کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ اوت ۲۰۲۱
خط ۷۹: خط ۷۹:
[[حضرت اسماعیل]] از سرزمین کربلا عبور کرد و پس از آنکه از شهادت حسین{{ع}} [[آگاه]] شد، بسیار گریست؛ و نیز حضرت [[موسی بن عمران]] از کربلا می‌‌گذشت که پایش در اثر خارها زخم و خون جاری شد و از کشته شدن سبط [[پیامبر اسلام]] و [[فرزند علی]] [[مرتضی]] آگاهی یافت. [[حضرت سلیمان]] هنگامی که بر فرش خود سوار بود بر اثر تند بادها در کربلا فرود آمد و آگاه شد که این سرزمین محل [[شهادت امام حسین]]{{ع}} است و [[حضرت عیسی]] نیز از کربلا عبور کرد و با لعن بر قاتل [[حسین]] نیز از آنجا گذشت<ref>بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۴۳ - ۲۴۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[ اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۶۷-۶۸.</ref>
[[حضرت اسماعیل]] از سرزمین کربلا عبور کرد و پس از آنکه از شهادت حسین{{ع}} [[آگاه]] شد، بسیار گریست؛ و نیز حضرت [[موسی بن عمران]] از کربلا می‌‌گذشت که پایش در اثر خارها زخم و خون جاری شد و از کشته شدن سبط [[پیامبر اسلام]] و [[فرزند علی]] [[مرتضی]] آگاهی یافت. [[حضرت سلیمان]] هنگامی که بر فرش خود سوار بود بر اثر تند بادها در کربلا فرود آمد و آگاه شد که این سرزمین محل [[شهادت امام حسین]]{{ع}} است و [[حضرت عیسی]] نیز از کربلا عبور کرد و با لعن بر قاتل [[حسین]] نیز از آنجا گذشت<ref>بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۴۳ - ۲۴۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[ اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۶۷-۶۸.</ref>


==عبور [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[کربلا]]==
==عبور [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از کربلا==
[[جویریة بن مسهر عبدی]] می‌‌گوید: هنگامی که با [[امیر مؤمنان]] و سپاهیانش از [[کوفه]] به جانب [[صفین]] در حرکت بودیم در مسیر راه به [[سرزمین]] کربلا رسیدیم. [[حضرت علی]]{{ع}} در ناحیه‌ای از [[سپاه]] ایستاد و کمی درنگ کرد و به طرف راست و چپ آنجا نگاه کرد؛ سپس لختی گریست و چنین فرمود: «به [[خدا]] [[سوگند]]! این سرزمین محل پیاده شدن و موضع [[شهادت]] آنهاست»<ref>{{متن حدیث|هَذَا وَ اللَّهِ مُنَاخُ رِكَابِهِمْ وَ مَوْضِعُ مَنِيَّتِهِمْ}}</ref>
[[جویریة بن مسهر عبدی]] می‌‌گوید: هنگامی که با [[امیر مؤمنان]] و سپاهیانش از [[کوفه]] به جانب [[صفین]] در حرکت بودیم در مسیر راه به [[سرزمین]] کربلا رسیدیم. [[حضرت علی]]{{ع}} در ناحیه‌ای از [[سپاه]] ایستاد و کمی درنگ کرد و به طرف راست و چپ آنجا نگاه کرد؛ سپس لختی گریست و چنین فرمود: «به [[خدا]] [[سوگند]]! این سرزمین محل پیاده شدن و موضع [[شهادت]] آنهاست»<ref>{{متن حدیث|هَذَا وَ اللَّهِ مُنَاخُ رِكَابِهِمْ وَ مَوْضِعُ مَنِيَّتِهِمْ}}</ref>


۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش