پرش به محتوا

کاروان اسیران اهل بیت از کربلا تا کوفه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'سر امام حسین' به 'سر امام حسین'
جز (جایگزینی متن - 'سر امام حسین' به 'سر امام حسین')
خط ۳۲: خط ۳۲:


==[[احتجاج]] [[زید بن ارقم]] با [[ابن زیاد]]==
==[[احتجاج]] [[زید بن ارقم]] با [[ابن زیاد]]==
در کتاب [[الإرشاد (کتاب)|الإرشاد]] نقل است که: هنگامی که سر [[امام حسین]]{{ع}} رسید و [[عمر بن سعد]] - که [[خدا]]، لعنتش کند - نیز فردای همان [[روز]] با [[دختران]] و [[خاندان]] [[حسین]]{{ع}} که همراهش بودند، رسید، ابن زیاد در [[کاخ]] [[فرمانداری]]، جلوس کرد و به [[مردم]]، بار عام داد و [[فرمان]] داد تا سر را آوردند و جلویش گذاشتند. ابن زیاد به آن می‌نگریست و لبخند می‌زد و با چوب‌دستی‌اش بر دندان‌های پیشِ حسین{{ع}} می‌زد. زید بن اَرقَم، از [[اصحاب پیامبر]] خدا{{صل}} - که پیرمردی کهن سال بود -، کنار ابن زیاد بود. هنگامی که دید او با چوب دستی بر دندان‌های [[امام]]{{ع}} می‌زند، به او گفت: چوب دستی‌ات را از این دو لب بردار که - [[سوگند]] به خدایی که خدایی جز او نیست -، آن قدر دیده‌ام دو لب [[پیامبر خدا]]{{صل}} بر این دو لب، بوسه می‌زند که به شمار نمی‌توانم بیاورم. سپس با صدای بلند گریست. ابن زیاد به او گفت: [[خداوند]]، چشم‌هایت را گریان کند! آیا از [[پیروزی]] خدا می‌گِریی؟ به خدا سوگند، اگر پیرمردی خِرِفت نبودی و عقلت نرفته بود، گردنت را می‌زدم. زید بن اَرقَم، از پیش ابن زیاد برخاست و به خانه‌اش رفت<ref>{{عربی|لَمَّا وَصَلَ رَأْسُ الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ وَصَلَ ابْنُ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ مِنْ غَدِ يَوْمِ وُصُولِهِ وَ مَعَهُ بَنَاتُ الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ أَهْلُهُ جَلَسَ ابْنُ زِيَادٍ لِلنَّاسِ فِي قَصْرِ الْإِمَارَةِ وَ أَذِنَ لِلنَّاسِ إِذْناً عَامّاً وَ أَمَرَ بِإِحْضَارِ الرَّأْسِ فَوُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَعَلَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ يَتَبَسَّمُ وَ فِي يَدِهِ قَضِيبٌ‏ يَضْرِبُ‏ بِهِ‏ ثَنَايَاهُ‏ وَ كَانَ إِلَى جَانِبِهِ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ صَاحِبُ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ هُوَ شَيْخٌ كَبِيرٌ فَلَمَّا رَآهُ يَضْرِبُ بِالْقَضِيبِ ثَنَايَاهُ قَالَ لَهُ ارْفَعْ قَضِيبَكَ عَنْ هَاتَيْنِ الشَّفَتَيْنِ فَوَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ لَقَدْ رَأَيْتُ شَفَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} عَلَيْهِمَا مَا لَا أُحْصِيهِ كَثْرَةً تُقَبِّلُهُمَا ثُمَّ انْتَحَبَ بَاكِياً فَقَالَ لَهُ ابْنُ زِيَادٍ أَبْكَى اللَّهُ عَيْنَيْكَ أَ تَبْكِي لِفَتْحِ اللَّهِ وَ اللَّهِ لَوْ لَا أَنَّكَ شَيْخٌ قَدْ خَرِفْتَ وَ ذَهَبَ عَقْلُكَ لَضَرَبْتُ عُنُقَكَ فَنَهَضَ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ صَارَ إِلَى مَنْزِلِهِ}} (الإرشاد، ج۲، ص۱۱۴).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۶۶۹.</ref>
در کتاب [[الإرشاد (کتاب)|الإرشاد]] نقل است که: هنگامی که [[سر امام حسین]]{{ع}} رسید و [[عمر بن سعد]] - که [[خدا]]، لعنتش کند - نیز فردای همان [[روز]] با [[دختران]] و [[خاندان]] [[حسین]]{{ع}} که همراهش بودند، رسید، ابن زیاد در [[کاخ]] [[فرمانداری]]، جلوس کرد و به [[مردم]]، بار عام داد و [[فرمان]] داد تا سر را آوردند و جلویش گذاشتند. ابن زیاد به آن می‌نگریست و لبخند می‌زد و با چوب‌دستی‌اش بر دندان‌های پیشِ حسین{{ع}} می‌زد. زید بن اَرقَم، از [[اصحاب پیامبر]] خدا{{صل}} - که پیرمردی کهن سال بود -، کنار ابن زیاد بود. هنگامی که دید او با چوب دستی بر دندان‌های [[امام]]{{ع}} می‌زند، به او گفت: چوب دستی‌ات را از این دو لب بردار که - [[سوگند]] به خدایی که خدایی جز او نیست -، آن قدر دیده‌ام دو لب [[پیامبر خدا]]{{صل}} بر این دو لب، بوسه می‌زند که به شمار نمی‌توانم بیاورم. سپس با صدای بلند گریست. ابن زیاد به او گفت: [[خداوند]]، چشم‌هایت را گریان کند! آیا از [[پیروزی]] خدا می‌گِریی؟ به خدا سوگند، اگر پیرمردی خِرِفت نبودی و عقلت نرفته بود، گردنت را می‌زدم. زید بن اَرقَم، از پیش ابن زیاد برخاست و به خانه‌اش رفت<ref>{{عربی|لَمَّا وَصَلَ رَأْسُ الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ وَصَلَ ابْنُ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ مِنْ غَدِ يَوْمِ وُصُولِهِ وَ مَعَهُ بَنَاتُ الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ أَهْلُهُ جَلَسَ ابْنُ زِيَادٍ لِلنَّاسِ فِي قَصْرِ الْإِمَارَةِ وَ أَذِنَ لِلنَّاسِ إِذْناً عَامّاً وَ أَمَرَ بِإِحْضَارِ الرَّأْسِ فَوُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَعَلَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ يَتَبَسَّمُ وَ فِي يَدِهِ قَضِيبٌ‏ يَضْرِبُ‏ بِهِ‏ ثَنَايَاهُ‏ وَ كَانَ إِلَى جَانِبِهِ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ صَاحِبُ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ هُوَ شَيْخٌ كَبِيرٌ فَلَمَّا رَآهُ يَضْرِبُ بِالْقَضِيبِ ثَنَايَاهُ قَالَ لَهُ ارْفَعْ قَضِيبَكَ عَنْ هَاتَيْنِ الشَّفَتَيْنِ فَوَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ لَقَدْ رَأَيْتُ شَفَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} عَلَيْهِمَا مَا لَا أُحْصِيهِ كَثْرَةً تُقَبِّلُهُمَا ثُمَّ انْتَحَبَ بَاكِياً فَقَالَ لَهُ ابْنُ زِيَادٍ أَبْكَى اللَّهُ عَيْنَيْكَ أَ تَبْكِي لِفَتْحِ اللَّهِ وَ اللَّهِ لَوْ لَا أَنَّكَ شَيْخٌ قَدْ خَرِفْتَ وَ ذَهَبَ عَقْلُكَ لَضَرَبْتُ عُنُقَكَ فَنَهَضَ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ صَارَ إِلَى مَنْزِلِهِ}} (الإرشاد، ج۲، ص۱۱۴).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۶۶۹.</ref>


==[[رویارویی]] [[ابن زیاد]] و [[زینب]]{{س}}==
==[[رویارویی]] [[ابن زیاد]] و [[زینب]]{{س}}==
۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش