جز
جایگزینی متن - 'قبایل یمنی' به 'قبایل یمنی'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
جز (جایگزینی متن - 'قبایل یمنی' به 'قبایل یمنی') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
*در [[روایات]] مقر [[حکومت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} معرفی شده است و [[حضرت]] [[پس از ظهور]] از [[مکه]] به [[مدینه]] آمده و در آنجا همراه با دهها هزار نفر از همراهان به سوی [[کوفه]] رهسپار میشوند. [[حضرت]] در [[کوفه]] بهگونهای راهها و خیابانها، [[شهرها]] و [[مساجد]] را توسعه میدهد که خانههای [[کوفه]] به رود [[کربلا]] -[[فرات]]- متصل میشود و [[مسجد]] باشکوهی در [[پشت کوفه]] ساخته میشود که هزار در دارد. [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: [[عصای موسی]]{{ع}}، [[انگشتر سلیمان]]{{ع}}، و محل جوشیدن آب در [[طوفان]] [[نوح]]{{ع}} و محل تجمع [[پیامبران]]{{عم}} در [[مسجد کوفه]] بوده است<ref>تهذیب، ج ۳، ص ۳۵۲.</ref>. | *در [[روایات]] مقر [[حکومت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} معرفی شده است و [[حضرت]] [[پس از ظهور]] از [[مکه]] به [[مدینه]] آمده و در آنجا همراه با دهها هزار نفر از همراهان به سوی [[کوفه]] رهسپار میشوند. [[حضرت]] در [[کوفه]] بهگونهای راهها و خیابانها، [[شهرها]] و [[مساجد]] را توسعه میدهد که خانههای [[کوفه]] به رود [[کربلا]] -[[فرات]]- متصل میشود و [[مسجد]] باشکوهی در [[پشت کوفه]] ساخته میشود که هزار در دارد. [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: [[عصای موسی]]{{ع}}، [[انگشتر سلیمان]]{{ع}}، و محل جوشیدن آب در [[طوفان]] [[نوح]]{{ع}} و محل تجمع [[پیامبران]]{{عم}} در [[مسجد کوفه]] بوده است<ref>تهذیب، ج ۳، ص ۳۵۲.</ref>. | ||
* [[حضرت علی]]{{ع}} در [[خطبه]] ۴۷ [[نهج البلاغه]] فرموده است: هرستمگری که به [[شهر کوفه]] نظر سوئی داشته باشد، [[خدا]] او را گرفتار میسازد و یا به [[قتل]] میرساند. [[امام حسن]] [[مجتبی]]{{ع}} در [[عظمت]] این [[شهر]] فرمود: "جای پایی در [[کوفه]] برای من از خانهای در [[مدینه]] [[برتر]] است"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶.</ref> و [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: وقتی [[قائم]] ما [[قیام]] کند، رهسپار [[کوفه]] میشود و چهار [[مسجد]] را در آنجا ویران میکند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.</ref>. | * [[حضرت علی]]{{ع}} در [[خطبه]] ۴۷ [[نهج البلاغه]] فرموده است: هرستمگری که به [[شهر کوفه]] نظر سوئی داشته باشد، [[خدا]] او را گرفتار میسازد و یا به [[قتل]] میرساند. [[امام حسن]] [[مجتبی]]{{ع}} در [[عظمت]] این [[شهر]] فرمود: "جای پایی در [[کوفه]] برای من از خانهای در [[مدینه]] [[برتر]] است"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶.</ref> و [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: وقتی [[قائم]] ما [[قیام]] کند، رهسپار [[کوفه]] میشود و چهار [[مسجد]] را در آنجا ویران میکند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.</ref>. | ||
* [[شهر کوفه]] را باید اولین [[شهر]] دانست که [[تمایلات]] [[شیعی]] در آن بهطور وسیعی بروز و [[ظهور]] یافت. این امر به زمانی برمیگردد که [[امام علی]]{{ع}} مرکز [[خلافت]] خویش را از [[مدینه]] به این [[شهر]] منتقل کرد. در زمان [[امام صادق]]{{ع}} مراودات برخی خاندانهای [[شیعی]] و گروهی از [[محدثان]] با [[امام]]{{ع}} موجب شد تا جوّ [[علمی]] [[شهر]] شکل گیرد و به زودی [[شهر کوفه]] یکی از مراکز [[حدیثی]] [[شیعه]] گردید. بسیاری از [[اصحاب]] [[ائمه]]{{عم}} [[محدثان]] [[کوفی]] بودند. با انتقال [[ائمه]]{{عم}} به [[عراق]]، در نیمه اول [[قرن سوم]]، این [[شهر]] به جهت نزدیک بودن به محل استقرار [[امامان]] و گسترش مراودات [[شیعیان]] با ایشان [[موقعیت]] ممتازتری یافت. در [[عصر غیبت]]، این [[شهر]] گرچه [[موقعیت]] [[علمی]] خود را کمابیش حفظ کرده بود و لکن همانند گذشته نبود. مرکزیت یافتن [[شهر]] [[قم]] بهعنوان شهری [[علمی]] که [[عالمان]] آن دارای [[عقاید]] [[درستی]] بودند از یک سو و شکلگیری تدریجی [[بغداد]] از سوی دیگر، موجبات [[ضعف]] [[موقعیت]] [[علمی]] [[کوفه]] را فراهم ساخته بود. با این حال هنوز [[شهر کوفه]] به عنوان مرکز اصلی [[جهان تشیع]] قلمداد میشد و دارای [[مکتب]] خاصی بود که [[محدثان]] و [[فقیهان]] [[شهر]] از آن [[پیروی]] میکردند. در این [[شهر]] خاندانهای [[علمی]] قدیمی میزیستند که تا این دوران [[جایگاه علمی]] خویش را حفظ کرده بودند. از جمله اشعریان که از [[قبایل | * [[شهر کوفه]] را باید اولین [[شهر]] دانست که [[تمایلات]] [[شیعی]] در آن بهطور وسیعی بروز و [[ظهور]] یافت. این امر به زمانی برمیگردد که [[امام علی]]{{ع}} مرکز [[خلافت]] خویش را از [[مدینه]] به این [[شهر]] منتقل کرد. در زمان [[امام صادق]]{{ع}} مراودات برخی خاندانهای [[شیعی]] و گروهی از [[محدثان]] با [[امام]]{{ع}} موجب شد تا جوّ [[علمی]] [[شهر]] شکل گیرد و به زودی [[شهر کوفه]] یکی از مراکز [[حدیثی]] [[شیعه]] گردید. بسیاری از [[اصحاب]] [[ائمه]]{{عم}} [[محدثان]] [[کوفی]] بودند. با انتقال [[ائمه]]{{عم}} به [[عراق]]، در نیمه اول [[قرن سوم]]، این [[شهر]] به جهت نزدیک بودن به محل استقرار [[امامان]] و گسترش مراودات [[شیعیان]] با ایشان [[موقعیت]] ممتازتری یافت. در [[عصر غیبت]]، این [[شهر]] گرچه [[موقعیت]] [[علمی]] خود را کمابیش حفظ کرده بود و لکن همانند گذشته نبود. مرکزیت یافتن [[شهر]] [[قم]] بهعنوان شهری [[علمی]] که [[عالمان]] آن دارای [[عقاید]] [[درستی]] بودند از یک سو و شکلگیری تدریجی [[بغداد]] از سوی دیگر، موجبات [[ضعف]] [[موقعیت]] [[علمی]] [[کوفه]] را فراهم ساخته بود. با این حال هنوز [[شهر کوفه]] به عنوان مرکز اصلی [[جهان تشیع]] قلمداد میشد و دارای [[مکتب]] خاصی بود که [[محدثان]] و [[فقیهان]] [[شهر]] از آن [[پیروی]] میکردند. در این [[شهر]] خاندانهای [[علمی]] قدیمی میزیستند که تا این دوران [[جایگاه علمی]] خویش را حفظ کرده بودند. از جمله اشعریان که از [[قبایل یمنی]] بودند و شاخهای از آنها در [[قم]]، [[زعامت]] [[علمی]] و [[دینی]] را داشتند. [[آل نهیک]] از [[قبیله نخع]]، [[آل جهم]] از [[قبیله]] لخم، [[آل زربی]] از [[بنی اسد]] و [[آل اعین]] از دیگر خاندانهای مشهور بودند. | ||
*در بین این خاندانها، [[آل]] اَعیَن از همه سرشناستر بودند. آنها بزرگترین [[خاندان]] [[شیعه]] [[مذهب]] در [[شهر کوفه]] بودند که [[رجال]] [[علمی]] و مذهبی آنها بیش از دیگران و ممتازتر از دیگران بودند. نخستین [[رجال]] [[دینی]] آنها در زمان [[سجاد]] و [[امام باقر]]{{عم}} بودند و بازماندگان آنها تا [[عصر غیبت]] باقی بودند و در میان آنان [[فقیهان]] و [[قاریان]] و ادیبان و [[راویان حدیث]] بسیار بود. | *در بین این خاندانها، [[آل]] اَعیَن از همه سرشناستر بودند. آنها بزرگترین [[خاندان]] [[شیعه]] [[مذهب]] در [[شهر کوفه]] بودند که [[رجال]] [[علمی]] و مذهبی آنها بیش از دیگران و ممتازتر از دیگران بودند. نخستین [[رجال]] [[دینی]] آنها در زمان [[سجاد]] و [[امام باقر]]{{عم}} بودند و بازماندگان آنها تا [[عصر غیبت]] باقی بودند و در میان آنان [[فقیهان]] و [[قاریان]] و ادیبان و [[راویان حدیث]] بسیار بود. | ||
*در عصر [[غیبت]] چند تن از این [[خاندان]] شاخص بودند: [[علی بن سلیمان بن حسن]] از شاخه بکریون، که توقیعاتی از [[ناحیه]] [[امام]]{{ع}} درباره وی صادر شد. وی از [[مشایخ]] [[روایت]] [[ابن بابویه]] [[قمی]] است و کتابی به نام النوادر نوشت. [[علی بن یحیی ابوالحسن زراری]]، [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة]] در فصل مربوط به کسانی که [[امام مهدی]]{{ع}} را دیدهاند روایتی از [[محمد بن حسن قمی]] [[نقل]] میکند که بر طبق آن [[امام]]{{ع}} [[راوی]] را در مسائل دینیاش به [[ابوالحسن]] زراری ارجاع داده بود. [[طوسی]] این امر را [[دلیل]] بر این میداند که او [[وکیل]] [[امام]] بوده است. [[محمد]] بن [[سلیمان]] بن [[حسن]] که از [[اصحاب]] [[امام عسکری]]{{ع}} بود و در ایام [[غیبت]] با [[امام]]{{ع}} در ارتباط بود و گویا [[وکیل]] آن [[حضرت]] بوده است، در سال ۳۰۰ ق. درگذشت و تألیفاتی از خود باقی گذاشت. اما چهره شاخص این [[خاندان]] در این عصر، [[ابو غالب زراری]] است. [[عبیدالله بن احمد بن محمد]] (۲۵-۳۶) ق. از شاخه بکریون [[خاندان]] اعین بود. او [[عالمی]] [[فرهیخته]] و صاحب تصنیفات بود که تنها رساله وی در باب [[رجال]] [[خاندان]] اعین به دست ما رسیده است. | *در عصر [[غیبت]] چند تن از این [[خاندان]] شاخص بودند: [[علی بن سلیمان بن حسن]] از شاخه بکریون، که توقیعاتی از [[ناحیه]] [[امام]]{{ع}} درباره وی صادر شد. وی از [[مشایخ]] [[روایت]] [[ابن بابویه]] [[قمی]] است و کتابی به نام النوادر نوشت. [[علی بن یحیی ابوالحسن زراری]]، [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة]] در فصل مربوط به کسانی که [[امام مهدی]]{{ع}} را دیدهاند روایتی از [[محمد بن حسن قمی]] [[نقل]] میکند که بر طبق آن [[امام]]{{ع}} [[راوی]] را در مسائل دینیاش به [[ابوالحسن]] زراری ارجاع داده بود. [[طوسی]] این امر را [[دلیل]] بر این میداند که او [[وکیل]] [[امام]] بوده است. [[محمد]] بن [[سلیمان]] بن [[حسن]] که از [[اصحاب]] [[امام عسکری]]{{ع}} بود و در ایام [[غیبت]] با [[امام]]{{ع}} در ارتباط بود و گویا [[وکیل]] آن [[حضرت]] بوده است، در سال ۳۰۰ ق. درگذشت و تألیفاتی از خود باقی گذاشت. اما چهره شاخص این [[خاندان]] در این عصر، [[ابو غالب زراری]] است. [[عبیدالله بن احمد بن محمد]] (۲۵-۳۶) ق. از شاخه بکریون [[خاندان]] اعین بود. او [[عالمی]] [[فرهیخته]] و صاحب تصنیفات بود که تنها رساله وی در باب [[رجال]] [[خاندان]] اعین به دست ما رسیده است. |