شورا و مشورت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
←اصل مشورت
(←منابع) |
|||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
==اصل مشورت== | ==اصل مشورت== | ||
یکی از خصلتهای بارز [[پیامبر گرامی اسلام]] [[ترویج]] [[روحیه]] [[همکاری]] و [[مشورت]] در [[جامعه اسلامی]] بوده است. [[خداوند متعال]] در توصیف [[جامعه]] [[مؤمنان]] آنان را کسانی میداند که در امر خویش به مشورت میپردازند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است و از آنچه روزیشان دادهایم میبخشند» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref>. در [[سیره]] [[پیامبر اسلام]] نیز این امر بارز است. طبق توصیه [[قرآن کریم]]، آن [[حضرت]] برای زمینهسازی گسترش [[فرهنگ]] [[شور]] و مشورت در جامعه اسلامی، با دیگران مشورت نموده و [[مسلمانان]] را نیز بدان امر میکردند. [[خداوند]] سیره [[مبارک]] حضرت را چنین توصیف میکنند: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} در توصیف سیره آن حضرت میفرمایند: «[[رسول خدا]]{{صل}} با [[اصحاب]] خویش مشورت میکرد و سپس بر آنچه [[اراده الهی]] بود، [[تصمیم]] میگرفت»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَسْتَشِيرُ أَصْحَابَهُ ثُمَ يَعْزِمُ عَلَى مَا يُرِيدُ اللَّهُ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۱.</ref>. نمونههای مختلفی از مشورت و مشارکت دیگران را در امور میتوانیم در سیره آن حضرت ذکر کنیم، برای مثال، در [[غزوه بدر]]، درباره اصل [[جنگ]] و [[تعیین]] موضع [[نبرد]] و [[اسیران]] [[جنگی]] با اصحاب خود مشورت کرد. در نبرد [[احد]] شورایی تشکیل داد و در نحوه مقابله با [[لشکر]] [[قریش]] مشورت کرد. در [[جنگ خندق]] [[پیامبر اکرم]] برای مقابله با [[سپاه]] [[عظیم]] [[مشرکان]] کار را به [[مشورت]] گذاشت و براساس توصیه [[سلمان فارسی]] [[تصمیم]] گرفت. در ماجرای [[حدیبیه]]، هنگام [[فتح مکه]] و آمدن [[ابوسفیان]] به اردوگاه [[مسلمانان]]، در [[غزوه تبوک]] و موارد بسیاری با [[اصحاب]] خویش مشورت نمود<ref>مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی منطق عملی، ج۳، ص۳۸۶.</ref>. [[حضرت]] در تأکید بر [[مشاوره]] به [[حضرت علی]]{{ع}} توصیه نموده و فرموده است: «هیچ [[پشتیبانی]] مطمئنتر از مشورت نیست»<ref>{{متن حدیث|لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۰.</ref>.<ref> | یکی از خصلتهای بارز [[پیامبر گرامی اسلام]] [[ترویج]] [[روحیه]] [[همکاری]] و [[مشورت]] در [[جامعه اسلامی]] بوده است. [[خداوند متعال]] در توصیف [[جامعه]] [[مؤمنان]] آنان را کسانی میداند که در امر خویش به مشورت میپردازند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است و از آنچه روزیشان دادهایم میبخشند» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref>. در [[سیره]] [[پیامبر اسلام]] نیز این امر بارز است. طبق توصیه [[قرآن کریم]]، آن [[حضرت]] برای زمینهسازی گسترش [[فرهنگ]] [[شور]] و مشورت در جامعه اسلامی، با دیگران مشورت نموده و [[مسلمانان]] را نیز بدان امر میکردند. [[خداوند]] سیره [[مبارک]] حضرت را چنین توصیف میکنند: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} در توصیف سیره آن حضرت میفرمایند: «[[رسول خدا]]{{صل}} با [[اصحاب]] خویش مشورت میکرد و سپس بر آنچه [[اراده الهی]] بود، [[تصمیم]] میگرفت»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَسْتَشِيرُ أَصْحَابَهُ ثُمَ يَعْزِمُ عَلَى مَا يُرِيدُ اللَّهُ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۱.</ref>. نمونههای مختلفی از مشورت و مشارکت دیگران را در امور میتوانیم در سیره آن حضرت ذکر کنیم، برای مثال، در [[غزوه بدر]]، درباره اصل [[جنگ]] و [[تعیین]] موضع [[نبرد]] و [[اسیران]] [[جنگی]] با اصحاب خود مشورت کرد. در نبرد [[احد]] شورایی تشکیل داد و در نحوه مقابله با [[لشکر]] [[قریش]] مشورت کرد. در [[جنگ خندق]] [[پیامبر اکرم]] برای مقابله با [[سپاه]] [[عظیم]] [[مشرکان]] کار را به [[مشورت]] گذاشت و براساس توصیه [[سلمان فارسی]] [[تصمیم]] گرفت. در ماجرای [[حدیبیه]]، هنگام [[فتح مکه]] و آمدن [[ابوسفیان]] به اردوگاه [[مسلمانان]]، در [[غزوه تبوک]] و موارد بسیاری با [[اصحاب]] خویش مشورت نمود<ref>مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی منطق عملی، ج۳، ص۳۸۶.</ref>. [[حضرت]] در تأکید بر [[مشاوره]] به [[حضرت علی]]{{ع}} توصیه نموده و فرموده است: «هیچ [[پشتیبانی]] مطمئنتر از مشورت نیست»<ref>{{متن حدیث|لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[غلام رضا بهروز لک|بهروز لک، غلام رضا]]، [[اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام (مقاله)|اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۷۱.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |