پرش به محتوا

سهل بن سعد ساعدی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'سر امام حسین' به 'سر امام حسین'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - 'سر امام حسین' به 'سر امام حسین')
خط ۱۱: خط ۱۱:


==سهل و منظره دلخراش اسرای [[کربلا]]==
==سهل و منظره دلخراش اسرای [[کربلا]]==
*هیچ‌گاه گاه سهل [[دست]] از [[ایمان]] و [[اعتقاد]] خود نسبت به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} برنداشت ولذا در [[شام]] موقعی که از آوردن سرهای بریده [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} و یارانش و نیز اسرای [[خاندان عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} [[آگاه]] شد سخت ناراحت شد. او خود [[نقل]] می‌کند، که گفت: روزی وارد [[شام]] شدم، دیدم [[مردم]]، [[شهر]] را آذین بسته و جز اندکی، [[غرق]] در شادمانی‌اند. علت را پرسیدم. گفتند: این [[شادی]] و پایکوبی برای آن است که سر [[حسین بن علی]]{{ع}} از [[عترت]] [[محمد]]{{صل}} را از [[عراق]] برای [[یزید]] هدیه آورده‌اند! گفتم: واعجبا، سر [[امام حسین]]{{ع}} را می‌آورند و [[مردم]] [[شادی]] می‌کنند؟! سپس پرسیدم از کدام دروازه آنها را وارد می‌کنند؟ اشاره کردند به دروازه ساعات. در همین حال بودم که [[پرچم‌ها]] را یکی پس از دیگری از دروازه ساعات وارد کردند، ناگاه دیدم که سواری می‌آید و نیزه در [[دست]] دارد و سری بر آن نیزه [[نصب]] کرده، دیدم که آن سر [[مقدس]] شبیه‌ترین [[مردم]] به [[رسول خدا]]{{صل}} یعنی سر [[ابا عبدالله الحسین]] [[سبط پیامبر]]{{صل}} است، سپس دیدم پشت آن سر بریده، [[زنان]] و [[کودکان]] بسیار بر شتران برهنه سوار کرده می‌آورند <ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۷.</ref>. در پی این واقعه جانگداز سهل محزون و [[غمگین]] گردید اما چاره‌ای جز [[صبر]] و تماشای [[مصائب]] نداشت.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۰۱.</ref>
*هیچ‌گاه گاه سهل [[دست]] از [[ایمان]] و [[اعتقاد]] خود نسبت به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} برنداشت ولذا در [[شام]] موقعی که از آوردن سرهای بریده [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} و یارانش و نیز اسرای [[خاندان عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} [[آگاه]] شد سخت ناراحت شد. او خود [[نقل]] می‌کند، که گفت: روزی وارد [[شام]] شدم، دیدم [[مردم]]، [[شهر]] را آذین بسته و جز اندکی، [[غرق]] در شادمانی‌اند. علت را پرسیدم. گفتند: این [[شادی]] و پایکوبی برای آن است که سر [[حسین بن علی]]{{ع}} از [[عترت]] [[محمد]]{{صل}} را از [[عراق]] برای [[یزید]] هدیه آورده‌اند! گفتم: واعجبا، [[سر امام حسین]]{{ع}} را می‌آورند و [[مردم]] [[شادی]] می‌کنند؟! سپس پرسیدم از کدام دروازه آنها را وارد می‌کنند؟ اشاره کردند به دروازه ساعات. در همین حال بودم که [[پرچم‌ها]] را یکی پس از دیگری از دروازه ساعات وارد کردند، ناگاه دیدم که سواری می‌آید و نیزه در [[دست]] دارد و سری بر آن نیزه [[نصب]] کرده، دیدم که آن سر [[مقدس]] شبیه‌ترین [[مردم]] به [[رسول خدا]]{{صل}} یعنی سر [[ابا عبدالله الحسین]] [[سبط پیامبر]]{{صل}} است، سپس دیدم پشت آن سر بریده، [[زنان]] و [[کودکان]] بسیار بر شتران برهنه سوار کرده می‌آورند <ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۷.</ref>. در پی این واقعه جانگداز سهل محزون و [[غمگین]] گردید اما چاره‌ای جز [[صبر]] و تماشای [[مصائب]] نداشت.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۰۱.</ref>


==سهل در چنگال [[حجاج]]==
==سهل در چنگال [[حجاج]]==
۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش