سنت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
البته در اصطلاح کلی سنت در سه مورد به کار رفته است: | البته در اصطلاح کلی سنت در سه مورد به کار رفته است: | ||
===دستورهای [[پیامبر]]=== | ====دستورهای [[پیامبر]]==== | ||
سنت به معنای قانونی است که [[رسول خدا]]{{صل}} وضع کرده و برخاسته از [[دستور]] و خواست و عمل اوست: {{عربی|السُّنة ما سنَّهُ رسولُ الله{{صل}}}}<ref>سید مرتضی، الذریعة إلی أصول الشریعه، ج۲، ص۷۳۷؛ شیخ طوسی، العدة فی أصول الفقه، ج۲، ص۶۹۰؛ ابوعبدالله محمد بن عمر فخر رازی، المحصول فی علم الاصول، ج۵، ص۷۸ (دارالکتب العلمیه)؛ سیف الدین ابوالحسن علی بن محمد آمدی، الإحکام فی أصول الأحکام، ج۴، ص۴۸ و ۵۴؛ علی متقی هندی، کنزل العمال، ج۱۰، ص۲۹۲. در همه کتب اصولی از عبدالله بن عمر این عبارت نقل شده و در ادامه میگوید: {{عربی|و لا تجعلوا الرّأي سنة للمسلمين}}: «و رأی خود را سنتی برای مسلمانان قرار ندهید»؛ ولی در کنز العمال این جمله از عمر نقل شده و بعد از آن آمده است: {{عربی|و لا تجعلوا خطأ الرأي سنة للأمة}}.</ref>: سنت چیزی است که [[رسول خدا]]{{صل}} ایجاد کرده باشد؛ اعم از اینکه [[واجب]] باشد یا [[مستحب]]. [[امیرالمؤمنین]] میفرماید: {{متن حدیث|السُّنَّةُ مَا سَنَّ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}}}<ref>شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۱۵۵.</ref> و با تعبیر {{متن حدیث|مَا سَنَّهُ النَّبِيُّ{{صل}}}} در إستبصار آمده است<ref>شیخ طوسی، الإستبصار، ج۳، ص۲۹۰؛ علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۳۶؛ محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۵۴؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۱، ص۲۴۲. در این کتب با تعبیر {{متن حدیث|ما سنّه رسول الله}} آمده است.</ref>. ایشان در خبری میفرماید: “قول، عمل و [[نیت]] باید مطابق با سنت یعنی [[سنت پیامبر]]{{صل}} باشد”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰.</ref>. | سنت به معنای قانونی است که [[رسول خدا]]{{صل}} وضع کرده و برخاسته از [[دستور]] و خواست و عمل اوست: {{عربی|السُّنة ما سنَّهُ رسولُ الله{{صل}}}}<ref>سید مرتضی، الذریعة إلی أصول الشریعه، ج۲، ص۷۳۷؛ شیخ طوسی، العدة فی أصول الفقه، ج۲، ص۶۹۰؛ ابوعبدالله محمد بن عمر فخر رازی، المحصول فی علم الاصول، ج۵، ص۷۸ (دارالکتب العلمیه)؛ سیف الدین ابوالحسن علی بن محمد آمدی، الإحکام فی أصول الأحکام، ج۴، ص۴۸ و ۵۴؛ علی متقی هندی، کنزل العمال، ج۱۰، ص۲۹۲. در همه کتب اصولی از عبدالله بن عمر این عبارت نقل شده و در ادامه میگوید: {{عربی|و لا تجعلوا الرّأي سنة للمسلمين}}: «و رأی خود را سنتی برای مسلمانان قرار ندهید»؛ ولی در کنز العمال این جمله از عمر نقل شده و بعد از آن آمده است: {{عربی|و لا تجعلوا خطأ الرأي سنة للأمة}}.</ref>: سنت چیزی است که [[رسول خدا]]{{صل}} ایجاد کرده باشد؛ اعم از اینکه [[واجب]] باشد یا [[مستحب]]. [[امیرالمؤمنین]] میفرماید: {{متن حدیث|السُّنَّةُ مَا سَنَّ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}}}<ref>شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۱۵۵.</ref> و با تعبیر {{متن حدیث|مَا سَنَّهُ النَّبِيُّ{{صل}}}} در إستبصار آمده است<ref>شیخ طوسی، الإستبصار، ج۳، ص۲۹۰؛ علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۳۶؛ محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۵۴؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۱، ص۲۴۲. در این کتب با تعبیر {{متن حدیث|ما سنّه رسول الله}} آمده است.</ref>. ایشان در خبری میفرماید: “قول، عمل و [[نیت]] باید مطابق با سنت یعنی [[سنت پیامبر]]{{صل}} باشد”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰.</ref>. | ||
این تعریفی است که میتوان آن را برگرفته از [[روایات]] متعدد و آن را تعریف سنت طبق نظر [[اهل حدیث]] دانست<ref>عبدالرحمان بن ابراهیم خمیسی، معجم علوم الحدیث النبوی، ص۱۲۸.</ref>. وقتی گفته میشود “کتاب و سنت” یعنی [[دستوری]] که در [[کتاب خدا]] یا فرمایشها و [[عمل]] [[پیامبر]]{{صل}} و به [[اعتقاد شیعه]]، [[ائمه]] آمده است<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۴۷.</ref>. | این تعریفی است که میتوان آن را برگرفته از [[روایات]] متعدد و آن را تعریف سنت طبق نظر [[اهل حدیث]] دانست<ref>عبدالرحمان بن ابراهیم خمیسی، معجم علوم الحدیث النبوی، ص۱۲۸.</ref>. وقتی گفته میشود “کتاب و سنت” یعنی [[دستوری]] که در [[کتاب خدا]] یا فرمایشها و [[عمل]] [[پیامبر]]{{صل}} و به [[اعتقاد شیعه]]، [[ائمه]] آمده است<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۴۷.</ref>. | ||
===سنت به معنای [[استحباب]]=== | ====سنت به معنای [[استحباب]]==== | ||
سنت در بسیاری از موارد بر امور مستحبی اطلاق میشود، به اعتبار اینکه [[واجب]] چیزی است که [[خداوند]] آن را واجب کرده و [[مستحب]] چیزی است که [[پیامبر]]{{صل}} آن را انجام داده که بازگشت همه به [[راه]] و روش است<ref>علیاکبر غفاری، تلخیص مقباس الهدایه، ص۱۲؛ مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الإسلامی، ص۴۸.</ref>. این تعریف اصطلاح [[فقهی]] سنت است. در اینجا سنت یکی از [[احکام]] پنجگانه تکلیفیه است، در برابر چهار [[حکم]] دیگر که عبارتاند از واجب، [[حرام]]، [[مکروه]] و [[مباح]]<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۴۹.</ref>. | سنت در بسیاری از موارد بر امور مستحبی اطلاق میشود، به اعتبار اینکه [[واجب]] چیزی است که [[خداوند]] آن را واجب کرده و [[مستحب]] چیزی است که [[پیامبر]]{{صل}} آن را انجام داده که بازگشت همه به [[راه]] و روش است<ref>علیاکبر غفاری، تلخیص مقباس الهدایه، ص۱۲؛ مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الإسلامی، ص۴۸.</ref>. این تعریف اصطلاح [[فقهی]] سنت است. در اینجا سنت یکی از [[احکام]] پنجگانه تکلیفیه است، در برابر چهار [[حکم]] دیگر که عبارتاند از واجب، [[حرام]]، [[مکروه]] و [[مباح]]<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۴۹.</ref>. | ||
===قول، فعل و [[تقریر معصوم]]=== | ====قول، فعل و [[تقریر معصوم]]==== | ||
اصولیان سنت را عبارت از قول (سخن)، فعل (عمل) و تقریر ([[تأیید]]) [[پیامبر]] دانستهاند<ref>شیخ بهائی، زبدة الأصول، ص۱۸۰؛ مولا احمد محقق اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۲۱۶: تعریف زبده: {{عربی|السنّة هي قول النبيّ{{صل}}، أو فعله، أو تقريره}}.</ref>. [[علمای شیعه]] آن را به قول یا فعل و تقریر معصوم<ref>میرزا ابوالقاسم بن محمد قمی، قوانین المحکمة فی الأصول، ج۲، ص۳۳۸؛ علیاکبر غفاری، تلخیص مقباس الهدایة العلامه المامقانی، ج۳، ص۲۶.</ref> یا [[حجت]]<ref>شیخ مرتضی انصاری، فرائد الأصول، ج۱، ص۱۷۳: {{عربی|المراد بالسنة هو قول الحجة أو فعله أو تقريره}}.</ref> تعریف کردهاند<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۵۱؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>. | اصولیان سنت را عبارت از قول (سخن)، فعل (عمل) و تقریر ([[تأیید]]) [[پیامبر]] دانستهاند<ref>شیخ بهائی، زبدة الأصول، ص۱۸۰؛ مولا احمد محقق اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۲۱۶: تعریف زبده: {{عربی|السنّة هي قول النبيّ{{صل}}، أو فعله، أو تقريره}}.</ref>. [[علمای شیعه]] آن را به قول یا فعل و تقریر معصوم<ref>میرزا ابوالقاسم بن محمد قمی، قوانین المحکمة فی الأصول، ج۲، ص۳۳۸؛ علیاکبر غفاری، تلخیص مقباس الهدایة العلامه المامقانی، ج۳، ص۲۶.</ref> یا [[حجت]]<ref>شیخ مرتضی انصاری، فرائد الأصول، ج۱، ص۱۷۳: {{عربی|المراد بالسنة هو قول الحجة أو فعله أو تقريره}}.</ref> تعریف کردهاند<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۵۱؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>. | ||
==سنت به معنای خلاف [[بدعت]]== | ====سنت به معنای خلاف [[بدعت]]==== | ||
از مسائل مورد بحث میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] و نسبت ناروای [[بدعت]] به برخی کارهای [[پیروان]] [[اهل بیت]]{{عم}} از سوی [[وهابیان]]، موضوع '''[[بدعت]]''' و '''سنت''' است. | از مسائل مورد بحث میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] و نسبت ناروای [[بدعت]] به برخی کارهای [[پیروان]] [[اهل بیت]]{{عم}} از سوی [[وهابیان]]، موضوع '''[[بدعت]]''' و '''سنت''' است. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
[[شیعه]] به عنوان بدعتستیزترین جناح [[اسلام]] [[ناب]]، که عاشورایی با انگیزۀ [[مبارزه]] با [[بدعت]] دارد، به [[بدعت]] متّهم گردد!<ref>در این زمینه ر. ک: «الشیعة هم اهل السنة» تیجانی و ترجمهاش: «اهل سنّت واقعی</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref> | [[شیعه]] به عنوان بدعتستیزترین جناح [[اسلام]] [[ناب]]، که عاشورایی با انگیزۀ [[مبارزه]] با [[بدعت]] دارد، به [[بدعت]] متّهم گردد!<ref>در این زمینه ر. ک: «الشیعة هم اهل السنة» تیجانی و ترجمهاش: «اهل سنّت واقعی</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref> | ||
==[[سنت الهی|سنت به معنای قانون الهی]]== | ====[[سنت الهی|سنت به معنای قانون الهی]]==== | ||
[[سنّت]] معنای دیگری نیز دارد، [[سنت الهی|قوانین تخلفناپذیر الهی]] در [[آفرینش]] و [[سرنوشت]] [[مردم]] و [[امّتها]] که در [[آیات قرآن]] مکرّر یاد شده است.<ref>مانند آیههای: آل عمران ۱۳۷، نساء ۲۶، غافر ۸۵، احزاب ۳۸ و ۶۲، انفال ۳۸، فتح ۲۳ و... در این زمینۀ این سنت از جمله ر. ک: «جامعه و تاریخ» شهید مطهری، «سنّت» شکوری</ref>. <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref> | [[سنّت]] معنای دیگری نیز دارد، [[سنت الهی|قوانین تخلفناپذیر الهی]] در [[آفرینش]] و [[سرنوشت]] [[مردم]] و [[امّتها]] که در [[آیات قرآن]] مکرّر یاد شده است.<ref>مانند آیههای: آل عمران ۱۳۷، نساء ۲۶، غافر ۸۵، احزاب ۳۸ و ۶۲، انفال ۳۸، فتح ۲۳ و... در این زمینۀ این سنت از جمله ر. ک: «جامعه و تاریخ» شهید مطهری، «سنّت» شکوری</ref>. <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref> | ||
==سنت به معنای [[عرف]] [[اجتماعی]]== | ====سنت به معنای [[عرف]] [[اجتماعی]]==== | ||
معنای دیگر [[سنّت]] [[اعمال]] و [[رفتار]] پایهگذاری شده توسّط [[مردم]] است که دیگران به آن عمل میکنند، یا [[سنّت]] [[زشت]]، یا [[سنّت]] [[نیکو]]، که از سنّتهای بد به عنوان [[بدعت]] هم یاد میشود. به فرمودۀ [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}}: "ستمگرترین [[مردم]] کسی است که سنّتهای ظالمانه را پایهگذاری کند و سنّتهای [[عدل]] را محو کند"<ref>{{عربی|أَظْلَمُ اَلنَّاسِ مَنْ سَنَّ سُنَنَ اَلْجَوْرِ وَ مَحَا سُنَنَ اَلْعَدْلِ}}؛ قصار الجمل، ج ۱ ص ۳۲۷</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref> | معنای دیگر [[سنّت]] [[اعمال]] و [[رفتار]] پایهگذاری شده توسّط [[مردم]] است که دیگران به آن عمل میکنند، یا [[سنّت]] [[زشت]]، یا [[سنّت]] [[نیکو]]، که از سنّتهای بد به عنوان [[بدعت]] هم یاد میشود. به فرمودۀ [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}}: "ستمگرترین [[مردم]] کسی است که سنّتهای ظالمانه را پایهگذاری کند و سنّتهای [[عدل]] را محو کند"<ref>{{عربی|أَظْلَمُ اَلنَّاسِ مَنْ سَنَّ سُنَنَ اَلْجَوْرِ وَ مَحَا سُنَنَ اَلْعَدْلِ}}؛ قصار الجمل، ج ۱ ص ۳۲۷</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref> | ||