] از نمونههای بارز مساوات اجتماعی است، [[زید]] در [[دوران کودکی]] در بازار عُکاظ<ref>عکاظ یکی از بازارهای معروف عرب در جاهلیت بود در دشتی میان نخله و طائف. این بازار از هلال ذیالقعده برپا میشد و مدت بیست روز و یا یک ماه ادامه مییافت و قبایل عرب در آنجا گرد میآمدند و شعر میخواندند و خریدوفروش میکردند و بر یکدیگر تفاخر مینمودند. ر.ک: معجم البلدان، ج۴، ص۱۴۲؛ صفی الدین عبد المؤمن بن عبد الحق البغدادی، مراصد الاطلاع علی اسماء الامکنة و البقاع، تحقیق و تعلیق علی محمد البجاوی، الطبعة الاولی، دارالجیل، بیروت، ۱۴۱۲ ق. ج۲، ص۹۵۳.</ref> به عنوان [[غلام]] فروخته شده بود و [[حکیم بن حزام]] او را برای عمه خود [[خدیجه]] خریده بود و وی نیز او را پس از [[ازدواج با محمد]]{{صل}} به آن حضرت بخشیده بود. زید شیفته [[پیامبر]] بود و حتی زمانی که پدرش او را یافت و برای بردنش به [[مکه]] آمد و پیامبر او را در رفتن یا ماندن مخیر کرد، زید حاضر نشد همراه پدر برود و بودن در کنار پیامبر را بر همه چیز ترجیح داد. رسول خدا{{صل}} نیز او را [[دوست]] میداشت و چون فرزند خود با وی رفتار میکرد و [[مردم]] به او [[زید بن محمد]] میگفتند<ref>ر.ک: الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۰-۴۷؛ الاستیعاب، ج۱، ص۵۲۵-۵۲۹؛ صفة الصفوة، ج۱، ص۳۷۸-۳۸۱؛ مختصر تاریخ دمشق، ج۹، ص۱۲۵-۱۲۸؛ شمس الدین محمد بن أبی بکر (ابن قیم الجوزیة)، فقه السیرة النبویة من زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، تنسیق و ترتیب و شرح و تقدیم السید الجمیلی، الطبعة الاولی، دار الفکر اللبنانی، بیروت، ۱۴۰۷ ق. ص۶۶-۶۷؛ الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۲۷-۲۹؛ الاصابة، ج۱، ص۵۴۶-۵۴۶.</ref>. | [[قرآن کریم]] همه انسانها را از نظر [[اجتماعی]] برابر اعلام کرد و [[رسول خدا]]{{صل}} و اوصیای گرامیاش با [[راه و رسم]] و [[رفتار]] خود این [[برابری]] را عینیت بخشیدند و [[جاودانه]] ساختند. [[رفتار پیامبر]] اکرم{{صل}} با [[زید بن حارثه]] از نمونههای بارز مساوات اجتماعی است، [[زید]] در [[دوران کودکی]] در بازار عُکاظ<ref>عکاظ یکی از بازارهای معروف عرب در جاهلیت بود در دشتی میان نخله و طائف. این بازار از هلال ذیالقعده برپا میشد و مدت بیست روز و یا یک ماه ادامه مییافت و قبایل عرب در آنجا گرد میآمدند و شعر میخواندند و خریدوفروش میکردند و بر یکدیگر تفاخر مینمودند. ر.ک: معجم البلدان، ج۴، ص۱۴۲؛ صفی الدین عبد المؤمن بن عبد الحق البغدادی، مراصد الاطلاع علی اسماء الامکنة و البقاع، تحقیق و تعلیق علی محمد البجاوی، الطبعة الاولی، دارالجیل، بیروت، ۱۴۱۲ ق. ج۲، ص۹۵۳.</ref> به عنوان [[غلام]] فروخته شده بود و [[حکیم بن حزام]] او را برای عمه خود [[خدیجه]] خریده بود و وی نیز او را پس از [[ازدواج با محمد]]{{صل}} به آن حضرت بخشیده بود. زید شیفته [[پیامبر]] بود و حتی زمانی که پدرش او را یافت و برای بردنش به [[مکه]] آمد و پیامبر او را در رفتن یا ماندن مخیر کرد، زید حاضر نشد همراه پدر برود و بودن در کنار پیامبر را بر همه چیز ترجیح داد. رسول خدا{{صل}} نیز او را [[دوست]] میداشت و چون فرزند خود با وی رفتار میکرد و [[مردم]] به او [[زید بن محمد]] میگفتند<ref>ر.ک: الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۰-۴۷؛ الاستیعاب، ج۱، ص۵۲۵-۵۲۹؛ صفة الصفوة، ج۱، ص۳۷۸-۳۸۱؛ مختصر تاریخ دمشق، ج۹، ص۱۲۵-۱۲۸؛ شمس الدین محمد بن أبی بکر (ابن قیم الجوزیة)، فقه السیرة النبویة من زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، تنسیق و ترتیب و شرح و تقدیم السید الجمیلی، الطبعة الاولی، دار الفکر اللبنانی، بیروت، ۱۴۰۷ ق. ص۶۶-۶۷؛ الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۲۷-۲۹؛ الاصابة، ج۱، ص۵۴۶-۵۴۶.</ref>. |