پرش به محتوا

اصحاب رس: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'روبه' به 'روبه'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روبه' به 'روبه')
خط ۱۸: خط ۱۸:
#برخی آنان را همان [[اصحاب اخدود]] دانسته‌اند <ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۲۰؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۲۲۷؛ تفسیر ابی‌السعود، ج ۵، ص ۲۱۸.</ref> که دست کم نظر به تفاوت سرانجام هریک با دیگری در [[دنیا]] {{متن قرآن|وَكُلًّا ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ وَكُلًّا تَبَّرْنَا تَتْبِيرًا}}<ref>«و برای همگان مثل‌ها زدیم و همگان را یکسره نابود کردیم» سوره فرقان، آیه ۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref> آن دو نمی‌توانند یکی باشند.<ref>قصص الانبیاء، ص ۲۳۰؛ التحقیق، ج ۴، ص ۱۱۱.</ref>
#برخی آنان را همان [[اصحاب اخدود]] دانسته‌اند <ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۲۰؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۲۲۷؛ تفسیر ابی‌السعود، ج ۵، ص ۲۱۸.</ref> که دست کم نظر به تفاوت سرانجام هریک با دیگری در [[دنیا]] {{متن قرآن|وَكُلًّا ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ وَكُلًّا تَبَّرْنَا تَتْبِيرًا}}<ref>«و برای همگان مثل‌ها زدیم و همگان را یکسره نابود کردیم» سوره فرقان، آیه ۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref> آن دو نمی‌توانند یکی باشند.<ref>قصص الانبیاء، ص ۲۳۰؛ التحقیق، ج ۴، ص ۱۱۱.</ref>
#روایتی [[نبوی]] به [[نقل]] [[محمد بن کعب قُرظی]]، آنان را [[قوم]] [[حنظلة بن صفوان]] گزارش می‌کند که پس از [[تکذیب]]، وی را در چاهی افکنده و سنگ بزرگی بر دهانه آن نهادند. [[غلام]] سیاه مؤمنی که او را نخستین وارد شونده به [[بهشت]] دانسته‌اند، شبانه و مخفیانه برای وی آب و [[غذا]] می‌برده است. پس از مدتی قوم او پشیمان شده و او را از [[چاه]] درآوردند و به وی [[ایمان]] آوردند. وی به سوی باقیمانده اندک قوم خود باز می‌گردد.<ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۲۰؛ روض‌الجنان، ج۱۴، ص۲۲۲ـ۲۲۳؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج۳، ص۳۳۱.</ref> این [[حدیث]] را مرسل و بیشتر ساخته و پرداخته خود [[راوی]] دانسته‌اند،<ref>قصص الانبیاء، ص ۲۳۲؛ البدایة و النهایه، ج ۱، ص ۲۰۶.</ref> چنان که [[سرنوشت]] این قوم با [[اصحاب]] رسّ که ظاهراً همگی نابود شده‌اند، چندان سازگار نیست.
#روایتی [[نبوی]] به [[نقل]] [[محمد بن کعب قُرظی]]، آنان را [[قوم]] [[حنظلة بن صفوان]] گزارش می‌کند که پس از [[تکذیب]]، وی را در چاهی افکنده و سنگ بزرگی بر دهانه آن نهادند. [[غلام]] سیاه مؤمنی که او را نخستین وارد شونده به [[بهشت]] دانسته‌اند، شبانه و مخفیانه برای وی آب و [[غذا]] می‌برده است. پس از مدتی قوم او پشیمان شده و او را از [[چاه]] درآوردند و به وی [[ایمان]] آوردند. وی به سوی باقیمانده اندک قوم خود باز می‌گردد.<ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۲۰؛ روض‌الجنان، ج۱۴، ص۲۲۲ـ۲۲۳؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج۳، ص۳۳۱.</ref> این [[حدیث]] را مرسل و بیشتر ساخته و پرداخته خود [[راوی]] دانسته‌اند،<ref>قصص الانبیاء، ص ۲۳۲؛ البدایة و النهایه، ج ۱، ص ۲۰۶.</ref> چنان که [[سرنوشت]] این قوم با [[اصحاب]] رسّ که ظاهراً همگی نابود شده‌اند، چندان سازگار نیست.
#در روایتی از [[علی]]{{ع}} به نقل [[شیخ صدوق]] که [[سند]] آن معتبر<ref>حیاة القلوب، ج ۲، ص ۱۰۱۹.</ref> و صحیح <ref>التحقیق، ج ۴، ص ۱۱۲، «رس».</ref> خوانده شده آنها قومی پس از [[سلیمان]]{{ع}}، ساکن در ۱۲ [[شهر]] بسیار آباد با نام‌های ۱۲ ماه [[ایرانی]] (فروردین و...)، واقع در کنار رود بسیار پرآبی به نام "رسّ" در [[مشرق]] [[زمین]] و پرستنده درخت صنوبری به نام "شاه درخت" یاد می‌شوند. پس از خشکیدن درخت در پی [[نفرین]] [[پیامبری]] از [[نسل]] [[یهودا]] که پس از سالها [[دعوت به توحید]] با تکذیب و [[اصرار]] آنان بر [[بت‌پرستی]] [[روبه]] رو شد، آنان با [[تصور]] [[خشم]] درخت و با [[هدف]] [[خشنود]] ساختن آن، آب چشمه [[مقدس]]، واقع در پای درخت به نام "دوشاب" را [[تخلیه]] و با کندن گودالی در [[دل]] آن، [[پیامبر]] خویش را زنده زنده در آن [[دفن]] می‌کنند، ازاین‌رو به وسیله [[باد سرخ]] و [[زمین]] گداخته نابود و به [[اصحاب]] رسّ موسوم می‌شوند. رودخانه یاد شده نیز از آن پس "رسّ" نام می‌گیرد <ref>علل‌الشرایع، ج ۱، ص ۵۵ ـ ۵۷؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۴۱۸ ـ ۴۲۶؛ معانی الاخبار، ج ۱، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰.</ref>. نیآمدن این [[روایت]] در دیگر مجامع [[حدیثی]] [[دست]] اول و معتبر [[شیعی]] و نیز [[تفسیر]] التبیان [[طوسی]] و [[مجمع‌البیان]] [[طبرسی]]، به رغم گزارش کامل آن در برخی [[منابع تفسیری]]<ref>کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۳۳ ـ ۳۵؛ روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶.</ref> و داستانی <ref>عرائس المجالس، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۵.</ref> جای بسی [[شگفتی]] است، چنان که از عبارت [[المیزان]]، ردّ غیر مستقیم آن برمی‌آید.<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۲۱۸.</ref> برخی [[پژوهشگران]] با پیوند این روایت به سرو ابرقو، [[اصحاب]] رسّ را [[ایرانی]] و ساکن ابرقو <ref>داستان اصحاب رس، ص ۳۳.</ref> و شماری نیز بر اساس قراینی از جمله [[قرابت]] لفظی، رسّ را همان رود "ارس"، اصحاب رس را در [[آذربایجان]] و پیامبر آنان را احتمالاً [[زرتشت]] دانسته‌اند.<ref> شرح نهج‌البلاغه، عبده، ص ۳۹۱؛ التحقیق، ج ۴، ص۱۱۲ـ۱۱۳، «رس»؛ قاموس ‌قرآن، ج۳، ص۸۸ـ۸۹.</ref> بخشی از [[خطبه ۱۸۳]] [[نهج‌البلاغه]] در [[مقام]] [[موعظه]]، اصحاب رسّ را در شمار فراعنه و عمالقه <ref>شرح نهج‌البلاغه، ابن‌ابی‌الحدید، ج ۱۰، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱؛ المفصل، ج ۱، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۷.</ref> و صاحبان شهرهای متعدد یاد می‌کند که طعمه [[مرگ]] شده و از این [[جهان]] رخت بربسته‌اند: {{متن حدیث| أَيْنَ اَلْعَمَالِقَةُ وَ أَبْنَاءُ اَلْعَمَالِقَةِ أَيْنَ اَلْفَرَاعِنَةُ وَ أَبْنَاءُ اَلْفَرَاعِنَةِ أَيْنَ أَصْحَابُ مَدَائِنِ اَلرَّسِّ اَلَّذِينَ قَتَلُوا اَلنَّبِيِّينَ وَ أَطْفَئُوا سُنَنَ اَلْمُرْسَلِينَ وَ أَحْيَوْا سُنَنَ اَلْجَبَّارِينَ}}. این روایت را نیز برخی از شارحان نهج‌البلاغه با داستان شاه درخت پیوند داده و داستان مذکور را در شرح و تفصیل آن آورده‌اند،<ref>شرح نهج‌البلاغه، عبده، ص ۳۹۱؛ قاموس قرآن، ج ۳، ص ۸۹.</ref> درحالی‌ که فقره مزبور اشاره مستقیمی به آن ماجرا نداشته، تنها بیانگر این است که [[اصحاب]] رس افرادی نامدار با [[تمدنی]] قابل توجه، شهرهایی متعدد و پیشینه‌ای نسبتاً زیاد در [[مبارزه]] با [[دعوت]] [[توحیدی]] [[انبیا]]، کشتن آنان و [[ترویج]] [[باورها]] و ارزشهای [[شرک‌آلود]] و [[کفرآمیز]] بوده‌اند و شهرهای آنان گویا در کنار رودی یا جایی به نام رسّ قرار داشته است.
#در روایتی از [[علی]]{{ع}} به نقل [[شیخ صدوق]] که [[سند]] آن معتبر<ref>حیاة القلوب، ج ۲، ص ۱۰۱۹.</ref> و صحیح <ref>التحقیق، ج ۴، ص ۱۱۲، «رس».</ref> خوانده شده آنها قومی پس از [[سلیمان]]{{ع}}، ساکن در ۱۲ [[شهر]] بسیار آباد با نام‌های ۱۲ ماه [[ایرانی]] (فروردین و...)، واقع در کنار رود بسیار پرآبی به نام "رسّ" در [[مشرق]] [[زمین]] و پرستنده درخت صنوبری به نام "شاه درخت" یاد می‌شوند. پس از خشکیدن درخت در پی [[نفرین]] [[پیامبری]] از [[نسل]] [[یهودا]] که پس از سالها [[دعوت به توحید]] با تکذیب و [[اصرار]] آنان بر [[بت‌پرستی]] روبه رو شد، آنان با [[تصور]] [[خشم]] درخت و با [[هدف]] [[خشنود]] ساختن آن، آب چشمه [[مقدس]]، واقع در پای درخت به نام "دوشاب" را [[تخلیه]] و با کندن گودالی در [[دل]] آن، [[پیامبر]] خویش را زنده زنده در آن [[دفن]] می‌کنند، ازاین‌رو به وسیله [[باد سرخ]] و [[زمین]] گداخته نابود و به [[اصحاب]] رسّ موسوم می‌شوند. رودخانه یاد شده نیز از آن پس "رسّ" نام می‌گیرد <ref>علل‌الشرایع، ج ۱، ص ۵۵ ـ ۵۷؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۴۱۸ ـ ۴۲۶؛ معانی الاخبار، ج ۱، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰.</ref>. نیآمدن این [[روایت]] در دیگر مجامع [[حدیثی]] [[دست]] اول و معتبر [[شیعی]] و نیز [[تفسیر]] التبیان [[طوسی]] و [[مجمع‌البیان]] [[طبرسی]]، به رغم گزارش کامل آن در برخی [[منابع تفسیری]]<ref>کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۳۳ ـ ۳۵؛ روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶.</ref> و داستانی <ref>عرائس المجالس، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۵.</ref> جای بسی [[شگفتی]] است، چنان که از عبارت [[المیزان]]، ردّ غیر مستقیم آن برمی‌آید.<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۲۱۸.</ref> برخی [[پژوهشگران]] با پیوند این روایت به سرو ابرقو، [[اصحاب]] رسّ را [[ایرانی]] و ساکن ابرقو <ref>داستان اصحاب رس، ص ۳۳.</ref> و شماری نیز بر اساس قراینی از جمله [[قرابت]] لفظی، رسّ را همان رود "ارس"، اصحاب رس را در [[آذربایجان]] و پیامبر آنان را احتمالاً [[زرتشت]] دانسته‌اند.<ref> شرح نهج‌البلاغه، عبده، ص ۳۹۱؛ التحقیق، ج ۴، ص۱۱۲ـ۱۱۳، «رس»؛ قاموس ‌قرآن، ج۳، ص۸۸ـ۸۹.</ref> بخشی از [[خطبه ۱۸۳]] [[نهج‌البلاغه]] در [[مقام]] [[موعظه]]، اصحاب رسّ را در شمار فراعنه و عمالقه <ref>شرح نهج‌البلاغه، ابن‌ابی‌الحدید، ج ۱۰، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱؛ المفصل، ج ۱، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۷.</ref> و صاحبان شهرهای متعدد یاد می‌کند که طعمه [[مرگ]] شده و از این [[جهان]] رخت بربسته‌اند: {{متن حدیث| أَيْنَ اَلْعَمَالِقَةُ وَ أَبْنَاءُ اَلْعَمَالِقَةِ أَيْنَ اَلْفَرَاعِنَةُ وَ أَبْنَاءُ اَلْفَرَاعِنَةِ أَيْنَ أَصْحَابُ مَدَائِنِ اَلرَّسِّ اَلَّذِينَ قَتَلُوا اَلنَّبِيِّينَ وَ أَطْفَئُوا سُنَنَ اَلْمُرْسَلِينَ وَ أَحْيَوْا سُنَنَ اَلْجَبَّارِينَ}}. این روایت را نیز برخی از شارحان نهج‌البلاغه با داستان شاه درخت پیوند داده و داستان مذکور را در شرح و تفصیل آن آورده‌اند،<ref>شرح نهج‌البلاغه، عبده، ص ۳۹۱؛ قاموس قرآن، ج ۳، ص ۸۹.</ref> درحالی‌ که فقره مزبور اشاره مستقیمی به آن ماجرا نداشته، تنها بیانگر این است که [[اصحاب]] رس افرادی نامدار با [[تمدنی]] قابل توجه، شهرهایی متعدد و پیشینه‌ای نسبتاً زیاد در [[مبارزه]] با [[دعوت]] [[توحیدی]] [[انبیا]]، کشتن آنان و [[ترویج]] [[باورها]] و ارزشهای [[شرک‌آلود]] و [[کفرآمیز]] بوده‌اند و شهرهای آنان گویا در کنار رودی یا جایی به نام رسّ قرار داشته است.
#در روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}}، [[اصحاب]] رسّ، مردمی صلیب‌ پرست <ref>بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۴.</ref> و به [[نقلی]] دیگر [[آتش‌پرست]]، ساحل‌نشین رود "رسّ" در مرز ارمنستان و [[آذربایجان]] معرفی شده‌اند که ۳۰ [[پیامبر]] را کشتند؛<ref>عرائس المجالس، ص ۱۳۲ ـ ۱۳۳.</ref> همچنین در پاره‌ای [[احادیث]]، [[زنان]] اصحاب رسّ، همجنس‌باز خوانده شده‌اند.<ref>المحاسن، ج ۱، ص ۱۱۴؛ الکافی، ج ۷، ص ۲۰۲؛ من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۳.</ref>
#در روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}}، [[اصحاب]] رسّ، مردمی صلیب‌ پرست <ref>بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۴.</ref> و به [[نقلی]] دیگر [[آتش‌پرست]]، ساحل‌نشین رود "رسّ" در مرز ارمنستان و [[آذربایجان]] معرفی شده‌اند که ۳۰ [[پیامبر]] را کشتند؛<ref>عرائس المجالس، ص ۱۳۲ ـ ۱۳۳.</ref> همچنین در پاره‌ای [[احادیث]]، [[زنان]] اصحاب رسّ، همجنس‌باز خوانده شده‌اند.<ref>المحاسن، ج ۱، ص ۱۱۴؛ الکافی، ج ۷، ص ۲۰۲؛ من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۳.</ref>
#برخی گزارش‌های [[تاریخی]]، اصحاب رسّ را ساکن "حضور" در [[یمن]] می‌دانند که پس از [[کشتن پیامبر]] خویش به دست بُخْتُ نُّصَّر کشته و [[اسیر]] شدند. جواد [[علی]] با ارائه مستنداتی این را جزو [[اسرائیلیات]] و برگرفته از گزارش [[تورات]] می‌داند <ref>تاریخ دمشق، ج ۱، ص ۱۲؛ المفصل، ج ۱، ص ۳۴۷ ـ ۳۵۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی]] و [[محمد حسن ناصحی|ناصحی]] [[اصحاب رس (مقاله)|مقاله «اصحاب رس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
#برخی گزارش‌های [[تاریخی]]، اصحاب رسّ را ساکن "حضور" در [[یمن]] می‌دانند که پس از [[کشتن پیامبر]] خویش به دست بُخْتُ نُّصَّر کشته و [[اسیر]] شدند. جواد [[علی]] با ارائه مستنداتی این را جزو [[اسرائیلیات]] و برگرفته از گزارش [[تورات]] می‌داند <ref>تاریخ دمشق، ج ۱، ص ۱۲؛ المفصل، ج ۱، ص ۳۴۷ ـ ۳۵۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی]] و [[محمد حسن ناصحی|ناصحی]] [[اصحاب رس (مقاله)|مقاله «اصحاب رس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش