پرش به محتوا

ادهم بن امیة بن عبیده عبدی بصری: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱: خط ۱۱:
برخی از [[مورخان]] گفته‌اند: امیه، [[پدر]] ادهم از شخصیت‌های [[مدینه]] و از [[قبیله]] عبدی منسوب به [[عبدالقیس]] از [[اعراب]] [[عدنانی]] بود و [[پیامبر خدا]]{{صل}} را [[درک]] کرد و در زمره [[اصحاب]] آن حضرت درآمد و از آن حضرت [[نقل حدیث]] کرده است، وی پس از پیامبر خدا{{صل}} به بصره آمد و در آنجا سکنی گزید و دارای چند پسر گردید از جمله آنان ادهم بود که از خود به یادگار گذاشت<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۱۰۶ و اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۳۲.</ref>.
برخی از [[مورخان]] گفته‌اند: امیه، [[پدر]] ادهم از شخصیت‌های [[مدینه]] و از [[قبیله]] عبدی منسوب به [[عبدالقیس]] از [[اعراب]] [[عدنانی]] بود و [[پیامبر خدا]]{{صل}} را [[درک]] کرد و در زمره [[اصحاب]] آن حضرت درآمد و از آن حضرت [[نقل حدیث]] کرده است، وی پس از پیامبر خدا{{صل}} به بصره آمد و در آنجا سکنی گزید و دارای چند پسر گردید از جمله آنان ادهم بود که از خود به یادگار گذاشت<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۱۰۶ و اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۳۲.</ref>.


در [[تاریخ]] آمده است: شیعیان بصره جهت تبادل نظر و [[بیان احکام]] همواره در [[منزل]] بانوی با [[فضیلت]] [[شیعی]] به نام «[[ماریه]]» [[دختر سعد]] یا دختر [[منقذ]] [[اجتماع]] می‌کردند واوضاع شیعیان را نیز بررسی می‌‌نمودند، هنگامی که [[ابن زیاد]] از مکاتبه [[امام حسین]]{{ع}} با شیعیان بصره آگاه شد برادرش [[عثمان بن زیاد]] را به جای خود در بصره [[منصوب]] و به او [[دستور]] داد مراقبت‌های ویژه به کار گیرد و راه‌های خروجی [[شهر]] را جاسوس بگمارد تا از خروج شیعیان برای [[یاری رساندن]] به حضرت جلوگیری به عمل آورد در این موقعیت؛ یکی از بزرگان و شیعیان بصره به نام [[یزید بن ثبیط]] از [[طایفه عبد القیس]] [[تصمیم]] گرفت به امام حسین{{ع}} بپیوندد، وی که دارای ده پسر بود از آنها خواست تا او را [[همراهی]] کنند اما تنها دو نفر از پسرانش به نام‌های [[عبدالله]] و عبیدالله دعوت [[پدر]] را [[اجابت]] کردند و یزید بن ثبیط در همان [[خانه]] [[ماریه]] به جمع [[شیعیان]] اعلام کرد که قصد خروج از [[بصره]] را دارد تا به کاروان [[حسین]]{{ع}} بپیوندد، اگر چه حاضرین او را از مراقبان و [[جاسوسان]] [[ابن زیاد]] بر [[حذر]] داشتند تا از این [[تصمیم]] منصرف شود اما او زیر بار نرفت و چنین گفت: «همانا به [[خدا]] [[سوگند]] اگر راه‌ها را با سُم اسبان پُر کنند، برای من [[سهل]] و آسان‌تر است از تعقیب مأموران، و من پروایی ندارم!»
در [[تاریخ]] آمده است: شیعیان بصره جهت تبادل نظر و [[بیان احکام]] همواره در [[منزل]] بانوی با [[فضیلت]] [[شیعی]] به نام «[[ماریه بنت سعد|ماریه دختر سعد]]]]» یا دختر [[منقذ]] [[اجتماع]] می‌کردند واوضاع شیعیان را نیز بررسی می‌‌نمودند، هنگامی که [[ابن زیاد]] از مکاتبه [[امام حسین]]{{ع}} با شیعیان بصره آگاه شد برادرش [[عثمان بن زیاد]] را به جای خود در بصره [[منصوب]] و به او [[دستور]] داد مراقبت‌های ویژه به کار گیرد و راه‌های خروجی [[شهر]] را جاسوس بگمارد تا از خروج شیعیان برای [[یاری رساندن]] به حضرت جلوگیری به عمل آورد در این موقعیت؛ یکی از بزرگان و شیعیان بصره به نام [[یزید بن ثبیط]] از [[طایفه عبد القیس]] [[تصمیم]] گرفت به امام حسین{{ع}} بپیوندد، وی که دارای ده پسر بود از آنها خواست تا او را [[همراهی]] کنند اما تنها دو نفر از پسرانش به نام‌های [[عبدالله]] و عبیدالله دعوت [[پدر]] را [[اجابت]] کردند و یزید بن ثبیط در همان [[خانه]] [[ماریه]] به جمع [[شیعیان]] اعلام کرد که قصد خروج از [[بصره]] را دارد تا به کاروان [[حسین]]{{ع}} بپیوندد، اگر چه حاضرین او را از مراقبان و [[جاسوسان]] [[ابن زیاد]] بر [[حذر]] داشتند تا از این [[تصمیم]] منصرف شود اما او زیر بار نرفت و چنین گفت: «همانا به [[خدا]] [[سوگند]] اگر راه‌ها را با سُم اسبان پُر کنند، برای من [[سهل]] و آسان‌تر است از تعقیب مأموران، و من پروایی ندارم!»


و هنگام خروج ابن ثُبیط و فرزندانش، یکی دیگر از شیعیان به نام، «ادهم بن امیه» نیز به همراه ایشان از بصره خارج شد و در نزدیکی [[مکه]] در منزلی به نام [[ابطح]] به کاروان [[حضرت]] رسیدند و به همراه آن [[امام همام]] به [[کربلا]] وارد شدند و همگی این بزرگواران از جمله ادهم در [[روز عاشورا]] در رکاب [[امام]]{{ع}} به [[شهادت]] رسیدند<ref>قاموس الرجال، ج۱، ص۷۰۵؛ ابصارالعین، ص۱۶۷ و اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۳۲.</ref>.
و هنگام خروج ابن ثُبیط و فرزندانش، یکی دیگر از شیعیان به نام، «ادهم بن امیه» نیز به همراه ایشان از بصره خارج شد و در نزدیکی [[مکه]] در منزلی به نام [[ابطح]] به کاروان [[حضرت]] رسیدند و به همراه آن [[امام همام]] به [[کربلا]] وارد شدند و همگی این بزرگواران از جمله ادهم در [[روز عاشورا]] در رکاب [[امام]]{{ع}} به [[شهادت]] رسیدند<ref>قاموس الرجال، ج۱، ص۷۰۵؛ ابصارالعین، ص۱۶۷ و اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۳۲.</ref>.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش