سنت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==معناشناسی== | |||
===معنای لغوی=== | |||
[[سنت]] در لغت به معنای [[سیره]]، روش [[پسندیده]] و مستقیم، یا مطلق روش، اعم از [[پسندیده]] یا [[ناپسند]] آمده است<ref>لسان العرب، ج۱۳، ص۲۵۵؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۲۹۹-۳۰۰، «سنن».</ref>. | |||
== | برخی، [[سنت]] را به معنای روش و شیوه مداوم و مستمر<ref> ارشاد الفحول، ص۳۳؛ الاصول العامه، ص۱۲۱.</ref> یا شیوهای دانستهاند که [[عادت]] شده است<ref>تفسیر العز بن عبد السلام، ج۲، ص۵۸۱؛ الاصول العامه، ص۱۲۱.</ref>؛ اما برخی میان [[سنت]] و [[عادت]] تفاوت نهاده و برآناند که آن دسته از اعمالی که براساس الگوی پیشین انجامپذیرند "[[سنت]]" و رفتارهایی که بر اساس [[خُلق و خوی]] شخصی انجام گیرند "[[عادت]]"اند<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۳۴۶، «سنن».</ref>. | ||
===معنای اصطلاحی=== | |||
[[سنت]] در اصطلاح [[فقه]] به حکمی گفته میشود که به [[شریعت]] مستند باشد<ref>السنة فی الشریعة الاسلامیه، ص۷؛ بحوث فی الفقه المعاصر، ج۱، ص۱۳.</ref>، یا به مجموع [[معارف دینی]]، اعم از [[اعتقادات]]، [[اخلاقیات]] و [[احکام]]<ref> فرهنگ فقه، ج۴، ص۵۳۸؛ معجم لغة الفقهاء، ص۲۵۱، «السنه».</ref>. در مقابل، [[بدعت]] به آنچه [[مخالف]] [[دین]] و [[شریعت]] است گفته میشود<ref> ارشاد الفحول، ص۳۳؛ معجم لغهالفقهاء، ص۲۵۱؛ فرهنگ فقه، ج۴، ص۵۳۸.</ref>؛ همچنین گاهی در منابع [[فقهی]]، [[سنت]] به [[اعمال]] [[مستحب]] و [[نوافل]] اطلاق شده است<ref>معجم الفاظ الفقه، ص۲۳۴؛ معجم المصطلحات، ج۲، ص۲۹۸، «السنن».</ref>. | |||
[[سنت]] در اصطلاح اصول و [[حدیث]]، براساس دیدگاه [[اهل سنت]] به قول، فعل و تقریر [[پیامبر]]{{صل}}<ref>معجم لغة الفقهاء، ص۸۳؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص۳۹.</ref> و گفتار و [[سیره]] [[خلفا]]<ref>اصول السرخسی، ج۱، ص۱۱۴؛ نیل الاوطار، ج۷، ص۳۱۸.</ref> و [[صحابه]]<ref> المحصول، ج۶، ص۱۲۹؛ الاصول العامه، ص۴۴۰.</ref> اطلاق شده است؛ ولی در اصطلاح [[فقیهان]] و اصولیان [[امامیه]]، تنها بر قول، فعل و تقریر [[معصوم]]، اعم از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]] [[اهل بیت]]{{ع}} اطلاق میگردد<ref>مقباس الهدایه، ج۱، ص۶۸-۶۹؛ اصول الفقه، ج۳، ص۶۴؛ دراسات فی علم الدرایه، ص۱۲.</ref>. | |||
[[سنت]] در [[اصول فقه]] از جهاتی گوناگون به اقسامی قسمت شده است: از جهت نوع عمل صادر شده از [[معصوم]] به [[سنت قولی]]، فعلی و تقریری قسمت شده است. [[سنت قولی]]، سخنان و [[احادیث]] [[معصوم]] است و [[سنت]] فعلی آنچه [[معصوم]] آن را در محضر دیگران برای [[تعلیم]] انجام داده است. [[سنت تقریری]] نیز [[تأیید]] افعالی است که در حضور یا غیاب [[معصومان]]{{ع}} انجام گرفته و آنان پس از [[آگاهی]] با [[سکوت]] یا [[مدح]] خود، آن عمل را [[امضا]] کردهاند<ref>التعدیل و الترجیح، ج۱، ص۱۳؛ وصول الاخیار، ص۸۸؛ السنة فی الشریعة الاسلامیه، ص۹۶.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵؛ [[فضلالله خالقیان|خالقیان، فضلالله]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سنت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۱؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۴۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۱۷؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref> | |||
البته در اصطلاح کلی سنت در سه مورد به کار رفته است: | |||
===دستورهای [[پیامبر]]=== | |||
سنت به معنای قانونی است که [[رسول خدا]]{{صل}} وضع کرده و برخاسته از [[دستور]] و خواست و عمل اوست: {{عربی|السُّنة ما سنَّهُ رسولُ الله{{صل}}}}<ref>سید مرتضی، الذریعة إلی أصول الشریعه، ج۲، ص۷۳۷؛ شیخ طوسی، العدة فی أصول الفقه، ج۲، ص۶۹۰؛ ابوعبدالله محمد بن عمر فخر رازی، المحصول فی علم الاصول، ج۵، ص۷۸ (دارالکتب العلمیه)؛ سیف الدین ابوالحسن علی بن محمد آمدی، الإحکام فی أصول الأحکام، ج۴، ص۴۸ و ۵۴؛ علی متقی هندی، کنزل العمال، ج۱۰، ص۲۹۲. در همه کتب اصولی از عبدالله بن عمر این عبارت نقل شده و در ادامه میگوید: {{عربی|و لا تجعلوا الرّأي سنة للمسلمين}}: «و رأی خود را سنتی برای مسلمانان قرار ندهید»؛ ولی در کنز العمال این جمله از عمر نقل شده و بعد از آن آمده است: {{عربی|و لا تجعلوا خطأ الرأي سنة للأمة}}.</ref>: [[سنت]] چیزی است که [[رسول خدا]]{{صل}} ایجاد کرده باشد؛ اعم از اینکه [[واجب]] باشد یا [[مستحب]]. [[امیرالمؤمنین]] میفرماید: {{متن حدیث|السُّنَّةُ مَا سَنَّ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}}}<ref>شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۱۵۵.</ref> و با تعبیر {{متن حدیث|مَا سَنَّهُ النَّبِيُّ{{صل}}}} در إستبصار آمده است<ref>شیخ طوسی، الإستبصار، ج۳، ص۲۹۰؛ علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۳۶؛ محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۵۴؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۱، ص۲۴۲. در این کتب با تعبیر {{متن حدیث|ما سنّه رسول الله}} آمده است.</ref>. ایشان در خبری میفرماید: “قول، عمل و [[نیت]] باید مطابق با سنت یعنی [[سنت پیامبر]]{{صل}} باشد”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰.</ref>. | |||
این تعریفی است که میتوان آن را برگرفته از [[روایات]] متعدد و آن را تعریف سنت طبق نظر [[اهل حدیث]] دانست<ref>عبدالرحمان بن ابراهیم خمیسی، معجم علوم الحدیث النبوی، ص۱۲۸.</ref>. وقتی گفته میشود “کتاب و سنت” یعنی [[دستوری]] که در [[کتاب خدا]] یا فرمایشها و [[عمل]] [[پیامبر]]{{صل}} و به [[اعتقاد شیعه]]، [[ائمه]] آمده است<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۴۷.</ref>. | |||
===سنت به معنای [[استحباب]]=== | |||
سنت در بسیاری از موارد بر امور مستحبی اطلاق میشود، به اعتبار اینکه [[واجب]] چیزی است که [[خداوند]] آن را واجب کرده و [[مستحب]] چیزی است که [[پیامبر]]{{صل}} آن را انجام داده که بازگشت همه به [[راه]] و روش است<ref>علیاکبر غفاری، تلخیص مقباس الهدایه، ص۱۲؛ مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الإسلامی، ص۴۸.</ref>. این تعریف اصطلاح [[فقهی]] [[سنت]] است. در اینجا سنت یکی از [[احکام]] پنجگانه تکلیفیه است، در برابر چهار [[حکم]] دیگر که عبارتاند از واجب، [[حرام]]، [[مکروه]] و [[مباح]]<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۴۹.</ref>. | |||
===قول، فعل و [[تقریر معصوم]]=== | |||
اصولیان سنت را عبارت از قول (سخن)، فعل (عمل) و تقریر ([[تأیید]]) [[پیامبر]] دانستهاند<ref>شیخ بهائی، زبدة الأصول، ص۱۸۰؛ مولا احمد محقق اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۲۱۶: تعریف زبده: {{عربی|السنّة هي قول النبيّ{{صل}}، أو فعله، أو تقريره}}.</ref>. [[علمای شیعه]] آن را به قول یا فعل و تقریر معصوم<ref>میرزا ابوالقاسم بن محمد قمی، قوانین المحکمة فی الأصول، ج۲، ص۳۳۸؛ علیاکبر غفاری، تلخیص مقباس الهدایة العلامه المامقانی، ج۳، ص۲۶.</ref> یا [[حجت]]<ref>شیخ مرتضی انصاری، فرائد الأصول، ج۱، ص۱۷۳: {{عربی|المراد بالسنة هو قول الحجة أو فعله أو تقريره}}.</ref> تعریف کردهاند<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۵۱؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>. | |||
==سنت به معنای خلاف [[بدعت]]== | ==سنت به معنای خلاف [[بدعت]]== | ||
از مسائل مورد بحث میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] و نسبت ناروای [[بدعت]] به برخی کارهای [[پیروان]] [[اهل بیت]]{{عم}} از سوی [[وهابیان]]، موضوع '''[[بدعت]]''' و '''سنت''' است. | |||
[[سنّت]] به معنای روش و [[سیره]] است. در اصطلاح [[فقهی]]، سنت عبارت است از قول، فعل و تقریر [[پیامبر]] یا [[امام]]. از آنجا که [[پیامبر]] و [[ائمه]] معصوماند، سخن و رفتارشان برای [[مردم]] [[حجت]] است و سنت به شمار میرود و عمل به آن جایز است. البته سنت به مضای [[مستحب]] هم به کار میرود که خارج از این بحث است. [[بدعت]] به معنای [[نوآوری]] و [[احداث]] یک پدیدۀ بیسابقه است. در اصطلاح، هرکار و حرف و مرامی که در [[دین]] [[اسلام]] سابقه ندارد و انجام آن برخلاف [[شریعت]] و [[سنّت]] [[نبوی]] است، [[بدعت]] شمرده میشود. ازاینرو [[بدعت]] در مقابل [[شریعت]] و سنت است، یعنی چیزهای نوظهوری که ریشه در [[دین]] و [[شرع]] ندارد، چه بهصورت افزودن در [[دین]] یا کاستن از آن بدون [[مستند شرعی]]. | |||
[[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: "هر [[بدعت]] [[گمراهی]] است و هر [[گمراهی]] در [[آتش]] است"<ref>{{متن حدیث|كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ وَ كُلَّ ضَلاَلَةٍ فِي اَلنَّارِ}}؛ اصول کافی، ج ۱ ص ۵۷ ح ۱۲(ص ۷۴ باب البدع... ملاحظه شود)</ref>، [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} نیز [[تقابل]] سنت و [[بدعت]] را چنین فرموده است: "هیچکس نیست که بدعتی میگذارد، مگر آنکه با آن [[بدعت]]، سنّتی را ترک میکند"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحَدٌ اِبْتَدَعَ بِدْعَةً إِلاَّ تَرَكَ بِهَا سُنَّةً}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۸، نهج البلاغه، خطبه ۱۴۵(صبحی صالح، با اندکی تفاوت در عبارت)</ref> تا اینجای مسأله، اتفاقی است و [[بدعت]] در میان همۀ [[فرق اسلامی]] نکوهیده است و [[بدعتگذار]] [[ملعون]] است و [[عالمان دین]] در مقابل بدعتگذار باید [[علم]] خود را آشکار کنند، و گرنه ملعونند و [[امام حسین]]{{ع}} به آن جهت [[قیام]] کرد که سنّتها مرده و [[بدعتها]] زنده شده بود. مهم آن است که کدام کار [[سنّت]] است و کدام کار [[بدعت]]؟ و آیا میتوان هرکاری را به [[راحتی]] [[بدعت]] نامید و انجامدهنده را طرد کرد یا [[تفکیر]] و تفسیق نمود؟ وهابیون که خودشان [[ترک سنت]] میکنند و [[افکار]] [[بدعتآلود]] را منتشر میسازند، [[شیعه]] را به [[بدعت]] نسبت میدهند. | |||
کارهایی همچون: [[زیارت]]، [[توسل]]، [[تبرک]]، [[سجده بر تربت اولیاء]]، [[جشن]] گرفتن برای میلاد [[پیامبر]] و [[ائمه]]{{عم}}، برگزاری [[مراسم سوگواری]] و [[نوحهخوانی]]، ساختن [[قبّه]] و [[حرم]] بر [[قبور]] [[امامان]] و [[اولیا]]، [[تبرک]] جستن به [[کعبه]] و [[ضریح]] [[معصومین]] و [[مقام ابراهیم]]، بوسیدن [[حرمها]] و [[ضریحها]] و... بسیاری از این قبیل [[کارها]] را [[بدعت]] میپندارند و به [[شیعیان]] نسبت [[شرک]] میدهند، در حالی که در بسیاری از منابع خود [[اهل سنت]]، [[روایات]] فراوان و نیز عمل [[پیامبر]] و [[اصحاب]] [[نقل]] شده که [[زیارت]] و [[توسّل]] و [[تبرک]] میجستند و [[جشن]] میگرفتند و این سنّتها ریشۀ [[قرآنی]]، [[حدیثی]] و سیرهای دارد و [[عالمان]] و محققان در این زمینه کتابهای بسیار نوشتهاند و [[مشروعیت]] و [[سنّت]] بودن آنها را بر اساس منابع قطعی و فراوان [[اثبات]] کردهاند<ref>از جمله ر. ک: «کشف الارتیاب»، علامه سیّد محسن امین، «سیرتنا و سنّتنا» و «الغدیر»، علامۀ امینی، «البدعة و آثارها الموبقه» جعفر سبحانی: «السنّة و البدعه» عبد اللّه محفوظ محمّد حدّاد، «البدعة» جعفر الباقری، «حقیقة التوسّل و الوسیلة علی ضوء الکتاب و السنه» موسی محمّد علی، «التبرک» علی الأحمدی، «التوسّل، او الأستغاثة بالأرواح المقدسه» جعفر سبحانی، «التبرک، انواعه و احکامه» ناصر بن عبد الرحمن الجدیع، «البدعة؛ تحدیدها و موقف الاسلام منها» عزت علی عطیه، «الزیاره» محمّد الحسّون، «السجود علی التربة الحسینیّه» سیّد محمّد مهدی موسوی الخرسان، «الإستشفاء بالتربة الحسینیّه» محمّد الکلباسی الاصفهانی، «زیارت» و «تبرک و توسّل» ترجمه جواد محدثی، «زیارت»، مرتضی جوادی آملی، «دائرة المعارف تشیّع» ج ۳ ص۱۴۵ واژۀ بدعت، «البدعة، مفهومها و حدودها» مرکز الرساله.</ref>. | |||
از سوی دیگر، بزرگترین [[بدعتها]] را [[پیشوایان]] [[اهل سنت]] بنیان نهادهاند. در مورد کارهای [[خلیفۀ دوم]]، بدعتهایی همچون: [[تحریم]] [[متعه]] و تمتّع در [[حج]]، سه طلاقهکردن [[زن]] در یک جلسه، به [[جماعت]] [[خواندن]] نمازهای مستحبی در شبهای [[رمضان]] (تراویح)، هشتاد ضربه شلاق برای شرابخوار، گفتن {{عربی|اَلصَّلاَةُ خَيْرٌ مِنَ اَلنَّوْمِ}} در [[اذان]] [[صبح]](تثویب) و... یاد کردنی است. [[بدعتهای معاویه]] نیز نباید مخفی بماند<ref>الغدیر، ج ۲ ص ۱۰۱</ref>. اگر ملاک [[سنّت]]، عمل به [[سنن]] [[دینی]] و فرمودههای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}}ست و اگر [[بدعت]]، ترک [[سنّت]] و واردکردن غیر [[دین]] به [[دین]] است، معادله عوض میشود و متّهمین به [[بدعت]] از سوی وهابیون، عاملان به [[سنّت]] میشوند و مدعیان سنّتگرایی، [[مبتدعان]] سنّتگریز. با این حساب، آیا [[شیعه]] بیش از دیگر [[فرقهها]] به [[سنت نبوی]] پایبند نیست؟ [[تشیّع]] [[علوی]]، سنّیترین [[نهضت]] و فرقۀ [[اسلامی]] است، سنّیترین یعنی [[وفادارترین]] [[فرقهها]] نسبت به [[سنّت]] [[پیغمبر]]...<ref>تشیّع علوی و تشیّع صفوی (مجموعه آثار «۹») ص ۲۱۶</ref>. | |||
[[شیعه]] به عنوان بدعتستیزترین جناح [[اسلام]] [[ناب]]، که عاشورایی با انگیزۀ [[مبارزه]] با [[بدعت]] دارد، به [[بدعت]] متّهم گردد!<ref>در این زمینه ر. ک: «الشیعة هم اهل السنة» تیجانی و ترجمهاش: «اهل سنّت واقعی</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref> | |||
==[[سنت الهی|سنت به معنای قانون الهی]]== | ==[[سنت الهی|سنت به معنای قانون الهی]]== | ||
[[سنّت]] معنای دیگری نیز دارد، [[سنت الهی|قوانین تخلفناپذیر الهی]] در [[آفرینش]] و [[سرنوشت]] [[مردم]] و [[امّتها]] که در [[آیات قرآن]] مکرّر یاد شده است.<ref>مانند آیههای: آل عمران ۱۳۷، نساء ۲۶، غافر ۸۵، احزاب ۳۸ و ۶۲، انفال ۳۸، فتح ۲۳ و... در این زمینۀ این سنت از جمله ر. ک: «جامعه و تاریخ» شهید مطهری، «سنّت» شکوری</ref>. <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref> | |||
==سنت به معنای [[عرف]] [[اجتماعی]]== | ==سنت به معنای [[عرف]] [[اجتماعی]]== | ||
معنای دیگر [[سنّت]] [[اعمال]] و [[رفتار]] پایهگذاری شده توسّط [[مردم]] است که دیگران به آن عمل میکنند، یا [[سنّت]] [[زشت]]، یا [[سنّت]] [[نیکو]]، که از سنّتهای بد به عنوان [[بدعت]] هم یاد میشود. به فرمودۀ [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}}: "ستمگرترین [[مردم]] کسی است که سنّتهای ظالمانه را پایهگذاری کند و سنّتهای [[عدل]] را محو کند"<ref>{{عربی|أَظْلَمُ اَلنَّاسِ مَنْ سَنَّ سُنَنَ اَلْجَوْرِ وَ مَحَا سُنَنَ اَلْعَدْلِ}}؛ قصار الجمل، ج ۱ ص ۳۲۷</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref> | |||
== | ==سنت در قرآن== | ||
این واژه در [[قرآن]] به دو صورت مفرد (سنّت) و جمع ([[سنن]]) به کار رفته است. {{متن قرآن|سُنَّةَ اللَّهِ}}<ref>«سنّت خداوند» سوره احزاب، آیه ۳۸ و ۶۲؛ سوره فاطر، آیه ۴۳؛ سوره غافر، آیه ۸۵ و سوره فتح، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«سنّت پیشینیان» سوره انفال، آیه ۳۸؛ سوره حجر، آیه ۱۳؛ سوره کهف، آیه ۵۵ و سوره فاطر، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|سُنَّتِنَا}}<ref>«سنّت ما» سوره اسراء، آیه ۷۷.</ref> از ترکیباتی است که در قرآن به کار رفته است. ترکیب اضافی {{متن قرآن|سُنَّةَ اللَّهِ}} عبارت از روشی است که [[خداوند متعال]] از سوی [[حکمت]] خویش حسب [[رفتار]] و سلوکی که مردم با [[شریعت]] او دارند، نسبت به آنان [[اعمال]] میدارد<ref>دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۱۲۲۱.</ref>. | |||
[[سنت]] در آیاتی به معنای لغوی آن آمده است مانند: {{متن قرآن|قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّتهایی (بوده و) از میان رفتهاند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«خداوند میخواهد (احکام خود را) برای شما روشن گرداند و شما را به روشهای (نیکوی) پیشینیانتان، رهنمون گردد و توبه شما را بپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۶.</ref> و...؛ اما به معنای اصطلاح مورد نظر در [[قرآن]] به صراحت مطرح نیست؛ اما در آیاتی با تعبیرهایی دیگر به آن اشاره شده است؛ مانند: | |||
#[[امر]] به [[اطاعت از رسول خدا]] و [[اولی الامر]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ }}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> که مراد، [[اطاعت]] از [[سنت]] آنان است<ref>التفسیر الکاشف، ج۲، ص۳۶۲؛ المیزان، ج۴، ص۳۹۱.</ref>. | |||
#عمل به فرمانهای [[رسول خدا]] و [[پرهیز]] از [[نواهی]] آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>« آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>. | |||
#[[اسوه]] قرار دادن [[پیامبر]] در گفتار و [[کردار]]: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> که لازمه آن [[پیروی]] از [[سنت]] آن [[حضرت]] است <ref>تفسیر سلمی، ج۲، ص۱۴۳؛ اضواء البیان، ج۷، ص۳۰۱.</ref>؛ | |||
#نطق و [[گفتار پیامبر]]: {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref> که افزون بر [[قرآن]]، شامل [[سنت]] گفتاری آن [[حضرت]] نیز میشود<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۸۵؛ روح المعانی، ج۱، ص۳۵۳؛ تفسیر سید مصطفی خمینی، ج۳، ص۳۶.</ref>؛ | |||
#[[حکمت]]: {{متن قرآن|َ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>« به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد » سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref> که مراد از آن به نظر بسیاری از [[مفسران]]، [[سنت پیامبر]] است<ref>جامع البیان، ج۱، ص۷۷۵؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۴؛ التفسیر الکاشف، ج۶، ص۲۱۷.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>. | |||
==[[پیروی]] از سنت و آثار آن== | ==[[پیروی]] از [[سنت]] و آثار آن== | ||
[[پیروی]] از [[سنت]]، آثار [[دنیوی]] و [[اخروی]] فراوانی برای تبعیت کنندگان به دنبال دارد؛ مانند: | |||
#تحصیل و تقویت [[ایمان]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راهها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>، | |||
#[[نجات]] از [[گمراهی]] {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>، | |||
#[[هدایت]] به [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>« از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref>، | |||
#رسیدن به [[حیات معنوی]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>، | |||
#دریافت [[رحمت الهی]]: {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.</ref>، | |||
#[[محبت الهی]] و [[آمرزش گناهان]]: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>، | |||
#[[رستگاری]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>، | |||
#دستیابی به فرجام [[نیک]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>، | |||
#[[پیروزی]] [[عظیم]]: {{متن قرآن|يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref>«تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بیگمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.</ref>، | |||
#ورود به [[بهشت]] با نهرهای روان و جاویدان بودن در آن: {{متن قرآن|تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۳.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
* [[سنت امضایی]] | * [[سنت امضایی]] |