پرش به محتوا

حسن بن حسن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۵ اوت ۲۰۲۱
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد)
 
خط ۲۶: خط ۲۶:
حسن مثنی این [[شخصیت]] بزرگوار و مجروح جانباز [[شهدای کربلا]]، مردی با [[ابهت]]، [[زاهد]] و با [[فضیلت]] بود و در [[زمان]] حیاتش [[سرپرستی]] [[صدقات]] امیرالمؤمنین{{ع}} در [[مدینه منوره]] را برعهده داشت و در سن ۵۳ سالگی در سنه ۹۷ در زمان [[حکومت]] [[سلیمان بن عبدالملک]] دار فانی را [[وداع]] گفت<ref>اعیان الشیعه، ج۵، ص۴۳؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۲۵ و در همین سند چنین آمده: {{عربی|و قبض الحسن بن الحسن رضوان الله علیه، وله خمس و ثلاثون سنة}}، ظاهراً یک اشتباه تقدیم و تأخیر باشد، یعنی {{عربی|ثلاث و خمسون}} به {{عربی|خمس وثلاثون}} تغییر یافته است والله العالم.</ref>.
حسن مثنی این [[شخصیت]] بزرگوار و مجروح جانباز [[شهدای کربلا]]، مردی با [[ابهت]]، [[زاهد]] و با [[فضیلت]] بود و در [[زمان]] حیاتش [[سرپرستی]] [[صدقات]] امیرالمؤمنین{{ع}} در [[مدینه منوره]] را برعهده داشت و در سن ۵۳ سالگی در سنه ۹۷ در زمان [[حکومت]] [[سلیمان بن عبدالملک]] دار فانی را [[وداع]] گفت<ref>اعیان الشیعه، ج۵، ص۴۳؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۲۵ و در همین سند چنین آمده: {{عربی|و قبض الحسن بن الحسن رضوان الله علیه، وله خمس و ثلاثون سنة}}، ظاهراً یک اشتباه تقدیم و تأخیر باشد، یعنی {{عربی|ثلاث و خمسون}} به {{عربی|خمس وثلاثون}} تغییر یافته است والله العالم.</ref>.


پس از [[رحلت]] [[حسن مثنی]]، همسرش [[فاطمه]] دختر [[امام حسین]]{{ع}} بر سر [[قبر]] او [[خیمه]] زد و در آن به [[عبادت]] پرداخت. روزها [[روزه]] می‌‌گرفت و شب‌ها [[نماز]] می‌‌خواند. او مانند [[حورالعین]] در [[زیبایی]] و [[جمال]] بود، یک سال که گذشت به [[کنیزان]] خود گفت چون شب شد این خیمه را جمع کنید. وقتی شب فرا رسید، [[فاطمه]] شنید که گوینده‌ای می‌‌گوید: {{عربی|"هَلْ وَجَدُوا مَا فَقَدُوا"}}، آیا گمشده خود را یافتند؟»، دیگری جواب داد: {{عربی"|بَلْ یَئِسُوا فَانْقَلَبُوا"}}، بلکه [[مأیوس]] شدند و بازگشتند»<ref>ارشاد مفید، ج۲، ص۲۶.</ref>.
پس از [[رحلت]] [[حسن مثنی]]، همسرش [[فاطمه]] دختر [[امام حسین]]{{ع}} بر سر [[قبر]] او [[خیمه]] زد و در آن به [[عبادت]] پرداخت. روزها [[روزه]] می‌‌گرفت و شب‌ها [[نماز]] می‌‌خواند. او مانند [[حورالعین]] در [[زیبایی]] و [[جمال]] بود، یک سال که گذشت به [[کنیزان]] خود گفت چون شب شد این خیمه را جمع کنید. وقتی شب فرا رسید، [[فاطمه]] شنید که گوینده‌ای می‌‌گوید: {{عربی|"هَلْ وَجَدُوا مَا فَقَدُوا"}}، آیا گمشده خود را یافتند؟»، دیگری جواب داد: {{عربی|"بَلْ یَئِسُوا فَانْقَلَبُوا"}}، بلکه [[مأیوس]] شدند و بازگشتند»<ref>ارشاد مفید، ج۲، ص۲۶.</ref>.


بنابراین، حسن مثنی در زمره [[یاران امام حسین]]{{ع}} در [[کربلا]] بود، و در میدان [[نبرد]] با [[کوفیان]] شرکت جست، اما دست تقدیر و [[اراده]] [[حق]] به این تعلق گرفت که او مجروح شود و زنده بماند تانسل [[پاک]] و [[مطهر]] [[اولاد امام حسن]] [[مجتبی]]{{ع}} از او به یادگار بماند.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۱۳۹-۱۴۱.</ref>
بنابراین، حسن مثنی در زمره [[یاران امام حسین]]{{ع}} در [[کربلا]] بود، و در میدان [[نبرد]] با [[کوفیان]] شرکت جست، اما دست تقدیر و [[اراده]] [[حق]] به این تعلق گرفت که او مجروح شود و زنده بماند تانسل [[پاک]] و [[مطهر]] [[اولاد امام حسن]] [[مجتبی]]{{ع}} از او به یادگار بماند.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۱۳۹-۱۴۱.</ref>
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش