تفکر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==معناشناسی== | ==معناشناسی== | ||
تفکر، مصدر باب تفعل از ماده "[[فکر]]"، به معنای تأمل درباره چیزی است<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۵، ص ۳۵۸ و ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۶۵.</ref>. تفکر و [[تدبر]] در امور از ویژگیهای ممتازی است که در [[سیره]] و گفتار [[نبی خاتم]] {{صل}} [[جایگاه]] خاصی دارد؛ به گونهای که [[سیره]] و [[منطق]] عملی [[رسول خدا]] {{صل}} پیوسته بر تفکر و [[تدبر]] در همه امور [[استوار]] بود<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۳۰۴.</ref>. | |||
[[تفکّر]]، تجزیه و تحلیل معلوماتی است که [[انسان]] در [[ذهن]] خود اندوخته است. تفکّر [[سیر]] در فراوردههایی است که برای ذهن ابتدا پیدا میشود؛ مانند عمل شناوری است که انسان در آب از این طرف به آن طرف میکند<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص۳۱۵.</ref>. به عبارت دیگر "تفکّر" عبارت است از مربوط کردن چند معلوم به یکدیگر برای به دست آوردن معلوم جدید و تبدیل کردن یک مجهول به معلوم. در [[حقیقت]] تفکر عبارت است از سیر و حرکت ذهن از یک مطلوب مجهول به سوی یک [[سلسله]] مقدمات معلوم و سپس حرکت از آن مقدمات معلوم به سوی آن مطلوب برای تبدیل آن به معلوم<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۵، ص۴۵.</ref>. تفکّر قوّهای است در انسان ناشی از [[عقل]] داشتن. [[انسان]] چون یک موجود عاقلی است لذا موجود متفکّری است. [[قدرت]] دارد در مسائل تفکّر کند به واسطه تفکری که در مسائل میکند حقایق را تا حدودی که برایش مقدور است [[کشف]] میکند<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون جمهوری اسلامی، ص۹۲.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۶۲.</ref> | [[تفکّر]]، تجزیه و تحلیل معلوماتی است که [[انسان]] در [[ذهن]] خود اندوخته است. تفکّر [[سیر]] در فراوردههایی است که برای ذهن ابتدا پیدا میشود؛ مانند عمل شناوری است که انسان در آب از این طرف به آن طرف میکند<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص۳۱۵.</ref>. به عبارت دیگر "تفکّر" عبارت است از مربوط کردن چند معلوم به یکدیگر برای به دست آوردن معلوم جدید و تبدیل کردن یک مجهول به معلوم. در [[حقیقت]] تفکر عبارت است از سیر و حرکت ذهن از یک مطلوب مجهول به سوی یک [[سلسله]] مقدمات معلوم و سپس حرکت از آن مقدمات معلوم به سوی آن مطلوب برای تبدیل آن به معلوم<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۵، ص۴۵.</ref>. تفکّر قوّهای است در انسان ناشی از [[عقل]] داشتن. [[انسان]] چون یک موجود عاقلی است لذا موجود متفکّری است. [[قدرت]] دارد در مسائل تفکّر کند به واسطه تفکری که در مسائل میکند حقایق را تا حدودی که برایش مقدور است [[کشف]] میکند<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون جمهوری اسلامی، ص۹۲.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۶۲.</ref> | ||
==موضوعات | ==موضوعات تفکر== | ||
تفکر در اسلام و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} جایگاه ویژهای دارد و حضرت [[مسلمانان]] را به | تفکر در اسلام و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} جایگاه ویژهای دارد و حضرت [[مسلمانان]] را به تفکر در اموری فرا میخواندند که برخی از آنها عبارتاند از: | ||
#'''[[خداشناسی]]:''' از مواردی که [[رسول خدا]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به | #'''[[خداشناسی]]:''' از مواردی که [[رسول خدا]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به تفکر در آن فرا خوانده اند، [[اندیشه]] درباره [[شناخت خداوند]] [[متعال]] است. آنچه [[پیامبر]] {{صل}} [[مردم]] را به تفکر در آن فرامی خواند، [[تعقل]] و تفکر درباره ذات [[الهی]] نیست، بلکه [[اندیشه]] درباره صنع [[الهی]] است. از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده است: "روزی همراه جمعی در [[مسجد]] حلقه زده بودیم که [[رسول خدا]] {{صل}} به نزد ما وارد شد"؛ سپس [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "چه میکنید؟" گفتند: درباره [[خورشید]] میاندیشیم که چگونه طلوع میکند و چگونه غروب میکند؛ آن حضرت فرمود: " آفرین بر شما! این چنین باشید! در مخلوق، تفکر کنید و در [[خالق]]، تفکر نکنید"<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۴۸ و با اندکی تغییر در: مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref>. | ||
#'''[[جهان]] شناسی:''' از دیگر اموری که [[رسول خدا]] {{صل}} آن را از موضوعات | #'''[[جهان]] شناسی:''' از دیگر اموری که [[رسول خدا]] {{صل}} آن را از موضوعات تفکر [[مسلمانان]] دانسته، آنان را به [[اندیشه]] درباره آن فرا خواندهاند، تفکر درباره [[جهان آفرینش]] است. با تفکر در [[جهان آفرینش]] به خوبی روشن میشود که همه چیز، نشانه [[خداوند]] و عالم، جلوهای از ذات بیهمتای اوست. [[نقل]] شده است، پس از [[نزول]] [[آیات]]: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«بی گمان در آفرینش آسمانها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانههایی برای خردمندان است * (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۱.</ref>، [[حضرت رسول]] {{صل}} فرمود: "وای بر کسی که این [[آیات]] را بخواند و در آن نیندیشد و از آن [[عبرت]] نگیرد!"<ref>{{متن حدیث|وَيْلٌ لِمَنْ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَاتِ وَ لَمْ يَتَفَكَّرَ فِيهَا}}؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۳۳۲ - ۳۳۳؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۷۲ و جاراللّه زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۴۵۳.</ref>. | ||
#'''[[انسان]] شناسی:''' | #'''[[انسان]] شناسی:''' تفکر درباره [[انسان]] و [[کسب معرفت]] درباره او از سودمندترین و والاترین راهها در [[شناخت خداوند]] [[متعال]] است؛ از اینرو، [[رسول خدا]] {{صل}} ضمن [[نقل]] روایاتی، [[مسلمانان]] را به [[لزوم]] [[اندیشه]] درباره [[معرفت نفس]] فرامیخواند و بر [[شناخت]] خویشتن خود تأکید میفرمود. [[نقل]] شده است، روزی شخصی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و پرسید: "راه [[شناخت حق]] چیست؟" [[رسول خدا]] {{صل}} پاسخ داد: "[[شناخت]] خود"<ref>عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۴۶ و مستدرک الوسیله، ج ۱۱، ص ۱۳۸.</ref>. واضح است که این [[شناخت]]، جز از راه تفکر و [[اندیشه]] ممکن نیست. | ||
#'''[[اندیشه]] درباره [[قرآن]] :''' [[رسول خدا]] {{صل}} بر | #'''[[اندیشه]] درباره [[قرآن]] :''' [[رسول خدا]] {{صل}} بر تفکر و [[تدبر]] در [[قرآن]] و [[عبرت]] گرفتن از آموزههای آن، بسیار تأکید داشته، [[تدبر]] و [[تعقل]] درباره [[قرآن]] را [[عبادت]] شمرده است. از [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[نقل]] شده است که روزی فرمود: "به چشمانتان بهرهای از [[عبادت]] برسانید"؛ [[مردم]] گفتند: "چگونه به چشمانمان بهرهای از [[عبادت]] برسانیم؟" فرمود: "با نگاه کردن به [[قرآن]] و تفکر در آن و [[عبرت]] گیری از عجایب آن"<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref>. | ||
#'''[[اندیشه]] درباره [[مرگ]] :''' [[مرگ]] نیز از اموری است که [[رسول اکرم]] {{صل}} بر [[اندیشه]] درباره آن تأکید کرده است. آن حضرت، ضمن توصیههایشان، به [[ابوذر غفاری]] فرمود: "ای [[ابوذر]]! هرگاه جنازهای را [[همراهی]] کردی، پس عملت در آن حال، | #'''[[اندیشه]] درباره [[مرگ]] :''' [[مرگ]] نیز از اموری است که [[رسول اکرم]] {{صل}} بر [[اندیشه]] درباره آن تأکید کرده است. آن حضرت، ضمن توصیههایشان، به [[ابوذر غفاری]] فرمود: "ای [[ابوذر]]! هرگاه جنازهای را [[همراهی]] کردی، پس عملت در آن حال، تفکر و [[فروتنی]] باشد و بدان که تو نیز روزی به او ملحق خواهی شد"<ref>اعلام الدین، ص ۱۹۶؛ مکارم الاخلاق، ص ۴۶۵.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۶-۳۰۹.</ref> | ||
==ثمرات | ==ثمرات تفکر== | ||
کمگویی و کوتاه کردن سخن از ثمرات | کمگویی و کوتاه کردن سخن از ثمرات تفکر است. انسانی که [[حقیقت]] تفکر را دریافته باشد، هرگز به گزاف سخن نمی گوید، جدال نمیکند و... . همچنان که از [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[نقل]] شده است، ایشان خود را از سه چیز به شدت دور نگه میداشت: "جدال و کشمکش، پرحرفی و بیان سخنان بیفایده"<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۹؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۸؛ مکارم الاخلاق، ص ۱۴ - ۱۵ و معانی الاخبار، ص ۸۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۱۱.</ref> | ||
==تفکر بالاترین فضائل== | ==تفکر بالاترین فضائل== |