استبداد در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←فرجام استبداد
(←منابع) |
|||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==فرجام [[استبداد]]== | ==فرجام [[استبداد]]== | ||
*فرجام [[دنیوی]] مستبدان [[شکست]] و زوال<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۵.</ref> و پایان کار آنان در [[آخرت]]، [[عذاب]] [[جهنم]] است: {{متن قرآن| وَاسْتَفْتَحُواْ وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ مِّن وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَى مِن مَّاء صَدِيدٍ يَتَجَرَّعُهُ وَلاَ يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِن وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ}}<ref>«و (پیامبران) گشایش خواستند و هر گردنکش ستیهندهای نومید شد و پیش روی او دوزخ است و از زردابی به او مینوشانند که آن را جرعه جرعه مینوشد و چنین نیست که آن را فرو برد؛ و مرگ از هر سو بدو روی میآورد امّا او مردنی نیست و عذابی بسیار سخت پیش روی اوست» سوره ابراهیم، آیه ۱۵-۱۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}}<ref>«آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز میداشتند رهایی بخشیدیم و ستمورزان را برای آنکه نافرمانی میکردند به عذابی سخت فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۵.</ref>، چنانکه [[روایات]] نیز بر [[عذاب]] [[امیران]] مستبدّ دلالت میکند. طبق روایتی از [[پیامبر]] [[امیر]] مسلّط نخستین کسی است که به [[عذاب]] [[دوزخ]] گرفتار خواهد شد<ref>الجهاد، ص۸۴؛ کنزل العمال، ج۱۵، ص۸۳۱.</ref>. برخی [[امیر]] مسلط را تمثیلی از استبداد [[سیاسی]] دانستهاند. [[حضرت زینب]]{{س}} این اصطلاح را در [[شام]] درباره [[یزید]] به کار برده است<ref>معالم المدرستین، ج۳، ص۱۶۰.</ref>.<ref>[[عبدالصمد مجدی|مجدی، عبدالصمد]]، [[استبداد (مقاله)|مقاله «استبداد»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | *فرجام [[دنیوی]] مستبدان [[شکست]] و زوال<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۵.</ref> و پایان کار آنان در [[آخرت]]، [[عذاب]] [[جهنم]] است: {{متن قرآن| وَاسْتَفْتَحُواْ وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ مِّن وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَى مِن مَّاء صَدِيدٍ يَتَجَرَّعُهُ وَلاَ يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِن وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ}}<ref>«و (پیامبران) گشایش خواستند و هر گردنکش ستیهندهای نومید شد و پیش روی او دوزخ است و از زردابی به او مینوشانند که آن را جرعه جرعه مینوشد و چنین نیست که آن را فرو برد؛ و مرگ از هر سو بدو روی میآورد امّا او مردنی نیست و عذابی بسیار سخت پیش روی اوست» سوره ابراهیم، آیه ۱۵-۱۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}}<ref>«آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز میداشتند رهایی بخشیدیم و ستمورزان را برای آنکه نافرمانی میکردند به عذابی سخت فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۵.</ref>، چنانکه [[روایات]] نیز بر [[عذاب]] [[امیران]] مستبدّ دلالت میکند. طبق روایتی از [[پیامبر]] [[امیر]] مسلّط نخستین کسی است که به [[عذاب]] [[دوزخ]] گرفتار خواهد شد<ref>الجهاد، ص۸۴؛ کنزل العمال، ج۱۵، ص۸۳۱.</ref>. برخی [[امیر]] مسلط را تمثیلی از استبداد [[سیاسی]] دانستهاند. [[حضرت زینب]]{{س}} این اصطلاح را در [[شام]] درباره [[یزید]] به کار برده است<ref>معالم المدرستین، ج۳، ص۱۶۰.</ref>.<ref>[[عبدالصمد مجدی|مجدی، عبدالصمد]]، [[استبداد (مقاله)|مقاله «استبداد»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
==دوری از استبداد== | |||
[[پرهیز]] از [[استبداد]] و [[اجبار]] و [[دیکتاتوری]] از سوی [[حاکمان]] و [[کارگزاران]] و [[رهبران دینی]] در جهت [[تأمین امنیت]] [[سیاسی]] و [[دینی]] و [[اعتقادی]] [[امت مسلمان]] امری الزامی است. اگر کسی عقیدهای را با اجبار بپذیرد، طبیعتاً روزی که برایش [[فرصت]] فراهم شود، آن را ترک خواهد کرد، چنانکه پذیرش از صرف [[تظاهر]] فراتر نخواهد رفت و در نتیجه روزبهروز در [[جامعه]] [[نفاق]] که عنصری ضدامنیتی است، گسترش خواهد یافت. | |||
[[آیات]] زیر بر همین معنا تأکید دارد: | |||
#{{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و اگر پروردگارت میخواست، تمام آن کسان که روی زمیناند همگی ایمان میآوردند؛ آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>؛ | |||
#{{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. | |||
نیز [[خداوند]] در [[مذمت]] [[فرعون]] میگوید: {{متن قرآن|اسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ}}<ref>«قوم خود را سبکسار کرد (و از راه به در برد) و آنان از او فرمان بردند» سوره زخرف، آیه ۵۴.</ref>. [[رفتاری]] که در [[اسلام]] هیچ جایگاهی ندارد. {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«حال آنکه قدرت (یکسره) از آن خداوند است و از آن پیامبر او و از آن مؤمنان» سوره منافقون، آیه ۸.</ref>.<ref>جمعی از محققان جامعه اسلامی فرهنگیان و پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۵۳.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |