اثبات امامت امام علی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین'
جز (جایگزینی متن - '22px '''فرهنگ شیعه'''' به '22px پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه'''') |
جز (جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
##'''[[عصمت]]:''' از نظرگاه [[امامیه]]، امام [[حافظ]] و نگاهبان [[شریعت]] و [[مرجع]] مردم برای راه یافتن به [[اسلام]] است. بدین روی، همان سان که پیامبر{{صل}} باید از نیروی عصمت نصیب بَرَد، امام نیز باید معصوم باشد. اگر امامت، مکمل [[نبوت]] است<ref>{{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}؛ سوره مائده، ۳.</ref>، امام باید همان [[وظایف]] پیامبر را برعهده گیرد و بدینسان، دلایلی که بر وجود [[عصمت]] در [[پیامبر]] پای میفشارند، به [[عصمت امام]] نیز نظر دارند. چه بسا کسی بگوید: لازم نیست [[امام]]، [[معصوم]] باشد؛ زیرا اگر به [[اشتباه]] افتد، کسان دیگر یاریاش میکنند و از اشتباه آگاهش میسازند. این نظر، [[نادرست]] است؛ زیرا [[کلام]] به کسان دیگر [[نقل]] مییابد و آنان نیز کسانی میخواهند تا آگاهشان سازند و این دور همچنان پیش میرود مگر به کسی برسد که از [[خطا]] و اشتباه مصون و معصوم است وانگهی، اگر خطا و اشتباه بر امام روا باشد، [[مردم]] باید او را راه نمایند؛ حال آنکه [[وظیفه]] مردم [[پیروی]] از او است نه [[راهنمایی]]. از آن رو که عصمت، حالتی [[باطنی]] است و جز [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} کسی از آن [[آگاه]] نیست، بازشناختن شخص معصوم از [[طاقت]] [[بشر]] بیرون است. پس تنها خدا را توان آن هست که معصوم را به مردم نشان دهد و [[رسالت]] خویش را بدو بسپارد<ref>{{متن قرآن| وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ }}؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>. مردم را [[توانایی]] و [[شایستگی]] این امر خطیر نیست<ref>{{متن قرآن| وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ }}؛ سوره قصص، آیه ۶۸؛ کشف المراد، ۳۹۰؛ راهبرد اهل سنت به مسألة امامت، ۱۸۵؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۶۴؛ الالهیات، ۱/ ۵۳۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 243.</ref>. | ##'''[[عصمت]]:''' از نظرگاه [[امامیه]]، امام [[حافظ]] و نگاهبان [[شریعت]] و [[مرجع]] مردم برای راه یافتن به [[اسلام]] است. بدین روی، همان سان که پیامبر{{صل}} باید از نیروی عصمت نصیب بَرَد، امام نیز باید معصوم باشد. اگر امامت، مکمل [[نبوت]] است<ref>{{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}؛ سوره مائده، ۳.</ref>، امام باید همان [[وظایف]] پیامبر را برعهده گیرد و بدینسان، دلایلی که بر وجود [[عصمت]] در [[پیامبر]] پای میفشارند، به [[عصمت امام]] نیز نظر دارند. چه بسا کسی بگوید: لازم نیست [[امام]]، [[معصوم]] باشد؛ زیرا اگر به [[اشتباه]] افتد، کسان دیگر یاریاش میکنند و از اشتباه آگاهش میسازند. این نظر، [[نادرست]] است؛ زیرا [[کلام]] به کسان دیگر [[نقل]] مییابد و آنان نیز کسانی میخواهند تا آگاهشان سازند و این دور همچنان پیش میرود مگر به کسی برسد که از [[خطا]] و اشتباه مصون و معصوم است وانگهی، اگر خطا و اشتباه بر امام روا باشد، [[مردم]] باید او را راه نمایند؛ حال آنکه [[وظیفه]] مردم [[پیروی]] از او است نه [[راهنمایی]]. از آن رو که عصمت، حالتی [[باطنی]] است و جز [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} کسی از آن [[آگاه]] نیست، بازشناختن شخص معصوم از [[طاقت]] [[بشر]] بیرون است. پس تنها خدا را توان آن هست که معصوم را به مردم نشان دهد و [[رسالت]] خویش را بدو بسپارد<ref>{{متن قرآن| وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ }}؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>. مردم را [[توانایی]] و [[شایستگی]] این امر خطیر نیست<ref>{{متن قرآن| وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ }}؛ سوره قصص، آیه ۶۸؛ کشف المراد، ۳۹۰؛ راهبرد اهل سنت به مسألة امامت، ۱۸۵؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۶۴؛ الالهیات، ۱/ ۵۳۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 243.</ref>. | ||
##'''[[افضلیت]]:''' امام باید از همه [[فضیلتهای انسانی]] بیش از مردم نصیب برده و از [[رذائل اخلاقی]] پیراسته باشد. او باید به نیازمندیهای [[امت]] از همه کس داناتر باشد و برای برآوردن آنها، تواناتر. این ویژگی را "[[افضلیت امام]]" میخوانند. امام را [[شایسته]] نیست که با دیگران برابر یا از آنان [[فروتر]] باشد؛ زیرا [[برابری]]، [[ترجیح بلامرجح]] و [[باطل]] است. تقدم فروتر بر فراتر، از نظر [[عقل]] [[قبیح]] است و [[قرآن]] آن را [[نکوهیده]] است<ref>{{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}؛ سوره یونس، آیه ۳۵؛ کشف المراد، ۳۹۲؛ الفوائد البهیه فی شرح عقائد الامامیة، ۲/ ۷۴؛ انیس الموحدین، ۱۱۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 243.</ref>. | ##'''[[افضلیت]]:''' امام باید از همه [[فضیلتهای انسانی]] بیش از مردم نصیب برده و از [[رذائل اخلاقی]] پیراسته باشد. او باید به نیازمندیهای [[امت]] از همه کس داناتر باشد و برای برآوردن آنها، تواناتر. این ویژگی را "[[افضلیت امام]]" میخوانند. امام را [[شایسته]] نیست که با دیگران برابر یا از آنان [[فروتر]] باشد؛ زیرا [[برابری]]، [[ترجیح بلامرجح]] و [[باطل]] است. تقدم فروتر بر فراتر، از نظر [[عقل]] [[قبیح]] است و [[قرآن]] آن را [[نکوهیده]] است<ref>{{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}؛ سوره یونس، آیه ۳۵؛ کشف المراد، ۳۹۲؛ الفوائد البهیه فی شرح عقائد الامامیة، ۲/ ۷۴؛ انیس الموحدین، ۱۱۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 243.</ref>. | ||
##'''[[تنصیص]]:''' از آنجا که [[امامت]]، [[لطف خداوند]] است، باید تحقق یابد و چون این [[لطف الهی]] بدون [[عصمت]] ممکن نیست، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد و از همین روی نیز باید [[منصوص]] باشد. چنان که گذشت، [[مردم]] را توان بازشناختن عصمت نیست و همان سان که بازشناختن شخص [[شایسته]] برای [[نبوت]]، در توان مردم نیست، بازشناختن امام نیز تنها بر عهده [[خداوند]] است. تفاوت | ##'''[[تنصیص]]:''' از آنجا که [[امامت]]، [[لطف خداوند]] است، باید تحقق یابد و چون این [[لطف الهی]] بدون [[عصمت]] ممکن نیست، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد و از همین روی نیز باید [[منصوص]] باشد. چنان که گذشت، [[مردم]] را توان بازشناختن عصمت نیست و همان سان که بازشناختن شخص [[شایسته]] برای [[نبوت]]، در توان مردم نیست، بازشناختن امام نیز تنها بر عهده [[خداوند]] است. تفاوت تعیین [[پیامبر]] و امام در این است که پیامبر میباید برای [[اثبات]] مدعای خویش [[معجزه]] از خویش بروز دهد؛ زیرا پای [[انسانی]] دیگر، که معصوم باشد و پیامبر را به مردم نشان دهد، در میان نیست. اما امام از راه انسانی معصوم- یعنی پیامبر- به مردم معرفی میشود. بدینسان، امامت از نظرگاه [[امامیه]]، مقامی است که تنها از راه [[نص پیامبر]]{{صل}} به شخص امام میرسد و راه [[انتخاب مردم]] در این عرصه بسته است<ref>کشف المراد، ۳۹۱؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۷۵؛ الفوائد البهیة، ۲/ ۷۶.</ref><ref>فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص 244.</ref>. | ||
#'''[[دلایل نقلی]]:''' | #'''[[دلایل نقلی]]:''' | ||
##[[دلائل قرآنی]]: [[آیه انذار]]؛ [[آیه تطهیر]]؛ [[آیه خیرالبریه]]؛ [[آیه مودت]]؛ [[آیه مباهله]]؛<ref>کلم الطیب، ۴۷۱؛ پیام قرآن، ۹/ ۳۹۳- ۱۷۶.</ref><ref>فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص 244.</ref>. | ##[[دلائل قرآنی]]: [[آیه انذار]]؛ [[آیه تطهیر]]؛ [[آیه خیرالبریه]]؛ [[آیه مودت]]؛ [[آیه مباهله]]؛<ref>کلم الطیب، ۴۷۱؛ پیام قرآن، ۹/ ۳۹۳- ۱۷۶.</ref><ref>فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص 244.</ref>. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
==[[دلایل]] [[ابن قبه رازی]] بر [[اثبات امامت امام علی]]{{ع}}== | ==[[دلایل]] [[ابن قبه رازی]] بر [[اثبات امامت امام علی]]{{ع}}== | ||
*[[ابن قبه رازی]] [[خبر غدیر]] را از اخباری میداند که [[مسلمانان]] بر آن اتفاق دارند، به این معنا که [[مخالفان]] [[عقیده امامیه]] نیز [[متن حدیث]] را [[نقل]] کردهاند. | *[[ابن قبه رازی]] [[خبر غدیر]] را از اخباری میداند که [[مسلمانان]] بر آن اتفاق دارند، به این معنا که [[مخالفان]] [[عقیده امامیه]] نیز [[متن حدیث]] را [[نقل]] کردهاند. | ||
*او [[معتقد]] است معانی [[خبر غدیر]] را با مراجعه به کتابهای لغت میتوان استخراج کرد و سپس براساس [[شهرت]] معنایی و استعمال رایج معنای دقیق خبر را | *او [[معتقد]] است معانی [[خبر غدیر]] را با مراجعه به کتابهای لغت میتوان استخراج کرد و سپس براساس [[شهرت]] معنایی و استعمال رایج معنای دقیق خبر را تعیین کرد. بر اساس این روش [[فهم]] خواهیم کرد مراد [[رسول خدا]] همان [[باور]] [[امامیه]] است و آن تصریح به [[امامت]] و [[خلافت حضرت علی]]{{ع}} میباشد<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۶۷-۶۸.</ref>. | ||
*[[ابن قبه رازی]] نخست به بررسی لغوی کلمه اولی در جمله {{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ}} و کلمه [[مولی]] در جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} میپردازد. او [[هدف]] خود را از این بررسی در مرحله نخست بیان صورتهای معنایی کلمه [[مولی]] و دستیابی به معنای مراد میداند و در مرحله دوم به چرایی [[رفتار پیامبر]] در آن موقع نگاهی میکند که چرا [[رسول خدا]] [[مسلمانان]] را جمع کرد، برای آنان [[خطبه]] خواند؟ چه مسئلهای بوده که [[مسلمانان]] تا آن موقع از آن [[آگاهی]] نداشتند؟ آیا امکان دارد [[پیامبر]] در آن شرایط موضوع معلوم یا نامشخص و مبهمی را بیان کند که برای [[مسلمانان]] منفعتی نداشته باشد؟ یا آنکه بیانی بفرماید و [[مردم]] معنای آن را ندانند؟ حال آنکه [[رسول خدا]]{{صل}} از [[بیهودهگویی]] منزه است<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۶۸.</ref>. سپس [[ابن قبه رازی]] هفت معنا برای کلمه [[مولی]] بیان میکند و به نقد و بررسی هر کدام میپردازد: | *[[ابن قبه رازی]] نخست به بررسی لغوی کلمه اولی در جمله {{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ}} و کلمه [[مولی]] در جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} میپردازد. او [[هدف]] خود را از این بررسی در مرحله نخست بیان صورتهای معنایی کلمه [[مولی]] و دستیابی به معنای مراد میداند و در مرحله دوم به چرایی [[رفتار پیامبر]] در آن موقع نگاهی میکند که چرا [[رسول خدا]] [[مسلمانان]] را جمع کرد، برای آنان [[خطبه]] خواند؟ چه مسئلهای بوده که [[مسلمانان]] تا آن موقع از آن [[آگاهی]] نداشتند؟ آیا امکان دارد [[پیامبر]] در آن شرایط موضوع معلوم یا نامشخص و مبهمی را بیان کند که برای [[مسلمانان]] منفعتی نداشته باشد؟ یا آنکه بیانی بفرماید و [[مردم]] معنای آن را ندانند؟ حال آنکه [[رسول خدا]]{{صل}} از [[بیهودهگویی]] منزه است<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۶۸.</ref>. سپس [[ابن قبه رازی]] هفت معنا برای کلمه [[مولی]] بیان میکند و به نقد و بررسی هر کدام میپردازد: | ||
*۱. آقا و مالک. همچنان که مالک صاحب [[اختیار]] بردگان خود است و میتواند آنها را بفروشد یا به دیگری ببخشد. | *۱. آقا و مالک. همچنان که مالک صاحب [[اختیار]] بردگان خود است و میتواند آنها را بفروشد یا به دیگری ببخشد. |